زیارت جامعه کبیره/متن و ترجمه زیارت
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،
سلام بر شما اى خاندان نبوت و جايگاه رسالت و مركز رفت و آمد فرشتگان
وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ،
و جاى فرود آمدن وحى (الهى) و معدن رحمت (حق) و گنجينه داران دانش و سرحد نهايى بردبارى
وَاُصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِيآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْيارِ
و اصول و اساس كرم و بزرگوارى و پيشوايان ملت ها و در اختياردارندگان نعمت ها و ريشه و اصول نيكان و استوانه هاى خوبان
وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْيمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ
و زمامداران بندگان و پايه ها و ستون هاى شهرها و بلاد و درهاى ايمان و امين هاى خداى رحمان
وَسُلالَةَ النَّبِيّينَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلينَ، وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ،
و نژاد پيمبران و زبده (اولاد) رسولان و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانيان، و رحمت خدا و بركاتش (نيز بر آنها باد)
اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى، وَ مَصابيحِ الدُّجى، وَاَعْلامِ التُّقى
سلام بر پيشوايان هدايت و چراغ هاى تاريكى و نشانه هاى پرهيزكارى
وَ ذَوِى النُّهى، وَاُولِى الْحِجى، وَ كَهْفِ الْوَرى، وَوَرَثَةِ الاَْنْبِيآءِ،
و صاحبان خرد و دارندگان عقل و فطانت و پناهگاه مردمان و وارثان پيمبران
وَالْمَثَلِ الاَْعْلى، وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنى، وَ حُجَجِ اللهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَالاُْولى، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ،
و نمونه اعلاى (الهى) و اهل دعوت نيكو (كه مردم را به خدا مى خوانند) و حجّت هاى خدا بر اهل دنيا و آخرت و اين جهان و رحمت خدا و بركاتش (نيز بر ايشان باد)
اَلسَّلامُ عَلى مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ، وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللهِ،
سلام بر جايگاههاى شناسايى خدا و مسكن هاى بركت خدا
وَمَعادِنِ حِكْمَةِ اللهِ، وَحَفَظَةِ سِرِّاللهِ، وَحَمَلَةِ كِتابِ اللهِ،
و كانهاى حكمت و فرزانگى خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان كتاب خدا
وَاَوْصِيآءِ نَبِىِّ اللهِ، وَذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ
و اوصياى پيامبر خدا و فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله و رحمت خدا و بركاتش (نيز بر ايشان باد)
اَلسَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللهِ، وَالاَْدِلاّءِ عَلى مَرْضاتِ اللهِ،
سلام بر خوانندگان بسوى خدا و رهنمايان بسوى موجبات خشنودى خدا
وَالْمُسْتَقِرّينَ فى اَمْرِاللهِ، وَالتّآمّينَ فى مَحَبَّةِ اللهِ، وَالْمُخْلِصينَ فى تَوْحيدِ اللهِ وَالْمُظْهِرينَ لاَِمْرِ اللهِ وَنَهْيِهِ،
و استقراريافتگان در فرمان خدا و كاملان در دوستى و محبت خدا و مخلصان در يگانه پرستى خدا و آشكاركنندگان امر و نهى خدا
وَعِبادِهِ الْمُكْرَمينَ الَّذينَ لايَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهِ يَعْمَلُونَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
و بندگان گرامى خدا آنان كه پيشى نگيرند بر خداوند در گفتار و آنان كه به دستورش عمل كنند و رحمت خدا و بركاتش (بر ايشان باد)
اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ وَالْقادَةِ الْهُداةِ، وَالسّادَةِ الْوُلاةِ، وَالذّادَةِ الْحُماةِ،
سلام بر امامان دعوت كننده (بحق) و پيشوايان راهنما و آقايان سرپرست و دفاع كنندگان و حاميان (از دين خدا)
وَاَهْلِ الذِّكْرِ، وَاُولِى الاَْمْرِ،
و اهل ذكر و فرمانداران
وَبَقِيَّةِ اللهِ، وَخِيَرَتِهِ وَحِزْبِهِ، وَعَيْبَةِ عِلْمِهِ، وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
و نمايندگان خدا و برگزيدگان او و گروه او و گنجينه دانشش و حجّت او و راه او و نور او و دليل روشن او و رحمت خدا و بركاتش (بر ايشان باد)
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ،
گواهى دهم كه نيست معبودى جز خداى يگانه كه شريك ندارد
كَما شَهِدَ اللهُ لِنَفْسِهِ، وَشَهِدَتْ لَهُ مَلائِكَتُهُ وَاُولُواالْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ، لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكيمُ،
چنانچه گواهى داده خدا براى خودش و گواهى دادند براى او فرشتگانش و دانشمندان از خلق او معبودى نيست جز او كه نيرومند و فرزانه است
وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُولُهُ الْمُرْتَضى،
و گواهى دهم كه محمّد بنده انتخاب شده اوست و رسول پسنديده اوست
اَرْسَلَهُ بِالْهُدى وَدينِ الْحَقِّ، لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ،
كه فرستاد او را با هدايت و آيين حق تا پيروزش كند بر همه آيين ها و گرچه خوش نداشته باشند مشركان
وَاَشْهَدُ اَنَّكُمُ الاَْئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْـمَهْدِيُّونَ اَلْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ، اَلْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ، اَلصّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ
و گواهى دهم كه شماييد پيشوايان راهبر راه يافته معصوم گرامى مقرب پرهيزكار راستگوى زُبده
اَلْمُطيعُونَ للهِِ، اَلْقَوّامُونَ بِاَمْرِهِ، اَلْعامِلُونَ بِاِرادَتِهِ، اَلْفآئِزُونَ بِكَرامَتِهِ
فرمانبرداران خدا و قيام كنندگان به فرمانش و انجام دهندگان خواسته اش و آنان كه به مقام كرامت او رسيدند
اِصْطَفاكُمْ بِعِلْمِهِ، وَارْتَضاكُمْ لِغَيْبِهِ، وَاخْتارَكُمْ لِسِرِّهِ، وَاجْتَبيكُمْ بِقُدْرَتِهِ
برگزيدتان به علم خود و پسنديدتان براى جريانات غيب (و پس پرده) خود و انتخابتان كرد براى راز خود و اختيارتان كرد به قدرتش
وَ اَعَزَّكُمْ بِهُداهُ، وَ خَصَّكُمْ بِبُرْهانِهِ، وَانْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ، وَ اَيَّدَكُمْ بِرُوحِهِ
و عزيزتان كرد به راهنمايى خود و مخصوصتان داشت به دليل روشنش و برگزيد شما را براى نور خود و تأييد كرد شما را به روح خود
وَرَضِيَكُمْ خُلَفآءَ فى اَرْضِهِ، وَحُجَجاً عَلى بَرِيَّتِهِ، وَاَنْصاراً لِدينِهِ
و پسنديد شما را براى جانشينى در زمينش و تا كه حجت هايى باشيد بر مخلوقش و ياورانى براى دينش
وَحَفَظَةً لِسِرِّهِ، وَخَزَنَةً لِعِلْمِهِ، وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِهِ، وَ تَراجِمَةً لِوَحْيِهِ
و نگهبانانى براى رازش و گنجينه دارانى براى دانشش و سپردگان حكمتش و مفسران وحيش
وَاَرْكاناً لِتَوْحيدِهِ، وَ شُهَدآءَ عَلى خَلْقِهِ، وَاَعْلاماً لِعِبادِهِ، وَ مَناراً فى بِلادِهِ وَ اَدِلاّءَ عَلى صِراطِهِ،
و پايه هاى يگانه شناسيش و گواهانى بر خلقش و نشانه هايى براى بندگانش و مشعل هايى در شهرها و بلادش و راهنمايانى بر راهش،
عَصَمَكُمُ اللهُ مِنَ الزَّلَلِ، وَآمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ، وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَ اَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ، وَطَهَّرَكُمْ تَطْهيراً،
خداوند نگهداشت شما را از لغزش و ايمن داشت شما را از فتنه ها و آزمايشات و پاكتان كرد از چركى و دور كرد از شما پليدى را و بخوبى پاكيزه تان كرد،
فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ، وَ اَكْبَرْتُمْ شَأْنَهُ، وَ مَجَّدْتُمْ كَرَمَهُ،
شما نيز (در برابر) عظيم شمرديد شوكتش را و مقامش را بزرگ دانستيد و كرمش را ستوديد
وَاَدَمْتُمْ ذِكْرَهُ، وَ وَكَّدْتُمْ ميثاقَهُ وَاَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ،
و به ذكر او ادامه داديد و پيمانش را محكم كرديد و آن عهدى را كه در فرمانبرداريش داشتيد سخت استوار كرديد
وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِيَةِ، وَ دَعَوْتُمْ اِلى سَبيلِهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،
و در پنهانى و آشكار براى او خيرخواهى كرديد و مردم را با حكمت و پند نيكو به راهش دعوت كرديد
وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَكُمْ فى مَرْضاتِهِ وَصَبَرْتُمْ عَلى ما اَصابَكُمْ فى جَنْبِهِ،
و در راه خشنودى او بذل جان كرديد و در مقابل پيش آمدهاى ناگوار بخاطر او بردبارى كرديد،
وَاَقَمْتُمُ الصَّلاةَ، وَآتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَاَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَجاهَدْتُمْ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ
و نماز را بپا داشتيد و زكات را پرداختيد و امر به معروف و نهى از منكر كرديد و در راه خدا آن طور كه بايد جهاد و مبارزه كرديد
حَتّى اَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ، وَ بَيَّنْتُمْ فَرآئِضَهُ، وَ اَقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَ نَشَرْتُمْ شَرايِعَ اَحْكامِهِ، وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ،
تا بالاخره دعوت حق را آشكار و واجبات او را بيان داشتيد و حدود و مقرراتش را برپا داشتيد و دستورات و احكامش را منتشر ساختيد و روش او را مقرر داشتيد
وَ صِرْتُمْ فى ذلِكَ مِنْهُ اِلَى الرِّضا، وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضآءَ، وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضى،
و در راه رضاى او گام برداشتيد و تسليم قضا و قدر او شديد و پيمبران گذشته او را تصديق كرديد
فَالرّاغِبُ عَنْكُمْ مارِقٌ، وَاللاّزِمُ لَكُمْ لاحِقٌ، وَالْمُقَصِّرُ فى حَقِّكُمْ زاهِقٌ،
پس آن كه از شما رو گرداند از دين خارج گشته و آن كه ملازم شما بود به حق رسيده و آن كه كوتاهى كرد در حق شما نابود گرديد،
وَالْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَاِلَيْكُمْ، وَاَنْتُمْ اَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ،
و حق همراه شما و در ميان شما خاندان و از جانب شماست و بسوى شما بازگردد و شماييد اهل حق و معدن آن،
وَميراثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ، وَ اِيابُ الْخَلْقِ اِلَيْكُمْ، وَحِسابُهُمْ عَلَيْكُمْ، وَفَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَكُمْ،
و ميراث نبوت نزد شماست و بازگشت خلق خدا بسوى شماست و حسابشان با شماست و سخنى كه حق و باطل را جدا كند نزد شماست
وَ آياتُ اللهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزآئِمُهُ فيكُمْ، وَ نُورُهُ وَ بُرْهانُهُ عِنْدَكُمْ، وَ اَمْرُهُ اِلَيْكُمْ،
و آيات خدا پيش شماست و تصميمات قطعى او درباره شماست و نور و دليل روشنش نزد شما است و امر امامتش محول به شما است،
مَنْ والاكُمْ فَقَدْ والَى اللهَ، وَ مَنْ عاداكُمْ فَقَدْ عادَاللهَ، خداى را دوست داشته و هر كه شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته
هر كه شما را دوست دارد
وَ مَنْ اَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَمَنْ اَبْغَضَكُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ، وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ،
و هر كس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هر كس با شما كينه توزد با خدا كينه توزى كرده و هر كه به شما چنگ زند به خدا چنگ زده
اَنْتُمُ الصِّراطُ الاَْقْوَمُ، وَشُهَدآءُ دارِالْفَنآءِ، وَشُفَعآءُ دارِالْبَقآءِ،
شماييد شاهراه و راه راست و گواهان در اين دار فانى (دنيا) و شفيعان در خانه پايدار (قيامت)
وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَالاْيَةُ الْمَخْزُونَةُ، وَالاَْمانَةُ الْمُحْفُوظَةُ، وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ،
و رحمت پيوسته (حق) و آن نشانه پنهان در گنجينه و آن امانتى كه نگهدارى شده (يا حفظش بر مردم واجب است) و آن درگاهى كه مردم بدان آزمايش شوند
مَنْ اَتيكُمْ نَجى، وَمَنْ لَمْ يَاْتِكُمْ هَلَكَ،
هر كه به نزد شما آمد نجات يافت و هر كس نيامد هلاك شد (شما مردم را)
اِلَى اللهِ تَدْعُونَ، وَعَلَيْهِ تَدُلُّونَ، وَبِهِ تُؤْمِنُونَ، وَلَهُ تُسَلِّمُونَ، وَبِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ، وَاِلى سَبيلِهِ تُرْشِدُونَ، وَبِقَوْلِهِ تَحْكُمُونَ،
بسوى خدا مى خوانيد و بر او راهنمايى كنيد و به او ايمان داريد و تسليم او هستيد و بدستورش عمل كنيد و بسوى راه او (مردم را) ارشاد كنيد و به گفتار او حكم كنيد،
سَعِدَ مَنْ والاكُمْ، وَ هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ، وَ خابَ مَنْ جَحَدَكُمْ
نيك بخت شد هر كه شما را دوست دارد و به هلاكت رسيد هر كه شما را دشمن داشت و زيانكار شد منكر شما
وَضَلَّ مَنْ فارَقَكُمْ، وَ فازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ، وَ اَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَيْكُمْ، وَسَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُمْ، وَهُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ،
و گمراه شد آن كه از شما جدا گشت و رستگار شد آن كه به شما چنگ زد و ايمن گشت آن كه بدرگاه شما پناه آورد و سلامت يافت هر كه شما را تصديق كرد و هدايت شد هر كه به شما چنگ زد،
مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَاْويهُ، وَ مَنْ خالَفَكُمْ فَالنّارُ مَثْويهُ،
هر كه پيروى شما را كرد بهشت مأواى اوست و هر كه مخالفت شما را كرد دوزخ جايگاه اوست،
وَ مَنْ جَحَدَكُمْ كافِرٌ، وَ مَنْ حارَبَكُمْ مُشْرِكٌ، وَ مَنْ رَدَّ عَلَيْكُمْ فى اَسْفَلِ دَرَك مِنَ الْجَحيمِ،
و هر كه منكر شما شد كافر و هر كه با شما جنگ كرد مشرك است و هر كس شما را رد كرد در ته جهنم جاى دارد
اَشْهَدُ اَنَّ هذا سابِقٌ لَكُمْ فيما مَضى، وَ جارٌ لَكُمْ فيما بَقِىَ،
گواهى دهم كه اين مقام و منزلت در زمان گذشته براى شما ثابت بوده و در آينده زمان نيز براى شما جارى است
وَ اَنَّ اَرْواحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طينَتَكُمْ واحِدَةٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْض،
و همانا روان هاى شما و نورتان و سرشتتان يكى است همگى پاك و پاكيزه است و برخى از برخى ديگر گرفته شده
خَلَقَكُمُ اللهُ اَنْواراً، فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ، حَتّى مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ،
خداوند شما را به صورت نورهايى آفريد و گرداگرد عرش خود قرارتان داد تا آنگاه كه با آوردنتان در اين جهان بر ما منت گذارد
فَجَعَلَكُمْ فى بُيُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ،
و قرارتان داد در خانه هايى كه اجازه داد بلند گردند و نام او در آنها برده شود
وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَيْكُمْ، وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيباً لِخَلْقِنا، وَ طَهارَةً لاَِنْفُسِنا، وَ تَزْكِيَةً لَنا، وَ كَفّارَةً لِذُنُوبِنا،
و مقرر داشت كه درودهاى ما بر شما و همچنين آنچه را از دوستى شما براى ما مخصوص داشته همه اين ها موجب پاكى اخلاق ما و پاك شدن خود ما و تزكيه ما و كفاره گناهان ما باشد
فَكُنّا عِنْدَهُ مُسَلِّمينَ بِفَضْلِكُمْ، وَمَعْرُوفينَ بِتَصْديقِنا اِيّاكُمْ،
و ما در نزد خدا از زمره تسليم شدگان برترى شما و شناخته شدگان به تصديق مقام شما بوديم
فَبَلَغَ اللهُ بِكُمْ اَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمينَ، وَ اَعْلى مَنازِلِ الْمُقَرَّبينَ، وَاَرْفَعَ دَرَجاتِ الْمُرْسَلينَ
پس خداوند برساند شما را به شريفترين جايگاه گراميان و بلندترين منازل مقربان و بالاترين درجات رسولان
حَيْثُ لايَلْحَقُهُ لاحِقٌ، وَلايَفُوقُهُ فآئِقٌ، وَلايَسْبِقُهُ سابِقٌ، وَلايَطْمَعُ فى اِدْراكِهِ طامِعٌ،
آنجا كه كسى بدان نرسد و فوق آن جايگاه كسى راه نيابد و پيش روى بر آن پيشى نگيرد و براى رسيدن بدانجا كسى طمع نبندد،
حَتّى لايَبْقى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ، وَ لا صِدّيقٌ وَ لا شَهيدٌ، وَ لا عالِمٌ وَ لا جاهِلٌ، وَ لادَنِىٌّ وَ لا فاضِلٌ،
تا اين كه بجاى نماند فرشته مقربى و نه پيامبر مرسلى و نه صديق و نه شهيدى و نه عالم و نه جاهلى و نه پست و نه برترى
وَ لا مُؤْمِنٌ صالِحٌ، وَلا فاجِرٌ طالِحٌ، وَلا جَبّارٌ عَنيدٌ، وَلا شَيْطانٌ مَريدٌ، وَ لا خَلْقٌ فيما بَيْنَ ذلِكَ شَهيدٌ،
و نه مؤمن نيك كردار و نه تبهكار بدكارى و نه گردنكش ستيزه جو و نه اهريمن متمرّدى و نه خلق ديگرى كه در اين ميان گواه باشد
اِلاَّ عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ اَمْرِكُمْ، وَ عِظَمَ خَطَرِكُمْ وَكِبَرَ شَاْنِكُمْ، وَتَمامَ نُورِكُمْ، وَصِدْقَ مَقاعِدِكُمْ، وَثَباتَ مَقامِكُمْ،
جز آن كه بشناساند به او خداوند جلالت و قدر و عظمت مقام و بزرگى منزلت و كامل بودن نورتان را و درستى منصب ها و پابرجا بودنتان را (در اطاعت حق)
وَشَرَفَ مَحَلِّكُمْ وَ مَنْزِلَتِكُمْ عِنْدَهُ، وَ كَرامَتَكُمْ عَلَيْهِ، وَ خاصَّتَكُمْ لَدَيْهِ، وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِكُمْ مِنْهُ،
و شرافت همگان و منزلت شما را در پيش خود و مقام گرامى شما را و خصوصيتى كه در نزد او داريد و جايگاه نزديكى كه نسبت به او داريد
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَ اَهْلى وَ مالى وَ اُسْرَتى،
پدر و مادر و خاندان و مال و فاميلم فداى شما
اُشْهِدُ اللهَ وَ اُشْهِدُكُمْ، اَنّى مُؤْمِنٌ بِكُمْ وَبِما آمَنْتُمْ بِهِ، كافِرٌ بِعَدُوِّكُمْ وَ بِما كَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَاْنِكُمْ وَبِضَلالَةِ مَنْ خالَفَكُمْ،
گواه گيرم خدا را و گواه گيرم شما را كه من ايمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ايمان داريد و كافرم نسبت به دشمن شما و بدانچه شما انكار آن را كرديد بينايم به مقام شما و به گمراهى آن كه با شما مخالفت كرد
مُوال لَكُمْ وَ لاَِوْلِيآئِكُمْ، مُبْغِضٌ لاَِعْدآئِكُمْ وَ مُعاد لَهُمْ، سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ،
دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شمايم و بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهايم صلحم با هر كه با شما صلح كند و در جنگم با هر كس كه با شما در جنگ است
مُحَقِّقٌ لِما حَقَّقْتُمْ، مُبْطِلٌ لِما اَبْطَلْتُمْ،
حق مى دانم آنچه را شما حق دانستيد و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستيد
مُطيعٌ لَكُمْ، عارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُقِرٌّ بِفَضْلِكُمْ
پيرو شمايم عارف به حق شمايم اقرار به برترى شما دارم
مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُمْ، مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِكُمْ، مُعْتَرِفٌ بِكُمْ، مُؤْمِنٌ بِاِيابِكُمْ
بار علم دانش شما را تحمل كنم و از مهالك در پرده عهد و امان شما روم به شما (وحقّتان) اعتراف دارم و به بازگشتتان ايمان دارم
مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ، مُنْتَظِرٌ لاَِمْرِكُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ،
و رجعت شما را تصديق دارم و چشم به راه فرمان شما و منتظر دولت شمايم
آخِذٌ بِقَوْلِكُمْ، عامِلٌ بِاَمْرِكُمْ، مُسْتَجيرٌ بِكُمْ، زآئِرٌ لَكُمْ، لائِذٌ عآئِذٌ بِقُبُورِكُمْ،
گفتارتان را بگيرم و دستورتان را انجام دهم و به شما پناه جويم و شما را زيارت كنم و به قبرهاى شما پناه آرم
مُسْتَشْفِعٌ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِكُمْ، وَ مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ اِلَيْهِ،
و شما را بدرگاه خداى عزوجل شفيع آرم و به وسيله شما به پيشگاهش تقرب جويم
وَ مُقَدِّمُكُمْ اَمامَ طَلِبَتى وَحَوآئِجى وَ اِرادَتى فى كُلِّ اَحْوالى وَ اُمُورى،
و شما را در پيش روى خواسته و حاجات و اراده ام قرار دهم در همه حالات و كارهايم،
مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَعَلانِيَتِكُمْ، وَشاهِدِكُمْ وَ غآئِبِكُمْ، وَ اَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ،
ايمان دارم به نهان شما و آشكارتان و حاضرتان و غايبتان و اول و آخرتان
وَ مُفَوِّضٌ فى ذلِكَ كُلِّهِ اِلَيْكُمْ، وَ مُسَلِّمٌ فيهِ مَعَكُمْ، وَ قَلْبى لَكُمْ مُسَلِّمٌ، وَ رَاْيى لَكُمْ تَبَعٌ وَنُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ،
و در اين باره كار را به خودتان وامى گذارم (ايرادى به شما ندارم) و تسليم شمايم و دلم نيز تسليم شماست و رأى من نيز تابع (راى) شماست و ياريم برايتان آماده است
حَتّى يُحْيِىَ اللهُ تَعالى دينَهُ بِكُمْ، وَ يَرُدَّكُمْ فى اَيّامِهِ وَ يُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ، وَ يُمَكِّنَكُمْ فى اَرْضِهِ،
تا آن كه خداى تعالى دينش را بوسيله شما زنده كند و دوباره بازگرداند شما را در روزها(ى حكومت) خود و آشكارتان سازد براى عدل خود و پابرجايتان كند در روى زمينش،
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ غَيْرِكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ، وَتَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِما تَوَلَّيْتُ بِهِ اَوَّلَكُمْ،
پس با شما باشم با شما نه با غير شما و ايمان دارم به شما و دوست دارم آخرين فرد شما را به همان دليل كه دوست دارم اولين شخص شما را
وَبَرِئْتُ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْدآئِكُمْ، وَ مِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّياطينِ وَ حِزْبِهِمُ الظّالِمينَ لَكُمْ،
و بيزارى جويم به پيشگاه خداى عزوجل از دشمنانتان و از جبت و طاغوت (خلفاى ناحق) و شياطين و پيروانشان (ساير غاصبين) آن ستمكاران بر شما
وَالْجاحِدينَ لِحَقِّكُمْ، وَالْمارِقينَ مِنْ وِلايَتِكُمْ وَالْغاصِبينَ لاِِرْثِكُمْ، وَالشّآكّينَ فيكُمْ، وَالْمُنْحَرِفينَ عَنْكُمْ،
و منكران حق شما و بيرون روندگان از زير بار ولايت و زمامدارى شما و غصب كنندگان ميراث شما و شك كنندگان درباره شما و منحرف شدگان از طريقه شما
وَمِنْ كُلِّ وَليجَة دُونَكُمْ، وَكُلِّ مُطاع سِواكُمْ، وَمِنَ الاَْئِمَّةِ الَّذينَ يَدْعُونَ اِلَى النّارِ
و از هر همدم و وسيله اى غير از شما و هر فرمانروايى جز شما و از پيشوايانى كه مردم را به دوزخ مى خوانند
فَثَبَّتَنِىَ اللهُ اَبَداً ما حَييتُ عَلى مُوالاتِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ وَدينِكُمْ،
پس خداوند پابرجايم بدارد هميشه تا زنده ام بر موالات و دوستى و دين و آيين شما
وَوَفَّقَنى لِطاعَتِكُمْ، وَ رَزَقَنى شَفاعَتَكُمْ، وَ جَعَلَنى مِنْ خِيارِ مَواليكُمُ، اَلتّابِعينَ لِما دَعَوْتُمْ اِلَيْهِ،
و موفقم دارد براى فرمانبردارى شما و روزيم گرداند شفاعت شما را و قرارم دهد از برگزيدگان دوستانتان آنان كه تابع دعوت شما هستند
وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ، وَ يَسْلُكُ سَبيلَكُمْ وَيَهْتَدى بِهُديكُمْ،
و بگرداند مرا از كسانى كه پيروى كند از آثار شما و مى رود به راه شما و راهنمايى جويد به راهنمايى شما
وَ يُحْشَرُ فى زُمْرَتِكُمْ، وَ يُكَرُّ فى رَجْعَتِكُمْ، وَيُمَلَّكُ فى دَوْلَتِكُمْ،
و محشور گردد در گروه شما و بازگردد در دوران رجعت و بازگشت شما و به فرمانروايى رسد در دوران حكومت شما
وَيُشَرَّفُ فى عافِيَتِكُمْ، وَ يُمَكَّنُ فى اَيّامِكُمْ، وَ تَقِرُّ عَيْنُهُ غَداً بِرُؤْيَتِكُمْ،
و مفتخر گردد به عافيت (و حسن عاقبت) از شما و مقتدر گردد در روزهاى (حكومت) شما و روشن گردد ديده اش
بِاَبى اَنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ اَهْلى وَمالى،
فرداى قيامت به ديدار شما پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراييم به فداى شما
مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَءَ بِكُمْ، وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ، وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ،
هر كه آهنگ خدا كند از شما شروع كند و آن كس كه خدا را به يكتايى شناسد از شما پذيرد و هر كه قصد او كند به شما رو كند
مَوالِىَّ لااُحْصى ثَنآئَكُمْ، وَلا اَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ، وَمِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ،
سروران من ثناى شما را نتوانم كرد و با مدح به كنه و حقيقت شما نرسم و با توصيف قدر و منزلت شما را بيان نتوانم
وَ اَنْتُمْ نُورُ الاَْخْيارِ، وَ هُداةُ الاَْبْرارِ، وَ حُجَجُ الْجَبّارِ،
كه شماييد روشنى خوبان و راهنماى نيكان و حجت هاى خداى جبار، خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز كرد و به شما نيز ختم كند
بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَبِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ
و بخاطر شما فرو ريزد باران را و بخاطر شماست كه نگهدارد آسمان را از اين كه بر زمين افتد جز به اذن او
وَبِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَيَكْشِفُ الضُّرَّ،
و بخاطر شما بگشايد اندوه را و برطرف كند سختى را
وَ عِنْدَكُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ، وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِكَتُهُ، وَ اِلى جَدِّكُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الاَْمينُ.
و در پيش شماست آنچه را پيمبرانش فرود آورده و فرشتگانش به زمين آوردند و بسوى جدّ شما برادرت روح الامين (جبرئيل) نازل گرديد.
(در صورتى كه مخاطب در اين زيارت، اميرمؤمنان عليه السلام باشد، به جاى «وَاِلى جَدِّكُمْ» «وَاِلى أخيكَ» مى گويى).
آتاكُمُ اللهُ ما لَمْ يُؤْتِ اَحَداً مِنَ الْعالَمينَ،
به شما داده است خداوند آنچه را به هيچ يك از مردم جهانيان نداده
طَاْطَاَ كُلُّ شَريف لِشَرَفِكُمْ، وَبَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّر لِطاعَتِكُمْ، وَخَضَعَ كُلُّ جَبّار لِفَضْلِكُمْ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْء لَكُمْ،
سر (فروتنى) به زير آورده هر شخص شريفى در برابر شرف شما و گردن نهاده هر متكبرى به فرمانبردارى شما و فروتن گشته هر گردنكشى در برابر فضل شما و خوار شده هر چيزى براى شما
وَاَشْرَقَتِ الاَْرْضُ بِنُورِكُمْ، وَفازَ الْفآئِزُونَ بِوِلايَتِكُمْ
و روشن شد زمين به پرتو نور شما و رستگار شدند مردمان رستگار بوسيله ولايت و دوستى شما
بِكُمْ يُسْلَكُ اِلَى الرِّضْوانِ، وَعَلى مَنْ جَحَدَ وِلايَتَكُمْ غَضَبُ الرَّحْمنِ
بوسيله شما به بهشت رضوان توان رسيد و بر آن كس كه منكر فرمانروايى شماست خشم خداى رحمان است
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفسى وَاَهْلى وَمالى،
پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراييم فداى شما باد،
ذِكْرُكُمْ فِى الذّاكِرينَ، وَاَسْمآؤُكُمْ فِى الاَْسْمآءِ،
(اى سروران من گرچه) ذكر شما در (زبان) ذكركنندگان است و نامهايتان در ميان نامها
وَاَجْسادُكُمْ فِى الاَْجْسادِ، وَاَرْواحُكُمْ فِى اْلأَرْواحِ وَاَنْفُسُكُمْ فِى النُّفُوسِ، وَآثارُكُمْ فِى الاْثارِ، وَقُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ،
و پيكرتان با ساير پيكرها و روانتان در ميان ساير روانها و جانهاتان در (عداد) ساير جانها و آثارتان در ميان آثار (ديگران) و قبرهاتان در (شمار) ساير قبرهاست ولى (شما را چه نسبت با ديگران)
فَما اَحْلى اَسْمآئَكُمْ، وَاَكْرَمَ اَنْفُسَكُمْ، وَاَعْظَمَ شَاْنَكُمْ، وَاَجَلَّ خَطَرَكُمْ، وَاَوْفى عَهْدَكُمْ، وَاَصْدَقَ وَعْدَكُمْ،
چه شيرين است نامهايتان و بزرگوار است جانهاتان و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعيتتان و باوفاست عهدتان و راست است وعده تان
كَلامُكُمْ نُورٌ، وَاَمْرُكُمْ رُشْدٌ، وَوَصِيَّتُكُم
سخنتان نور و دستورتان يكپارچه رشد و رستگارى است، سفارشتان
التَّقْوى، وَفِعْلُكُمُ الْخَيْرُ، وَعادَتُكُمُ الاِْحْسانُ، وَسَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ
پرهيزكارى و كارتان خير و خوبى و عادت شما احسان و نيكى و شيوه شما كرم
وَشَاْنُكُمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَحَتْمٌ، وَرَاْيُكُمْ عِلْمٌ
و بزرگوارى و رفتارتان حق و راستى و مدارايى است و گفتارتان مسلم و حتمى است و رأى شما دانش
وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ، اِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ اَوَّلَهُ، وَاَصْلَهُ وَفَرْعَهُ، وَمَعْدِنَهُ وَمَاْويهُ
و بردبارى و دورانديشى است اگر از خير و خوبى ذكرى به ميان آيد آغاز و ريشه و شاخه و مركز و جايگاه
وَمُنْتَهاهُ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى، كَيْفَ اَصِفُ حُسْنَ ثَنآئِكُمْ، وَاُحْصى
و پايانش شماييد پدر و مادرم و خودم به فداى شما چگونه توصيف كنم ثناى نيكوى شما را و چگونه شماره كنم
جَميلَ بَلائِكُمْ، وَبِكُمْ اَخْرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُّلِّ، وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ
آزمايش هاى خوبى كه داديد و بوسيله شما بود كه خدا ما را از ذلت بيرون آورد و گشايش داد به گرفتاري هاى
الْكُرُوبِ، وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَكاتِ وَمِنَ النّارِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى
سخت ما و نجاتمان داد از پرتگاه هلاكت و نابودى و هم از آتش دوزخ، پدر و مادرم
وَنَفْسى، بِمُوالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِينِنا، وَاَصْلَحَ ماكانَ فَسَدَ مِنْ
و خودم به فداى شما كه به وسيله دوستى شما خداوند به ما ياد داد دستورات دينمان را و اصلاح كرد آنچه را كه از دنياى ما تباه گشته بود
دُنْيانا، وَبِمُوالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَةُ، وَعَظُمَتِ النِّعْمَةُ، وَائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ
و بوسيله شما كلمه (توحيد و معارف دين) كامل شد و نعمت بزرگ گشت و جدايى و اختلاف مبدل به الفت و اتحاد گرديد
وَبِمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ، وَلَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ، وَالدَّرَجاتُ
و به وسيله موالات شما پذيرفته گردد فرمانبردارى واجب و (تنها) دوستى شماست كه بر خلق لازم و فرض است و از آن شماست درجات
الرَّفيعَةُ، وَالْمَقامُ الْمَحْمُودُ، وَالْمَكانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَاللهِ عَزَّوَجَلَّ، وَالْجاهُ
بلند و مقام شايسته و جايگاه معين و معلوم در نزد خداى عزوجل و منزلت
الْعَظيمُ، وَالشَّاْنُ الْكَبيرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ، رَبَّنا آمَنّا بِما اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا
عظيم و رتبه بزرگ و شفاعت پذيرفته، پروردگارا ما ايمان داريم بدانچه نازل فرمودى و پيروى كرديم
الرَّسُولَ، فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ، رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنا، وَهَبْ
از پيامبرت پس نام ما را با گواهان (به اين حقايق) ثبت فرما، پروردگارا منحرف مكن دلهاى ما را پس از آن كه راهنماييمان كردى و ببخش
لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً، اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ، سُبْحانَ رَبِّنا اِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا
به ما از نزد خويش رحمتى كه براستى تويى بخشايشگر منزه است پروردگار ما كه
لَمَفْعُولاً، يا وَلِىَّ اللهِ
براستى وعده او انجام شدنى است اى ولى خدا
(و اگر همه امامان را قصد كرده باشد مى گويد: «يا اَوْلِياءَ اللهِ»)
اِنَّ بَيـْنى وَبيْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا يَاْتى عَلَيْها اِلاَّ رِضاكُمْ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ
همانا ميان من و خداى عزوجل گناهانى است كه محو و پاك نكند آنها را جز رضايت شما پس به حق آن خدايى كه شما را امين
عَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاكُمْ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَكُمْ بِطاعَتِهِ، لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ
به راز خود كرده و سرپرستى كار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبردارى شما را به فرمانبردارى خود كه شما بخشش گناهانم را (از خدا) بخواهيد
ذُنُوبى، وَكُنْتُمْ شُفَعآئى، فَاِنّى لَكُمْ مُطيعٌ، مَنْ اَطاعَكُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ
و شفيعان من گرديد زيرا كه من فرمانبردار شمايم، هر كه از شما فرمانبردارى كند خداى را فرمانبردارى كرده و
وَمَنْ عَصاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللهَ، وَ مَنْ اَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَ مَنْ اَبْغَضَكُمْ
هر كه نافرمانى شما كند خداى را نافرمانى كرده و هر كه شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر كه شما را دشمن دارد
فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ، اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعآءَ اَقْرَبَ اِلَيْكَ مِنْ مُحَمِّد
خداى را دشمن داشته، خدايا اگر من شفيعانى را مى يافتم كه نزديكتر باشند بدرگاهت از محمّد
وَ اَهْلِ بَيْتِهِ الاَْخْيارِ، اَلاَْئِمَّةِ الاَْبْرارِ، لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعآئى، فَبِحَقِّهِمُ الَّذى
و خاندان نيكويش آن پيشوايان نيكوكار به طور مسلم آنها را شفيعان خود قرار مى دادم پس از تو مى خواهم بدان حقى كه براى
اَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ، اَسْئَلُكَ اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفينَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ
ايشان بر خود واجب كردى كه مرا در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده
وَ فى زُمْرَةِ الْمَرْحُومينَ بِشَفاعَتِهِمْ، اِنَّكَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى
و نيز در زمره كسانى كه بوسيله شفاعت آنها مورد مهر قرار گرفته اند كه تو مهربانترين مهربانانى و درود خدا بر
مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ، وَسَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً، وَحَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ.
محمّد و آل پاكش و سلام مخصوص و بسيارى بر آنها باد و بس است ما را خدا و نيكو وكيلى است.