القاب و کنیه های امام علی علیه السلام
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
برای آن حضرت القاب و کنیه های زیر ذکر شده است:
- امیرالمؤمنین: این لقب که به معنی پیشوای مومنان لقب مخصوص امام علی علیه السلام است مطابق با روایت پیامبر اسلام، «امیرالمومنین» عنوانی است که خدای تعالی به علی بن ابی طالب داده است.[۱]
- وصی: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین على (علیه السلام) به عنوان جانشین و خلیفه بعد از خود، وصیت فرمود. در همین راستا از القاب آن حضرت، «سید الوصیین» و «خیرالوصیین» نیز میباشد. در روایتی از «امّ سلمه» از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود: «… خداى تعالى از هر امّتى پیامبرى را برگزیده است و براى هر پیامبرى وصیّی انتخاب نموده است، من پیامبر این امّتم و على وصىّ من در میان عترت من و اهل بیت من و امّت من است».[۲]
- یعسوب الدین: یعسوب الدین یکی از القاب حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام به معنای رئیس بزرگ دین است. این لقب در بسیاری از منابع اهل سنت از قول پیامبر برای آن حضرت ذکر شده است.[۳]
- ولی المؤمنین: در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «علي ولیُّ کل مؤمن ومؤمنة؛ علی ولی و سرپرست هر مرد و زن مومنی است»[۴]
- ابوتراب: تراب به معنی خاک است. عبایة بن ربعى گوید: به عبدالله بن عباس گفتم: چرا پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله على را به ابوتراب كنیه داد؟ گفت: زیرا او مالك و صاحب زمین مى باشد و بعد از پیغمبر صلى الله علیه و آله حجت خدا بر ساكنان زمین است و بقاى زمین به او و آرامش زمین از بركت وجود اوست.[۵]
- حیدر کرار: کرار به معنای حمله كننده پياپى است و از القاب اميرالمؤمنين على علیه السلام است كه حضرت در جنگ، بر صف دشمنان بارها حمله مى نمود و هيچ انديشه نمى كرد.[۶]
- اسدالله:
- امیر النحل: نحل زنبور عسل را گويند. علامه سبط ابن جوزى گويد: مؤمنان به زنبور عسل مانند، زيرا زنبور عسل چيز پاكيزه میخورد و چيز پاكيزه مى نهد، و على اميرمؤمنان است.[۷]
- مرتضی:
- ابوالریحانتین: از آنجا كه پیامبر صلی الله علیه و آله در مواردی فرمودهاند كه امام حسن و امام حسین علیهم السلام ریحانههای من هستند؛[۸] از این رو به حضرت علی علیه السلام ابوالریحانتین گفته میشود.[۹]
پانویس
- ↑ بحارالانوار، ج37، ص339، حدیث 81.
- ↑ ابن مردویه اصفهانى، مناقب على بن أبى طالب علیهما السلام، ص ۱۰۵ و ۱۰۶٫
- ↑ رجوع کنید: شوشتری، احقاق الحق، ج۴، ص۲۶ تا ۳۵
- ↑ الفتوح، ج2، ص282
- ↑ بحارالانوار، ج35، ص51، حدیث4 و معانی الاخبار، علل الشرائع - الشيخ الصدوق، ج1.
- ↑ معارف و معاريف، ج8، ص480، سيد مصطفي دشتي، قم، 1376، چاپ دوم.
- ↑ تذکرة الخواص، ص 5.
- ↑ صدوق، الامالی، مجلس 73، مفید، الارشاد، ج2، ص28.
- ↑ الاربلی، كشف الغمه، ج1، ص68.