آیه 33 انعام
منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 329
نویسنده: محمدباقر محقق
شأن نزول آیه 33 سوره انعام
«قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِی يَقُولُونَ».[۱]
حفص بن غیاث البخترى از امام صادق علیهالسلام روایت كند كه امام به وى فرمود: اى حفص، بر تو باد كه در جمیع امور صابر و شكیبا باشى زیرا خداوند كه محمد صلى الله علیه و آله را مبعوث فرمود وى را به صبر و رفق و مدارا امر نمود و در این باره براى او آیه اى نازل كرد، آنجا كه فرماید: «وَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلًا».[۲]
و نیز طى آیه دیگرى فرمود: «وَلاتَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَاالسَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِیمٌ».[۳]
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر تمام صدمات و لطماتى كه به او وارد كرده بودند، صبر نمود و همه اذیت و آزارهائى كه از طرف كفار بر او میشد، تحمل كرد تا جائى كه تاب تحمل براى وى نمانده بود سپس آیه «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِیقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ»[۴] نازل گردید.
در عین حال كفار بر شدت آزار خویش افزودند و پیامبر از این حیث زیاد غمگین و دلتنگ شد سپس این آیه براى او نازل گردید و رسول خدا صلى الله علیه و آله باز بر خویش لازم دید كه شكیبائى ورزد و تحمل شدائد را بنماید و در عین حال به یاد خدا باشد تا جائى كه فرمود: بار خدایا من از این همه آزارها و اذیتها كه درباره خودم و اهل و خویشاوندانم از ناحیه كفار وارد مى آید، صبر مى كنم ولى درباره تكذیب آنها نتوانم صبر كرد سپس خداوند آیه «وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ»[۵] را نازل فرمود از آن به بعد پیامبر در جمیع حالات صبر و تحمل را پیشه خود قرار داد و خداوند او را بوجود ائمه و پیشوایان از عترت او و نیز صفت صبر و شكیبائى آنان را در شدائد و مصائب و سختى ها طى آیه «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآیاتِنا يُوقِنُونَ»[۶] بشارت داد.
سپس امام فرمود: اى حفص صبر و شكیبائى در ایمان به منزله سر در مقابل بدن است.[۷] سدى گوید: در روز جنگ بدر اخنس بن شریق به ابوجهل در خلوت گفت: اى ابوالحكم به من بگوى كه آیا این محمد راست مى گوید یا نه؟ ابوجهل در جواب گفت: اگر به تو راست بگویم، باید سوگند یاد كنم كه محمد راستگوى است ولى چون طائفه بنوقصى لواى سقایت و حجابت و نبوت را دارا شدند و از براى قریش چیزى نگذاشتند. اگر در چنین موقعیتى او را تصدیق بنمائیم، ناچار خواهیم شد از او پیروى كنیم در صورتى كه ما هرگز تابع و پیرو بنو عبدمناف نخواهیم شد سپس این آیة نازل گردید.
مقاتل گوید: درباره حارث بن عامر بن نوفل بن عبدمناف بن قصى آمده كه آشكارا رسول خدا صلی الله علیه و آله را تكذیب مینمود و او را شاعر و ساحر و مجنون میخواند ولى وقتى كه در خلوت اسم پیامبر را مى شنید، وى را تصدیق میكرد و مى گفت: من او را راستگوى میدانم و نیز به پیامبر كه میرسید، مى گفت: ما میدانیم آنچه كه مى گوئى راست است ولى ما افرادى زبون و ضعیف مى باشیم كه اگر با این كیفیت از تو متابعت نمائیم عرب ما را خوار خواهند داشت و ما طاقت این خوارى را نداریم.[۸]
پانویس
- ↑ بقیه آیه، «فَإِنَّهُمْ لايُكَذِّبُونَكَ وَلكِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ؛ ما میدانیم كه آنچه كه (كفار) مى گویند. تو را غمگین مینماید (ولى دل خوشدار) آنها (تنها) تو را تكذیب نمى نمایند بلكه ستمكارانى هستند كه نشانه هاى خدا را انكار میكنند».
- ↑ آیه 10 سوره مزمل، (ترجمه)؛ «بر آنچه (یاوه هائى) كه (كفار) مى گویند شكیبا باش و به طرزى نیكو از آنها دورى كن».
- ↑ آیه 34 سوره فصلت، (ترجمه)؛ «نیكى و بدى (در جهان) برابر نیست (اى پیامبر تو و امت تو) همیشه بدى را به بهترین عمل نیك پاداش بده تا آن كسى را كه دشمن مى پندارى با تو دوست گردد».
- ↑ آیه 97 سوره حجر، (ترجمه)؛ «ما میدانیم كه از آنچه كه مردم در طعن و تكذیب تو مى گویند، دلتنگ مى شوى».
- ↑ آیه 39 سوره ق، (ترجمه)؛ «ما آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختى به ما نرسید».
- ↑ آیه 24 سوره سجده، (ترجمه)؛ «و از میان آنان پیشوایان و امامانى قرار دادیم كه مردم را به امر ما راهنمائى نمایند، براى این كه در راه حق صبر كردند و در آیات ما مقام یقین را یافتند».
- ↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
- ↑ تفسیر كشف الاسرار.