محمدعلی مدرس تبریزی
میرزا محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی از مجتهدین و فقها که در علوم ادبیات فارسی و ادبیات عرب، لغت، فقه و اصول، حدیث، درایه، حکمت، کلام، هیئت و نجوم قدیم تبحر داشته است.
محتویات
تولد مرحوم مدرس تبريزی
محمدعلی مدرس در سال هـ.ق[۱] در تبریز شهر دانشمدان بافضیلت پا به عرصه وجود نهاد. مدرس تبریزی که به مدرس خیابانی[۲] نیز مشهور بود.
اساتید مرحوم مدرس تبريزی و اجازه اجتهاد آنان
مقدمات علوم عربی را در حوزه های دینی آن روز فراگرفت آن گه به تحصیل کتب معمولی فقهی، اصولی و ریاضیات در مدرسه طالبیه تبریز روی آورد. وی علوم معقول را در محضر آیت الله میرزا علی لنکرانی، خارج فقه و اصول را در مکتب آیت الله حاج میرزا ابوالحسین مجتهد (مشهور به انگجی) آموخت همچنین در حوزه درسی آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی قدس سره حاضر شد.[۳]
حوزه درسی این دو عالم بزرگوار که از مراجع دینی بودند، مدرس تبریزی را به مراتب عالی فقهی و اصولی رهنمون شد و کمال نبوغ اجتهادی را در او به ظهور رساند و به این ترتیب مراجع بزرگ آن زمان حضرات آیات سید محمد حجت کوهکمره ای، سید صدرالدین صدر، میرزا محمدعلی شاهآبادی تهرانی، محمدحسین کاشف الغطاء، میرزا عبدالحسین رشتی به وی اجازه اجتهاد دادند.
علاوه بر آن محمدعلی مدرس تبریزی از محضر آیات عظام محمدعلی هبةالدین شهرستانی، آقا بزرگ تهرانی و سید محسن حکیم، محمدحسین کاشف الغطاء و میرزا عبدالحسین رشتی اجازه روایت گرفت.
علاقه به تحصیل و تألیف
مرحوم مدرس تبریزی در زندگینامه اش از شوق به تحصیل دانش و تألیف این گونه سخن می گوید: به اقتضای شوق فطری که در میراث اثر علمی اشتم باب مراوده را بر روی خودم مسدود و با فضل غیرمتناهی به تألیف آغاز کردم و چه زیبا توانست این علاقه و شوق فطری را به مقصد برساند و تألیفات ارزنده ای به جامعه علمی تحویل دهد. توفیق حضرت حق، علاقه، پشتکار[۴] و امانت در نوشتار موجب شد که امروزه آثار گرانسنگی از وی به یادگار بماند و نامش جاودانه شود. آثاری که صدقه جاریه برای او و برای اهل تحقیق منبع شایسته ای شد و چه زیباست توصیه او به فرزندش که خود مصداق بارز آن شد.
بگذار به گیتی اثری ز آن که در آفاق تا چشم به هم بر زنی از ما اثری نیست
نماز شب
در حالاتش چنین ذکر کرده اند: «شبها مرتباً، وقت سحر و قبل از طلوع صبح بیدار می شد، پس از ادای نوافل و فریضه صبح با پشتکار کمنظیری به مطالعه می پرداخت و برای این که از تألیف و مطالعه بازنماند، باب معاشرت و رفت و آمد با دیگران را حتی الامکان بر روی خود بسته بود».[۶] و از خصوصیات ویژه ای، مناعت طبع، عزت نفس، سربلندی و سرافرازی را نام برده اند.
در بیان احوال او نوشته اند: «دوازده سال آخر عمر را در حجره ای در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالی شهید مطهری قدس سره) انزوا اختیار نمود و باب معاشرت را به روی خود بست و با فراغت بیشتر و با شوقی روزافزون به کار خود ادامه داد.[۷] و سرانجام روح بلند این عالم جلیل القدر پس از یک عمر تحقیق و تألیف در 16 فروردین سال 1333 ش (مطابق، اول شعبان امانت) به خاک سپرده شد.[۸]
شعر طلوع و غروب
فرزندش (محمد مدرس) سال ولایت و وفات پدر را ضمن شعری چنین ثبت نمود.
از این حسرت افسرده بودم که ناگه به گوشم چنین گفت هاتف نهانی
{{مدرس نمرده است هرگز،[۹] نمیرد|که ماندست آثار وی جاودانی[۱۰][۱۱]}}
عطر سیب
آیت الله العظمی مرعشی نجفی قدس سره می فرمود: و پس از فوت این عالم ربانی در تبریز بر حسب وصیت آن مرحوم، جنازه اش را به قم منتقل نمودند، این جانب متصدی نماز و دیگر احکام شرعیه اش شدم. «هنگامی که به قبر می سپردم، کفتنش کنار رفت. عطر وجودش که عطر خاص سیب را می داد، مرا مدهوش نمود آنچنان بوی خوش سیبی سراسر وجود او را احاطه کرده بود که غرق در عالم عطریات بود، چنین منظره و چنین عطری را در عمرم جای دیگر مشاهده و احساس نکرده بودم».[۱۲]
سید محمدعلی روضاتی می گوید: «...مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم. ملکات و صفات عالی و نیکوی آن مرد بزرگ به قدری مرا جذب نموده بود که غالب ایام توقفم در تهران به خدمتش می رسیدم حقا بزرگ مردی فوقالعاده بود...».[۱۳] در لغت نامه دهخدا با عنوان دانشمند و مؤلف متأخر از وی یاد شده است.[۱۴]
مؤلف علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی می نویسد: «مدرس تبریزی... یکی از علماء و دانشمندان بزرگ آذربایجان در قرن اخیر و فقیهی محقق، حکیمی متکلم محدثی عالم به علم رجال و ادیبات و لغت عرب و عجم بود».[۱۵]
صاحب کتاب علمای معاصرین می نویسد: «تبحرس بر ملل عالم مبرهن... در علم معقول منقول و ادب بهره کامل و نصیب وافر دارد و امروز در حل مشکلات و معضلات هیئت و حساب از عظمای علمای عصر معدود می گردد».
در کتاب فرهنگ بزرگان اسلام و ایران به «فاضل و عالم در رجال» متصف شده است.[۱۶] و آقا بزرگ تهرانی در نقباءالبشر او را «عالمی متتبع و مؤلفی معروف»[۱۷] می داند.
مدرس تبریزی و ریحانة الادب
«ریحانة الادب» محصول نه سال تلاش مرحوم مدرس تبریزی در سالیان آخر عمرش است، این کتاب ارزشمند که در ردیف کتب معتبر و منابع شرح حال نویسی به زبان فارسی است و شرح حال 4624 نفر را در خود جای داده است، در زمره منابع مهم شرح حال نویسی به زبان فارسی است و از جمله منابع مهم لغت نامه دهخدا می باشد.
آیت الله العظمی سید محمد حجت (کوهکمری) در تقریطی بر این کتاب می نویسد: «مجموعه نفیسی که در معروفین و کنی و القاب ملحوظ گردید و اثر قیم و تألیف مفید و جامع متتبع شهیر و بحاث خبیر و نقاد بصیر ثقةالاسلام و سند الاعلام حضرت آقای آمیرزا محمدعلی خیابانی تبریزی است. البته بر اهل ااطلاع و بصیرت پوشده نیست که احیای تام و آثار علمای اعلام لازم و این گونه تألیفات از طرفی آثار علمای ابرار را احیاء نموده و از طرف دیگر جامعه اسلامی را بسیار فایده می بخشد و راه را بر طالبان تراجم سهل و آسان می گرداند...».
صاحب کتاب مفاخر آذربایجان
«ریحانة الادب را عصای دست خود در تألیف «طبقات مفسران شیعه» و آثار رجالی و تراجمی خود از جمله «مفاخر آذربایجان می داند».[۱۸] و سرانجام محمدعلی روضاتی می نویسد: به تهران رفتم و از فرط ارادت غاثبانه که به مؤلف «ریحانة الادب» پیدا کرده بودم، سراغ او رفته و در یکی از حجره های مدرسه سپهسالار به خدمتش رسیده و مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم.[۱۹]
تألیفات مرحوم مدرس تبريزی
مرحوم مدرس تبریزی از پیشروان فرهنگ نویسی در زبان فارسی بشمار می رود و آثارش منبع بسیاری از فرهنگ نویسان بوده است. به این نکته نیز باید توجه کرد که این فرهنگ نگار بزرگ از میان عالمان حوزه علمیه برخاسته است، با این وصف سهم حوزه علمیه در نگارش فرهنگ های امروزی در صدر جدول مراکز علمی، پژوهشی قرار دارد و به جای فرهنگ نگاری فارسی را نشأت گرفته از افکار عالمان دینی از جمله مرحوم مدرس تبریزی دانست.
مجموعه آثار چاپی و خطی:[۲۰]
الف)آثار چاپ شده:
- 1- ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة واللقب.[۲۱] شرح حال (4624) نفر، تألیف این اثر ارزشمد از سال 1364 هـ.ق (مطابق؛ 1324 هـ.ق) آغاز و تا هنگام وفات مؤلف ادامه داشت.
- 2- الدراثمین او دیوان المعصومین: شامل اشعار و کلمات منظومه منسوبه به چهارده معصوم علیهم السلام جلد دوم این اثر در تبریز به چاپ رسیده است.
- 3- فرهنگ بهارستان: این کتاب با اسلوب «سر الادب ثعالبی» به نگارش درآمده، موضوع آن مترادفات زبان فارسی است و در شعبان 1348 هـ.ق در تبریز چاپ شده است.[۲۲]
- 4- فرهنگ نوبهار؛ موضوع آن معانی لغت فارسی به فارسی است و در سال 1348 هـ.ق در تبریز در دو جلد چاپ (سربی) شد این کتاب شامل بیش از نوزده هزار لغت است.
- 5- کفایة المحصلین فی تبصرة احکام الدین: این کتاب شرح مزجی تبصره علامه حلی به عربی و در دو جلد است جلد اول در تبریز و به صورت سنگی چاپ و منتشر شده است.
- 6- نثر اللثالی در شرح نظم اللثالی: موضوع آن تجوید و در شرح نظم اللثالی معروف میرابوالقاسم (قاری عهد شاه عباس ثانی صفوی) است. تألیف این کتاب فارس در سال 1263 هجری به پایان رسید و در ذی الحجه 1378 با خط میرزا طاهر خوشنویس در 129 صفحه چاپ شد.
- 7- التحفه المهدیه: این کتاب از کتاب الدراک بین استخراج شده و اشعار ائمه (از امام چهارم به بعد) علیهم السلام را شامل می شود.[۲۳]
ب) آثار چاپ نشده:
- 8- حیاض الزلائل فی ریاض المسائل: اولین تألیف مرحم مدرس تبریزی است که در سن 28 سالگی آن مرحوم در رجب سال 1324 هـ.ق تألیف آن به زبان عربی به پایان رسید، این کتاب شرح کتاب طهارت کتاب ریاض، (معروف به شرح کبیر سید علی طباطبائی) است.
- 9- غایة المنی فی تحقیق الکنی: تألیف کتاب در شعبان 1331 هـ.ق به پایان رسید این کتاب که به زبان عربی نگارش یافته، به بیان کنیه های مستعمله در غیرانسان اختصاص یافته است.
- 10- فرهنگ نگارستان[۲۴]: تألیف کتاب در محرم 1359 هـ.ق به پایان رسید. این اثر ارزشمند دربرگیرنده 55/000 لغت مفرد و مرکب است و در 5 جلد و (دستنویس) نگارش یافته است.
- 11- قاموس المعارف: تألیف کتاب قاموس در ربیع الثانی 1345 هـ.ق خاتمه یافته است، این کتاب به زبان فارسی و حاوی 45/000 لغت عصری معمولی و شاهکار مؤلفات آن مرحوم است که علاوه بر استیفای لغات فارسی، اکثر لغات عربی و پاره ای از لغات بیگانه را هم که در زبان فارسی رایج است، شامل می شود. همچنین شرح اجمالی عقائد و مذاهب مختلفه و اصطلاحات دینی و فنون نجومی، ریاضی، عروضی، تاریخی، غیر آنها را دربردارد. رساله مستقلی در دستور زبان فارسی در اول کتاب قاموس نگارش یافته است که می تواند به عنوان کتابی مستقل مورد استفاده قرار گیرد.
- 12- امثال و حکم ترکی آذربایجانی
پانویس
- ↑ مستدرک اعیان الشیعه، حسن الامین، دارالتعارف للمطبوعات، ج1، 188.
- ↑ فرهنگ فارس معین، ج6، ص1937.
- ↑ ر.ک:ریحانة الادب، ج8، ص16.
- ↑ نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، الشیخ آقا بزرگ التهرانی، مشهد، دالمرتضی، 1404 ق، ج4، ص1457.
- ↑ ریحانة الادب، ج8، ص6.
- ↑ همان، ص12.
- ↑ همان، ج1، ص13.
- ↑ همان، ج8، ص15.
- ↑ .1236 (ولادت)، این تاریخ با حساب ابجد بدست می آید.
- ↑ 1373(وفات)، با جمع حروف ابجد، عدد مذکور حاصل می شود.
- ↑ ریحانة الادب، ج8، ص5.
- ↑ مفاخر آذربایجان، دکتر عقیی، بخشایشی، تبریز، نشر آذربایجان، ج1، ص326.
- ↑ همان، ص11.
- ↑ لغتنامه دهخدا، چاپ جدید، ج12، ص18136.
- ↑ علمای بزرگ، شیعه از کلینی تا خمینی، م، جقادقانی، ص388 و 389.
- ↑ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص557.
- ↑ نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، ج4، ص1457.
- ↑ مفاخر آذربایجان، ج1، ص325.
- ↑ ریحانة الادب، ج8، ص11.
- ↑ ریحانة الادب، ج1، ص17، ص6تا8 - فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص558 و فرهنگ تراجم نگاران، این کتاب به صورت مخطوط و تألیف محقق سخت کوش آقای ناصر باقری بیدهندی که اینجانب از آن بهره مند بوده ام).
- ↑ الذربعه الی تصانیف الشیعه، العلامه الشیخ آقا بزرگ التهرانی، ج11، ص342.
- ↑ همان، ج16، ص193.
- ↑ همان، ج3، ص474.
- ↑ همان، ج16، ص219.
منابع
- اسماعيل محمد كرمانشاهى، ستارگان حرم، جلد 4.
- ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، اندیشه قم، بازیابی: 6 اسفند 1392.