عمرو بن حمق
عمرو بن الحمق الخزاعى، عبدصالح الهى و از حواريين باب علم رسالت پناهى است در خدمت حضرت امیرالمومنین عليه السلام به مقام عالى رسيده در جميع حروب آن حضرت از جمل و نهروان و صفين همراه بوده، در كوفه سُكنى داشت و بعد از وفات حضرت امير عليه السلام در اعانت حُجْر بن عَدى و منع بنى اميه از سَب آن حضرت، اهتمام تمام مىنمود و چون زياد بن ابيه حكم به گرفتن حجر نمو، عمرو گريخته به موصل رفت و در غارى پنهان شد و در آن غار او را مارى گزيد و شهيد گرديد. پس جماعتى از جانب زياد به طلب او رفته بودند او را مرده يافتند سر او را جدا ساخته و نزد «زياد» بردند، زياد آن سر را بر نزد معاويه فرستاد، معاويه آن سر را بر نيزه كرد، و اين اول سرى بود كه در اسلام بر نيزه زده شد.[۱]
و اميرالمؤمنين علیه السلام از عاقبت امر او خبر داده بود[۲] و در كاغذى كه امام حسين عليه السلام در جواب مكتوب معاويه نگاشته و در آن شرحى از غدر و مكر و ظلم و نقض عهد او نوشته چنين مرقوم فرموده: اَوَلَستَ قاتلَ عَمْرِو بْنِ الْحَمِقِ صاحِبِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله و سلم الْعَبْدِ الصالِحِ الذَّي اَبلَتهُ الْعِبادِةُ فَنَحَل جِسْمُهُ وَاصْفَرَّ لَوْنُهُ بَعْدَ ما اَمِنْتَهُ وَ اَعْطَيْتَهُ مِنْ عهودِاللّهِ وَ مواثيقِهِ مالَوْ اَعْطَيْتَهُ طآئِرا اُنْزِلَ عَلَيْك مِنْ رَاْسِ الْجَبَلِ ثُمَّ قَتَلْتَهُ جُرْاَةً عَلى رَبَّكَ وَ اِسْتِخْفافا بِذالِكَ الْعَهْدِ.[۳]
فقير گويد: كه بيايد در ذكر مقتولين از اصحاب امام حسين عليه السلام ذكر «زاهر» كه با عمرو بن الحمق بوده و او را دفن نموده. راوندى و ابن شهر آشوب روايت كردهاند كه عمرو بن الحمق وقتى آب داد حضرت رسالت صلى الله عليه و آله و سلم را، حضرت دعا كرد از براى او كه خداوندا او را از جوانى خود بهرهمند گرداند؛ پس هشتاد سال از عمر او گذشت و يك موى سفيد در محاسن او ظاهر نشد.[۴]
پانویس
- ↑ «مجالس المؤمنين»، 1/258.
- ↑ بحارالانوار، 34/300.
- ↑ بحارالانوار، 44/213.
- ↑ الخرائج، راوندى 1/52، مناقب، ابن شهر آشوب، 1/118.
منبع
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال، قسمت اول، باب سوم: در تاريخ حضرت علي عليه السلام