زیارت جامعه کبیره/متن و ترجمه زیارت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِکةِ،

سلام بر شما اى خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان


وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ،

و جاى فرود آمدن وحى (الهى) و معدن رحمت (حق) و گنجینه داران دانش و سرحد نهایى بردبارى


وَاُصُولَ الْکرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِیآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْیارِ

و اصول و اساس کرم و بزرگوارى و پیشوایان ملت ها و در اختیاردارندگان نعمت ها و ریشه و اصول نیکان و استوانه هاى خوبان


وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْکانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْیمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ

و زمامداران بندگان و پایه ها و ستون هاى شهرها و بلاد و درهاى ایمان و امین هاى خداى رحمان


وَسُلالَةَ النَّبِیینَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلینَ، وَعِتْرَةَ خِیرَةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و نژاد پیمبران و زبده (اولاد) رسولان و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانیان، و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر آنها باد)


اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى، وَ مَصابیحِ الدُّجى، وَاَعْلامِ التُّقى

سلام بر پیشوایان هدایت و چراغ هاى تاریکى و نشانه هاى پرهیزکارى


وَ ذَوِى النُّهى، وَاُولِى الْحِجى، وَ کهْفِ الْوَرى، وَوَرَثَةِ الاَْنْبِیاءِ،

و صاحبان خرد و دارندگان عقل و فطانت و پناهگاه مردمان و وارثان پیمبران


وَالْمَثَلِ الاَْعْلى، وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنى، وَ حُجَجِ اللهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَالاُْولى، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و نمونه اعلاى (الهى) و اهل دعوت نیکو (که مردم را به خدا مى خوانند) و حجّت هاى خدا بر اهل دنیا و آخرت و این جهان و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد)


اَلسَّلامُ عَلى مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ، وَمَساکنِ بَرَکةِ اللهِ،

سلام بر جایگاههاى شناسایى خدا و مسکن هاى برکت خدا


وَمَعادِنِ حِکمَةِ اللهِ، وَحَفَظَةِ سِرِّاللهِ، وَحَمَلَةِ کتابِ اللهِ،

و کانهاى حکمت و فرزانگى خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا


وَاَوْصِیآءِ نَبِىِّ اللهِ، وَذُرِّیةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ

و اوصیاى پیامبر خدا و فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد)


اَلسَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللهِ، وَالاَْدِلاّءِ عَلى مَرْضاتِ اللهِ،

سلام بر خوانندگان بسوى خدا و رهنمایان بسوى موجبات خشنودى خدا


وَالْمُسْتَقِرّینَ فى اَمْرِاللهِ، وَالتّآمّینَ فى مَحَبَّةِ اللهِ، وَالْمُخْلِصینَ فى تَوْحیدِ اللهِ وَالْمُظْهِرینَ لاَِمْرِ اللهِ وَنَهْیهِ،

و استقراریافتگان در فرمان خدا و کاملان در دوستى و محبت خدا و مخلصان در یگانه پرستى خدا و آشکارکنندگان امر و نهى خدا


وَعِبادِهِ الْمُکرَمینَ الَّذینَ لایسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهِ یعْمَلُونَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،

و بندگان گرامى خدا آنان که پیشى نگیرند بر خداوند در گفتار و آنان که به دستورش عمل کنند و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد)


اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ وَالْقادَةِ الْهُداةِ، وَالسّادَةِ الْوُلاةِ، وَالذّادَةِ الْحُماةِ، وَاَهْلِ الذِّکرِ، وَاُولِى الاَْمْرِ،

سلام بر امامان دعوت کننده (بحق) و پیشوایان راهنما و آقایان سرپرست و دفاع کنندگان و حامیان (از دین خدا) و اهل ذکر و فرمانداران


وَبَقِیةِ اللهِ، وَخِیرَتِهِ وَحِزْبِهِ، وَعَیبَةِ عِلْمِهِ، وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،

و نمایندگان خدا و برگزیدگان او و گروه او و گنجینه دانشش و حجّت او و راه او و نور او و دلیل روشن او و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد)


اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ،

گواهى دهم که نیست معبودى جز خداى یگانه که شریک ندارد


کما شَهِدَ اللهُ لِنَفْسِهِ، وَشَهِدَتْ لَهُ مَلائِکتُهُ وَاُولُواالْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ، لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ،

چنانچه گواهى داده خدا براى خودش و گواهى دادند براى او فرشتگانش و دانشمندان از خلق او معبودى نیست جز او که نیرومند و فرزانه است


وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُولُهُ الْمُرْتَضى،

و گواهى دهم که محمّد بنده انتخاب شده اوست و رسول پسندیده اوست


اَرْسَلَهُ بِالْهُدى وَدینِ الْحَقِّ، لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ،

که فرستاد او را با هدایت و آیین حق تا پیروزش کند بر همه آیین ها و گرچه خوش نداشته باشند مشرکان


وَاَشْهَدُ اَنَّکمُ الاَْئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْـمَهْدِیونَ اَلْمَعْصُومُونَ الْمُکرَّمُونَ، اَلْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ، اَلصّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ

و گواهى دهم که شمایید پیشوایان راهبر راه یافته معصوم گرامى مقرب پرهیزکار راستگوى زُبده


اَلْمُطیعُونَ للهِِ، اَلْقَوّامُونَ بِاَمْرِهِ، اَلْعامِلُونَ بِاِرادَتِهِ، اَلْفآئِزُونَ بِکرامَتِهِ

فرمانبرداران خدا و قیام کنندگان به فرمانش و انجام دهندگان خواسته اش و آنان که به مقام کرامت او رسیدند


اِصْطَفاکمْ بِعِلْمِهِ، وَارْتَضاکمْ لِغَیبِهِ، وَاخْتارَکمْ لِسِرِّهِ، وَاجْتَبیکمْ بِقُدْرَتِهِ

برگزیدتان به علم خود و پسندیدتان براى جریانات غیب (و پس پرده) خود و انتخابتان کرد براى راز خود و اختیارتان کرد به قدرتش


وَ اَعَزَّکمْ بِهُداهُ، وَ خَصَّکمْ بِبُرْهانِهِ، وَانْتَجَبَکمْ لِنُورِهِ، وَ اَیدَکمْ بِرُوحِهِ

و عزیزتان کرد به راهنمایى خود و مخصوصتان داشت به دلیل روشنش و برگزید شما را براى نور خود و تأیید کرد شما را به روح خود


وَرَضِیکمْ خُلَفآءَ فى اَرْضِهِ، وَحُجَجاً عَلى بَرِیتِهِ، وَاَنْصاراً لِدینِهِ

و پسندید شما را براى جانشینى در زمینش و تا که حجت هایى باشید بر مخلوقش و یاورانى براى دینش


وَحَفَظَةً لِسِرِّهِ، وَخَزَنَةً لِعِلْمِهِ، وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکمَتِهِ، وَ تَراجِمَةً لِوَحْیهِ

و نگهبانانى براى رازش و گنجینه دارانى براى دانشش و سپردگان حکمتش و مفسران وحیش


وَاَرْکاناً لِتَوْحیدِهِ، وَ شُهَدآءَ عَلى خَلْقِهِ، وَاَعْلاماً لِعِبادِهِ، وَ مَناراً فى بِلادِهِ وَ اَدِلاّءَ عَلى صِراطِهِ،

و پایه هاى یگانه شناسیش و گواهانى بر خلقش و نشانه هایى براى بندگانش و مشعل هایى در شهرها و بلادش و راهنمایانى بر راهش،


عَصَمَکمُ اللهُ مِنَ الزَّلَلِ، وَآمَنَکمْ مِنَ الْفِتَنِ، وَ طَهَّرَکمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَ اَذْهَبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ، وَطَهَّرَکمْ تَطْهیراً،

خداوند نگهداشت شما را از لغزش و ایمن داشت شما را از فتنه ها و آزمایشات و پاکتان کرد از چرکى و دور کرد از شما پلیدى را و بخوبى پاکیزه تان کرد،


فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ، وَ اَکبَرْتُمْ شَأْنَهُ، وَ مَجَّدْتُمْ کرَمَهُ،

شما نیز (در برابر) عظیم شمردید شوکتش را و مقامش را بزرگ دانستید و کرمش را ستودید


وَاَدَمْتُمْ ذِکرَهُ، وَ وَکدْتُمْ میثاقَهُ وَاَحْکمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ،

و به ذکر او ادامه دادید و پیمانش را محکم کردید و آن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار کردید


وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِیةِ، وَ دَعَوْتُمْ اِلى سَبیلِهِ بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و در پنهانى و آشکار براى او خیرخواهى کردید و مردم را با حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید


وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَکمْ فى مَرْضاتِهِ وَصَبَرْتُمْ عَلى ما اَصابَکمْ فى جَنْبِهِ،

و در راه خشنودى او بذل جان کردید و در مقابل پیش آمدهاى ناگوار بخاطر او بردبارى کردید،


وَاَقَمْتُمُ الصَّلاةَ، وَآتَیتُمُ الزَّکاةَ وَاَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتُمْ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتُمْ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ

و نماز را بپا داشتید و زکات را پرداختید و امر به معروف و نهى از منکر کردید و در راه خدا آن طور که باید جهاد و مبارزه کردید


حَتّى اَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ، وَ بَینْتُمْ فَرآئِضَهُ، وَ اَقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَ نَشَرْتُمْ شَرایعَ اَحْکامِهِ، وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ،

تا بالاخره دعوت حق را آشکار و واجبات او را بیان داشتید و حدود و مقرراتش را برپا داشتید و دستورات و احکامش را منتشر ساختید و روش او را مقرر داشتید


وَ صِرْتُمْ فى ذلِک مِنْهُ اِلَى الرِّضا، وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضآءَ، وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضى،

و در راه رضاى او گام برداشتید و تسلیم قضا و قدر او شدید و پیمبران گذشته او را تصدیق کردید


فَالرّاغِبُ عَنْکمْ مارِقٌ، وَاللاّزِمُ لَکمْ لاحِقٌ، وَالْمُقَصِّرُ فى حَقِّکمْ زاهِقٌ،

پس آن که از شما رو گرداند از دین خارج گشته و آن که ملازم شما بود به حق رسیده و آن که کوتاهى کرد در حق شما نابود گردید،


وَالْحَقُّ مَعَکمْ وَ فیکمْ وَ مِنْکمْ وَاِلَیکمْ، وَاَنْتُمْ اَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ،

و حق همراه شما و در میان شما خاندان و از جانب شماست و بسوى شما بازگردد و شمایید اهل حق و معدن آن،


وَمیراثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَکمْ، وَ اِیابُ الْخَلْقِ اِلَیکمْ، وَحِسابُهُمْ عَلَیکمْ، وَفَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَکمْ،

و میراث نبوت نزد شماست و بازگشت خلق خدا بسوى شماست و حسابشان با شماست و سخنى که حق و باطل را جدا کند نزد شماست


وَ آیاتُ اللهِ لَدَیکمْ وَ عَزآئِمُهُ فیکمْ، وَ نُورُهُ وَ بُرْهانُهُ عِنْدَکمْ، وَ اَمْرُهُ اِلَیکمْ،

و آیات خدا پیش شماست و تصمیمات قطعى او درباره شماست و نور و دلیل روشنش نزد شما است و امر امامتش محول به شما است،


مَنْ والاکمْ فَقَدْ والَى اللهَ، وَ مَنْ عاداکمْ فَقَدْ عادَاللهَ، خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته

هر که شما را دوست دارد


وَ مَنْ اَحَبَّکمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَمَنْ اَبْغَضَکمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ، وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ،

و هر کس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هر کس با شما کینه توزد با خدا کینه توزى کرده و هر که به شما چنگ زند به خدا چنگ زده


اَنْتُمُ الصِّراطُ الاَْقْوَمُ، وَشُهَداءُ دارِالْفَناءِ، وَشُفَعاءُ دارِالْبَقاءِ،

شمایید شاهراه و راه راست و گواهان در این دار فانى (دنیا) و شفیعان در خانه پایدار (قیامت)


وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَالاْیةُ الْمَخْزُونَةُ، وَالاَْمانَةُ الْمُحْفُوظَةُ، وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ،

و رحمت پیوسته (حق) و آن نشانه پنهان در گنجینه و آن امانتى که نگهدارى شده (یا حفظش بر مردم واجب است) و آن درگاهى که مردم بدان آزمایش شوند


مَنْ اَتیکمْ نَجى، وَمَنْ لَمْ یاْتِکمْ هَلَک،

هر که به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد (شما مردم را)


اِلَى اللهِ تَدْعُونَ، وَعَلَیهِ تَدُلُّونَ، وَبِهِ تُؤْمِنُونَ، وَلَهُ تُسَلِّمُونَ، وَبِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ، وَاِلى سَبیلِهِ تُرْشِدُونَ، وَبِقَوْلِهِ تَحْکمُونَ،

بسوى خدا مى خوانید و بر او راهنمایى کنید و به او ایمان دارید و تسلیم او هستید و بدستورش عمل کنید و بسوى راه او (مردم را) ارشاد کنید و به گفتار او حکم کنید،


سَعِدَ مَنْ والاکمْ، وَ هَلَک مَنْ عاداکمْ، وَ خابَ مَنْ جَحَدَکمْ

نیک بخت شد هر که شما را دوست دارد و به هلاکت رسید هر که شما را دشمن داشت و زیانکار شد منکر شما


وَضَلَّ مَنْ فارَقَکمْ، وَ فازَ مَنْ تَمَسَّک بِکمْ، وَ اَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَیکمْ، وَسَلِمَ مَنْ صَدَّقَکمْ، وَهُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکمْ،

و گمراه شد آن که از شما جدا گشت و رستگار شد آن که به شما چنگ زد و ایمن گشت آن که بدرگاه شما پناه آورد و سلامت یافت هر که شما را تصدیق کرد و هدایت شد هر که به شما چنگ زد،


مَنِ اتَّبَعَکمْ فَالْجَنَّةُ مَاْویهُ، وَ مَنْ خالَفَکمْ فَالنّارُ مَثْویهُ،

هر که پیروى شما را کرد بهشت مأواى اوست و هر که مخالفت شما را کرد دوزخ جایگاه اوست،


وَ مَنْ جَحَدَکمْ کافِرٌ، وَ مَنْ حارَبَکمْ مُشْرِک، وَ مَنْ رَدَّ عَلَیکمْ فى اَسْفَلِ دَرَک مِنَ الْجَحیمِ،

و هر که منکر شما شد کافر و هر که با شما جنگ کرد مشرک است و هر کس شما را رد کرد در ته جهنم جاى دارد


اَشْهَدُ اَنَّ هذا سابِقٌ لَکمْ فیما مَضى، وَ جارٌ لَکمْ فیما بَقِىَ،

گواهى دهم که این مقام و منزلت در زمان گذشته براى شما ثابت بوده و در آینده زمان نیز براى شما جارى است


وَ اَنَّ اَرْواحَکمْ وَ نُورَکمْ وَ طینَتَکمْ واحِدَةٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْض،

و همانا روان هاى شما و نورتان و سرشتتان یکى است همگى پاک و پاکیزه است و برخى از برخى دیگر گرفته شده


خَلَقَکمُ اللهُ اَنْواراً، فَجَعَلَکمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ، حَتّى مَنَّ عَلَینا بِکمْ،

خداوند شما را به صورت نورهایى آفرید و گرداگرد عرش خود قرارتان داد تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان بر ما منت گذارد


فَجَعَلَکمْ فى بُیوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یذْکرَ فیهَا اسْمُهُ،

و قرارتان داد در خانه هایى که اجازه داد بلند گردند و نام او در آنها برده شود


وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیکمْ، وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایتِکمْ طیباً لِخَلْقِنا، وَ طَهارَةً لاَِنْفُسِنا، وَ تَزْکیةً لَنا، وَ کفّارَةً لِذُنُوبِنا،

و مقرر داشت که درودهاى ما بر شما و همچنین آنچه را از دوستى شما براى ما مخصوص داشته همه این ها موجب پاکى اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما باشد


فَکنّا عِنْدَهُ مُسَلِّمینَ بِفَضْلِکمْ، وَمَعْرُوفینَ بِتَصْدیقِنا اِیاکمْ،

و ما در نزد خدا از زمره تسلیم شدگان برترى شما و شناخته شدگان به تصدیق مقام شما بودیم


فَبَلَغَ اللهُ بِکمْ اَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکرَّمینَ، وَ اَعْلى مَنازِلِ الْمُقَرَّبینَ، وَاَرْفَعَ دَرَجاتِ الْمُرْسَلینَ

پس خداوند برساند شما را به شریفترین جایگاه گرامیان و بلندترین منازل مقربان و بالاترین درجات رسولان


حَیثُ لایلْحَقُهُ لاحِقٌ، وَلایفُوقُهُ فآئِقٌ، وَلایسْبِقُهُ سابِقٌ، وَلایطْمَعُ فى اِدْراکهِ طامِعٌ،

آنجا که کسى بدان نرسد و فوق آن جایگاه کسى راه نیابد و پیش روى بر آن پیشى نگیرد و براى رسیدن بدانجا کسى طمع نبندد،


حَتّى لایبْقى مَلَک مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ، وَ لا صِدّیقٌ وَ لا شَهیدٌ، وَ لا عالِمٌ وَ لا جاهِلٌ، وَ لادَنِىٌّ وَ لا فاضِلٌ،

تا این که بجاى نماند فرشته مقربى و نه پیامبر مرسلى و نه صدیق و نه شهیدى و نه عالم و نه جاهلى و نه پست و نه برترى


وَ لا مُؤْمِنٌ صالِحٌ، وَلا فاجِرٌ طالِحٌ، وَلا جَبّارٌ عَنیدٌ، وَلا شَیطانٌ مَریدٌ، وَ لا خَلْقٌ فیما بَینَ ذلِک شَهیدٌ،

و نه مؤمن نیک کردار و نه تبهکار بدکارى و نه گردنکش ستیزه جو و نه اهریمن متمرّدى و نه خلق دیگرى که در این میان گواه باشد


اِلاَّ عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ اَمْرِکمْ، وَ عِظَمَ خَطَرِکمْ وَکبَرَ شَاْنِکمْ، وَتَمامَ نُورِکمْ، وَصِدْقَ مَقاعِدِکمْ، وَثَباتَ مَقامِکمْ،

جز آن که بشناساند به او خداوند جلالت و قدر و عظمت مقام و بزرگى منزلت و کامل بودن نورتان را و درستى منصب ها و پابرجا بودنتان را (در اطاعت حق)


وَشَرَفَ مَحَلِّکمْ وَ مَنْزِلَتِکمْ عِنْدَهُ، وَ کرامَتَکمْ عَلَیهِ، وَ خاصَّتَکمْ لَدَیهِ، وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِکمْ مِنْهُ،

و شرافت همگان و منزلت شما را در پیش خود و مقام گرامى شما را و خصوصیتى که در نزد او دارید و جایگاه نزدیکى که نسبت به او دارید


بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَ اَهْلى وَ مالى وَ اُسْرَتى،

پدر و مادر و خاندان و مال و فامیلم فداى شما


اُشْهِدُ اللهَ وَ اُشْهِدُکمْ، اَنّى مُؤْمِنٌ بِکمْ وَبِما آمَنْتُمْ بِهِ، کافِرٌ بِعَدُوِّکمْ وَ بِما کفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَاْنِکمْ وَبِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکمْ،

گواه گیرم خدا را و گواه گیرم شما را که من ایمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ایمان دارید و کافرم نسبت به دشمن شما و بدانچه شما انکار آن را کردید بینایم به مقام شما و به گمراهى آن که با شما مخالفت کرد


مُوال لَکمْ وَ لاَِوْلِیآئِکمْ، مُبْغِضٌ لاَِعْدآئِکمْ وَ مُعاد لَهُمْ، سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ،

دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شمایم و بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهایم صلحم با هر که با شما صلح کند و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است


مُحَقِّقٌ لِما حَقَّقْتُمْ، مُبْطِلٌ لِما اَبْطَلْتُمْ،

حق مى دانم آنچه را شما حق دانستید و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستید


مُطیعٌ لَکمْ، عارِفٌ بِحَقِّکمْ، مُقِرٌّ بِفَضْلِکمْ

پیرو شمایم عارف به حق شمایم اقرار به برترى شما دارم


مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکمْ، مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکمْ، مُعْتَرِفٌ بِکمْ، مُؤْمِنٌ بِاِیابِکمْ

بار علم دانش شما را تحمل کنم و از مهالک در پرده عهد و امان شما روم به شما (وحقّتان) اعتراف دارم و به بازگشتتان ایمان دارم


مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکمْ، مُنْتَظِرٌ لاَِمْرِکمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکمْ،

و رجعت شما را تصدیق دارم و چشم به راه فرمان شما و منتظر دولت شمایم


آخِذٌ بِقَوْلِکمْ، عامِلٌ بِاَمْرِکمْ، مُسْتَجیرٌ بِکمْ، زآئِرٌ لَکمْ، لائِذٌ عآئِذٌ بِقُبُورِکمْ،

گفتارتان را بگیرم و دستورتان را انجام دهم و به شما پناه جویم و شما را زیارت کنم و به قبرهاى شما پناه آرم


مُسْتَشْفِعٌ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِکمْ، وَ مُتَقَرِّبٌ بِکمْ اِلَیهِ،

و شما را بدرگاه خداى عزوجل شفیع آرم و به وسیله شما به پیشگاهش تقرب جویم


وَ مُقَدِّمُکمْ اَمامَ طَلِبَتى وَحَوآئِجى وَ اِرادَتى فى کلِّ اَحْوالى وَ اُمُورى،

و شما را در پیش روى خواسته و حاجات و اراده ام قرار دهم در همه حالات و کارهایم،


مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَعَلانِیتِکمْ، وَشاهِدِکمْ وَ غآئِبِکمْ، وَ اَوَّلِکمْ وَ آخِرِکمْ،

ایمان دارم به نهان شما و آشکارتان و حاضرتان و غایبتان و اول و آخرتان


وَ مُفَوِّضٌ فى ذلِک کلِّهِ اِلَیکمْ، وَ مُسَلِّمٌ فیهِ مَعَکمْ، وَ قَلْبى لَکمْ مُسَلِّمٌ، وَ رَاْیى لَکمْ تَبَعٌ وَنُصْرَتى لَکمْ مُعَدَّةٌ،

و در این باره کار را به خودتان وامى گذارم (ایرادى به شما ندارم) و تسلیم شمایم و دلم نیز تسلیم شماست و رأى من نیز تابع (راى) شماست و یاریم برایتان آماده است


حَتّى یحْیىَ اللهُ تَعالى دینَهُ بِکمْ، وَ یرُدَّکمْ فى اَیامِهِ وَ یظْهِرَکمْ لِعَدْلِهِ، وَ یمَکنَکمْ فى اَرْضِهِ،

تا آن که خداى تعالى دینش را بوسیله شما زنده کند و دوباره بازگرداند شما را در روزها(ى حکومت) خود و آشکارتان سازد براى عدل خود و پابرجایتان کند در روى زمینش،


فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ غَیرِکمْ آمَنْتُ بِکمْ، وَتَوَلَّیتُ آخِرَکمْ بِما تَوَلَّیتُ بِهِ اَوَّلَکمْ،

پس با شما باشم با شما نه با غیر شما و ایمان دارم به شما و دوست دارم آخرین فرد شما را به همان دلیل که دوست دارم اولین شخص شما را


وَبَرِئْتُ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْدآئِکمْ، وَ مِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّیاطینِ وَ حِزْبِهِمُ الظّالِمینَ لَکمْ،

و بیزارى جویم به پیشگاه خداى عزوجل از دشمنانتان و از جبت و طاغوت (خلفاى ناحق) و شیاطین و پیروانشان (سایر غاصبین) آن ستمکاران بر شما


وَالْجاحِدینَ لِحَقِّکمْ، وَالْمارِقینَ مِنْ وِلایتِکمْ وَالْغاصِبینَ لاِِرْثِکمْ، وَالشّآکینَ فیکمْ، وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکمْ،

و منکران حق شما و بیرون روندگان از زیر بار ولایت و زمامدارى شما و غصب کنندگان میراث شما و شک کنندگان درباره شما و منحرف شدگان از طریقه شما


وَمِنْ کلِّ وَلیجَة دُونَکمْ، وَکلِّ مُطاع سِواکمْ، وَمِنَ الاَْئِمَّةِ الَّذینَ یدْعُونَ اِلَى النّارِ

و از هر همدم و وسیله اى غیر از شما و هر فرمانروایى جز شما و از پیشوایانى که مردم را به دوزخ مى خوانند


فَثَبَّتَنِىَ اللهُ اَبَداً ما حَییتُ عَلى مُوالاتِکمْ وَمَحَبَّتِکمْ وَدینِکمْ،

پس خداوند پابرجایم بدارد همیشه تا زنده ام بر موالات و دوستى و دین و آیین شما


وَوَفَّقَنى لِطاعَتِکمْ، وَ رَزَقَنى شَفاعَتَکمْ، وَ جَعَلَنى مِنْ خِیارِ مَوالیکمُ، اَلتّابِعینَ لِما دَعَوْتُمْ اِلَیهِ،

و موفقم دارد براى فرمانبردارى شما و روزیم گرداند شفاعت شما را و قرارم دهد از برگزیدگان دوستانتان آنان که تابع دعوت شما هستند


وَ جَعَلَنى مِمَّنْ یقْتَصُّ آثارَکمْ، وَ یسْلُک سَبیلَکمْ وَیهْتَدى بِهُدیکمْ،

و بگرداند مرا از کسانى که پیروى کند از آثار شما و مى رود به راه شما و راهنمایى جوید به راهنمایى شما


وَ یحْشَرُ فى زُمْرَتِکمْ، وَ یکرُّ فى رَجْعَتِکمْ، وَیمَلَّک فى دَوْلَتِکمْ،

و محشور گردد در گروه شما و بازگردد در دوران رجعت و بازگشت شما و به فرمانروایى رسد در دوران حکومت شما


وَیشَرَّفُ فى عافِیتِکمْ، وَ یمَکنُ فى اَیامِکمْ، وَ تَقِرُّ عَینُهُ غَداً بِرُؤْیتِکمْ،

و مفتخر گردد به عافیت (و حسن عاقبت) از شما و مقتدر گردد در روزهاى (حکومت) شما و روشن گردد دیده اش


بِاَبى اَنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ اَهْلى وَمالى،

فرداى قیامت به دیدار شما پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراییم به فداى شما


مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَءَ بِکمْ، وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکمْ، وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکمْ،

هر که آهنگ خدا کند از شما شروع کند و آن کس که خدا را به یکتایى شناسد از شما پذیرد و هر که قصد او کند به شما رو کند


مَوالِىَّ لااُحْصى ثَنآئَکمْ، وَلا اَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کنْهَکمْ، وَمِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکمْ،

سروران من ثناى شما را نتوانم کرد و با مدح به کنه و حقیقت شما نرسم و با توصیف قدر و منزلت شما را بیان نتوانم


وَ اَنْتُمْ نُورُ الاَْخْیارِ، وَ هُداةُ الاَْبْرارِ، وَ حُجَجُ الْجَبّارِ،

که شمایید روشنى خوبان و راهنماى نیکان و حجت هاى خداى جبار، خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند


بِکمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ وَبِکمْ ینَزِّلُ الْغَیثَ، وَ بِکمْ یمْسِک السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ

و بخاطر شما فرو ریزد باران را و بخاطر شماست که نگهدارد آسمان را از این که بر زمین افتد جز به اذن او


وَبِکمْ ینَفِّسُ الْهَمَّ، وَیکشِفُ الضُّرَّ،

و بخاطر شما بگشاید اندوه را و برطرف کند سختى را


وَ عِنْدَکمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ، وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِکتُهُ، وَ اِلى جَدِّکمْ بُعِثَ الرُّوحُ الاَْمینُ.

و در پیش شماست آنچه را پیمبرانش فرود آورده و فرشتگانش به زمین آوردند و بسوى جدّ شما برادرت روح الامین (جبرئیل) نازل گردید.


(در صورتى که مخاطب در این زیارت، امیرمؤمنان علیه السلام باشد، به جاى «وَاِلى جَدِّکمْ» «وَاِلى أخیک» مى گویى).


آتاکمُ اللهُ ما لَمْ یؤْتِ اَحَداً مِنَ الْعالَمینَ،

به شما داده است خداوند آنچه را به هیچ یک از مردم جهانیان نداده


طَاْطَاَ کلُّ شَریف لِشَرَفِکمْ، وَبَخَعَ کلُّ مُتَکبِّر لِطاعَتِکمْ، وَخَضَعَ کلُّ جَبّار لِفَضْلِکمْ، وَذَلَّ کلُّ شَىْء لَکمْ،

سر (فروتنى) به زیر آورده هر شخص شریفى در برابر شرف شما و گردن نهاده هر متکبرى به فرمانبردارى شما و فروتن گشته هر گردنکشى در برابر فضل شما و خوار شده هر چیزى براى شما


وَاَشْرَقَتِ الاَْرْضُ بِنُورِکمْ، وَفازَ الْفآئِزُونَ بِوِلایتِکمْ

و روشن شد زمین به پرتو نور شما و رستگار شدند مردمان رستگار بوسیله ولایت و دوستى شما


بِکمْ یسْلَک اِلَى الرِّضْوانِ، وَعَلى مَنْ جَحَدَ وِلایتَکمْ غَضَبُ الرَّحْمنِ

بوسیله شما به بهشت رضوان توان رسید و بر آن کس که منکر فرمانروایى شماست خشم خداى رحمان است


بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفسى وَاَهْلى وَمالى،

پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراییم فداى شما باد،


ذِکرُکمْ فِى الذّاکرینَ، وَاَسْماؤُکمْ فِى الأسْماءِ، وَاَجْسادُکمْ فِى الاَْجْسادِ، وَاَرْواحُکمْ فِى اْلأَرْواحِ وَاَنْفُسُکمْ فِى النُّفُوسِ، وَآثارُکمْ فِى الاْثارِ، وَقُبُورُکمْ فِى الْقُبُورِ،

(اى سروران من گرچه) ذکر شما در (زبان) ذکرکنندگان است و نامهایتان در میان نامها و پیکرتان با سایر پیکرها و روانتان در میان سایر روانها و جانهاتان در (عداد) سایر جانها و آثارتان در میان آثار (دیگران) و قبرهاتان در (شمار) سایر قبرهاست (ولى شما را چه نسبت با دیگران)


فَما اَحْلى اَسْمائَکمْ، وَاَکرَمَ اَنْفُسَکمْ، وَاَعْظَمَ شَاْنَکمْ، وَاَجَلَّ خَطَرَکمْ، وَاَوْفى عَهْدَکمْ، وَاَصْدَقَ وَعْدَکمْ،

چه شیرین است نامهایتان و بزرگوار است جانهاتان و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعیتتان و باوفاست عهدتان و راست است وعده تان


کلامُکمْ نُورٌ، وَاَمْرُکمْ رُشْدٌ، وَوَصِیتُکم التَّقْوى،

سخنتان نور و دستورتان یکپارچه رشد و رستگارى است، سفارشتان پرهیزکارى


وَفِعْلُکمُ الْخَیرُ، وَعادَتُکمُ الاِْحْسانُ، وَسَجِیتُکمُ الْکرَمُ

و کارتان خیر و خوبى و عادت شما احسان و نیکى و شیوه شما کرم و بزرگوارى


وَشَاْنُکمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُکمْ حُکمٌ وَحَتْمٌ، وَرَاْیکمْ عِلْمٌ وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ،

و رفتارتان حق و راستى و مدارایى است و گفتارتان مسلم و حتمى است و رأى شما دانش و بردبارى و دوراندیشى است


اِنْ ذُکرَ الْخَیرُ کنْتُمْ اَوَّلَهُ، وَاَصْلَهُ وَفَرْعَهُ، وَمَعْدِنَهُ وَمَاْویهُ وَمُنْتَهاهُ،

اگر از خیر و خوبى ذکرى به میان آید آغاز و ریشه و شاخه و مرکز و جایگاه و پایانش شمایید


بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى، کیفَ اَصِفُ حُسْنَ ثَنآئِکمْ، وَاُحْصى جَمیلَ بَلائِکمْ،

پدر و مادرم و خودم به فداى شما چگونه توصیف کنم ثناى نیکوى شما را و چگونه شماره کنم آزمایش هاى خوبى که دادید


وَبِکمْ اَخْرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُّلِّ، وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْکرُوبِ، وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ وَمِنَ النّارِ،

و بوسیله شما بود که خدا ما را از ذلت بیرون آورد و گشایش داد به گرفتاری هاى سخت ما و نجاتمان داد از پرتگاه هلاکت و نابودى و هم از آتش دوزخ،


بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى، بِمُوالاتِکمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِینِنا، وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا،

پدر و مادرم و خودم به فداى شما که به وسیله دوستى شما خداوند به ما یاد داد دستورات دینمان را و اصلاح کرد آنچه را که از دنیاى ما تباه گشته بود


وَبِمُوالاتِکمْ تَمَّتِ الْکلِمَةُ، وَعَظُمَتِ النِّعْمَةُ، وَائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَبِمُوالاتِکمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ،

و بوسیله شما کلمه (توحید و معارف دین) کامل شد و نعمت بزرگ گشت و جدایى و اختلاف مبدل به الفت و اتحاد گردید و به وسیله موالات شما پذیرفته گردد فرمانبردارى واجب


وَلَکمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ، وَالدَّرَجاتُ الرَّفیعَةُ، وَالْمَقامُ الْمَحْمُودُ، وَالْمَکانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَاللهِ عَزَّوَجَلَّ، وَالْجاهُ الْعَظیمُ، وَالشَّاْنُ الْکبیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ،

و (تنها) دوستى شماست که بر خلق لازم و فرض است و از آن شماست درجات بلند و مقام شایسته و جایگاه معین و معلوم در نزد خداى عزوجل و منزلت عظیم و رتبه بزرگ و شفاعت پذیرفته،


رَبَّنا آمَنّا بِما اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاکتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ،

پروردگارا ما ایمان داریم بدانچه نازل فرمودى و پیروى کردیم از پیامبرت پس نام ما را با گواهان (به این حقایق) ثبت فرما،


رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنا، وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً، اِنَّک اَنْتَ الْوَهّابُ،

پروردگارا منحرف مکن دلهاى ما را پس از آن که راهنماییمان کردى و ببخش به ما از نزد خویش رحمتى که براستى تویى بخشایشگر


سُبْحانَ رَبِّنا اِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً.

منزه است پروردگار ما که براستى وعده او انجام شدنى است.


یا وَلِىَّ اللهِ اِنَّ بَیـْنى وَبینَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یاْتى عَلَیها اِلاَّ رِضاکمْ،

اى ولى خدا (و اگر همه امامان را قصد کرده باشد مى گوید: «یا اَوْلِیاءَ اللهِ») همانا میان من و خداى عزوجل گناهانى است که محو و پاک نکند آنها را جز رضایت شما


فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکمْ عَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاکمْ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَکمْ بِطاعَتِهِ،

پس به حق آن خدایى که شما را امین به راز خود کرده و سرپرستى کار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبردارى شما را به فرمانبردارى خود قرین نموده


لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبى، وَکنْتُمْ شُفَعآئى، فَاِنّى لَکمْ مُطیعٌ،

که شما بخشش گناهانم را (از خدا) بخواهید و شفیعان من گردید زیرا که من فرمانبردار شمایم،


مَنْ اَطاعَکمْ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ وَمَنْ عَصاکمْ فَقَدْ عَصَى اللهَ،

هر که از شما فرمانبردارى کند خداى را فرمانبردارى کرده و هر که نافرمانى شما کند خداى را نافرمانى کرده


وَ مَنْ اَحَبَّکمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَ مَنْ اَبْغَضَکمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ،

و هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته،


اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاءَ اَقْرَبَ اِلَیک مِنْ مُحَمِّد وَ اَهْلِ بَیتِهِ الاَْخْیارِ، اَلاَْئِمَّةِ الاَْبْرارِ، لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعائى،

خدایا اگر من شفیعانى را مى یافتم که نزدیکتر باشند بدرگاهت از محمّد و خاندان نیکویش آن پیشوایان نیکوکار به طور مسلم آنها را شفیعان خود قرار مى دادم


فَبِحَقِّهِمُ الَّذى اَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیک، اَسْئَلُک اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ وَ فى زُمْرَةِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ، اِنَّک اَرْحَمُ الرّاحِمینَ،

پس از تو مى خواهم بدان حقى که براى ایشان بر خود واجب کردى که مرا در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده و نیز در زمره کسانى که بوسیله شفاعت آنها مورد مهر قرار گرفته اند که تو مهربانترین مهربانانى


وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً کثیراً، وَحَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ.

و درود خدا بر محمّد و آل پاکش و سلام مخصوص و بسیارى بر آنها باد و بس است ما را خدا و نیکو وکیلى است.