آیه 43 نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۹ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 198

نویسنده: محمدباقر محقق

شأن نزول آيه 43 سوره نساء

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى ».[۱]

«شیخ طوسى» در سبب نزول آيه، ابراهيم چنين گويد: درباره قومى از صحابه نازل گرديد كه داراى خستگى زيادى بودند.

عائشة گويد: درباره عده اى نازل شده كه آب نمى يافتند.[۲][۳][۴]

پانویس

  1. بقيه آيه، «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَلاجُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً؛ اى آن كسانى كه گرويده اند هنگام مستى به سوى نماز نيائيد تا بدانيد كه چه مى گوئيد و نيز هنگام جنابت تا هنگامى كه غسل كرده باشيد، مگر آن كه در سفر باشيد و اگر بيمار بوديد يا در سفر باشيد يا از تخليه (دست به آب رفتن) آمده باشيد و يا اين كه با زنان نزديكى (جماع) كرده باشيد و آب نيافتيد به خاك پاك تيمم كنيد و چهره و دو دست خود را (با آن) مسح كنيد همانا خداوند بخشنده و آمرزنده است».
  2. در كتاب البرهان في تفسير القرآن از كلينى بعد از چهار واسطه از ابواسامة زيد الشحام او از امام صادق عليه‌السلام روايت كند كه فرمود: منظور از سكارى در آيه مستى خواب است و نيز از على بن ابراهيم بعد از پنج واسطه از زرارة او از امام باقر عليه‌السلام نقل نمايد كه فرمود: مقصود از سكارى در اين آيه مستى خواب است و نيز در تفسير عياشى از زرارة او از امام باقر عليه‌السلام نيز موضوع مستى خواب را از سكارى نقل و روايت كرده است.
  3. صاحب كشف الاسرار از عامه به نقل از ضحاك بن مزاحم گويد: كه مراد از سكارى در آيه مستى خمر نيست بلكه مستى خواب است و نيز از عبيدة السلمانى روايت كند كه مقصود از مستى در آيه شخص حاقن است (حاقن كسى است كه بول و غائط خود را نگه‌دارد و نماز بخواند) چنانكه حديثى از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل كنند كه فرمود: (لايصليّين احدكم و هو يدافع الاخبثين؛ نبايد نماز بگذارد كسى كه بول و غائط خود را نگه‌دارد و نماز بخواند) و درباره اين قسمت از آية «وَلاجُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِيلٍ» در تفسير ابن مردويه از اسلع بن شريك روايت شده كه گويد: ناقه رسول خدا صلی الله علیه و آله را مى بردم در شبى كه خيلى سرد بود در بين راه خوابم برد، جنب شدم. ترسيدم اگر با آب سرد غسل كنم، مريض شوم يا بميرم. موضوع خود را به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض كردم. اين آيه نازل گرديد و نيز طبرانى هم اين خبر را از اسلع نقل كند و گويد: بعد از نزول آيه، پيامبر فرمود: اى اسلع برخيز و تيمّم كن، و باز صاحب كشف الاسرار و صاحب جامع البيان از عامه و صاحب روض الجنان از خاصه بنا به نقل از يزيد بن حبيب يا زيد بن حبيب گويند: در اوائل اسلام بعضى از مردم كه درب خانه آن‌ها به طرف مسجد باز مي‌شد، جنب مى شدند و راهى جز عبور از مسجد نداشتند و از طرفى كراهت داشتند كه با حالت جنابت از آن بگذرند. اين آية نازل گرديد و عبور از مسجد در حالت جنابت بدون مانع گرديد و صاحب روض الجنان گويد: پس از چندى درب هاى خانه اطراف مسجد بسته شد يعنى بنا به دستور پيامبر درهائى كه به طرف مسجد باز مي‌شد، بستند مگر درب خانه على و فاطمه.
  4. راجع به اين قسمت از آية «وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى » در تفسير ابن ابى‌حاتم از عامه از مجاهد نقل شده كه مردى از انصار مريض شد و قدرت آن را نداشت كه برخيزد و وضو سازد. اين خبر به پيامبر رسيد، سپس اين آية نازل گرديد و نيز در تفسير طبرى از عامه از ابراهيم نخعى روايت شده كه به يكى از اصحاب جراحتى در بدن او وارد آمد و سپس به جنابت مبتلا گرديد. موضوع را به پيامبر گفتند: اين آية نازل گرديد ولى راجع به اين موضوع صاحبان كشف الاسرار و روض الجنان از جابر بن عبدالله انصارى نقل كنند كه سنگى بر سر يك نفر از صحابه افتاد و سخت مجروح گرديد و سپس به او جنابتى رخ داد. از عده اى سؤال كرد كه با اين حالت، چسان نماز بگذارد. به او گفتند: به ناچار بايد غسل كند. لذا آن مرد با آب سرد غسل كرد و بعد از آن وفات يافت. خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله دادند، بسيار دلتنگ و غمگين شد و فرمود: با دستور غلط او را كشتند، خدا بكشد او را كه چنين دستورى را بدون اين كه سؤال كند، داده است. سپس اين آيه نازل گرديد.