اسلع بن شریک تمیمی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۱۶ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی 'از تيره بنى‌الاعرج<ref> الطبقات، ج‌ 8، ص‌ 198؛ اعلام‌النساء، ج‌ 1، ص‌ 47؛ الاصابه...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

از تيره بنى‌الاعرج[۱]، ساربان پيامبر.

ابن‌سعد، نامش را ميمون ‌بن ‌سنباذ و اسلع را لقب او مى‌داند.[۲] وى ساربان پيامبر صلى الله عليه و آله و از خادمان او بود.[۳] آيه تيمم درباره او نازل شده[۴] و تنها روايت منقول از او، درباره چگونگى تيمم است. ابن ‌حبان نيز در كتاب الثقات از او نام برده ‌است.[۵]

بنا به روايتى از خود وى در يكى از سفرها كه ساربان پيامبر صلى الله عليه و آله بود، شب هنگام محتلم شد و به ‌سبب سرما از بيم بيمارى و مرگ، غسل نكرد و چون نمى‌خواست در آن حال شتر پيامبر را هدايت كند، اين امر را به مردى از انصار واگذاشت و خود پس از گرم كردن آب و غسل كردن به پيامبر و يارانش پيوست.

وقتى رسول خدا صلی الله علیه و آله علت تأخيرش را جويا شد، ماجرا را شرح داد، آنگاه آيه 43 سوره نساء/4 نازل شد:[۶] «...‌و اِن كُنتُم مَرضى اَو عَلى سَفَر اَو‌جاءَ اَحَدٌ مِنكُم مِنَ الغائِطِ اَو لمَستُمُ النِّساءَ فَلَم ‌تَجِدوا ماءً فَتَيَمَّموا صَعيدًا طَيِّبـًا فامسَحوا بِوُجوهِكُم و اَيديكُم اِنَّ اللّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُورا» بر اساس اين آيه، از ‌مؤمنان خواسته شد در صورت نياز به غُسل چنانچه بيمار يا مسافر بودند يا آب كافى نداشتند تيمم كنند.

بنابر روايت ديگرى از خود او پيامبر فرمان حركت داد و او مشكل خود را مطرح كرد، آنگاه آيه ‌پيشين نازل شد و پيامبر، روش تيمم را به او آموخت[۷] و پس از آن كه به آب دست يافتند، از او خواست غسل كند.[۸]

پانویس

  1. الطبقات، ج‌ 8، ص‌ 198؛ اعلام‌النساء، ج‌ 1، ص‌ 47؛ الاصابه، ج ‌8، ص‌ 12‌ـ‌13.
  2. اسدالغابه، ج‌ 8، ص‌ 8؛ الاصابه، ج‌ 8، ص‌ 14.
  3. السيرة‌النبويه، ج 1، ص 250، 254؛ الاستيعاب، ج‌ 4، ص‌ 345.
  4. الاستيعاب، ج‌ 4، ص‌ 346؛ اسدالغابه، ج‌ 7، ص‌ 8؛ الاصابه، ج‌ 8، ص‌ 13.
  5. السيرة النبويه، ج‌ 2، ص‌ 485.
  6. همان، ص 486؛ الطبقات، ج 8، ص 196.
  7. الاستيعاب، ج‌ 4، ص‌ 345.
  8. انساب‌الاشراف، ج‌ 7، ص‌ 130؛ اعلام‌النساء، ج ‌1، ص‌ 47.

منابع

مهران اسماعيلى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 260.