مراکز علمی در تمدن اسلامی
جوشش و جنبش علمی مسلمین از مدینه آغاز شد. اولین کتابی که اندیشه مسلمین را به خود جلب کرد و مسلمین در پی درس و تحصیل آن بودند قرآن کریم و پس از قرآن، احادیث بود. این بود که اولین حوزه علمی در مدینه تأسیس شد. برای اولین بار عرب حجاز در مدینه با مسئله استادی و شاگردی و نشستن در حلقه درس و حفظ و ضبط آنچه از استاد می شنید آشنا شد.
مسلمین با حرص و ولع فراوانی آیات قرآن را که تدریجا نازل می گشت فرا می گرفتند و به حافظه می سپردند و آنچه را که نمی دانستند از افرادی که رسول خدا آنها را مامور کتابت آیات قرآن کرده بود و به کتّاب وحی معروف بودند می پرسیدند. بعلاوه بنا به توصیه های مکرر رسول خدا سخنان آنحضرت را که به سنت رسول معروف بود از یکدیگر فرا می گرفتند، در مسجد پیغمبر رسما حلقه های درس تشکیل می شد و در آن حلقه به بحث و گفتگو درباره مسائل اسلامی و تعلیم و تعلم پرداخته می شد.[۱]
تاسیس بیت الحکمه
نخستین مرکز مهمى که به منظور ارتقاء علمی مسلمین به صورت رسمی تأسیس شد بیت الحکمه نام داشت که در بغداد ساخته شد. این مرکز که به هزینه خزانه دولتى یا بیت المال اداره مىشد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و به ویژه مترجمان شایسته اى بود که کتاب هاى علمى و فلسفى یونانى را به عربى ترجمه مىکردند.
اساس بیت الحکمه را که نخستین کتابخانه مسلمانان در بغداد بود، هارون الرشید پایه ریزى کرد. پیش از آن منصور عباسى که از زمان وى کار ترجمه آغاز شده بود، دستور داد کتاب هایى از زبان هاى دیگر به عربى ترجمه شود و همین کتاب ها پایه بیت الحکمه گردید. در زمان مأمون بیت الحکمه توسعه یافت. او صد بار شتر کتاب به بغداد حمل کرد و ظاهراً این کتاب ها به دنبال قرار صلحى که بین وى و امپراتور روم، میشل دوم بسته شد، به مسلمانان داده شد.
راه اندازی دارالعلم
مأمون همچنین ۳۰۰ هزار دینار صرف ترجمه کتاب کرد. علاوه بر بیت الحکمه، مراکز علمى متعدد دیگرى نیز وجود داشت؛ یکى از این مراکز دارالعلم ها بودند. این دارالعلم ها کتابخانه هاى عمومى به حساب مىآمدند. از جمله این مراکز، دارالعلم فاطمیون در مصر است. در این نهاد که در ۳۹۵ ق و به دستور الحاکم بامراللَّه، خلیفه فاطمى مصر در قاهره تأسیس شد، تقریباً یک میلیون جلد کتاب وجود داشت. دارالعلم موصل را نیز جعفر بن محمد حمدان موصلى برپا ساخت. این مرکز نخستین مرکزى بود که در آن کتاب هایى از همه رشته هاى علمى گردآورى شده بود. در طرابلس از شهرهاى لبنان کنونى نیز در اواخر سده پنجم هجرى، دارالعلمى با ۱.۶ میلیون جلد کتاب وجود داشت.[۲]
از دیگر مراکز علمى و بسیار مهم و مشهور دوره اسلامى، نظامیه ها بودند. در نیمه دوم سده پنجم هجرى، خواجه نظام الملک با ساخت مدارسى به نام نظامیه در بغداد و نیشابور و شهرهاى دیگر بناى این نظامیه ها را پدید آورد. در نظامیه بغداد که در ۴۵۹ ق تأسیس شد، ابواسحاق شیرازى تدریس مىکرد.
پس از آن بزرگترین مقام تدریس در این مدرسه به امام محمد غزالى رسید و از آن پس تأسیس مدارس در جهان اسلام گسترش یافت. مدارس و مراکز علمى که به امر خواجه در قلمرو سلجوقیان تأسیس شد به سبب انتساب به خواجه نظام الملک به نظامیه مشهور شدند. بجز نظامیه بغداد، نظامیه هاى دیگر را نیز مىتوان نام برد: نظامیه نیشابور که به خاطر توجه خواجه نظام الملک و دیگر پادشاهان سلجوقى به شهر نیشابور در این شهر تأسیس شد و افراد مشهورى چون امام موفق نیشابورى، حکیم عمر خیام، حسن صباح، امام محمد غزالى و برادرش امام احمد و امام محمد نیشابورى در آنجا تربیت شدند. نظامیه نیشابور به خاطر شمار مدرسان و فقهاى مشهورى که در آن به تعلیم مشغول بودند پس از نظامیه بغداد در جایگاه دوم قرار گرفت. نظامیه اصفهان و بلخ نیز استادان نامورى داشت. به طور کلى مىتوان گفت: مراکز آموزشى و علمى در قلمرو اسلامى بسیار متعدد و متنوع بودهاند.
مراکز دیگر علمی
مساجد:
یکى از فراگیرترین مراکز آموزشى، مساجد بود که در سراسر قلمرو اسلامى پراکنده شده بود. مساجد نخستین مراکز اجتماعات دینى براى مسلمانان به شمار مىآمد و حتى ساختمان مدرسه ها نیز مانند نقشه مساجد بود و مساجد معروف که یا از همان آغازِ تأسیس یا چندى بعد کتابخانه نیز در آنها تشکیل شد در شهرهاى مهم اسلامى فراوان بودند. برخى از آنها عبارت بودند از جامع بصره، جامع فُسطاط، جامع کبیر قیروان، جامع اموى دمشق، جامع زیتونه در تونس، جامع قرَویین فاس و جامع الخصیب اصفهان.[۳]
بیمارستان ها:
بیمارستان هاى جهان اسلام که «مارستان» نیز خوانده مىشدند، ضمن درمان بیماران مراکز تحقیق و مطالعه پزشکان به شمار مىآمدند و کتابخانه هاى تخصصى داشتند که برخى از آنها عبارت اند از: مارستان فسطاط، مارستان الکبیر منصورى قاهره، مارستان نورى بغداد و بیمارستان رى.
رصد خانه ها:
از دیگر مراکز علمى رصدخانه ها بودند. در قلمرو جهان اسلام، رصدخانه هاى متعدد و بزرگى ساخته شد که در نوع خود از مهمترین و بزرگترین رصدخانه ها به شمار مىآمدند و پیشرفته ترین پژوهش هاى ریاضى و نجومى در آنها صورت مى گرفت. بسیارى از یافته هاى دانشمندان اسلامى در این رصدخانه ها تا سده ها بعد در اروپا بررسى و تحلیل مى شد، از جمله این رصدخانه ها؛ رصدخانه مراغه و سمرقند را مى توان نام برد.
در مورد مراکز آموزشى اسلامى، توجه به دو مرکز علمى دیگر بسیار واجد اهمیت است. از این دو، یکى رَبْع رشیدى، محل آمد و شد علما و دانشمندان متعدد فراوانى بود که به کار علمى اشتغال داشتند؛ و دومى، شَنب غازانى که در دوره ایلخانان تأسیس شد و در آن دانسته هاى علمى بسیارى بین افراد مبادله مىشد.
پانویس
منابع
علی اکبر ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامى، ص31 تا 33.
مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، صفحه 386-385