ابومخنف
لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن مسلم ازدي عامري (م 157 ه.ق)، معروف به ابومخنف از نخستين و بزرگ ترين مورخان شيعه و نویسنده مقتل ابومخنف است. کتاب او قدیمی ترین کتاب بر جای مانده در تاریخ کربلاست. منابع تاریخی پس از مقتل ابومخنف در نگارش گزارش حادثه کربلا از مقتل ابومخنف استفاده زیادی برده اند.
محتویات
نام و نسب
لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن سلیم ازدي عامري (م 157 ه.ق)، معروف به ابومخنف اهل کوفه و از خاندانی مشهور از تيرة غامد و از قبيلة بزرگ يمنياَزْد است. [۱]
مخنف بن سلیم جد بزرگ ابومخنف
جد بزرگ ابومخنف، یعنی مخنف بن سلیم در زمره اصحاب پیامبر (ص) یاد شده است [۲] او بعد از پیامبر در زمره یاران امیرالمؤمنین علی (ع) قرار گرفت و در جنگ جمل شرکت کرد [۳] و دو برادرش را در این جنگ از دست داد. [۴]
مخنف بن سلیم بعد از جنگ جمل از سوي امام(ع)به امارت اصفهان و همدان گماشته شد[۵] در جريان جنگ صفّين، أمير المؤمنين عليه السّلام نامهاى جالب براى او نوشتند، و او را دعوت به شركت در جهاد بر عليه معاويه نمودند، و او حارث بن أبى الحارث بن ربيع را به جاى خود نصب كرد، و به محضر على عليه السّلام شتافت و در جنگ صفّين شركت جست[۶] و بر بخشى از لشكر صفّين امارت يافت[۷].
هنگامى كه حضرت أمير المؤمنين على عليه السّلام در زمان بازگشت از بصره، جمعى از مسلمانها را بر كوتاهى نمودن در ميدان جنگ سرزنش مىفرمودند، نگاهى به مخنف نمودند، و فرمودند:«لكنّ مخنف بن سليم و قومه لم يتخلّفوا» و بدينوسيله او را مورد تجليل و تكريم قرار دادند. [۸]. مرحوم مامقانى، از مجموع برنامههاى أمير المؤمنين عليه السّلام نسبت به وى، و اقدامات او در اطاعت و حمايت از على عليه السّلام، نتيجهگيرى نموده كه، او نهتنها از چهرههاى موثّق بوده، بلكه مرتبهاى فوق عدالت داشته است[۹] به گزارش ابن حجر او در سال 64 قمری در قیام توابين که بعد از واقعه کربلا به رهبري سليمان بن صُرَد خزاعي صورت گرفت كشته شد [۱۰] درباره یحیی پدر ابومخنف و نیز سعید پدربزرگش اطلاعات چندانی در دسترس نیست.
تاریخ ولادت ابومخنف
درباره تاریخ ولادت او نیز اختلافها فراوان است.[۱۱] چیزی که مسلم است اینکه او زمان امام صادق (83 - 148 ق)علیه السلام را درک کرده و از ایشان روایت نموده است. همچنین از آنجا كه ابوالحسن مدايني از ابومخنف روايت كرده با توجه به تاريخ ولادت وي در 135ق،ميتوان تاريخ درگذشت ابومخنف را در سالهاي پيش از 170ق دانست [۱۲]
وثاقت ابومخنف
کتب رجالی اهل سنت عموماً او را ثقه ندانسته اند. [۱۳]
البته این احتمال وجود دارد که این عدم وثاقت ناشی از موضعگيري عمومي محدثان در برابر اخباريان باشد که همواره آنان را مورد طعن قرار داده اند و تقریباً هیچ یک از اخباریان متقدم از این طعنها در امان نبوده اند. بخصوص کسانی مثل ابو مخنف که اخبار شیعیان را بسیار نقل نموده اند. [۱۴]
قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان اهل سنت به وثاقت شناخته نشده ولی مورخان بزرگی چون واقدی، ابن قتیبه، طبری و ابن اثیر، از او روایت نقل کرده اند. [۱۵]
مذهب ابومخنف
درباره مذهب ابومخنف، اختلاف نظر وجود دارد. شواهدی بر تشیع او وجود دارد از جمله اینکه:
- چنانکه بیان شد پدران او و بخصوص جد بزرگش مخنف بن سلیم از اصحاب ائمه و ارادتمندان به ایشان بوده اند.
- جمع اخبار مربوط به امیرالمؤمنین و امام حسین(ع).
- از دیگر شواهد اینکه او اهل کوفه بوده است که عموماً به اهلبیت علیهم السلام گرایش داشته اند. البته این گرایش به اهلبیت در کوفه به معنای شیعه اصطلاحی امروزی که معتقد به امامت باشد نیست بلکه نوعی جانبداری سیاسی و اعتقادی است. رسول جعفریان در کتاب "تاملی در نهضت عاشورا" می گوید:می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به خلفای اول و دوم اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به خلیفه سوم انتقادهای تندی می شده و معاویه را اصلا نمی پذیرفتند [۱۶]
شیخ طوسی نام او را در زمره اصحاب امام صادق علیه السلام اورده است[۱۷] اما علامه مجلسي نام او و كتابش را در فهرست«كتب المخالفين»آورده است[۱۸] ابن ابي الحديد نیز او را شيعه ندانسته است[۱۹] روايات او در آثار اماميه همچون كليني[۲۰] و شیخ صدوق [۲۱] و شيخ مفيد [۲۲] نقل شده است.
تأليفات
كتاب هاي او در دست نيست ولي در ميان كتب مورخان صاحب نام به آن ها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقايع مهمي كه در دورة خود و قبل از او اتفاق افتاده، حديث يا مقتل نوشته است. کتابهایی که به او نسبت داده شده عبارتند از: كتاب مولد امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ ، مقتل امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ ، مقتل حجر بن عدي، متقل حسن بن علي ـ عليه السّلام ـ ، مقتل عثمان، وفاة معاويه، فتوح خراسان، فتوح الشام، فتوح العراق، المغازي كتاب المعمرين، اخبار مصعب، كتاب الجمل، كتاب حديث الأزارقه، كتاب المشوري، اخبار الحجاج بن يوسف، اخبار دير الجماجم، اخبار المختار، اخبار زياد بن أبيد.[۲۳] البته از کتابهای یاد شده هیچ کدام به صورت مستقیم اثری باقی نمانده.
کتاب مقتل الحسین
مهمترین اثر ابومخنف کتاب مقتل الحسین بوده است. با توجه به قرائن تاریخی می توان گفت که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ که مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، نگاشته است. این کتاب تا قرن چهارم موجود بوده و پس از آن از بین رفته است. کتابی هم که با عنوان مقتل ابومخنف وجود دارد به دلایل متعدد، کتاب دیگری است که در قرن ششم نوشته شده و به او نسبت داده شده است. [۲۴] میرزا حسین نوری (محدث نوری) در کتاب لؤلؤ و مرجان، دربارۀ مقتل منسوب به ابومخنف مینویسد: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سیر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار.... و لکن افسوس که اصل مقتل بیعیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت میدهند، مشتمل است بر بعضی مطالب مُنکَرۀ مخالفِ اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جُهّال به جهت پارهای از اغراض فاسده، در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حداعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست» [۲۵] البته با توجه به اینکه طبری و دیگران در آثار خود بخشهایی از کتاب مقتل الحسین را نقل کرده اند پژوهشگران توانسته اند با جمع آوری این نقلهای پراکنده تا حدودی آن کتاب را بازسازی کنند. از آن جمله است:
- مقتل الحسین، بهکوشش حسن غفاری (قم: کتابخانه آیت الله مرعشی)؛
- وقعة الطف لابی مخنف، به تحقیق محمدهادی یوسفی غروی . این کتاب توسط جواد سلیمانی با عنوان «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» و توسط محمد صادق روحانی با عنوان «ترجمه وقعة الطف، بازسازی مقتل الحسین ابومخنف» به فارسی ترجمه شده است.
- مقتل الحسین ابیمخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت الله جودکی(قم: انتشارات خیمه، ۱۳۹۳)[۲۶]
پانویس
- ↑ کلبي،هشام،نسب معد و اليمن الکبيرج 2 ص481-482.
- ↑ ابن عبدالبر،الاستیعاب فی معرفه الاصحاب،ج4،ص1467.
- ↑ بلاذري، انساب الاشراف ،ج2، ص236
- ↑ بلاذري، انساب الاشراف ،ج2، ص241.
- ↑ بحار الأنوار، جلد 32، صفحۀ 357
- ↑ بحار الأنوار، ج 32، صفحۀ 399-400
- ↑ وقعة صفّين، نصر بن مزاحم، ص 117
- ↑ وقعة صفّين، نصر بن مزاحم، ص 8
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص 207
- ↑ ابن حجر عسقلاني،احمد،،تهذيب التهذيب ، 10/78
- ↑ رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ ئائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ نكـ:ابن عدي، الكامل في ضعفاء الرجال ج6، ص2110؛دارقطني، کتاب الضّعفاء، 146؛ابن جوزي، الموضوعات ،ج1، ص406
- ↑ رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ حسین پور، سید علی، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟
- ↑ تاملی در نهضت عاشورا، صفحه 13
- ↑ رجال الطوسي، ص275
- ↑ نک: بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج1، ص 25
- ↑ نک: شرح نهج البلاغة ، ج1 ، ص147
- ↑ الکافی ج4 ، ص31
- ↑ التوحید، ابن بابويه، ص 278
- ↑ نک: الامالي،127،159،169؛ الاختصاص،13
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۱۵۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۳۱۲٫
- ↑ رک: اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امامحسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۲؛
- ↑ سفندیاری، محمد، کتابشناسی تاریخی امامحسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳
- ↑ بومخنف، مقتل الحسین ابیمخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجتالله جودکی، ۱۳۹۳
منابع
- دائره المعارف بزرگ اسلامی
- مفيد،محمد،الارشاد،قم،1413ق؛
- مفيد،محمد،الاختصاص،به كوشش علي اكبر غفاري،قم،جامعة المدرسين؛
- مفيد،محمد،الامالي،به كوشش حسين استاد ولي و علي اكبر غفاري،قم،1403ق؛ همو،الجمل،به كوشش سيدعلي ميرشريفي،قم،1371ش
- ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم: جامعه مدرسين، 1398 ق
- نصر بن مزاحم،وقعة صفين، به كوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، 1382ق/1962م
- مجلسي،محمدباقر،بحارالانوار،بيروت،1403ق/1983م
- ابن ابي الحديد،عبدالحميد،شرح نهج البلاغة،به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره،1378 ق/1959م
- ابن اثير،الكامل؛ابن اعثم كوفي،احمد،الفتوح،حيدرآباد دكن،1389ق/1969م؛
- ابن جوزي،عبدالرحمن،الموضوعات،به كوشش عبدالرحمن محمد عثمان،قاهره،1386ق/1966م؛
- ابن حجر عسقلاني،احمد،الاصابة،قاهره،1328ق/1910م؛
- ابن حجر عسقلاني،احمد،،تهذيب التهذيب،حيدرآباد دكن،1327ق؛همو،لسان الميزان،حيدرآباد دكن،1329-1331ق؛
- ابن سعد،محمد،كتاب الطبقات الكبير،به كوشش ادوارد زاخاو وديگران،ليدن،1904-1918م؛
- ابن عبدالبر،يوسف،الاستيعاب،في معرفة الاصحاب،به كوشش علي محمد بجاوي،قاهره،1380ق/1960م
- ابن عدي،عبدالله،الكامل في ضعفاء الرجال،بيروت،1405ق/1985م
- کلبي،هشام،نسب معد و اليمن الکبير،به کوشش تاجي؛ بيروت،1408ق/1988م
- طبراني،سليمان،المعجم الکبير،به کوشش حمدي عبدالمجيد سلفي،قاهره،مکتبة ابن تيمية
- سید علی حسین پور، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 27 آبان 1392.
- رسول جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا
- حافظ فرزانه، مقتل الحسين عليه السّلام، پایگاه اندیشه قم
- *بلاذري،احمد،انساب الاشراف،
- الكافي( ط- الإسلامية)، كلينى، محمد بن يعقوب: دار الكتب الإسلامية، 1407 ق