کینه
کینه که در زبان عربی از آن با کلمه «حِقد» تعبیر می گردد به معنای بغض دیگری را در دل داشتن و حس انتقام جویی نسبت به اوست. در منابع اسلامی یکی از صفات ناشایست اخلاقی معرفی شده که آرامش شخص را از او می گیرد.
تعریف کینه
در لسان العرب آمده است: الحِقْدُ: إِمساک العداوة فی القلب والتربص لِفُرْصَتِها[۱]؛ حقد و کینه ضدش عفو و بخشش است: حقد و کینه، نگه داشتن دشمنی در قلب و منتظر فرصتی بودن برای عقده گشایی.
ملا محسن فیض کاشانی در تعریف کینه می گوید: كينهتوزى يا حقد آن است كه آدمى در دل از ديگرى سنگينى احساس كند و بغض او را در دل خود جاى دهد و از او نفرت داشته باشد و همين حال را پيوسته ادامه دهد.[۲]
پرهیز از کینهورزی در احادیث
در احادیث معصومین از کینه ورزی به شدت نهی شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مومن کینه نمی ورزد»[۳] و خود آن حضرت به عنوان کامل ترین نمونه مومن قلبی عاری از کینه داشت و نسبت به همگان مهربان و دلسوز بود به طوری که در سال هشتم هجری، وقتی كه مكه را فتح كرد و بر دشمنان خود چیره شد فرمود: «الیوم یوم المرحمة»؛ امروز، روز گذشت و بخشش است.[۴]
امام علی علیه السلام رسیدن به آرامش را ثمره پرهیز از کینه معرفی نموده اند: کسی که کینه را از خودش طرد کند، قلبش و عقلش را در راحتی قرار داده است.[۵]
در روایت دیگری از آن حضرت سبب فتنه ها، کینه دانسته شده است.[۶]
راهکارهای درمان کینه توزی
- تفکر در اینکه کینه و عداوت، در دنیا ثمره ای جز اندوه و غم و ألم ندارد. آتشی است که به غیر از دود کدورت از آن بر نمی خیزد. و در آخرت، انسان را به عذاب الیم دچار میکند. شخص توجه داشته باشد که کینه علاوه بر اینکه خود گناهی بزرگ است موجب گناهان دیگری نیز میشود مثل حسادت، سرزنش و توبیخ کردن افراد، غیبت و تهمت، خیانت و تحقیر آزردن و... که همه موجب ضررهای فراوان دینوی و اخروی میشوند.
- انسان سعی کند که با آن شخص که عداوت و کینه دارد رفتار دوستانه و گفتار مشفقانه به عمل آورد. در قضای حوائج او دو چندان تلاش نماید. در مجامع و محافل، نیکی های او را اظهار نماید. این کار را پیوسته انجام دهد تا نفساش رام شود و آثار عداوت از دل او برطرف شود.[۷]
- و دیگر اینکه در فضیلت عفو و گذشت، تفکر نماید. رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «ببخشید، که بخشش جز عزّت بر بنده نمیافزاید، پس همدیگر را ببخشید تا خدا عزتتان دهد.»[۸]
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۳، ص۱۵۴
- ↑ فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79
- ↑ فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79
- ↑ واقدی، المغازى، ج2، ص822
- ↑ تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹
- ↑ تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹
- ↑ نراقي، احمد، معراج السعادة، ص201
- ↑ عبدالله شبر، اخلاق شبرّ، ناشر هجرت، چاپ دوم، 1377، ص253-254.
منابع
- ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر، چاپ سوم، 1414 ق.
- تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، تصحیح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366 ش.
- شبر، سید عبدالله، اخلاق شبرّ، هجرت، چاپ دوم، 1377ش.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، الحقائق في محاسن الأخلاق، قم، دار الکتاب الإسلامي، 1423 ق.
- نراقي، احمد، معراج السعاده، ناشر كشف الغطاء، چاپ اول، 1382ش.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، ط الثالثة، 1409/1989.