رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید عبدالحسین موسوی لاری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۲ توسط سید مهدی خدایی (بحث | مشارکت‌ها) (پروژه1: سنجش کیفی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حاج سيد عبد الحسين فرزند سيد عبد الله، معروف به مجتهد لاری یکی از علما و مراجع بزرگ استان فارس در قرن اخير بود. زادگاهش دزفول بود. در جوانی چند سال عتبات عاليات اقامت گزيد و از محضر ميرزای بزرگ و همچنین علامه کاظمينی، علامه ايروانی، آخوند خراسانی سالها استفاده نمود، و خود به مقام اجتهاد رسيد. پس از خاتمه تحصيلات در شهرستان لار (و جهرم) سالها به خدمات دينی و تدريس علما اشتغال داشت. ابتدا چند سالی را در لار فارس بود و سپس به درخواست و اصرار مردم متدين و خدادوست مردم جهرم، سنوات آخر عمر او به اين ديار سپری گرديد.از تأليفات اوست: اکسير سعادت، عقوبت حب دنيا، علم امام، معارف سلمان، حاشيه فوائد، حاشيه مکاسب، حاشيه قوانين، آيات الظالمين و تقريرات و خلافيات....او در سال 1342 در جهرم وفات نمود.


ولادت

سید عبدالحسین لاری فرزند سید عبدالله در شب ولادت حضرت امام باقر علیه السلام است، شب جمعه سوم ماه صفر 1264 ق / 18 اسفند 1266 ش دیده به جهان گشود.

آقا سید عبدالله نسب از شاه ركن الدین دزفولی می‎برد و در واقع از ساداتی است كه در ایران نشو و نما كرده است، او پس از چندی در شهر نجف اشرف سكنی گزید و در همانجا سید عبدالحسین به دنیا آمد.

تحصیلات

سید عبدالحسین پس از طی نمودن دوران نوباوگی با راهنمایی پدر تحصیل دانش را شروع نمود و بعد از اتمام دوره مقدماتی و سطح، در درس های خارج فقه و اصول «آیت الله العظمی سید محمدحسن شیرازی» حاضر شد. میرزای شیرازی در اندك مدتی از هوش سرشار شاگردش آگاهی می‎یابد و وی را مورد تجلیل قرار می‎دهد. سرانجام تلاش بی‎وقفه سید عبدالحسین او را به قوه استنباط احكام الهی مجهز می‎نماید و در 22 سالگی به درجه‌ اجتهاد نائل می‎آید. آیت الله سید عبدالحسین موسوی با هجرت میرزای شیرازی از حوزه درس آیات دیگری هم استفاده می‎نماید. نام فقهای بزرگی كه پس از آشنایی با دانش و فضل شاگرد به وی اجازه اجتهاد می‎دهند. چنین است:

  1. آیت الله شیخ محمدحسین كاظمی (متوفی 1308 ق)
  2. آیت الله محمد فاضل ایروانی (متوفی 1306 ق)
  3. آیت الله شیخ لطف الله مازندرانی (متوفی 1311 ق)
  4. آیت الله شیخ حسینقلی همدانی (متوفی 1311 ق)

آب حیات

ستمی كه خون آشامان انگلیس به یاری رژیم قاجار در پیش گرفته‎اند، زندگی مردم را به سیاهی كشانده و آب حیات را از آنان دریغ داشته است. مردم بسان چمن خشكیده‎ای در زیر پای چكمه پوشان انگلیس توان حیات از كف داده و به زردی گراییده‎اند. فروغ زندگی از جنوب ایران رخت بربسته و خون و آتش و عفریت مرگ همه جا را فراگرفته است.

بزرگمردان لارستان از این پیشامد نگران هستند. از این رو با گسیل هیأتی به عراق از زعیم عالیقدر شیعه، فقیه مجاهد و مبارزی را می‎خواهند كه توان مقابله با ظلم و استبداد را داشته باشد. كسی كه به دفع تجاوزات زورمداران پردازد و رهبری و مدیریت جامعه اسلامی را در لارستان بر عهده گیرد. «حاج سید علی لاری» معروف به «حاجی علی كبیر» از مجاهدان نامدار لارستان همراه این گروه اعزامی است. یافتن فردی ورزیده و تلاشگر و فقیه و سیاستمدار و مجاهد كار آسانی نیست. مردی كه هم در مدارج علمی به اجتهاد نایل آمده باشد و هم در مقام عمل جز خدا را احدی پروا نداشته باشد و توان مدیریت جامعه اسلامی در او موج زند.

میرزای شیرازی به هیأت لارستان می‎فرماید: «در حال حاضر كسی را در نظر ندارم. مهلت دهید تا در این باره تدبیری كنم و شخص برازنده‎ای را برای شما اختیار نمایم». هیأت برای زیارت مرقد مولای متقیان حضرت امام علی بن ابیطالب علیه السلام راهی نجف می‎شوند. در نجف اشرف با سید مرتضی كشمیری ملاقات می‎نمایند و سفره درد و رنج ستم را به آن بزرگ بازگو كرده، تقاضا می‎كنند تا با هجرت به لار رهبری آن دیار را بر عهده گیرد. سید با سابقه آشنایی كه از آیت الله سید عبدالحسین لاری دارد، این مهم را شایسته وی می‎بیند و آنان را متوجه فقیه فرزانه‎ای می‎نماید كه در نجف اشرف با تدریس و تألیف فقه استدلالی به تربیت دانشجو مشغول است.

حضرت آیت الله سید عبدالحسین لاری در چهل و پنج سالگی است و یكی از بزرگترین اساتید حوزه علمیه نجف. از این رو وقتی هیأت لاری از ایشان دعوت به عمل می‎آوردند، او با توجه به مسئولیت‎های حوزوی، از قبول عزیمت به ایران خودداری می‎كند. حاج سید علی كبیر با سابقه آشنایی كه از مردان خداجوی و مجاهد دارد، از همان برخورد اول، خصایص رهبری را در وجود سید لاری مشاهده می‎كند و رهبری لارستان را سزاوار چنین شخصیتی می‎داند. وی شوریده سر، از نجف به سامرا می‎رود و ماجرای نجف را با میرزای شیرازی در میان می‎نهد.

میرزای شیرازی رهبر امت اسلامی از منطقه حساس جنوب ایران و موقعیت استراتژیكی آن در مقابل استعمارگران آگاهی كامل دارد. همچنین از مجاهد مردانی كه برای حفظ استقلال اقتصادی ایران در آن سرزمین تلاش های پیگیر نموده‎اند و در «تحریم تنباكو» ایفای نقش كرده‎اند؛ دانشمندان مجاهدی چون سید علی‌اكبر مجتهد فال اسیری كه با دعوت مردم به جهاد عمومی، خواب راحت را از چشم دشمنان اسلام ربود و پس از چندی از سوی قاجار به بصره تبعید گردید.

اعزام دانشمندی دیگر به این منطقه، تداوم رهبری سیاسی شیعه را فراهم می‎‎آورد. فرمان استاد و ولی فقیه برای دانشمند آگاهی چون سید لاری جوابی جز اطاعت نمی‎تواند داشته باشد. از همین رو تقاضای مردم لارستان را می‎پذیرد و آماده هجرت می‎گردد.

هجرت

ظلم و استبداد انگلیس به یاری رژیم قاجار موجب شد که مردم لارستان با گسیل هیأتی به عراق از میرزای شیرازی، فقیه مجاهد و مبارزی را طلب کنند كه توان مقابله با ظلم و استبداد را داشته باشد.

میرزای شیرازی با ارسال نامه‎ای سید لاری را از وقایع آشفته جنوب ایران باخبر می‎سازد و با استفاده از منصب ولایت فقیه برایشان فرض می‎نماید كه به لارستان هجرت كند.[۱]

حضرت آیت الله سید عبدالحسین موسوی لاری در سال 1309 ق نجف اشرف را ترك می‎كند و به لارستان می‎رود. میرزای شیرازی هنگام خروج سید لاری خطاب به حاج سید علی كبیر و هیأت همراهش می‎فرماید: «با بردن آقا سید عبدالحسین به لارستان، نجف را به آن‌جا برده‎ای و گهواره فضیلت و دانش را از فرزند فضیلت و علم خالی گذاردی».[۲]

سید لاری در ایران با تأسیس حوزه علمیه لار، فعالیت‌های مركز بزرگ جهان شیعه را ادامه می‎دهد و دانشمندان و فقهای گرانقدری را در آن حوزه تربیت می‎نماید.

برخی از آنان عبارتند از: سید عبدالباقی موسوی شیرازی، سید عبدالمحمد موسوی لاری، سید محمدحسین مجتهد لاری، سید احمد مجتهد فال اسیری، سید عبدالمحسن مهری، سید اسدالله اصفهانی، سید ابوالحسن لاری، سید محمد سیرجانی، سید محمدعلی شریعتمداری جهرمی،‌ شیخ محمدحسین لاری و شیخ عبدالحمید مهاجری نوایجانی. وی بسان دیگر علمای شیعه به اصل ولایت فقیه عقیده‎مند است و جدایی دین از سیاست را از شعراهای استعماری می‎داند و فقیه جامع الشرایط را نماینده حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه شریف می‎شناسد كه در دوران غیبت كبری نیابت عام دارد و وظیفه‎اش اجرای احكام اسلامی در جامعه است.[۳]

او نظام‌های حاكم و دولت‌های ستم پیشه‎ای چون حكومت قاجار را دولت قانونی نمی‎داند و خود در صدد تشكیل حكومت است تا قوانین الهی را در جامعه اجرا كند. او می‎خواهد با تشكیل حكومت اسلامی به نظریه‎های فقه سیاسی اسلام وجود عینی بخشد و با اجرای عدل، مستضعفان جنوب را امیدی دوباره دهد ترغیب پیروان به آموزش نظامی و تشكیل گروه‌های مسلح در لار از جمله فعالیت‌های او در این زمینه است. گروه‌هایی كه بعدها به «تفنگچیان سید لاری» و «چریك‌های فارس و سید لاری» مشهور می‎شوند.

این سید مجاهد در تمامی مسائل فقهی علاوه بر جنبه‎های عبادی، به نقش اجتماعی و سیاسی آن توجه تام دارد و به موازات اعتقاد به ولایت فقیه، احیای امر به معروف و نهی از منكر و برپایی نماز جمعه را امری لازم می‎شمارد.

تهاجم فرهنگی

دولت انگلیس برای سلطه استعماری خود، عده ‌زیادی توجهی مبلغ مسیحی را به ایران اعزام می‎دارد. كتب و نشریات بسیاری همراه این گروه است. آنان زیر پوشش دین مسیح برای ترویج فرهنگ مادی غرب آمده‎اند تا جای پایی در منطقه جنوب ایران بازكنند و انگلیس به راحتی نقاط مهم و حساس را تصرف كند.

آیت الله لاری با توجه عمیقی كه به مسائل اجتماعی ایران اسلامی دارد، این عمل انگلیس را ریشه‌یابی كرده فرمان اخراج مبلغان مسیحی را صادر می‎نماید. همچنین دستور می‎دهد تا كتاب گمراه كننده‌ آنان جمع‎آوری شده، از بین برود. این فرمان از طرف مجتهد مقتدر لار برای دولت بریتانیا گران می‎آید. چه با این كار قدرت روحانیت شیعه و نقش رهبری آنان در جامعه تأیید می‎شود و مردم خداجوی فارس كه از طرف دولت مستبد قاجار و استعمار انگلیس به تنگ آمده‎اند، با نفوذ كلامی كه از رهبر دینی خود می‎بینند، به سوی وی متمایل می‎گردند.

انگلیس برای از بین بردن فرمان سید و نقش چشمگیر آن، از دولت ایران می‎خواهد تا مجتهد لاری را در تنگنا قرار دهد و مؤاخذه نماید. دولت قاجار كه به صورت دولت وابسته به كشورهای استعماری، ایران را اداره می‎كند «عین الملك» را مأمور رسیدگی به موضوع كرده، دستور می‎دهد تا با دریافت دو هزار تومان وجه كتب مصادره شده، سید لاری را از فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی بازدارد. این وجه در مقایسه با كل مالیات سالانه لارستان كه چهار هزار و بیست تومان است، مبلغ زیادی است. عین الملك به لار می‎رود و با مشاهده نیروهای مصمم مجتهد لارستان و قاطعیت و سازش ناپذیری وی با عذرخواهی به تهران برمی‎گردد. با ناكامی عین الملك دیگر با قدرت مجتهد لاری و نظام پوشالی استبداد آشكار می‎شود و مردم لار بیش از پیش به رهبر خود گرایش پیدا می‎كنند.

حكومت اسلامی لارستان

پیروزی آیت الله لاری در مبارزه با جریان یهودیان مسلح و مبلغان مسیحی كه انگلیس و دولت قاجار را به رسوایی كشید و ابهت آنان را در هم شكست، موجب گشت كه مردم سید لاری را دانشمند دینی كه تنها به عبادت بپردازد و نماز جماعت بخواند، به شمار نیاورند بلكه به مثابه رهبری آگاه و دلسوز و خداشناس كه در مقابل ظلم می‎ایستد و از هیچ چیز باكی ندارد، بشناسند. خانه سید لاری و كوچه‎های اطراف از آن پس تنها پناهگاه مردم ستمدیده گردید. آنان دفاع از مال و جان و ناموس خود را از وی می‎خواستند. موضوعی كه سال‌های متمادی ادامه داشت و كسی نبود تا در مقابل آن همه جفا بایستد.

سید برای مقابله با زورگویی و استعمار گروهی را تربیت كرده و با مسلح نمودن آن لباس عزا بر تن دشمنان اسلام كرده است. روز موعود فرامی‎رسد. مجتهد لارستان با بیانی قاطع وجوب انحلال رژیم سلطنتی قاجار را صادر می‎نماید: «واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه».[۴]

رزمندگان سلحشور لارستان سپاه ستم را تار و مار كرده، عده‎ای را كشته و جمعی را اسیر می‎نمایند و اموال حاكمان دست نشانده استعمار مصادره می‎گردد. بدین ترتیب دانشمند مجاهد و فقیه سیاستمدار لار مردم ستمدیده فارس را از زیر یوغ زورمداران زرپرست رهایی می‎بخشد و فروغ عدل علوی را به ارمغان می‎آورد. حضرت آیت الله العظمی میرزای شیرازی وقتی از اقدامات سید مطلع می‎گردد، به منظور تأیید اقدامات وی و سپاسگذاری از او نامه‎ای به وی می‎نگارد.[۵]

حضرت آیت الله سید عبدالحسین موسوی لاری با عقیده راسخ به اصل ولایت فقیه توانست حكومت اسلامی برپا نماید و احكام الهی را در آن به مورد اجرا گذارد. آموزش نیروی نظامی و احداث كارخانه اسلحه سازی از جمله اقدامات اولیه او در تأسیس حكومت اسلامی لارستان است. همچنین از دادن مالیات به دولت مستبد مركزی خودداری نمود و پرداخت آن را تحریم كرد.[۶] و با چاپ تمبر برای حكومت اسلامی از پرداخت وجه به پست مركزی و كاغذهای بهادار آن مقابله نمود.

روی تمبرها «پست ملت اسلام» نگاشته شد تا از تمبرهای دوره قاجار تمییز داده شود. نصب ائمه جمعه برای شهرها و قصبات مجاور از دیگر كارهای سید لاری است و تبلیغات عملی وی كه با درستی كارگزاران حكومتی به نمایش گذارده شده است، هر روز بر وسعت حكومت اسلامی می‎افزاید. چنانچه بندرعباس، بندرلنگه، بوشهر، استان كرمان و فارس زیر نظر حكومت اسلامی قرار می‎گیرد.

اخبار حكومت اسلامی به مردم ستمدیده دیگر شهرهای ایران، خبر خوشی است كه رایحه بهشتی از آن شنوده می‎شود و آیه‎های سبز امید را در دل جوانان می‎كارد. این پدیده یكی از عمده‎ترین و پرهیجان‎ترین رویدادهایی است كه مردم را به نهضتی بزرگ فرامی‎خواند.

مشروطه‌خواهی مردم شهرهای ایران كه در اندك مدتی در تمام كشور به صورت فراگیر و پردامنه مطرح می‎شود، برخاسته از تجربه مباركی است كه مردم لارستان آن را به رهبری آیت الله لاری به ارمغان آورده‎اند.

مجتهد لاری با ورود به لارستان به دو محور تأكید می‎ورزد. راغب ساختن مردم به مسائل اجتماعی و سیاسی اسلام، بازداشتن آنان از غرب‎گرایی. آیت الله لاری تجارب و بارزگانی استعمارگران روس و انگلیس را به زیان امت اسلامی می‎داند. از این رو استعمال چای، قند، ادویه، خوراك و پوشاك هایی را كه از كشورهای خارجی - بخصوص روسیه و انگلیس - وارد ایران و سایر كشورهای اسلامی می‎شود، تحریم می‎نماید. وی عقیده دارد، خارج ساختن ارز از كشورهای اسلامی برای خرید اشیای خارجی موجب تقویت دشمنان اسلام و قدرت استعمارگران است و بدین وسیله سبب ریخته شدن خون مسلمانان و ملتهای فقیر می‎گردد. همچنین ورود كالاهای خارجی موجبات وابستگی اقتصادی را فراهم می‎آورد و از دیدگاه فقهی و سیاسی اسلام، حرام است.[۷]

تالیفات

آیت الله لاری با تألیف كتب ارزشمندی در علم فقه و كلام و فقه سیاسی و اصول و حدیث میراث، گرانبهایی برای آیندگان باقی گذاشت. حدود چهل اثر از ایشان شناخته شده است كه در علوم اسلامی و شیوه‎های حكومتی و قانون‌گذاری نگاشته شده است بدین قرار است: معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، رساله در عقوبت حب دینا (عرفان السلمانی بحقائق الایمانی)، اكسیر السعاده فی اسرار الشهاده، استخاره نامه، آیات الظالمین، رساله و جیزه در كیفیت علم امام علیه السلام قانون در اتحاد دولت و ملت، قانون مشروطه مشروعه، هدایت الطالبین، تعلیقات المكاسب (در دو جلد)، كتاب الاصول، حاشیه بر فرائد الاصول شیخ انصاری (در دو جلد)، حاشیه بر شرح كبیر، حاشیه بر قوانین الاصول.[۸]

با توجه به زندگی سراسر مبارزه و جهاد آیت الله لاری و اشتغالاتی كه ای بسا مانع فعالیت علمی و تحقیقی می‎گردد، تألیفات ارزنده‎ ایشان در علوم مختلف حاكی از جهاد قلمی و استمرار حركت فرهنگی است كه ایشان از نجف اشرف با خود همراه داشته‎اند. تأسیس حوزه علمیه و پرورش شاگردان فاضل و دانشمندی چون آیت الله سید عبدالباقی موسوی شیرازی (متوفی 1354 ق) كه بعد از ایشان از مراجع تقلید محسوب می‎شود یكی دیگر از ثمراتی است كه زندگی پربار آیت الله لاری برجای نهاد. وی در طی سی و سه سال اقامت در ایران بالغ بر پانصد نفر از طلاب و دانش پژوهان و حتی توده مردم را با معارف اسلامی و علوم اهل بیت آشنا ساخت.

آیت الله دستغیب می‎فرمایند: روزی با پیرمردی از لار مصاحب شدم. فصل تابستان بود و شب‌ها كوتاه. دیدم این مرد قبل از اذان صبح بیدار شد، وضو ساخت و به نماز ایستاد. وقتی از اهتمام ایشان به نماز شب پرسیدم جواب داد: آیت الله لاری ما را این گونه تربیت كرده است. می‎فرمود نباید نماز شب شما ترك شود.

وفات

سید پس از بیست و سه سال اقامت در لار در روز جمعه چهارم شوال 1342 ق (15 اردبیهشت 1303 هجری ش) به دیار باقی می‎شتابد. هم اینك مرقد مطهر آن بزرگ مجاهد در شهر جهرم به مقبره «آقا» مشهور و زیارتگاه است.

فرزندان

از فرزندان آیت الله لاری می توان به سيد اکبر آيت الهی و حاج سيد علی اصغر و سيد عبد المحمد آيت الهی اشاره نمود که از فقها و آيات قرن اخيرند

پانویس

  1. شجره طیبه (تلخیص گلشن حسینی)، عبدالحمید مهاجری، ص7و8؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ص578.
  2. ولایت فقیه، زیربنای فكری مشروطه مشروعه، سید محمدتقی آیت اللهی، ص 30.
  3. ر.ك: تعلیقات المكاسب، آیت الله سید عبدالحسین لاری، ج2، ص378-406.
  4. فتوكپی حكم جهاد آیت الله العظمی سید عبدالحسین لاری، دفتر امام جمعه جهرم.
  5. ر.ك: ولایت فقیه، زیربنای فكری مشروطه مشروعه، ص160.
  6. كتاب آبی، به كوشش احمد شیری، ج2، ص353 و 431.
  7. شجره طیبه، ص20-22.
  8. از كتاب‌های فوق، ده عنوان نخست به چاپ رسیده است. دیگر آثار ایشان به صورت خطی موجود می‎باشند.

منابع

  • مجموعه گلشن ابرار، جلد 2، زندگی نامه "آيت الله سيد عبدالحسين لاري" از سيد عليرضا سيد كباري.
  • سایت شعائر