آیه ۲ مدثر
متن آیه
ترجمه
برخیز و بیم، ده
شأن نزول آیات 2 تا 7
ابن عباس گوید: ولید بن مغیرة طعام و غذائى ترتیب داد و قریش را دعوت نمود وقتى که غذا را خوردند، ولید گفت: درباره این مرد (محمد) چه عقیده دارید؟ بعضى گفتند: او جادوگر است، گفت: جادوگر نیست، برخى گفتند: کاهن است. دیگران گفتند: کاهن نیست. عده اى دیگر گفتند: او شاعر است. باز دیگران گفتند: او شاعر نیست، بعضى گفتند: سحر و جادوئى مى کند که مؤثر واقع میشود. این سخنان به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، محزون و غمگین شد و سر را به زیر انداخت و به طرف محل استراحت خویش رفت که بیارامد، آیات یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ، قُمْ فَأَنْذِرْ تا آخر این آیات نازل شد.[۱]
اگر چه سند این حدیث به نظر ضعیف مى آید[۲] جابر گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: یک ماه به کوه حرا مى رفتم. صدائى از اطراف خود شنیدم به اطراف خویش نگریستم کسى را ندیدم سپس سر خود را بلند کردم، فرشته اى دیدم که نزد من مى آمد. ترسیدم، برگشتم و گفتم: مرا به جامه و گلیمى بپیچانید سپس آیات «یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ، قُمْ فَأَنْذِرْ» نازل گردید.[۳]
پانویس
===
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 840