الفبا
به مجموعهاي از نشانههاي نوشتاري كه بر پايه واجهاي زباني معين نظم يافته باشد الفبا گويند. تاريخ پيدايش و خاستگاه الفبا مورد اختلاف متخصصان است؛ اما بهطور كلي، ميتوان گفت كه الفبا براي نخستين بار در حدود سال 1700 ق.م. توسط اقوام سامي شمالي در فلسطين و سوريه ابداع شده است. اين مجموعه شامل 22 نشانه همخواني بوده و يونانيان بعدها با افزودن نشانههاي واكهاي و نيز ايجاد دگرگونيهايي در آن، الفباي يوناني را بهوجود آوردهاند. آن گاه، الفباي لاتيني بر پايه الفباي يوناني و سپس الفباي زبانهاي غربي بر پايه الفباي لاتيني شكل گرفته است. الفباي زبانهاي ايراني نيز خود داراي ريشه سامي است.
بيشتر الفباهاي امروزي 20 تا 30 نشانه نوشتاري دارند، اما در مجموع تعداد و تنوع نشانهها به تعداد آواهاي زبان وابسته است (14:6). نشانههاي بيست و دوگانه الفباي سامي شمالي با معني عربي و فارسي آن، به ترتيب در جدول 1 منعكس شده است.
جدول 1. نشانههاي بيست ودوگانه الفباي سامي شمالي
(5: 34- 35)
ترتيب اين الفبا تاكنون تقريباً ثابت مانده و با دگرگونيهاي اندكي در زبانهاي گوناگون به كار ميرود. چنانچه خط تصويري را كه در معني الفباي امروزي به كار نميرود به سويي نهيم، ميتوان الفبا را به شكل زير بخشبندي كرد.
خط آوانگار
الفبا در ايران. كهنترين سند مكتوب در زبانهاي ايراني به دوره هخامنشي تعلق دارد. از اين رو، خط فارسي باستان را بايد كهنترين خط ايراني به شمار آورد. ابن نديم در الفهرست، به نقل از ابن مقفّع، به انواع گوناگون خطوطي كه در ميان ايرانيان رواج داشته با نامهايي چون دين دبيريه، ويش دبيريه، كشتج، نيمكشتج، شاه دبيريه، هام دبيريه، و نام دبيريه اشاره كرده است (1: 22-25)؛ اما امروزه از ميان آنها تنها دو خط اوستا و پهلوي براي ما قابل شناسايي است. در متون پهلوي نيز آمده است كه زرتشت، پس از آوردن دين خود، آن را در هزار ودويست فرگرد به دين دبيره بر صفحات زرين كند و نوشت و سپس گجسته اسكندر آن را سوخت و به دريا افكند (64:2). در حال حاضر، هيچ گونه اطلاعي از اين خط كه اوستاي آغازين به آن تحرير شده در دست نيست. در مجموع، خطوط رايج در ايران كه در دوره باستان، ميانه، و نو، اسناد و مدارك متعلق به زبانهاي گوناگون ايراني به آنها تحرير ميشده عبارتند از: خط فارسي باستان، عيلامي، اكدي، اوستا، پهلوي، پارتي، عبري آرامي، سرياني، يوناني، سغدي، مانوي، و فارسي نو كه مهمترين آنها (فارسي باستان، اوستا، پهلوي، و فارسي نو است).
1. خط ميخي فارسي باستان. اين خط، كه همه كتيبههاي هخامنشي با آن تحرير شده، خطي هجايي است كه در مجموع 36 نشانه نوشتاري، 5 نشانه واژهنگار، و 2 نشانه جداكننده واژهها از يكديگر را در بردارد و از چپ به راست نوشته ميشود. از 36 نشانه نوشتاري، 3 نشانه به سه واكه، و 33 نشانه ديگر به هجاها اختصاص دارد (تصوير 1).
تصوير 1. دستگاه نوشتاري فارسي باستان
مأخذ: (11:8-12)
2. خط اوستا. اين خط كاملاً واجنگار در دوره ساسانيان براي تحرير اوستاي بازمانده و بر پايه خط پهلوي ابداع شد و از راست به چپ نوشته ميشود. اين خط در مجموع داراي 46 نشانه نوشتاري است كه از آن ميان 14 نشانه به واكهها و 32 نشانه ديگر به همخوانها اختصاص دارد. خط اوستا به قدري دقيق و هماهنگ با زبان اوستا شكل گرفته است كه ميتوان تمام واجهاي زبان را با آن نشان داد (تصوير 2).
تصوير 2. نمونه الفباي زبان اوستا
مأخذ: (10: 129)
3. خط پهلوي. اين خط، با دو گونه پهلوي كتابي و پهلوي كتيبهاي، خطي است كه آثار بازمانده از زبان فارسي ميانه غربي جنوبي يعني زبان دوره ساسانيان، اعم از كتاب و كتيبه، به آن تحرير شده است. نوع كتابي اين خط كه در مجموع داراي 14 نشانه نوشتاري است از راست به چپ نوشته ميشود و داراي دشواريهاي فراواني است كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
الف. واكههاي كوتاه داراي نشانه نوشتاري نيستند؛
ب. ميل تركيبي ميان نشانههاي نوشتار بسيار زياد است؛
ج. هزوارش در آن وجود دارد؛
د. داراي املاي تاريخي فراوان است؛
ه . هر يك از نشانههاي نوشتاري داراي چندين ارزش آوايي است.
نوع كتيبهاي آن نيز كم وبيش داراي همين ويژگيهاست و تنها چند نشانه نوشتاري بيشتر از نوع كتابي دارد. زبور پهلوي نيز با خطي بر پايه خط پهلوي به تحرير در آمده است (تصوير 3).
مأخذ: (10: 129)
تصوير 3. مقايسه الفباي پهلوي با چند الفباي ديگر
مأخذ: (3: 387)
تصوير 4. تركيب الفباي پهلوي كتابي با يكديگر
مأخذ: (10: 132-133)
ا
تصوير 5. الفباي يوناني
مأخذ: (9: 1)
تصوير 6. الفباي مانوي
مأخذ: (7: 338)
تصوير 7. الفباي سغدي
مأخذ: (3: 425)
تصوير 8. نمونهاي از كتيبه عيلامي
مأخذ: (273:3)
تصوير 9. نمونهاي از نوشتههاي جدا و سرهم هجاهاي بسته در اكدي
مأخذ :(3: 272)
تصوير 10. (الفباي سرياني با معادل عربي و عبري آرامي)
مأخذ: (4: 211)
4. خط فارسي نو. خطي كه در حال حاضر براي نوشتار زبان فارسي بهكار ميرود در واقع خط عربي است كه با تغييرات اندكي به خدمت اين زبان درآمده است. اين خط پس از فروپاشي سلسله ساساني به دو دليل عمده، نخست دشواري بيش از حد خط پهلوي و ديگري پذيرش دين مبين اسلام، جايگزين خط پهلوي شد. تغييري كه از سوي ايرانيان در اين خط داده شد افزودن چهار نشانه نوشتاري "پ، چ، ژ، گ" بود كه در خط عربي وجود نداشت. خط امروز فارسي داراي دو ويژگي است كه گروهي را از خانواده خود يعني خانواده خطوط سامي و گروهي ديگر را از ويژگي و خصلت عمومي پديده خط به ارث برده است. اين خط در مجموع داراي 32 نشانه نوشتاري است.
تصوير 11. الفباي فارسي نو
ويژگيهاي گروه نخست عبارتند از:
الف. از راست به چپ نوشته ميشود؛
ب. مجموعه نشانههاي آن بر پايه همخوانهاي زبان شكل گرفته است؛
ج. براي نشان دادن واكههاي كوتاه نشانهاي وجود ندارد؛
د. ميل تركيبي در آن زياد است و پارهاي از نشانهها از دو سو و پارهاي ديگر از يك سو قابليت اتصال دارند؛
ه . براي تمايز نشانههاي نوشتاري از نقطه بهره ميگيرد.
ويژگيهاي گروه ديگر كه در واقع مربوط به طبيعت خط است و در تمام خطوط جهان عموميت دارد به قرار زير است:
الف. قابليت نشان دادن تمام واجهاي زبان را ندارد؛
ب. نشانههاي نوشتاري داراي ارزش ثابت و واحدي نيستند؛
ج. برخي نشانهها داراي ارزش آوايي نيستند؛
د. برخي واجهاي زبان داراي نشانه نوشتاري نيستند؛
ه . پديدههاي زبر زنجيري (زير و بم، تكيه، كشش، درنگ) را نميتوانند نشان دهند.
منبع
دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "الفبا" از سعيد عريان، بازیابی: 1 مرداد 1392