سوره انعام
سوره 6 / الأنعام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ / به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ ﴿1﴾ / ستايش خدايى را كه آسمان ها و زمين را آفريد و تاريكي ها و روشنايى را پديد آورد با اين همه كسانى كه كفر ورزيده اند غير او را با پروردگار خود برابر مى كنند.(1)
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿2﴾ / اوست كسى كه شما را از گل آفريد آن گاه مدتى را براى شما عمر مقرر داشت و اجل حتمى نزد اوست با اين همه بعضى از شما در قدرت او ترديد مى كنيد.(2)
وَ هُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَ فِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهرَكُمْ وَ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ ﴿3﴾ / و او در آسمان ها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مى داند و آن چه را به دست مى آوريد نيز مى داند.(3)
وَ مَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿4﴾ / و هيچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان به سويشان نمى آمد مگر آن كه از آن روى بر مى تافتند.(4)
فَقَدْ كَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاء مَا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ ﴿5﴾ / آنان حق را هنگامى كه به سويشان آمد تكذيب كردند پس بزودى حقيقت خبرهاى آن چه را كه به ريشخند مى گرفتند به آنان خواهد رسيد.(5)
أَلَمْ يَرَوْاْكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَ جَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ ﴿6﴾
آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار امت ها را هلاك كرديم امت هايى كه در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكرده ايم و باران هاى آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير شهرهاى آنان روان ساختيم پس ايشان را بسزاى گناهانشان هلاك كرديم و پس از آنان نسل هاى ديگرى پديد آورديم.(6)
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿7﴾ / و اگر مكتوبى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مى كرديم و آنان آن را با دست هاى خود لمس مى كردند قطعا كافران مى گفتند اين چيزى جز سحر آشكار نيست.(7)
وَ قَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأمْرُ ثُمَّ لاَيُنظَرُونَ ﴿8﴾ / و گفتند چرا فرشته اى بر او نازل نشده است و اگر فرشته اى فرود مى آورديم قطعا كار تمام شده بود سپس مهلت نمى يافتند.(8)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ ﴿9﴾ / و اگر او را فرشته اى قرار مى داديم حتما وى را به صورت مردى درمى آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى ساختيم.(9)
وَ لَقَدِ اسْتُهْزِىءَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ ﴿10﴾ / و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند پس آن چه را ريشخند مى كردند گريبان گير ريشخند كنندگان ايشان گرديد.(10)
قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿11﴾ / بگو در زمين بگرديد آن گاه بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است.(11)
قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَرَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَيُؤْمِنُونَ ﴿12﴾
بگو آن چه در آسمان ها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است يقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكى نيست گرد خواهد آورد خودباختگان كسانى اند كه ايمان نمى آورند.(12)
وَ لَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿13﴾ / و آن چه در شب و روز آرام و تكاپو دارد از آن اوست و او شنواى داناست.(13)
قُلْ أَغَيْرَاللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَ هُوَ يُطْعِمُ وَلاَ يُطْعَمُ قُلْ إِنِّيَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكَينَ ﴿14﴾
بگو آيا غير از خدا پديد آورنده آسمان ها و زمين سرپرستى برگزينم و اوست كه خوراك مى دهد و خوراك داده نمى شود بگو من مامورم كه نخستين كسى باشم كه اسلام آورده است و به من فرمان داده شده كه هرگز از مشركان مباش.(14)
قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿15﴾ / بگو اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى ترسم.(15)
مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿16﴾ / آن روز كسى كه عذاب از او برگردانده شود قطعا خدا بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار.(16)
وَ إِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدُيرٌ ﴿17﴾ / و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست.(17)
وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿18﴾ / و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوست حكيم آگاه.(18)
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿19﴾
بگو گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را كه اين پيام به او برسد هشدار دهم آيا واقعا شما گواهى مى دهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو من گواهى نمى دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى ترديد من از آن چه شريك او قرار مى دهيد بيزارم.(19)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَيُؤْمِنُونَ ﴿20﴾ / كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم همان گونه كه پسران خود را مى شناسد او (=پيامبر) را مى شناسد كسانى كه به خود زيان زده اند ايمان نمى آورند.(20)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَيُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿21﴾ / و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى شوند.(21)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿22﴾ / و ياد كن روزى را كه همه آنان را محشور مى كنيم آن گاه به كسانى كه شرك آورده اند مى گوييم كجايند شريكان شما كه آن ها را شريك خدا مى پنداشتيد.(22)
ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ ﴿23﴾ / آن گاه عذرشان جز اين نيست كه مى گويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم.(23)
انظُرْ كَيْفَ كَذَبُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ﴿24﴾ / ببين چگونه به خود دروغ مى گويند و آن چه برمى بافتند از ايشان ياوه شد.(24)
وَ مِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَ جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَ إِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّيُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ ﴿25﴾
و برخى از آنان به تو گوش فرا مى دهند ولى ما بر دل هايشان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند و در گوش هايشان سنگينى قرار داده ايم و اگر هر معجزه اى را ببينند به آن ايمان نمى آورند تا آن جا كه وقتى نزد تو مى آيند و با تو جدال مى كنند كسانى كه كفر ورزيدند مى گويند اين كتاب چيزى جز افسانه هاى پيشينيان نيست.(25)
وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْأَوْنَ عَنْهُ وَ إِن يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ ﴿26﴾ / و آنان مردم را از آن باز مى دارند و خود نيز از آن دورى مى كنند ولى جز خويشتن را به هلاكت نمى افكنند و نمى دانند.(26)
وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿27﴾ / و اى كاش منكران را هنگامى كه بر آتش عرضه مى شوند مى ديدى كه مى گويند كاش بازگردانده مى شديم و ديگر آيات پروردگارمان را تكذيب نمى كرديم و از مؤمنان مى شديم.(27)
بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿28﴾ / ولى چنين نيست بلكه آن چه را پيش از اين نهان مى داشتند براى آنان آشكار شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آن چه از آن منع شده بودند برمى گردند و آنان دروغگويند.(28)
وَ قَالُواْ إِنْ هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَ مَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿29﴾ / و گفتند جز زندگى دنياى ما زندگى ديگرى نيست و برانگيخته نخواهيم شد.(29)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿30﴾
و اگر بنگرى هنگامى را كه در برابر پروردگارشان بازداشته مى شوند خدا مى فرمايد آيا اين حق نيست مى گويند چرا سوگند به پروردگارمان كه حق است مى فرمايد پس به كيفر آن كه كفر مى ورزيديد اين عذاب را بچشيد.(30)
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ ﴿31﴾
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آن گاه كه قيامت به ناگاه بر آنان در رسد مى گويند اى دريغ بر ما بر آن چه درباره آن كوتاهى كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى كشند چه بد است بارى كه مى كشند.(31)
وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿32﴾ / و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى كنند بهتر است آيا نمى انديشيد.(32)
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَيُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ ﴿33﴾ / به يقين مى دانيم كه آن چه مى گويند تو را سخت غمگين مى كند در واقع آنان تو را تكذيب نمى كنند ولى ستمكاران آيات خدا را انكار مى كنند.(33)
وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ وَ لَقدْ جَاءكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ ﴿34﴾
و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آن چه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغيير دهنده اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است.(34)
وَ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿35﴾
و اگر اعراض كردن آنان از قرآن بر تو گران است اگر مى توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزه اى ديگر برايشان بياورى پس چنين كن و اگر خدا مى خواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مى آورد پس زنهار از نادانان مباش.(35)
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿36﴾ / تنها كسانى دعوت تو را اجابت مى كنند كه گوش شنوا دارند و اما مردگان را خداوند در قيامت بر خواهد انگيخت سپس به سوى او بازگردانيده مى شوند.(36)
وَ قَالُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ قَادِرٌ عَلَى أَن يُنَزِّلٍ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَيَعْلَمُونَ ﴿37﴾ / و گفتند چرا معجزه اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بى ترديد خدا قادر است كه پديده اى شگرف فرو فرستد ليكن بيشتر آنان نمى دانند.(37)
وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿38﴾
و هيچ جنبنده اى در زمين نيست و نه هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند مگر آن كه آن ها نيز گروه هايى مانند شما هستند ما هيچ چيزى را در كتاب لوح محفوظ فروگذار نكرده ايم سپس همه به سوى پروردگارشان محشور خواهند گرديد.(38)
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِاللّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿39﴾ / و كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريكي هاى كفر كر و لالند هر كه را خدا بخواهد گمراهش مى گذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مى دهد.(39)
قُلْ أَرَأَيْتُكُم إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَاللّهِ تَدْعُونَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿40﴾ / بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را در رسد يا رستاخيز شما را دريابد اگر راست گوييد كسى غير از خدا را مى خوانيد.(40)
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاء وَ تَنسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ ﴿41﴾ / نه بلكه تنها او را مى خوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مى گرداند و آن چه را شريك او مى گردانيد فراموش مى كنيد.(41)
وَ لَقَدْ أَرْسَلنَآ إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ ﴿42﴾ / و به يقين ما به سوى امت هايى كه پيش از تو بودند پيامبرانى فرستاديم و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا به زارى و خاكسارى درآيند.(42)
فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿43﴾ / پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى حقيقت اين است كه دل هايشان سخت شده و شيطان آن چه را انجام مى دادند برايشان آراسته است.(43)
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ ﴿44﴾
پس چون آن چه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى از نعمت ها را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آن چه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان گريبان آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند.(44)
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿45﴾ / پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است.(45)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصَارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَهٌ غَيْرُاللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ ﴿46﴾
بگو به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دل هايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما باز پس دهد بنگر چگونه آيات خود را گوناگون بيان مى كنيم سپس آنان روى برمى تابند.(46)
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ ﴿47﴾ / بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران كسى هلاك خواهد شد.(47)
وَ مَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿48﴾ / و ما پيامبران خود را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى فرستيم پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد.(48)
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ ﴿49﴾ / و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند بسزاى آن كه نافرمانى مى كردند عذاب به آنان خواهد رسيد.(49)
قُل لاَّأَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ ﴿50﴾
بگو به شما نمى گويم گنجينه هاى خدا نزد من است و غيب نيز نمى دانم و به شما نمى گويم كه من فرشته ام جز آن چه را كه به سوى من وحى مى شود پيروى نمى كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمى كنيد.(50)
وَ أَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿51﴾ / و به وسيله اين قرآن كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده چرا كه غير او براى آن ها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند.(51)
وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَ مَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿52﴾
و كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى خوانند در حالى كه خشنودى او را مى خواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب تو نيز چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى.(52)
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولواْ أَهَؤُلاء مَنَّ اللّهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ ﴿53﴾ / و بدين گونه ما برخى از آنان را به برخى ديگر آزموديم تا بگويند آيا اينانند كه از ميان ما خدا برايشان منت نهاده است آيا خدا به حال سپاسگزاران داناتر نيست.(53)
وَ إِذَا جَاءكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿54﴾
و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند و آن گاه به توبه و صلاح آيد پس وى آمرزنده مهربان است.(54)
وَ كَذَلِكَ نفَصِّلُ الآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ ﴿55﴾ / و اين گونه آيات خود را به روشنى بيان مى كنيم تا راه و رسم گناهكاران روشن شود.(55)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَ مَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿56﴾ / بگو من نهى شده ام كه كسانى را كه شما غير از خدا مى خوانيد بپرستم بگو من از هوس هاى شما پيروى نمى كنم وگرنه گمراه شوم و از راه يافتگان نباشم.(56)
قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَ كَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿57﴾
بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكارى همراه دارم ولى شما آن را دروغ پنداشتيد و آن چه را به شتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست فرمان جز به دست خدا نيست كه حق را بيان مى كند و او بهترين داوران است.(57)
قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الأَمْرُ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ ﴿58﴾ / بگو اگر آن چه را با شتاب خواستار آنيد نزد من بود قطعا ميان من و شما كار به انجام رسيده بود و خدا به حال ستمكاران داناتر است.(58)
وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَيَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿59﴾
و كليدهاى غيب تنها نزد اوست جز او كسى آن را نمى داند و آن چه در خشكى و درياست مى داند و هيچ برگى فرو نمى افتد مگر اين كه آن را مى داند و هيچ دانه اى در تاريكي هاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اين كه در كتابى روشن ثبت است.(59)
وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿60﴾
و اوست كسى كه شبانگاه روح شما را به هنگام خواب مى گيرد و آن چه را در روز به دست آورده ايد مى داند سپس شما را در آن بيدار مى كند تا هنگامى معين به سر آيد آن گاه بازگشت شما به سوى اوست سپس شما را به آن چه انجام مى داده ايد آگاه خواهد كرد.(60)
وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لاَيُفَرِّطُونَ ﴿61﴾ / و اوست كه بر بندگانش قاهر و غالب است و نگهبانانى بر شما مى فرستد تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى كه كوتاهى نمى كنند.(61)
ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ ﴿62﴾ / آن گاه به سوى خداوند مولاى به حقشان برگردانيده شوند آگاه باشيد كه داورى از آن اوست و او سريعترين حسابرسان است.(62)
قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿63﴾ / بگو چه كسى شما را از تاريكي هاى خشكى و دريا مى رهاند در حالى كه او را به زارى و در نهان مى خوانيد كه اگر ما را از اين مهلكه برهاند البته از سپاسگزاران خواهيم بود.(63)
قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَ مِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿64﴾ / بگو خداست كه شما را از آن تاريكي ها و از هر اندوهى مى رهاند باز شما شرك مى ورزيد.(64)
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ ﴿65﴾
بگو او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد و دچار تفرقه سازد و عذاب بعضى از شما را به بعضى ديگر بچشاند بنگر چگونه آيات خود را گوناگون بيان مى كنيم باشد كه آنان بفهمند.(65)
وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿66﴾ / و قوم تو آن (=قرآن) را دروغ شمردند در حالى كه آن بر حق است بگو من بر شما نگهبان نيستم.(66)
لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿67﴾ / براى هر خبرى هنگام وقوع است و بزودى خواهيد دانست.(67)
وَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿68﴾
و چون ببينى كسانى به قصد تخطئه در آيات ما فرو مى روند از ايشان روى برتاب تا در سخنى غير از آن درآيند و اگر شيطان تو را در اين باره به فراموشى انداخت پس از توجه ديگر با قوم ستمكار منشين.(68)
وَ مَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَلَكِن ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿69﴾ / و چيزى از حساب آنان (=ستمكاران) بر عهده كسانى كه پرواى خدا دارند نيست ليكن تذكر دادن لازم است باشد كه از استهزا پرهيز كنند.(69)
وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَ لَهْوًا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَ إِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّيُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ ﴿70﴾
و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفته است رها كن و مردم را به وسيله اين قرآن اندرز ده مبادا كسى به كيفر آن چه كسب كرده به هلاكت افتد در حالى كه براى او در برابر خدا يارى و شفاعتگرى نباشد و اگر براى رهايى خود هر گونه فديه اى دهد از او پذيرفته نگردد اينانند كه بسزاى آن چه كسب كرده اند به هلاكت افتاده اند و به كيفر آن كه كفر مى ورزيدند شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت.(70)
قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَيَنفَعُنَا وَ لاَيَضُرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَىَ وَ أُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿71﴾
بگو آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مى رساند و نه زيانى و آيا پس از اين كه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسى كه شيطان ها او را در بيابان از راه به در برده اند و حيران بر جاى مانده است براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مى خوانند كه به سوى ما بيا بگو هدايت خداست كه هدايت واقعى است و دستور يافته ايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.(71)
وَ أَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿72﴾ / و اين كه نماز برپا داريد و از او بترسيد و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد.(72)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿73﴾
و او كسى است كه آسمان ها و زمين را به حق آفريد و هر گاه كه مى گويد باش بى درنگ موجود شود سخنش راست است و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى از آن اوست داننده غيب و شهود است و اوست حكيم آگاه.(73)
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَ قَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ﴿74﴾ / و ياد كن هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان خود مى گيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بينم.(74)
وَ كَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿75﴾ / و اين گونه ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد.(75)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لاأُحِبُّ الآفِلِينَ ﴿76﴾ / پس چون شب بر او پرده افكند ستاره اى ديد گفت اين پروردگار من است و آن گاه چون غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم.(76)
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿77﴾ / و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آن گاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم.(77)
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿78﴾ / پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من، من از آن چه براى خدا شريك مى سازيد بيزارم.(78)
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَ مَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿79﴾ / من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمان ها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم.(79)
وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللّهِ وَ قَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ ﴿80﴾
و قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من درباره خدا محاجه مى كنيد و حال آن كه او مرا راهنمايى كرده است و من از آن چه شريك او مى سازيد بيمى ندارم مگر آن كه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه يافته است پس آيا متذكر نمى شويد.(80)
وَ كَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿81﴾
و چگونه از آن چه شريك خدا مى گردانيد بترسم با آن كه شما خود از اين كه چيزى را شريك خدا ساخته ايد كه خدا دليلى درباره آن بر شما نازل نكرده است نمى هراسيد پس اگر مى دانيد كدام يك از ما دو دسته به ايمنى سزاوارتر است.(81)
الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَ هُم مُّهْتَدُونَ ﴿82﴾ / كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده اند آنان راست ايمنى و ايشان راه يافتگانند.(82)
وَ تِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿83﴾ / و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مى بريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست.(83)
وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿84﴾
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را از پيش راه نموديم و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را هدايت كرديم و اين گونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم.(84)
وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيَى وَ عِيسَى وَ إِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿85﴾ / و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند.(85)
وَ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطًا وَ كُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿86﴾ / و اسماعيل و يسع و يونس و لوط كه جملگى را بر جهانيان برترى داديم.(86)
وَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَ هَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿87﴾ / و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را بر جهانيان برترى داديم و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم.(87)
ذَلِكَ هُدَى اللّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿88﴾ / اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مى كند و اگر آنان شرك ورزيده بودند قطعا آن چه انجام مى دادند از دستشان مى رفت.(88)
أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَابِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْبِهَا بِكَافِرِينَ ﴿89﴾ / آنان كسانى بودند كه كتاب و داورى و نبوت بديشان داديم و اگر اينان (=مشركان) بدان كفر ورزند بى گمان گروهى ديگر را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند.(89)
أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّأَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ ﴿90﴾ / اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من از شما هيچ مزدى بر اين رسالت نمى طلبم اين قرآن جز تذكرى براى جهانيان نيست.(90)
وَ مَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاء بِهِ مُوسَى نُورًا وَ هُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَ تُخْفُونَ كَثِيرًا وَ عُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُكُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ ﴿91﴾
و آن گاه كه يهوديان گفتند خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده بزرگى خدا را چنان كه بايد نشناختند بگو چه كسى آن كتابى را كه موسى آورده است نازل كرده همان كتابى كه براى مردم روشنايى و رهنمود است و آن را به صورت طومارها درمى آوريد آن چه را از آن مى خواهيد آشكار و بسيارى را پنهان مى كنيد در صورتى كه چيزى كه نه شما مى دانستيد و نه پدرانتان به وسيله آن به شما آموخته شد بگو خدا همه را فرستاده آن گاه بگذار تا در ژرفاى باطل خود به بازى سرگرم شوند.(91)
وَ هَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَ مَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿92﴾
و اين خجسته كتابى است كه ما آن را فرو فرستاديم و كتاب هايى را كه پيش از آن آمده تصديق مى كند و براى اين كه مردم ام القرى (=مكه) و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى و كسانى كه به آخرت ايمان مى آورند به آن قرآن نيز ايمان مى آورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مى كنند.(92)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَ مَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنَزلَ اللّهُ وَ لَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿93﴾
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مى بندد يا مى گويد به من وحى شده در حالى كه چيزى به او وحى نشده باشد و آن كس كه مى گويد بزودى نظير آن چه را خدا نازل كرده است نازل مى كنم و كاش ستمكاران را در گرداب هاى مرگ مى ديدى كه فرشتگان به سوى آنان دست هايشان را گشوده اند و نهيب مى زنند جان هايتان را بيرون دهيد امروز بسزاى آن چه به ناحق بر خدا دروغ مى بستيد و در برابر آيات او تكبر مى كرديد به عذاب خواركننده كيفر مى يابيد.(93)
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُم مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاء ظُهُورِكُمْ وَ مَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاء لَقَد تَّقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿94﴾
و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم اكنون نيز تنها به سوى ما آمده ايد و آن چه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده ايد و شفيعانى را كه در كار خودتان شريكان خدا مى پنداشتيد با شما نمى بينيم به يقين پيوند ميان شما بريده شده و آن چه را كه مى پنداشتيد از دست شما رفته است.(94)
إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿95﴾ / خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى آورد چنين است خداى شما پس چگونه از حق منحرف مى شويد.(95)
فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿96﴾ / هموست كه شكافنده صبح است و شب را براى آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده اين اندازه گيرى آن تواناى داناست.(96)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿97﴾ / و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آن ها در تاريكي هاى خشكى و دريا راه يابيد به يقين ما دلايل خود را براى گروهى كه مى دانند به روشنى بيان كرده ايم.(97)
وَ هُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ ﴿98﴾ / و او همان كسى است كه شما را از يك تن پديد آورد پس براى شما قرارگاه و محل امانتى مقرر كرد بى ترديد ما آيات خود را براى مردمى كه مى فهمند به روشنى بيان كرده ايم.(98)
وَ هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَ مِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَ غَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿99﴾
و اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم و از آن گياه جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن دانه هاى متراكمى برمى آوريم و از شكوفه درخت خرما خوشه هايى است نزديك به هم و نيز باغ هايى از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم به ميوه آن چون ثمر دهد و به طرز رسيدنش بنگريد قطعا در اين ها براى مردمى كه ايمان مى آورند نشانه هاست.(99)
وَ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُواْ لَهُ بَنِينَ وَ بَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ ﴿100﴾ / و براى خدا شريكانى از جن قرار دادند با اين كه خدا آن ها را خلق كرده است و براى او بى هيچ دانشى پسران و دخترانى تراشيدند او پاك و برتر است از آن چه وصف مى كنند.(100)
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ و هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿101﴾ / پديدآورنده آسمان ها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست.(101)
ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿102﴾ / اين است خدا پروردگار شما هيچ معبودى جز او نيست آفريننده هر چيزى است پس او را بپرستيد و او بر هر چيزى نگهبان است.(102)
لاَّتُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿103﴾ / چشم ها او را درنمى يابند و اوست كه ديدگان را درمى يابد و او لطيف آگاه است.(103)
قَدْ جَاءكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴿104﴾ /
به راستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه به ديده بصيرت بنگرد به سود خود او و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست و من بر شما نگهبان نيستم.(104)
وَ كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ وَ لِيَقُولُواْ دَرَسْتَ وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿105﴾ / و اين گونه آيات خود را گوناگون بيان مى كنيم تا مبادا بگويند تو درس خوانده اى و تا اين كه آن را براى گروهى كه مى دانند روشن سازيم.(105)
اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿106﴾ / از آن چه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان.(106)
وَلَوْ شَاءاللّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَ مَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَ مَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿107﴾ / و اگر خدا مى خواست آنان شرك نمى آوردند و ما تو را برايشان نگهبان نكرده ايم و تو وكيل آنان نيستى.(107)
وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿108﴾
و آن هايى را كه جز خدا مى خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى و به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آن گاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آن چه انجام مى دادند آگاه خواهد ساخت.(108)
وَ أَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَاللّهِ وَ مَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءتْ لاَيُؤْمِنُونَ ﴿109﴾
و با سخت ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه اى براى آنان بيايد حتما بدان مى گروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه مى دانيد كه اگر معجزه هم بيايد باز ايمان نمى آورند.(109)
وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿110﴾ / و دل ها و ديدگانشان را برمى گردانيم در نتيجه به آيات ما ايمان نمى آورند چنان كه نخستين بار به آن ايمان نياوردند و آنان را رها مى كنيم تا در طغيانشان سرگردان بمانند.(110)
وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلآئِكَةَ وَ كَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَ حَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلاً مَّا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ إِلاَّ أَن يَشَاء اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿111﴾
و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان مى فرستاديم و اگر مردگان با آنان به سخن مى آمدند و هر چيزى را دسته دسته در برابر آنان گرد مى آورديم باز هم ايمان نمى آوردند جز اين كه خدا بخواهد ولى بيشترشان نادانى مى كنند.(111)
وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نِبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا يَفْتَرُونَ ﴿112﴾
و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطان هاى انس و جن برگماشتيم بعضى از آن ها به بعضى براى فريب يكديگر سخنان آراسته القا مى كنند و اگر پروردگار تو مى خواست چنين نمى كردند پس آنان را با آن چه به دروغ مى سازند واگذار.(112)
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاَيُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿113﴾ / و چنين مقرر شده است تا دل هاى كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند به آن سخن باطل بگرايد و آن را بپسندد و تا اين كه آن چه را بايد به دست بياورند به دست آورند.(113)
أَفَغَيْرَاللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَ هُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿114﴾
پس آيا داورى جز خدا جويم با اين كه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوى شما نازل كرده است و كسانى كه كتاب آسمانى بديشان داده ايم مى دانند كه آن از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش.(114)
وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَ عَدْلاً لاَّمُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿115﴾ / و سخن پروردگارت به راستى و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغيير دهنده اى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست.(115)
وَ إِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ ﴿116﴾ / و اگر از بيشتر كسانى كه در اين سرزمين مى باشند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند آنان جز از گمان خود پيروى نمى كنند و جز به حدس و تخمين نمى پردازند.(116)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿117﴾ / بارى پروردگار تو به حال كسى كه از راه او منحرف مى شود داناتر است و او به حال راه يافتگان نيز داناتر است.(117)
فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿118﴾ / پس اگر به آيات او ايمان داريد از آن چه نام خدا بر آن برده شده است بخوريد.(118)
وَ مَا لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَاسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ ﴿119﴾
و شما را چه شده است كه از آن چه نام خدا بر آن برده شده است نمى خوريد با اين كه خدا آن چه را بر شما حرام كرده جز آن چه بدان ناچار شده ايد براى شما به تفصيل بيان نموده است و به راستى بسيارى از مردم ديگران را از روى نادانى با هوس هاى خود گمراه مى كنند آرى پروردگار تو به حال تجاوزكاران داناتر است.(119)
وَ ذَرُواْ ظَاهِرَ الإِثْمِ وَ بَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُواْ يَقْتَرِفُونَ ﴿120﴾ / و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كسانى كه مرتكب گناه مى شوند بزودى در برابر آن چه بدست مى آوردند كيفر خواهند يافت.(120)
وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ ﴿121﴾
و از آن چه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرمانى است و در خفا شيطان ها به دوستان خود وسوسه مى كنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد.(121)
أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿122﴾
آيا كسى كه مرده دل بود و زنده اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكي هاست و از آن بيرون آمدنى نيست اين گونه براى كافران آن چه انجام مى دادند زينت داده شده است.(122)
وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجَرِمِيهَا لِيَمْكُرُواْ فِيهَا وَ مَا يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ ﴿123﴾ / و بدين گونه در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مى گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند ولى آنان جز به خودشان نيرنگ نمى زنند و درك نمى كنند.(123)
وَ إِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَاللّهِ وَ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ ﴿124﴾
و چون آيتى برايشان بيايد مى گويند هرگز ايمان نمى آوريم تا اين كه نظير آن چه به فرستادگان خدا داده شده است به ما نيز داده شود خدا بهتر مى داند رسالتش را كجا قرار دهد بزودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند بسزاى آن كه نيرنگ مى كردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجه اى سخت خواهد رسيد.(124)
فَمَن يُرِدِاللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَ مَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَيُؤْمِنُونَ ﴿125﴾
پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مى گشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مى گرداند چنان كه گويى به زحمت در آسمان بالا مى رود اين گونه خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى آورند قرار مى دهد.(125)
وَ هَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ ﴿126﴾ / و راه راست پروردگارت همين است ما آيات خود را براى گروهى كه پند مى گيرند به روشنى بيان نموده ايم.(126)
لَهُمْ دَارُالسَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿127﴾ / براى آنان نزد پروردگارشان سراى عافيت است و به پاداش آن چه انجام مى دادند او يارشان خواهد بود.(127)
وَ يَوْمَ يِحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَ قَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَاشَاءاللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ ﴿128﴾
و ياد كن روزى را كه همه آنان را گرد مى آورد و مى فرمايد اى گروه جنيان از آدميان پيروان فراوان يافتيد و هواخواهان آن ها از نوع انسان مى گويند پروردگارا برخى از ما از برخى ديگر بهره بردارى كرد و به پايانى كه براى ما معين كردى رسيديم خدا مى فرمايد جايگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهيد بود مگر آن چه را خدا بخواهد كه خود تخفيف دهد آرى پروردگار تو حكيم داناست.(128)
وَ كَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴿129﴾ / و اين گونه برخى از ستمكاران را به كيفر آن چه بدست مى آوردند سرپرست برخى ديگر مى گردانيم.(129)
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَ يُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ شَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ ﴿130﴾
اى گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان خود گواهى دهيم كه آرى آمدند و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بوده اند.(130)
ذَلِكَ أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُهَا غَافِلُونَ ﴿131﴾ / اين اتمام حجت بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالى كه مردم آن غافل باشند.(131)
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَ مَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿132﴾ / و براى هر يك از اين دو گروه از آن چه انجام داده اند در جزا مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آن چه مى كنند غافل نيست.(132)
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُوالرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِكُم مَّا يَشَاء كَمَآ أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ ﴿133﴾ / و پروردگار تو بى نياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مى برد و پس از شما هر كه را بخواهد جانشين شما مى كند همچنان كه شما را از نسل گروهى ديگر پديد آورده است.(133)
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ ﴿134﴾ / قطعا آن چه به شما وعده داده مى شود آمدنى است و شما درمانده كنندگان خدا نيستيد.(134)
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدِّارِ إِنَّهُ لاَيُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿135﴾ / بگو اى قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من هم انجام مى دهم بزودى خواهيد دانست كه فرجام نيكوى آن سراى از آن كيست آرى ستمكاران رستگار نمى شوند.(135)
وَ جَعَلُواْ لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُواْ هَذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هَذَا لِشُرَكَآئِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَى اللّهِ وَ مَا كَانَ لِلّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَآئِهِمْ سَاء مَايَحْكُمُونَ ﴿136﴾
و مشركان براى خدا از آن چه از كشت و دام ها كه آفريده است سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آن چه خاص بتانشان بود به خدا نمى رسيد ولى آن چه خاص خدا بود به بتانشان مى رسيد چه بد داورى مى كنند.(136)
وَ كَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلاَدِهِمْ شُرَكَآؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُواْ عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءاللّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا يَفْتَرُونَ ﴿137﴾
و اين گونه براى بسيارى از مشركان بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مى خواست چنين نمى كردند پس ايشان را با آن چه به دروغ مى سازند رها كن.(137)
وَ قَالُواْ هَذِهِ أَنْعَامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لاَّيَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نّشَاء بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَ أَنْعَامٌ لاَّيَذْكُرُونَ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاء عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ﴿138﴾
و به زعم خودشان گفتند اين ها دام ها و كشتزارهاى ممنوع است كه جز كسى كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دام هايى است كه سوار شدن بر پشت آن ها حرام شده است و دام هايى داشتند كه هنگام ذبح نام خدا را بر آن ها نمى بردند به صرف افترا بر خدا بزودى خدا آنان را به خاطر آن چه افترا مى بستند جزا مى دهد.(138)
وَ قَالُواْ مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَ مُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَ إِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاء سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حِكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿139﴾
و گفتند آن چه در شكم اين دام هاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر آن جنين مرده باشد همه آنان از زن و مرد در آن شريكند بزودى خدا توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست.(139)
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَ مَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ﴿140﴾
كسانى كه از روى بى خردى و نادانى فرزندان خود را كشته اند و آن چه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته اند.(140)
وَ هُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَ غَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَيُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿141﴾
و اوست كسى كه باغ هايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه هاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق بينوايان از آن را روز بهره بردارى از آن بدهيد ولى زياده روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد.(141)
وَ مِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَ فَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿142﴾ / و نيز از دام ها حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشم دهنده را پديد آورد از آن چه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گام هاى شيطان مرويد كه او براى شما دشمنى آشكار است.(142)
ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ نَبِّؤُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿143﴾
هشت فرد آفريد و بر شما حلال كرد از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا خدا نرهاى آن ها را حرام كرده يا ماده را يا آن چه را كه رحم آن دو ماده دربرگرفته است اگر راست مى گوييد از روى علم به من خبر دهيد.(143)
وَ مِنَ الإِبْلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاكُمُ اللّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَيَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿144﴾
و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا خدا نرهاى آن ها را حرام كرده يا ماده ها را يا آن چه را كه رحم آن دو ماده دربرگرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين تحريم سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى كند.(144)
قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِاللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿145﴾
بگو در آن چه به من وحى شده است برخورنده اى كه آن را مى خورد هيچ حرامى نمى يابم مگر آن كه مردار يا خون ريخته يا گوشت خوك باشد كه اين ها همه پليدند يا قربانيى كه از روى نافرمانى به هنگام ذبح نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زياده خواهى به خوردن آن ها ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.(145)
وَ عَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَااخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وِ إِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿146﴾
و بر يهوديان هر حيوان چنگال دارى را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم به استثناى پيه هايى كه بر پشت آن دو يا بر روده هاست يا آن چه با استخوان درآميخته است اين تحريم را بسزاى ستم كردنشان به آنان كيفر داديم و ما البته راستگوييم.(146)
فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُورَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿147﴾ / اى پيامبر پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است و با اين حال عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد.(147)
سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ ﴿148﴾
كسانى كه شرك آوردند بزودى خواهند گفت اگر خدا مى خواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمى آورديم و چيزى را خودسرانه تحريم نمى كرديم كسانى هم كه پيش از آنان بودند همين گونه پيامبران خود را تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند بگو آيا نزد شما دانشى هست كه آن را براى ما آشكار كنيد شما جز از گمان پيروى نمى كنيد و جز دروغ نمى گوييد.(148)
قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿149﴾ / بگو برهان رسا ويژه خداست و اگر خدا مى خواست قطعا همه شما را هدايت مى كرد.(149)
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لاَيُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَ هُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ﴿150﴾
بگو گواهان خود را كه گواهى مى دهند به اين كه خدا اين ها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوس هاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند و معبودان دروغين را با پروردگارشان همتا قرار مى دهند پيروى مكن.(150)
قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿151﴾
بگو بياييد تا آن چه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده اش نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز به حق مكشيد اين هاست كه خدا شما را به انجام دادن آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد.(151)
وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَنُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَاقُرْبَى وَ بِعَهْدِاللّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿152﴾
و به مال يتيم جز به نحوى هر چه نيكوتر نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى كنيم و چون به داورى يا شهادت سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند درباره خويشاوند شما باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اين هاست كه خدا شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد.(152)
وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَتَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿153﴾
و بدانيد اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راه هاى ديگر كه شما را از راه وى پراكنده مى سازد پيروى مكنيد اين هاست كه خدا شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد.(153)
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِيَ أَحْسَنَ وَ تَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿154﴾
آن گاه به موسى كتاب داديم براى اين كه نعمت را بر كسى كه نيكى كرده است تمام كنيم و براى اين كه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند.(154)
وَ هَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿155﴾ / و اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.(155)
أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَ إِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿156﴾ / تا نگوييد كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما نازل شده و ما از آموختن آنان بى خبر بوديم.(156)
أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللّهِ وَ صَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ ﴿157﴾
يا نگوييد اگر كتاب بر ما نازل مى شد قطعا از آنان هدايت يافته تر بوديم اينك حجتى از جانب پروردگارتان براى شما آمده و رهنمود و رحمتى است پس كيست ستمكارتر از آن كس كه آيات خدا را دروغ پندارد و از آن ها روى گرداند بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى گردانند به سبب همين اعراضشان به عذابى سخت مجازات خواهيم كرد.(157)
هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلآئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَيَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ﴿158﴾
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا پاره اى از نشانه هاى پروردگارت بيايد اما روزى كه پاره اى از نشانه هاى پروردگارت پديد آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود بدست نياورده ايمان آوردنش سود نمى بخشد بگو منتظر باشيد كه ما هم منتظريم.(158)
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَ كَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ ﴿159﴾ / كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچ گونه مسؤول ايشان نيستى كارشان فقط با خداست آن گاه به آن چه انجام مى دادند آگاهشان خواهد كرد.(159)
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَيُظْلَمُونَ ﴿160﴾ / هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن پاداش خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود.(160)
قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَ مَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿161﴾ / بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است دينى پايدار آيين ابراهيم حق گراى و او از مشركان نبود.(161)
قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿162﴾ / بگو در حقيقت نماز من و ساير عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است.(162)
لاَشَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ ﴿163﴾ / كه او را شريكى نيست و بر اين كار دستور يافته ام و من نخستين مسلمانم.(163)
قُلْ أَغَيْرَاللّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لاَتَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَ لاَتَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿164﴾
بگو آيا جز خدا پروردگارى بجويم با اين كه او پروردگار هر چيزى است و هيچ كس جز بر زيان خود گناهى انجام نمى دهد و هيچ باربردارى بار گناه ديگرى را برنمى دارد آن گاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آن چه در آن اختلاف مى كرديد آگاه خواهد كرد.(164)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿165﴾
و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين يكديگر قرار داد و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آن چه به شما داده است بيازمايد آرى پروردگار تو زود كيفر است و هم او بس آمرزنده مهربان است.(165)