قناعت
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
محتویات
معناى قناعت
قناعت به معنای اکتفا کردن به اندازه نیاز است در مقابل حرص که به زیاده طلبی گفته می شود. راغب اصفهانى مى گويد: القِناعَةُ اَلاِجتِزاءُ بِاليَسِيرِ مِنَ الاِعراضِ المُحتاجِ إلَيها؛ قناعت اكتفا به مقدار ناچيزى از وسايل زندگى در حدّ ضرورت و نياز است.و در جاى ديگر گفته است: القِناعَةُ الرِّضا بِما دُونَ الكَفافِ؛ قناعت راضى بودن به كمتر از مقدار كفاف است. طريحى حدّ كفاف را اين گونه تفسير مى كند: الكَفافُ ما يَكُفُ عَنِ المَسألَةِ و َيَستَغنى؛ كفاف آن اندازه از امكانات زندگى است كه انسان را از ديگران بى نياز كند و او را از سؤال و ذلت باز دارد.
فضیلت و اهمیت قناعت
قناعت يكى از ويژگي هاى افراد باايمان و از امتيازات انسان هاى با فضيلت است، رسول خدا (ص) می فرمایند: « خِيارُ اُمَّتي ، القانِـعُ و شِرارُهُمُ ، الطامِعُ » بهترينان امّت من، قناعت كنندگان و بدترين آنها، طمعكاران هستند.[۱] این فضیلت زمانی به دست می آید که انسان با همت بلند قلبش را از دوستی دنیا خالی کرده و توجهش را به زندگی ابدی و آخرت معطوف داشته باشد. در این صورت است که انسان می تواند متاع ناچیز دنیا چشم پوشیده و جز به اندازه نیازش از آن توشه بر ندارد. امام على عليه السلام می فرمایند:« مِن شَرَفِ الهِمَّةِ ، لُزومُ القَناعَةِ .» از بلند همّتى است، پايبندى به قناعت.[۲] در واقع انسان عاقل و رشد یافته این حقیقت را به خوبی درک می کند که زندگی دنیا فرصت کوتاهی است برای اصلاح نفس و آمادگی برای سفر آخرت و زندگی ابدی بنابراین همه همتش را صرف آبادی دنیای فانی نکرده و جز به اندازه نیاز به جمع آوری متاع دنیا اقدام نمی کند. از این رو در روایات اهلبیت صفت قناعت نشان دهنده کمال عقل انسان دانسته شده است: امام على عليه السلام می فرمایند:« مَن عَقلَ ، قَنِعَ»؛كسى كه عاقل باشد، قانع است.[۳] بنابراین قناعت نتیجه عقلانیت و شناخت انسان نسبت به مبدأ و مقصد و جایگاهش در عالم وجود است؛ از این رو امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند :«يَنبَغي لمَن عَرَفَ نفسَهُ ، أن يَلزَمَ القَناعَةَ و العِفَّةَ»؛ براى كسى كه خود را بشناسد، شايسته است كه به قناعت و عزّت نفْس چنگ در زند.[۴]
آثار قناعت
بهره مندی انسان از روحیه قناعت آثار و پیامدهای خوبی در زندگی دنیا و آخرت او خواهد داشت.
گنج بى پايان
نیازمند حقیقی کسی است به داشته های فراوانش راضی نبوده و همواره بیش از آن را طلب نماید. او به اندازه همه نداشته هایش فقیر و نیازمند است. و به عکس اگر قلب انسان به آنچه دارد راضی باشد در واقع غنی و بی نیاز است. بنابراین ریشه غنی و بی نیازی در جان آدمیزاد است نه در ثروتهای انباشته او. رسول خدا (ص) می فرمایند: « لَيسَ الغِنَى فِي كَثرَةِ العَرضِ وَ إِنَّمَا الغِنَى غَنَاءُ النَّفسِ » ؛ بى نيازى به فراوانى ثروت نيست، بى نيازى تنها در روحيه بى نيازى است.[۵] انسان قانع با کنترل و محدود کردن خواسته های نفسش به بی نیازی می رسدو او شادمانی و آسایشی را که حریصان با بزرگترین گنجها به دست نیاورده اند با قناعت به دست می آورد. به همین دلیل در روایات از قناعت به بزرگترین ثروتها یاد شده ا ست. رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله فرمود: « القَنَاعَةُ كَنزٌ لَا يَفنَى » ؛ قناعت گنجى است كه فانى نمى شود. [۶] و امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد: « لَا كَنزَ أَغنَى مِنَ القَنَاعَةِ» ؛ گنجى بى نياز كننده تر از قناعت نيست.[۷]
آسودگی در زندگی
از مهمترین نتایج قناعت آسایش در زندگی دنیاست. انسان حریص همواره جسم و جانش برای به دست آوردن مادیاتی که اشتغال زیاد حتی فرصت استفاده از آن را به او نخواهد داد فرسوده می سازد و همواره با ترس از دست دادن داشته هایش و اندوه به دست نیاوردن خواسته های نامحدودش زندگی می کند. اما انسان قانع راه تعادل را در پیش گرفته و بیش از مقدار نیاز و تکلیف در طلب منافع مادی نمی کوشد. از سوی دیگر ترسی از کم شدن اندوخته هایش و اندوهی نسبت به نرسیدن به خواسته هایش ندارد چنانکه امام على عليه السلام فرمود:« مَن قَنِعَ ، لم يَغتَمَّ » كسى كه قانع باشد ، اندوهگين نشود.[۸] بنا براین انسان قانع همواره در آسایش راحتی زندگی می کند. امام على عليه السلام می فرمایند« أنعَمُ الناسِ عَيشا ، مَن مَنَحَهُ اللّه ُ سُبحانَهُ القَناعَةَ و أصلَحَ لَهُ زَوجَهُ »؛ خوشترين زندگى را كسى دارد كه ، خداوند سبحان قناعت را ارزانى اش دارد...[۹] همچنین در بخشى از سفارش خود به فرزند بزرگوارش حسين عليه السلام ـ می فرمایند:« لا مالَ أذهَبُ بالفاقَةِ مِن الرِّضا بالقُوتِ و مَنِ اقتَصَرَ على بُلغَةِ الكَفافِ ، تَعَجَّلَ الراحَةَ و تَبَوَّأ خَفضَ الدَّعَةِ .»؛ هيچ ثروتى فقر زداتر از خشنودى به قُوت، نيست و هر كه به كفافِ زندگى بسنده كند، به زودى به آسايش دست يابد و زندگى آسوده و مرفّهى به دست آورد.[۱۰] نیز فرزند بزرگوارشان امام حسين عليه السلام می فرمایند :« القُنوعُ ، راحَةُ الأبدانِ .»؛قناعت ، مايه آسايش تن است.[۱۱]
عزّت و سرفرازى
حرص و زیاده خواهی انسان را ذلت درخواست و التماس به دیگران و آلودگی و ذلت عصیان پروردگار مبتلا می کند. اما انسان قانع خواسته هایش اندک است و از درخواست بی نیاز است. امام على عليه السلام می فرمایند :« ثَمرَةُ القَناعَةِ ، الإجمالُ في المُكتَسَبِ و العُزوفُ عنِ الطَّلَبِ»ميوه قناعت، ميانه روى در كسب و كار است و خويشتندارى از دست دراز كردن سوى مردم .[۱۲] بنابراین قناعت موجب عزت یافتن انسان است. اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: « لا أَعَزَّ مِن قانِعٍ » ؛ هيچ كس از شخص قانع عزيزتر نيست.[۱۳]
زندگى پاكيزه
از اميرمؤمنان على عليه السلام پرسيدند منظور از (حيات طيّبه) در آيه شريفه:« مَن عَمِلَ صالِحا مِن ذَكَرٍ او انثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَيوةً طَيِّبَةً ». (سوره نحل: 97) چيست؟ فرمود: « هِيَ القَنَاعَةُ » ؛ حيات طيّبه قناعت است. [۱۴]
آسان شدن حساب قیامت
روشن است انسانی که در دنیا به حد کفاف قانع بوده و بند تعلقات مادی را از وجودش گسسته باشد از حساب و کتاب دقیق قیامت به آسانی گذر خواهد کرد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند :« اِقنَعْ بما اُوتِيتَهُ ، يَخِفَّ علَيكَ الحِسابُ .»؛ به آنچه داده شده اى قانع باش، تا حسابت سبك شود.[۱۵]
میانه روی در کسب و کار
افرا در کسب و کار، زندگی انسان را از تعادل خارج کرده و فرصتی برای بهره مند شدن از فرصت زندگی برای زندگی کردن را از انسان می گیرد. قناعت موجب می شود انسان در کسب و کارش متعادل و فرصت کافی برای عبادت و کسب فضایل انسانی و تفریح و استراحت پیدا کند. امام علی(ع) می فرمایند:« ثَمرَةُ القَناعَةِ ، الإجمالُ في المُكتَسَبِ و العُزوفُ عنِ الطَّلَبِ » ميوه قناعت، ميانه روى در كسب و كار است و خويشتندارى از دست دراز كردن سوى مردم .[۱۶]
خودسازی
این صفت از مهم ترین عوامل خودسازی است. زیرا سرچشمه بسیاری از رذایل اخلاقی در دنیا دوستی و حرص است که جز با اراسته شدن به قناعت اصلاح نمی شود. امیرالمؤمنین (ع) قناعت را عامل مقابله با حرص شمرده و فرموده اند:« انتَقِمْ مِن حِرصِكَ ، بالقُنوعِ ، كما تَنتَقِمُ مِن عَدُوِّكَ ، بالقِصاصِ »؛ از حرص خود با قناعت انتقام بگیر همان گونه که از دشمن خود با قصاص انتقام می گیری. [۱۷] به همین جهت در روایات قناعت به عنوان یکی از مهمترین عوامل در خودسازی انسان دانسته شده است. امام على عليه السلام :« أعوَنُ شيءٍ على صَلاحِ النَّفسِ ، القَناعَةُ» بهترين كمك براى خودسازى، قناعت است. [۱۸] و در حدیث دیگری می فرمایند:« كيفَ يَستَطيعُ صَلاحَ نفسِهِ ، مَن لا يَقنَعُ بالقَليلِ؟» كسى كه به اندك قانع نيست، چگونه مى تواند خودسازى كند؟![۱۹]
سلامت دین
امام على عليه السلام می فرمایند : « اِقنَعُوا بالقَليلِ مِن دُنياكُم لِسلامَةِ دِينِكُم ؛ فإنَّ المؤمنَ البُلغَةُ اليَسيرَةُ مِن الدنيا تُقنِعُهُ»؛ براى سالم ماندن دينتان، به اندكى از دنياى خود قانع باشيد ؛ زيرا كه مؤمن را اندك كفاف دنيا، قانع مى سازد.[۲۰]
پذیرش عمل اندک
امام صادق عليه السلام می فرمایند :« مَن رَضِيَ مِن اللّه ِ بِاليَسيرِ مِن المَعاشِ ، رَضِيَ اللّه ُ مِنهُ بِاليَسيرِ مِن العَمَلِ .» ؛كسى كه به معاش ( روزى ) اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند شود.[۲۱]
پا نویس
- ↑ كنز العمّال: ۷۰۹۵
- ↑ غرر الحكم : ۹۴۳۵
- ↑ غرر الحكم : ۷۷۲۴
- ↑ غرر الحكم : ۱۰۹۲۷
- ↑ بحارالانوار، ج100، ص20
- ↑ مستدرك الوسائل، ج15، ص226
- ↑ نهج البلاغة، ص 540
- ↑ غرر الحكم : ۷۷۷۱
- ↑ غرر الحكم : ۳۲۹۵
- ↑ بحار الأنوار : ۷۷/۲۳۸/۱
- ↑ بحار الأنوار : ۷۸/۱۲۸/۱۱
- ↑ غرر الحكم : ۴۶۳۴
- ↑ غررالحكم، ص392
- ↑ نهج البلاغة، ص508
- ↑ بحار الأنوار : ۷۷/۱۸۷/۳۷
- ↑ غرر الحكم : ۴۶۳۴
- ↑ غرر الحكم : ۲۳۳۹
- ↑ غرر الحكم : ۳۱۹۱
- ↑ غرر الحكم : ۶۹۷۹
- ↑ غرر الحكم : ۲۵۴۹
- ↑ الكافي : ۲/۱۳۸/۳
منابع
گروهی از محققان و پژوهشگران، قناعت، سایت دانلود بوک، بخش با معصومین، بازیابی :1 بهمن 1391
- اصول کافی
- غررالحکم
- نهج البلاغه
- بحارالانوار