کسب حلال
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
منبع: سایت تربیت
نویسنده: گروهی از محققان و پژوهشگران
كسب حلال
تأمين و تضمين روزى
مسئله تأمين و تضمين روزى به عنوان يك اصل مسلّم از اصول آفرينش در قرآن مجيد مطرح است. يعنى از قرآن استفاده مى شود كه تمام بندگان خدا داراى روزى مقدّر هستند و در ديوان الهى هيچ كس از قلم نيفتاده است.
به نمونه اى از آيات توجه كنيد:
وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِى الارْضِ الا عَلَى اللّهِ رِزْقُها...
هيچ جنبنده اى در زمين نيست جز آن كه روزى آن بر خدا است
(هود 6)
...و َكَايِّنْ مِنْ دابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَها اللّهُ يَرْزُقُها وَايّاكُمْ...
چه بسيار جاندارانى كه روزى خود را همراه ندارند. خداوند آن ها و شما را روزى مى دهد
(عنكبوت 60)
...انَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ
به راستى خداوند تنها روزى دهنده و صاحب قوّت و قدرت است.
(ذاريات 58)
... و َلاتَقْتُلُوا اوْلادَكُمْ مِنْ امْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ و َايّاهُمْ...
... فرزندانتان را به خاطر فقر و نادارى نكشيد كه ما روزى شما و آن ها را مى دهيم
(انعام 151)
... وَ لاتَقْتُلُوا اوْلادَكُمْ خَشْيَةَ امْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ ايّاكُمْ...
فرزندانتان را از ترس گرسنگى نكشيد كه ما روزى آن ها و شما را مى دهيم...
(اسراء 31)
از اين آيات به طور صريح استفاده مى شود كه روزى دهنده تنها خداى متعال است و اوست كه روزى جانداران را تضمين و تأمين فرموده و با دقّت در اين آيات و امثال آن، موضوع تضمين روزى به عنوان يك واقعيت تكوينى روشن مى شود.
كوشش و تلاش
با اين كه خداوند تعالى روزى را تضمين فرموده است اما از اين نكته نبايد غفلت ورزيد كه تضمين روزى بدان معنى نيست كه روزى هر كس را در خانه اش مى آورند و يا از آسمان براى او مائده نازل مى كنند بلكه مقصود آن است كه در عالم طبيعت منابع تأمين روزى جانداران پيش بينى شده است، چنان كه قرآن مى فرمايد:
... وَ قَدَّرَ فيها اقْواتَها...
... خداوند اقوات و روزى جانداران را در جهان به اندازه قرار داد...
(فصلت 10)
ولى براى تحصيل روزى بايد كوشش كرد و از منابع گسترده الهى آن را به دست آورد كه:
و َانْ لَيْسَ لِلْإنْسانِ الا ما سَعى
براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست.
(نجم 39)
بنابراين، هر كس به اندازه استعداد و سعى و كوشش خويش به مقدّرش نائل مى شود و چنان چه كسى در خانه به انتظار روزى بنشيند و از گرسنگى بميرد خودكشى كرده و گناهش به عهده خود اوست. از اين رو در تعليمات اسلامى از كسانى كه دنبال روزى نمى روند و براى تحصيل آن تلاش نمى كنند، مذمّت شده است.
در اين مورد توجّه شما را به چند حديث جلب مى كنيم:
امام باقر عليه السلام فرمود:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ مِثْلَهُ وَ قَالَ إِنِّي لَأُبْغِضُ الرَّجُلَ فَاغِراً فَاهُ إِلَى رَبِّهِ فَيَقُولُ ارْزُقْنِي وَ يَتْرُكُ الطَّلَبَ
من دشمن دارم كسى را كه دهان خود را به سوى خدا باز كرده و مى گويد خدايا مرا روزى ده، در حالى كه دنبال تحصيل روزى نمى رود.
(وسائل الشيعة ج17 ص28)
و در حديث ديگرى فرمود:
قَالَ وَقالَ أَبُو جَعْفـَرٍ عليه السلام إِنِّي أَجِدُنِي أَمْقُتُ الرَّجُلَ مُتَعَذِّرَ الْمَكَاسِبِ فَيَسْتَلْقِي عَلَى قَفَاهُ و َيَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي وَ يَدَعُ أَنْ يَنْتَشِرَ فِي الْأَرْضِ وَ يَلْتَمِسَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ فَالذَّرَّةُ تَخْرُجُ مِنْ جُحْرِهَا تَلْتَمِسُ رِزْقهَا
من دوست ندارم كسى را كه دنبال كسب و كار نمى رود و بر پشت مى خوابد: در خانه مى نشيند و مى گويد خدايا روزى مرا برسان، و براى اين كه از فضل: روزى خدا استفاده كند گامى بر نمى دارد. آن گاه فرمود: مورچه براى اين كه روزى خود را تحصيل كند از لانه اش بيرون مى رود يعنى انسان نبايد براى تهيه روزى از مورچه كمتر باشد.
(وسائل الشيعة ج17 ص30)
امام صادق عليه السلام در ضمن حديثى فرمود:
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِاللَّهِ عليه السلام مَا فَعَلَ عُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَقْبَلَ عَلَى الْعِبَادَةِ وَ تَرَكَ التِّجَارَةَ فَقَالَ وَيْحَهُ أَمَا عَلِمَ أَنَّ تَارِكَ الطَّلَبِ لَا يُسْتَجَابُ لَهُ إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم لَمَّا نَزَلَتْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً و َيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ أَغْلَقُوا الْأَبْوَابَ وَ أَقْبَلُوا عَلَى الْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ كُفِينَا فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله و سلم فَأَرْسَلَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَكُمْ عَلَى مَا صَنَعْتُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ تُكُفِّلَ لَنَا بِأَرْزَاقـِنَا فَأَقْبَلْنَا عَلَى الْعِبَادَةِ فَقَالَ إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ عَلَيْكُمْ بِالطَّلَب.
هنگامى كه آيه وَ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ... طلاق: 3 ـ 2 نازل شد گروهى از اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم درها را به روى خود بستند و به عبادت روى آوردند و تنها كارشان عبادت خدا بود و گفتند روزى ما از طرف خدا تضمين شده است. وقـتى خبر به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم رسيد دنبال آنان فرستاد.
هنگامى كه خدمت حضرت رسيدند فرمود: چه چيز شما را به اين كار واداشت؟ عرض كردند: يا رسول اللّه خداى متعال طبق اين آيه روزى ما را ضمانت كرده است، به همين جهت دنبال كسب و كار نمى رويم و به عبادت خدا روى آورده ايم. فرمود: هر كس اين گونه رفتار كند دعايش مستجاب نمى شود، دنبال كسب و كار برويد و براى تهيه روزى كوشش كنيد.
(كافى ج5 ص84)
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ فِي الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ تَوْسِيعاً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ و َوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ
هر كس براى حفظ آبروى خود در ميان مردم، تلاش براى خانواده، و نيكى به همسايه ها در جستجوى رزق حلال باشد خدا را در حالى ملاقات مى كند كه چهره اش چون ماه شب چهاردهم باشد.
(كافى ج5 ص78)
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّه
كسى كه تلاش و كوشش براى خانواده مى كند (در كسب روزى حلال) مانند مجاهد در راه خدا است.
(كافى ج5 ص88)
پس همان گونه كه پيشوايان دينى ما براى تحصيل روزى و امرار معاش فعاليت مى كردند ما نيز وظيفه داريم براى كسب روزى فعّال باشيم.
احساس مسئوليت و نوع دوستى
البته بايد توجّه داشت كه اعتقاد به اين اصل (اصل تأمين و تضمين روزى) سبب نشود به بهانه اين كه روزى هر كس به اندازه تقديرش به او مى رسد، حق محرومان را ادا نكنيم و از انفاق در راه خدا دست برداريم و فقرا و بيچارگان را فراموش كنيم. خداوند متعال اين منطق را به عنوان منطق كافران در قرآن بازگو مى فرمايد:
و َاذا قيلَ لَهُمْ أنْفِقُوا مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ امَنُوا انُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللّهُ اطْعَمَهُ انْ انْتُمْ الا فِى ضَلالٍ مُبينٍ
و هنگامى كه به آن ها گفته مى شد از آن چه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد آن ها به مؤمنان مى گفتند آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى خواست او را روزى مى داد؟ يعنى اكنون كه خدا نداده پس معلوم مى شود كه خواست خدا آن است كه اين ها گرسنه باشند.
(يس 47)
سپس خداوند به آن ها خطاب مى كند كه اى كافران شما راهى جز ضلالت و گمراهى آشكار در پيش نداريد.
از سوى ديگر، خداوند متعال در اموال اغنيا و ثروتمندان، حقوقى (مانند خمس و زكات و ساير حقوق واجب شرعى) قرار داده كه بايد به نيازمندان كمك كنند، چنان كه مى فرمايد:
وَ في امْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ
در اموال آن ها حقى براى سائل و محروم مقرر شده است.
(ذاريات 19)
و در جاى ديگر مى فرمايد:
و َالَّذينَ في امْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسّائِلِ و َالْمَحْرُومِ
و آن ها كه در اموالشان حق معلومى است براى سائلان و محرومان.
(معارج 24 ـ 25)
به هر حال، اغنيا و ثروتمندان وظيفه دارند به افراد مستمندى كه آبرومند هستند مساعدت كنند. چه بسا افراد آبرومندى كه صورتشان را با سيلى سرخ نگه داشته اند، به گونه اى كه مردم آن ها را بى نياز مى پندارند.
قرآن در وصف آنان مى فرمايد:
... يَحْسَبُهُمْ الْجاهِلُ اغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْأَلُونَ النّاسَ إلْحافا...
... از شدت خويشتن دارى و عفّت نفس افراد بى اطلاع آن ها را بى نياز مى پندارند، اما آن ها را از چهره هايشان مى شناسى و به قول معروف رنگ رخساره خبر مى دهد از سرّ ضمير اينان هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى خواهند...
(بقره 273)
در روايات نيز در اين باره (رسيدگى به زندگى ديگران) تأكيد فراوان شده است كه چند نمونه آن بيان مى شود.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَجَلِيِّ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْوَصَّافِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ و َجَارُهُ جَائِعٌ قَالَ و َمَا مِنْ أَهْلِ قَرْيَةٍ يَبِيتُ وَ فِيهِمْ جَائِعٌ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
به من ايمان نياورده است كسى كه با شكم سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد و در شهر و آبادى كه يك نفر گرسنه بخوابد خداوند در روز قيامت به آن ها نظر لطف نخواهد كرد.
(كافى ج2 ص668)
حضرت على عليه السلام فرمود:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الرَّضِيُّ فِي نَهْجِ الْبَلَاغَةِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ في أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ غَنِيٌّ و َاللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ
خداوند سبحان غذا و نياز نيازمندان را در اموال ثروتمندان معين كرده است. پس هيچ فقيرى گرسنه نمى ماند مگر به واسطه اين كه ثروتمندان از حق آن ها بهره مند شده اند و خداوند آن ها را به خاطر اين عمل مؤاخذه خواهد كرد.
(وسائل الشيعة ج9 ص29)
و حضرت على عليه السلام در ضمن نامه اى كه به عثمان بن حنيف انصارى نوشت مى فرمايد:
... وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ و َلُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَلَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ و َيَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ و َلَعَلَّ بالْحِجَازِ أَوْ بِالْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَنْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى و َأَكْبَادٌ حَرَّى أَوْ أَنْ أَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِلُ وَ حَسْبُكَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ وَ حَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى الْقِدِّ أَأَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ لِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَلَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا...
من اگر مى خواستم مى توانستم از عسل مصفّا و مغز گندم و بافته هاى ابريشم براى خود خوراك و لباس تهيه كنم. اما هيهات كه هوى و هوس بر من غلبه كند و حرص و طمع مرا وادارد تا طعام هاى لذيذ را برگزينم، در حالى كه ممكن است در سرزمين حجاز يا يمامه كسى باشد كه حتى اميد به دست آوردن يك قرص نان نداشته باشد و نه هرگز شكمى سير خورده باشد.
آيا من با شكم سير بخوابم در حالى كه در كنارم شكم هاى گرسنه و كبدهاى سوزانى باشند؟ و آيا آن چنان باشم كه شاعر گفته است:
اين درد تو را بس كه شب با شكم سير بخوابى، در حالى كه در اطراف تو شكم هايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند.
آيا به همين قناعت كنم كه مرا اميرالمؤمنين بخوانند ولى با آنان در سختي هاى روزگار سهيم نباشم و در تلخي ها و مشكلات با آن ها شريك نباشم؟ من خلق نشده ام تا خوردن غذاهاى خوب و لذيذ مرا به خود مشغول دارد چون حيوان پروارى كه همّش آخور اوست، يا هم چون حيوان رها شده اى كه تنها كارش چريدن و خوردن و پر كردن شكم است و از سرنوشتى كه در انتظار اوست آگاه نيست...
(بحارالانوار ج33 ص474)
با توجه به اين مقدمات، تضمين روزى بدان معنا نيست كه ثروتمندان (آن ها كه بيش از نياز خويش از امكانات برخوردارند) از كمك كردن به نيازمندان خوددارى كنند و بگويند چنان چه خدا مى خواست خودش به نيازمندان روزى مى داد، زيرا اين امكانات امانت هاى الهى است كه در اختيار آنان گذارده شده است و آن ها بايد آن را به اهلش برسانند. اصولا اين عالم، عالم اسباب است و يكى از مجارى فيض الهى و ايصال روزى خود مردمند.
در احاديث نيز به محاسبه نفس اهميت زيادى داده شده است
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم در يكى از وصاياى خود به أبوذر غفارى فرمود:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِي الْمَجَالِسِ و َالْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ الْآتِي عَنْ أَبِي ذَرٍّ فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله و سلم أَنَّهُ قَالَ يَا أَبَاذَرٍّ حَاسِبْ نَفْسَكَ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبَ فَإِنَّهُ أَهْوَنُ لِحِسَابِكَ غَداً وَزِنْ نَفـْسَكَ قَبْلَ أَنْ تُوزَنَ وَ تَجَهَّزْ لِلْعَرْضِ الْأَكْبَرِ يَوْمَ تُعْرَضُ لَا تَخْفَى عَلَى اللَّهِ خَافِيَةٌ إِلَى أَنْ قَالَ يَا أَبَاذَرٍّ لَا يَكُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى يُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِيكِ شَرِيكَهُ فَيَعْلَمَ مِنْ أَيْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ أَيْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ أَيْنَ مَلْبَسُهُ أَمِنْ حَلَالٍ أَوْ مِنْ حَرَامٍ يَا أَبَاذَرٍّ مَنْ لَمْ يُبَالِ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبَ الْمَالَ لَمْ يُبَالِ اللَّهُ مِنْ أَيْنَ أَدْخَلَهُ النَّارَ
اى اباذر پيش از آن كه مورد محاسبه قرار گيرى به حساب نفس خود رسيدگى كن، زيرا اين كار حساب قيامت تو را آسان تر مى كند، و قبل از آن كه تو را ارزيابى كنند خود را ارزيابى كن و خويش را براى روز قيامت ـ كه در آن روز هيچ چيز پنهان نمى ماند ـ آماده كن... آن گاه فرمود: اى اباذر هيچ كس از پرهيزكاران محسوب نمى شود جز اين كه نفس خود را محاسبه كند، سخت تر از حسابرسى شريك از شريك خود، تا در نتيجه اين محاسبه بداند كه خوردني ها و نوشيدني ها و پوشيدني هايش از كجا است. آيا از حلال به دست آورده است يا از حرام؟ سپس فرمود: اى اباذر كسى كه به قوانين و مقررات الهى اعتنا نكند و پروا نداشته باشد كه از چه راهى مال كسب مى كند خدا هم باك ندارد كه از چه راهى او را وارد جهنم كند.
(وسائل الشيعة ج16 ص98)
در قيامت از چه سؤال مى شود؟
- 1 ـ اول سؤالى كه مى شود محبت اهل بيت است
در حديثى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم آمده است:
عيون أخبار الرضا عليه السلام بِإِسْنَادِ التَّمِيمِيِّ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله و سلم أَوَّلُ مَا يُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ
نخستين چيزى كه بنده خدا نسبت به آن مورد سؤال قرار مى گيرد محبت ما اهل بيت است.
(بحارالانوار ج7 ص260)
در حديث ديگرى از آن بزرگوار نقل شده است:
- 2 ـ و ديگر سؤالاتى كه مى شود از اين قبيل است
در حديثى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم آمده است:
الخصال لي، الامالي للصدوق مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْأَسَدِيُّ الْبَرْدَعِيُّ عَنْ رُقَيَّةَ بِنْتِ إِسْحَاقَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهَا عَنْ آبَائِهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم لَا تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ كَسَبَهُ و َفِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ
هيچ بنده اى در روز قيامت قدم از قدم بر نمى دارد تا درباره چهار چيز مورد بازجويى قرار گيرد: نخست از عمرش كه در چه راه آن را سپرى كرده است، دوم جوانى اش را چگونه و در چه راهى تمام كرده است، سوم از ثروتش كه از كجا به دست آورده و در چه راهى آن را مصرف كرده است، چهارم از محبت ما اهل بيت.
(بحارالانوار ج7 ص258)
- 3 ـ نماز
سؤال ديگرى كه از انسان مى شود، درباره نماز است.
ابى بصير مى گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:
قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ
نخستين چيزى كه بنده خدا درباره آن مورد محاسبه واقع مى شود نماز است. اگر نماز قبول شود بقيه اعمال پذيرفته مى شود. بنابر اين، انسان بايد از اين سرمايه اى كه خدا در اختيار او قرار داده است بهترين استفاده را ببرد و آن را در راه طاعت و عبادت پروردگار مصرف كند.
(من لا يحضره الفقيه ج1 ص208)
الامان مِنْ كِتَابِ مَسَائِلِ الرِّجَالِ لِمَوْلَانَا أَبِي الْحَسَنِ الْهَادِي عليه السلام قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الْجَلَّابُ قُلْتُ رُوِّينَا عَنْ آبَائِكَ أَنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَكُونُ شَيْءٌ أَعَزَّ مِنْ أَخٍ أَنِيسٍ أَوْ كَسْبِ دِرْهَمٍ مِنْ حَلَالٍ فَقَالَ لِي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ الْعَزِيزَ مَوْجُودٌ وَلَكِنَّكَ فِي زَمَانٍ لَيْسَ شَيْءٌ أَعْسَرَ مِنْ دِرْهَمٍ حَلَالٍ وَ أَخٍ فِي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ
راوى روايت مى گويد از امام هادى عليه السلام سؤال كردم كه از پدران شما نقل مى شود كه فرموده اند زمانى بر مردم مى آيد كه كمياب است در آن زمان، برادرى كه بتوان با آن مأنوس شد، و يا درهم حلالى كه بتوان بدست آورد حضرت فرمودند: بالاخره چيز كمياب يافت مى شود ولى تو در زمانى زندگى مى كنى كه بدست آوردن مال حلال و برادر كه برادرى او براى خدا باشد سخت تر ازآن چيز ديگرى نيست.
(بحارالانوار ج100 ص10)
لذا شريعت مقدس اسلام براى امرار معاش ما را به تحصيل مال و كسب حلال در حدّ لازم تشويق مى كند نبى گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى فرمايد:
عَنْ سَهْلِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَشْعَثِ عَنْ مُوسَى بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفـَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عليه السلام قالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً أَفْضَلُهَا جُزْءً طَلَبُ الْحَلَالِ
عبادت هفتاد جزء است كه برترين جزء آن طلب حلال است.
(مستدرك الوسائل ج13 ص12)
و مى فرمايد:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْخَزْرَجِ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ غُرَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ
ملعون است كسى كه كَلْ (رزق، روزى و كارهاى) خود را بر ديگران افكند.
(كافى ج5 ص72)
امام سجاد عليه السّلام مى فرمايد:
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الزُّهْرِيِّ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ قالَ سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام... الدُّنْيَا دُنْيَاءَانِ دُنْيَا بَلَاغٍ وَ دُنْيَا مَلْعُونَةٍ
دنيا دوتا است، يكى دنياى رساننده (يعنى دنياى در حد كفايت) ديگرى دنياى لعنت شده.
(كافى ج2 ص130)
و مى فرمايد:
رَوَى عُمَرُ بْنُ أُذَيْنَةَ عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُحِبُّ الِاغْتِرَابَ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ
خدا غربت رفتن در طلب روزى را دوست مى دارد.
(من لا يحضره الفقيه ج3 ص156)
اللَّهُمَّ ارْزُقْنا رِزْقاً وَاسِعًا حلالاً طيِّبًا وَاجْسَامًا سَالِمًا وَحالُنا فِى خِدْمتِك سَرْمَداً