اخلاق
اخلاق در اصطلاح به صفات درونی انسان گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است[۱] به گونه ای که عمل مربوط به آن صفت در جایی که موقعیت ان پیش می آید بدون درنگ از شخص سر بزند. و علم اخلاق، که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمی است که با شناساندن صفات نیک و بد و اعمال درست و نادرست اخلاقی، انسان ها را به کسب صفات نیک و انجام اعمال درست توصیه می کند و راه کارهای عملی این مهم را بیان می کند.[۲]
واژه شناسی اخلاق
«اخلاق» در اصل، واژهاي عربي است كه مفرد آن «خُلْق» و «خُلُق» ميباشد. در لغت بهمعناي «سرشت و سجيّه» بهکار رفته است؛ اعم از اينكه سجيّه و سرشتي نيكو و پسنديده باشد مانند جوانمردي و دليري، يا زشت و ناپسند باشد مثل فرومايگي و بزدلي.[۳] در لغت نامه دهخدا آمده است: اخلاق «جمع خُلق» و در لغت به معناى خويهاست[۴]
اخلاق در اصطلاح
استاد مصباح یزدی در کتاب فلسفه اخلاق با اشاره به اینکه اخلاق در اصطلاح دانشمندان و عالمان اخلاقي، معاني و كاربردهاي متفاوتي دارد. سه معنی را به شرح زیر برای آن بر می شمارد :
- صفات راسخ نفساني : صفات و هيئتهاي پايدار در نفس كه موجب صدور افعالي متناسب با آنها بهطور خودجوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان ميشوند.
- صفات نفساني: هرگونه صفت نفساني است كه موجب پيدايش كارهاي خوب يا بد ميشود؛ چه آن صفت نفساني بهصورت پايدار و راسخ باشد و چه بهصورت ناپايدار و غيرراسخ، و چه ازروي فكر و انديشه حاصل شود و يا بدون تفكر و تأمل سرزند.
- فضایل اخلاقی: گاهي واژة اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نيك و فضايل اخلاقي بهکار ميرود؛ مثلا وقتي گفته ميشود «فلان كار اخلاقي است» يا «دروغگويي كاري غيراخلاقي است»، و يا زماني كه گفته ميشود «عصاره اخلاق عشق و محبت است» منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضيلت است. اين معنا از اخلاق، در زبان انگليسي هم رايج است و غالبا تعبير «اخلاقي» (ethical) معادل با «درست» يا «خوب» و مقابل آن، يعني «غيراخلاقي» (unethical)، به معناي «نادرست» و «بد» است.
اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف علم اخلاق ارائه می گردد.
علم اخلاق نیز که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمى است كه پيرامون صفات نفسانى بحث مى كندو نيك و بد و خير و شر را به انسان تعليم داده و راه چگونه زيستن را به او مى آموزد. موضوع علم اخلاق، نفس و روح انسان و هدف آن پيراستن نفس از پستيها، آراستن آن به فضايل و خصلتهاى اخلاقى، توجه دادن به خودشناسى و در نتيجه، رساندن انسان به كمال و سعادت است.
از اين رو، علم اخلاق يكى از ضرورى ترين علوم براى انسان است.
امام كاظم عليه السلام فرمود: «الْزَمُ الْعِلْمِ لَكَ مادَلَّكَ عَلى صَلاحِ قَلْبِكَ وَاظْهَرَلَكَ فَسادَهُ؛[۵] لازمترين علم براى تو آن است كه تو را به پاكسازى دل (و تهذيب نفس) راهنمايى كرده، فساد آن را براى تو آشكار كند».
پانویس
- ↑ اخلاق، ویکی شیعه
- ↑ اخلاق کاربردي، معنا و مفهوم، حسین اترک، ویژه نامه سومین همایش ملی بزرگداشت سهروردی با موضوع اخلاق کاربردی
- ↑ فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز 1394، ص 19
- ↑ لغت نامه دهخدا، ج 5، ص 1525، دانشگاه تهران.
- ↑ بحارالانوار، ج 78، ص 333، اسلاميه.
منابع
نعمتالله یوسفیان، علیاصغر الهامینیا؛ اخلاق اسلامى، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، جلد 1، صفحه 15-20.
قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، 7 جلد، دار الكتب الإسلامية، تهران - ايران، ششم، 1412 ه ق ، ج2 ص 292