اهل البیت

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ایجاد صفحه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کلید واژه:اهل بیت، پیامبر، اولی الأمر، قرآن، اسلام، عصمت؛

منبع:سید مصطفی حسینی دشتی، مقاله اهل بیت از فرهنگ «معارف و معاریف»


«اهل البیت» علیهم اسلام، دعوت کنندگان به توحید و بندگی خدا هستند. این دعوت را با تمام وجود (گفتار و رفتار) انجام می دهند. آنها نمونه ی اجرای به تمام معنی اسلام هستند، لذا معصوم می باشند و هیچ گونه گناه، خطا در امر و نهی و گزینش برتر، در آنها راه ندارد.

سمبل به تمام معنی طهارت هستند و تنها نمونه های تحقق این اراده ی الهی در عالم وجودند.

اولین آنها آخرین پیامبر خدا حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم می باشند که خداوند در مورد ایشان فرمود آنچه می گوید را بگیرید و فرمود که از او اطاعت نمایید. حجت های معصومش (اهل البیت علیهم السلام) را به صفت معرفی کرد، پیامبرش را مامور ابلاغ نام ایشان کرد و مردم را موظف به اطاعت آنها کرد.

از قرآن جدا ناپذیرند و آن می کنند و آن می گویند که خدا می خواهد. عبارتند از اولین آنها حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر اسلام و سپس حضرت علی بن ابیطالب، حضرت فاطمه الزهرا،حضرت حسن بن علی، حضرت حسین بن علی، حضرت علی بن الحسین، حضرت محمد بن علی، حضرت جعفر بن محمد، حضرت موسی بن جعفر، حضرت علی بن موسی، حضرت محمد بن علی، حضرت علی بن محمد، حضرت حسن بن علی، آخرین آنها امام حی، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

هر کس از آنها دور شد از اسلام دور شده است و هر کس منکر آنها شد منکر اسلام است و هر کس از آنها تبعیت نکرد، دل به خدا نسپرده است.


افضل آن چیزی که بندگان به وسیله آن به خدا نزدیک می شوند اطاعت خدا و اطاعت رسول و اطاعت از اولی الامر است . ( وافی ، کتاب الحجه، باب فرض طاعه الائمه علیهم السلام) اطاعت ائمه علیهم السلام اطاعت پیامبر و سر باز زدن از اطاعت آنان سرباز زدن از فرمان اوست.( وافی ، کتاب الحجه، باب وجوب موالاتهم والاقتداء بهم و الکون معهم، حدیث5) و تاکید شده بر اینکه کسی نمی تواند بدون امام به خدا تقرب پیدا کند. ( وافی ، کتاب الحجه، باب من دان الله تعالی بغیر امام من الله)


اهل بیت در قرآن

تركيب «اهل البيت» دو بار در قرآن كريم آمده: يكى در مورد خاندان حضرت ابراهيم(علیه السلام)، خطاب به همسر وى ساره: «قالوا اتعجبين من امر الله رحمة الله و بركاته عليكم اهل البيت...»(هود:73) و ديگر در مورد خاندان رسول گرامى اسلام: «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا»(احزاب:33).

اين آيه به آيه تطهير شهرت دارد. دانشمندان شيعه، مراد از «اهل بيت» در اين آيه را محمد و على و فاطمه و حسن و حسين صلوات الله عليهم دانند و ساير بستگان پيغمبر (صلی الله علیه و آله) مانند همسران و اعمام و ديگر فرزندان و بنى اعمام را مشمول اين آيه نشمرند.

بعض علماى اهل سنت آيه تطهير را در شأن همه خويشان رسول الله (ص) اعم از زنان و فرزندان و عترت و عشيرت او و همه بنى هاشم و بنى عبدالمطلب دانسته اند . (اشعرى در مقالات الاسلاميين: 9)

بخارى و ابن ابى حاتم و ابن عساكر و ابن مردويه به استناد حديثى از سعيد بن جبير معتقدند كه اين آيه در شأن زنان پيغمبر نازل شده و اهل بيت آنها هستند (فتح القدير،4/27 مصر 1350 ق).

قرطبى و ابن كثير علاوه بر ازواج رسول الله (ص) على و فاطمه و حسنين (ع) را نيز از اهل بيت و مشمول آيه تطهير مىشمارند.

ولى ترمذى و ابن جرير و ابن منذر و حاكم نيشابورى و بيهقى كه همه از ائمه و علماى اهل سنتند به استناد حديث صحيح ام سلمه «آيه تطهير» را مخصوص على و فاطمه و حسنين (علیهم السلام)می دانند.

شيعيان در اثبات اين عقيده كه اهل بيت رسول الله (ص) منحصراً على و فاطمه و حسنين عليهم السلام هستند و آيه تطهير در شأن ايشان نازل شده دلائلى اقامه كردهاند كه اهم آنها به شرح ذيل است:

1 ـ به موجب حديث صحيح كه از ام سلمه و ابو سعيد خدرى روايت شده آيه تطهير در شأن رسول الله (ص) و على و فاطمه و حسنين (علیهم السلام) نازل شده است.

2 ـ در حديث كساء به روايات مختلف تصريح شده است كه پيغمبر (ص) بعد از جاى دادن على و فاطمه و حسنين (ع) زير عبای خود فرمود: «اللهم هؤلاء اهل بيتى»، يعنى: خدايا اهل بيت من اينها هستند. مفهوم اين عبارت آن است كه هيچكس ديگر از اهل بيت به شمار نمى آيد.

3 ـ رسول الله (ص) در پاسخ پرسش ام سلمه كه آيا من هم از اهل بيت هستم فرمود: تو جاى خود دارى، تو به خيرى و چيز ديگرى نفرمود، اگر امّ سلمه كه آيه تطهير در خانه اش نازل شده است از اهل بيت نباشد ساير زنان پيغمبر به طريق اولى مشمول اين آيه نخواهند بود.


نصوص وارد شده در مورد ولایت و امامت و عصمت ائمه علیهم السلام

مطابق با روایات وارد شده از پیامبر و ائمه علیهم السلام که در کتب فریقین آمده ، آیات بسیاری از قرآن دلالت بر ولایت و امامت و عصمت ائمه علیهم السلام دارد. در اینجا تنها به ذکر مواردی چند بسنده می شود:

  • حدیث غدیر و آیه تبلیغ و آیه اکمال

مطابق حدیث متواتر غدیر که هیچ یک از دانشمندان اسلام در صدور آن تردید ننموده اند، پیامبر صلی الله علیه و آله در آخرین حج خود با نام حجةالوداع، علی علیه السلام را از طرف خدا به عنوان خلیفه، وصی و امام پس از خود معرفی نمود .

آیه تبلیغ که پیامبر را مامور به ابلاغ این پیام نموده است و آیه اکمال که اتمام نعمت و اکمال دین را با این واقعه می داند در این روز بر پیامبر نازل شد.

  • آیه تبلیغ

«يَاأَيهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»(مائده/67) اى پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان كه اگر نرسانى تبليغ رسالت و اداء وظيفه نكرده‌اى، و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوى دار كه) خدا كافران را (به هيچ راه موفقيتى) راهنمايى نخواهد كرد.

  • آیه اکمال

«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»(مائده- 3) امروز دین شما را به حد کمال رساندم و نعمت را بر شما تمام کردم و بهترين آيين را كه اسلام است برايتان برگزيدم.

در نقل های شیعی این روایت پیامبر بر این مسئله تاکید می کنند که امامت و ولایت را تا روز قیامت در نسل خود باقی می گذارند.

  • آیه ولایت

روزی حضرت علی علیه السلام انگشتر خود را به سائلی در نماز بخشیدند آیه نازل گردید که:

«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»(سوره مائده-55) ولىّ امر و ياور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانى خواهند بود كه نماز به پا داشته و به فقرا در حال ركوع زكات مى‌دهند.

به اتفاق مفسّران مراد از این آیه على عليه السّلام است

  • آیه اولی الامر

هنگامی که آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‌ ...»(نساء-59) نازل گردید، جابر از پیامبر صلی الله علیه واله سوال نمود: یا رسول‌الله، ما خدا و رسول او را شناخته‌ایم، لازم است اولواالامر را نیز بشناسیم. پیامبر اسلام پاسخ داد:

ای جابر، آنان جانشینان من و امامان بعد از من اند. نخستین آنان علی ابن ابیطالب است و سپس به ترتیب: حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، که در توراتبه "باقر" معروف است و تو در هنگام پیری او را خواهی دید و هر وقت او را دیدی، سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علی نیز به ترتیب، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علیو پس از ایشان فرزندشمی‌باشد که هم‌نام (محمد) و هم‌کنیه من (ابوالقاسم) است. اوست که از نظر مردم پنهان می‌شود و غیبت او طولانی می‌گردد تا آن جا که فقط افرادی که ایمان راسخ دارند، بر عقیدهٔ به او باقی می‌مانند.(عوالی اللئالی،ابن ابی الجمهور احسائی ، حدیث 120)

  • آیه تطهیر

«إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» (احزاب/33) خدا چنين مى‌خواهد كه هر رجس و آلايشى را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عيب پاك و منزه گرداند.

موافق اخبار شيعه و اهل سنت این آیه راجع به شخص پيغمبر و على و فاطمه و حسنين عليهم السّلام است .

در بیان ضرورت عصمت و طهارت اهل بیت علیهم السلام می توان به این آیه استناد نمود:

«وَ إِذِ ابْتَلى‌ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (بقره/124) و (به يادآر) هنگامى كه خدا ابراهيم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پيشوايى خلق برگزينم، ابراهيم عرض كرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: عهد من به مردم ستمكار نخواهد رسيد.

از آنجا که گناه ظلم به نفس است پس مطابق با این آیه امامت جز معصوم به کس دیگری نمی رسد.

  • آیه مباهله

مؤید منظور بودن ائمه علیهم اسلام از کلمه اهل بیت در آیه تطهیر می تواند آیه مباهله باشد:

«فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَت اللَّهِ عَلی الْکذِبِینَ»(آل عمران/61) به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می‌کنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می‌کنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله می‌کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می‌دهیم.

شأن نزول این آیه که شیعه و اهل سنت در مورد آن اتفاق نظر دارند یکی دیگر از دلایل حقانیت اهل بیت علیهم السلام است. ما این شان نزول را از کتاب اسباب نزول واحدی از علمای اهل سنت قرن پنجم نقل می نماییم:

عاقب و سيد در رأس هيأت نجرانى نزد پيغمبر (ص) آمدند و پيغمبر (ص) آن دو را به اسلام دعوت كرد. گفتند: ما پيش از تو تسليم خدا بوده‌ايم. فرمود دروغ مى‌گوييد، مى‌خواهيد بگويم چه چيز شما را مانع از مسلمان شدن است؟ گفتند: بگو، فرمود: صليب دوستى و شرابخوارى و گوشت خوك خوردن و آن دو را دعوت به ملاعنه كرد و قرار شد فردا صبح بيايند.

صبح پيغمبر (ص) دست على و فاطمه و حسن و حسين را گرفت و به دنبال عاقب و سيد فرستاد. دعوت (به مباهله) را اجابت نكردند، و پذيرفتند كه خراج بدهند. پيغمبر (ص) فرمود قسم به آنكه مرا به حق مبعوث كرد اگر به ملاعنه حاضر مى‌شدند صحرا آتشباران مى‌شد. (اسباب نزول واحدی، سوره ال عمران، ذیل آیه 61)

علامه طباطبایی ره در ذیل این آیه می‌فرماید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام‌اللّه‌علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین (ع) را نیاورد، معلوم می‌شود برای کلمه اول بجز علی و برای کلمه دوم بجز فاطمه سلام‌اللّه‌علیها و از سوم بجز حسنین (ع) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، هم‌چنان‌که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آنکه رسول خدا نام‌بردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها اینان‌اند اهل بیت من»، چون این عبارت می‌فهماند پروردگارا من به‌جز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.

  • حدیث ثقلین

مطابق با روایات پیامبر در واپسین روزهای عمر شریف خویش به عنوان وصیتی همیشگی برای امت خود فرمودند:

«إنّي تاركٌ فيكم الثّقلين كتاب الله و عترتي لن يفترقا حتّي يردا عليّ الحوض ما إن تمسّكتم بهما لن تضّلوا و لن تزّلوا.» من در ميان شما امت دو چيز نفيس وزين و گران‌بهايي را باقي گذرنده‌ام كه كتاب خدا و عترت من، كه اهل بيت منند، كه اين دو هرگز از همديگر جدا نمي‌شوند تا وقتي كه بر من نزد حوض كوثر وارد شوند.

لازم به ذکر است صحّت حدیث ثقلین از نظر فریقین در رساله‌ای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در این مورد چاپ نموده به اثبات رسیده‌است.

این حدیث علاوه بر امامت ائمه علیهم السلام، اثبات اتصال قران و اهل بیت علیهم السلام را می نماید و نشان می دهد که قرآن را به تنهایی بدون اهل بیت علیهم السلام نمی توان فهمید.


روايات مربوط به اهل بيت پيغمبر اسلام

پیامبر (ص) فرمود: اهل بيت من در ميان شما به منزله كشتى نوح اند كه هر كه در آن نشست نجات يافت و آنكه از آن بازماند به هلاكت رسيد (كنز العمال: 34144).

و فرمود: هر كه مرا و اين دو ـ و به حسن و حسين اشاره نمود ـ و پدر اين دو و مادر اين دو را دوست دارد روز قيامت همدرجه من خواهد بود. (كنزالعمال: 34161)

از حضرت رسول (ص) روايت است كه فرمود: چرا من افرادى را مىبينم كه چون يكى از اهلبيت من به كنارشان مىنشيند سخن خويش را قطع مىكنند؟! سوگند به آنكه جانم به دست او است كه ايمان به دل كسى راه نيابد مگر اينكه آنان را براى خدا و محض خويشى با من دوست دارد.

و فرمود: هر كس دوست داشته باشد كه بزندگى من زنده باشد و بمرگ من بميرد و در آن باغ بهشت برين كه پروردگارم آن را غرس نموده ساكن شود بايستى كه پس از من به على و آنكه در خط على است بپيوندد و بعد از من به اهلبيت من اقتدا نمايد، كه آنان عترت منند و از گل آفرينش من سرشته شده اند و فهم و دانش من به آنها رسيده، پس واى بر آن دسته از امتم كه فضيلت آنها را دروغ شمارد و خويشاوندى مرا در مورد آنان ناديده گيرد، خدا شفاعت مرا به آنان نرساند. (كنز العمال: 34198)


روزى ابوذر غفارى رحمه الله بر پله كعبه بالا رفت و حلقه در را به دست گرفت و به كعبه تكيه زد و گفت: اى مردم هر كه مرا مىشناسد مىشناسد و هر كه نمىشناسد منم ابوذر، از رسول خدا شنيدم مى فرمود: اهل بيت من در ميان اين امت بسان كشتى نوحند كه هر كه در آن نشست نجات يافت و هر كه از آن بازماند هلاك گرديد، و مىفرمود: جاى اهل بيت مرا در ميان خودتان جاى سر در بدن و جاى چشم در سر قرار دهيد كه بدن جز به سر هدايت نگردد و سر به چيزى جز چشم راه خود را نيابد. (بحار:23/121)


قال رسول الله (ص): «يا ايها الناس انى تركت فيكم ما ان اخذتم به لن تضلوا، كتاب الله و عترتى اهل بيتى» (اين حديث را ترمذى و نسائى از جابر نقل كردهاند و متقى هندى در كنزالعمال:1/144 از آنها نقل نموده).