حضرت سکینه علیها السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۳ توسط سید مهدی خدایی (بحث | مشارکت‌ها) (تغییرات اساسی در عناوین و مطالب)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ولادت و نسب

نام او در منابع تاریخی امينه، امنيه و آمنه ذکر شده و لقبش سكينه به معني وقار و سكون است.[۱] پدرش امام حسين عليه السلام و مادرش رباب دختر امري‌القيس و مادر عبدالله رضیع(علی اصغر)است. [۲] زمان ولادت او معلوم نیست اما از شواهد تاریخی می توان دریافت که در زمان واقعه کربلا بانویی رشیده و بین 10 تا 13 سال سن داشته. از جمله اینکه او را کوچکتر از خواهرش فاطمه دانشته اند[۳] و اینکه امام حسین هنگام وداع از حرم او را خیره النساء(بهترین بانوان) خواند.[۴] و اینکه پیش از سفر به کربلا حسن مثنی یکی از دختران امام حسین را خواستگاری کرد، امام او را در انتخاب بین سکینه و فاطمه مخیر کرد.[۵] درباره همسر یا همسران او اختلاف است. برخی همسر او راعبدالله پسر امام حسن علیه السلام می دانند که در کربلا شهید شد[۶] نامهای دیگری نیز در منابع تاریخی به عنوان همسر سکینه مطرح شده که عبارتند از: ابوبکر بن حسن بن علی [۷]، عبدالله بن مسلم بن عقیل [۸]

حضور در کربلا

بی تردید بانو سکینه یکی از بانوان حاضر در صحرای کربلا بوده است و در منابع تاریخی گزارشهایی درباره ایشان وجود دارد.

وداع با امام حسین (ع)

در روز عاشورا، امام حسین(ع) برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشت و با آنان وداع کرد سپس نزد دختر خود سکینه رفت که در گوشه‌ای نشسته و می‌گریست. امام حسین(ع)او را به صبوری دعوت کرد و در آغوش کشید، اشک از چشمان او پاک کرد و در ضمن اشعاری به سکینه گفت: سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی منک البکاء اذا الحمام دهانی لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة مادام منی الروح فی جثمانی فاذا قتلت فانت اولی بالذی تبکینه یا خیرة النسوان ترجمه:‌ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری» [۹]

مشاهده پیکر امام حسین(ع)

وقتی سپاه ابن سعد خانواده شهدا را از میان پیکرهای بر زمین افتاده آنان عبور داد سکینه بدن پدر را شناخت و خودش را روی پیکر پدر انداخت و در اثر گریه ، بى‌هوش شد. سكينه جسد پدر را رها نمى‌كرد و كسى نمى‌توانست او را از پدرش جدا كند. تا اينكه گروهى از اعراب، وى را با زور از بدن پدر جدا كردند.[۱۰]

کاروان اسرا در شام

وقتی کاروان اسیران وارد سرزمین شام شدند مردم برای تماشای سرها و اسیران جمع شدند. سهل بن سعد ساعدی که از صحابه پیامبر اسلام(ص) بود می گوید: روز ورود اسرا به شام در دروازه ساعات دختری را دیدم که بر شتری بی‌محمل سوار بود؛ او خود را سکینه دختر امام حسین(ع) معرفی کرد و از من خواست برای حفظ حرمت خاندان رسول خدا(ص) کاری کنم که نیزه‌داران سرهای شهدای کربلا را از اطراف اسیران دور کنند. سهل می‌گوید من با پرداخت مقداری دینار توانستم خواسته او را برآورده کنم.[۱۱]

رؤیای سکینه در دمشق

برخی از منابع خوابی که حضرت سکینه در دمشق دیده اند را ایشان گزارش کرده ند: «ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشته است. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه ، دختر محّمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مادر پدر تو است. گفتم: به خدا سوگند نزد او مى‌روم و ستم‌هاى وارد شده به ما را به او مى‌گويم. سپس با شتاب به سوى او رفتم تا به او رسيدم و برابرش ايستادم و مى‌گريستم و مى‌گفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و جمع ما را پراكنده و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (علیه‌السلام) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (علیه‌السلام) است كه از من دور نمى‌شود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.»[۱۲]

بازگشت به مدینه

حضرت سكينه همراه با کاروان اسیران به مدینه بازگشت و در مدینه همراه دیگر بانوان بنی هاشم برای شهیدان کربلا شب و روز به سوگواری نشست [۱۳]

درگذشت

از زندگی ایشان در مدینه پس از واقعه کربلا اطلاعات زیادی در دسترس نیست. چگونگی وفات و محل دفن ایشان نیز مورد اختلاف است. برخی وفات سکینه را ۵ ربیع‌الاول سال ۱۱۷ قمری در مدینه نقل کرده‌اند.[۱۴] برخی نیز معتقدند سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز ازدواج کرد و از مدینه به طرف مصر حرکت کرده و دمشق درگذشت.[۱۵] برخی درگذشت او را در مصر دانسته اند[۱۶] در قبرستان باب الصغیر دمشق، قبری منسوب به سکینه وجود دارد. بقعه‎ای در قاهره نیز به سکینه بنت الحسین منسوب است.


پانویس

  1. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۳۹۷
  2. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۲
  3. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۶۴
  4. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰
  5. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۷۹
  6. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶.
  7. ابن صوفی، المجدی فی انساب الطالبیین، ۱۴۲۲ق، ص۲۰۱
  8. محلاتی، ریاحین‌الشریعة، ۱۳۷۰ش، ج۴، ص۲۵۵
  9. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰
  10. موسوی مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین علیه‌السلام، ص ۳۰۷.
  11. خوارزمی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ۱۴۱۸ق، ص۶۰- ۶۱؛
  12. ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۲۲۰
  13. چون سكينه به مدینه بازگشت در منزل پدر مظلومش، خانه‌اى كه امام سجاد (علیه‌السلام) هميشه در آن مى‌گريست و شب و روز نمى‌شناخت اقامت گزيد و فريادش لحظه‌اى قطع نگرديد. [۶۸] موسوی مقرم، عبدالرزاق، السیّده سکینه علیهاالسلام ، ص 82
  14. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۱۸
  15. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۴۲۱
  16. خسروشاهی، اهل البیت فی مصر، ۱۴۲۷ق، ص۲۱۶

منابع

زهرا نساجي, فرهنگ كوثر، شماره 61، فروردين 1384