عبدالله بن عفیف ازدی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۶ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عبدالله بن عفیف ازدی از ز شیعیان برجسته و زاهدان روزگار در کوفه بود که بر عليه عبیدالله بن زیاد نماینده حکومت یزید در کوفه سخن گفت و به همین خاطر به دست او کشته شد.

وی كه نابينا بود هنگامی که ابن‌زیاد در مسجد جامع کوفه به منبر رفت و با خشم و کینه گفت: سپاس خدای را که حق و اهلش را آشکار ساخت و امیرمؤمنان یزید و حزب او را یاری داد و دروغگو پسر دروغگو، حسین و یارانش را کشت!».[۱]، به پا خاست و گفت: «يا ابن مرجانة! الكذاب ابن الكذاب أنت و أبوك و من استعملك و أبوه، يا عدوالله أتقتلون أبناء النبيين و تتكلمون بهذا الكلام على منابر المؤمنين؟...».[۲]ای پسر مرجانه؛ دروغ گوی پسر دروغ گو، تو و پدرت و کسی که تو را امارت داد و پدرش می‌باشید، ای پسر مرجانه؛ فرزندان پیامبر را می‌کشی و سخن راست گویان را می‌گویی. ابن‌زیاد برآشفت و گفت: گوینده این سخنان که بود؟ و عبدالله پاسخ داد: ای دشمن خدا گوینده آن سخنان منم. ابن‌زیاد به مأموران انتظامی خود دستور داد وی را دستگیر کنند. عبدالله بن عفیف با اين كه نابينا بود در خانه خود با لشکریان عبيدالله درگير شد و با شمشیرش دلاورانه از خود دفاع می‌کرد تا آن که سرانجام با افزایش نظامیان، وی مغلوب شد و به اسارت درآمد. او را نزد ابن‌زیاد آوردند و او نیز دستور داد گردنش را بزنند.[۳]

پانویس

  1. «الحمدلله الذی اظهر الحق و اهله و نصر امیرالمومنین یزید و حزبه و قتل الکذاب ابن الکذاب الحسین و شیعته» طبري، ج5، ص 458 و ابن اعثم كوفي، الفتوح، بيروت، دارالاضواء، 1411، اول، ج5، ص 123.
  2. ابن اعثم كوفي، پيشين، ج5، ص 124.
  3. اربلي، علي بن عيسي، كشف الغمه، ترجمه علي بن حسين زواره اي، تهران، اسلاميه، 1382، ج2، ص 252 و ابن اثير، عزالدين؛ الكامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371، ج11، ص 196 و موسوي مقرم، مقتل الحسين، ترجمه محمدمهدي عزيز اللهي كرماني، قم، نويد اسلام، بي تا، ص 230.