محمدجواد مشکور
مشکور، محمدجواد
قرن: 14
- محقق، ادیب، زبانشناس.
- تولد: 1297، محله سنگلج تهران.
- درگذشت: 25 فروردین 1374، تهران.
محمدجواد مشكور، فرزند حاج شیخ علاءالدین، تحصیلات ابتدایى را در مدرسهى دارالفنون گذراند. سپس وارد دانشسراى عالى و دانشكدهى معقول و منقول شد و در سال 1318 موفق به اخذ درجهى كارشناسى در ادبیات فارسى و ادبیات عرب شد. مدتى به تدریس در دبیرستانها پرداخت و چند سالى به خدمت در وزارت دارایى مشغول شد. مشكور چندى نیز نزد دایىهاى خود شریعت سنگلجى و محمدمهدى سنگلجى به تحصیل علم پرداخت.
همچنین از محضر استادانى چون علامه سید محمدحسین طباطبایى، علامه محمد بن عبدالوهاب قزوینى، مهدى آشتیانى، بدیعالزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، ملكالشعراى بهار و عباس اقبال بهره برد. همچنین به تحصیل و تحقیق در زبانهاى باستانى باستانى پرداخت وى از سال 1327 تا سال 1338 به تدریس تاریخ ایران قدیم و زبان پهلوى در دانشگاه تبریز مشغول بود. در سال 1332 به پاریس عزیمت كرد و در سال 1336 به اخذ درجه دكترى در تاریخ اسلام و فوق آن نایل آمد. مدت شش سال سردبیر مجلهى عربى «الاخاء» بود.
در سال 1344 به خدمت تمام وقت دانشسراى عالى درآمد و در كنار آن در دانشكدهى ادبیات و علوم انسانى و دانشكدهى الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران نیز به تدریس مشغول بود. در سال 1353 به عنوان رایزن فرهنگى ایران عازم سوریه شد و در ضمن به تدریس تاریخ فرق اسلامى به خصوص فرقههاى شیعه و تاریخ زبانهاى سامى در دانشگاه دمشق پرداخت.
دكتر مشكور در مهر سال 1358 پس از قریب چهل سال خدمت دانشگاهى بازنشسته شد ولى همچنان به كار تدریس و تحقیق مشغول بود. برخى از آثار ایشان به این شرح هستند: كلمات محمد صلی الله علیه و آله (متن عربى و ترجمه، 1318)؛ تاریخ اوستا و ادبیات دینى پهلوى (1325)؛ تاریخ ایران باستان به روایت ابن عبرى (یوسف بنیان، ترجهه، 1326)؛ تاریخ مذاهب اسلام یا ترجمه الفرق بین الفرق (ابومنصور عبدالقاهر بغدادى، ترجمه)؛ النكت الاعتقادیة (شیخ مفید محمد بن محمد النعمان، ترجمه، تبریز، 1333)؛ تاریخ مردم اورارتو (كشف یك سنگ، تهران، 1233)؛ تاریخ اورارتو سنگ نبشتههاى اورارتى در آذربایجان (1345)؛ تاریخ اجتماعى ایران در عهد باستان (1347)؛ تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجرى (1352)؛ نظرى به تاریخ آذربایجان و آثار باستانى و جمعیتشناسى آن (1349)؛ ترجمه تاریخ طبرى قسمت مربوط به ایران (ابوعلى محمد بن محمد بلعمى، 1337)؛ دستورنامه در صرف و نحو زبان فارسى (1338)؛ فرق الشیعه یا مقالات الامامیة والفرق و اسماؤها و صنوفها (1325)؛ كارنامه اردشیر بابكان (1329)؛ مجوس در كتب مقدس سامى (1325)؛ هفتاد و سه ملت یا اعتقادات مذهب (1337)؛ گفتارى درباره دینكرد (1325)؛ ایران در عهد باستان (1343)؛ تصحیح منطق الطیر عطار، اخبار سلاجقه روم (1350)؛ سیر اندیشههاى دینى در ایران (1355)؛ تاریخ شیعه و فرقههاى اسلام تا قرن چهارم هجرى (1357)؛ فرهنگ تطبیقى عربى با زبانهاى سامى و ایرانى (1357)؛ جغرافیاى تاریخى ایران قدیم (1371)؛ دكتر جواد مشكور چهل و شش عنوان كتاب دارد و بیش از صد مقاله در زمینه ادبیات، تاریخ، ادیان و مذاهب، زبانشناسى به زبانهاى فارسى و عربى و فرانسوى نوشته است.
برخى از مقالههاى او در «معمارى ایران»، «هنر و مردم»، «وحید»، «تاریخ و فرهنگ ایران»، «زمین و زمان»، «سخن»، «بررسىهاى تاریخى»، «معارف اسلامى»، «دانش» و «باستانشناسى و هنر ایران». وى همچنین در كتاب مجموعه خطابههاى تحقیقى كه در سال 1350 منتشر شد، داراى مقاله بود.
پیكر محمدجواد مشكور در بهشت زهرا در قطعهى 88 (ویژهى هنرمندان و نویسندگان) به خاك سپرده شد.
(1374-1297 ش)
نویسنده، مترجم، مصحح، مورخ، فرهنگ نویس، محقق و استاد دانشگاه. ملقب به بهاءالدین. در تهران به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدارس تمدن، ثروت و دارالفنون وارد دانشكدهى معقول و منقول شد و سپس از دانشسراى عالى موفق به اخذ لیسانس در ادبیات فارسى و ادبیات عرب گردید. در 1318 ش در دبیرستانهاى ملى تدریس كرد و به خدمت وزارت دارایى درآمد. وى به جهت علاقه به تحقیقات ادبى و معارف اسلامى از محضر دایىهاى خود، شریعت سنگلجى و دو برادرش، آقا محمد و آقا محمدمهدى سنگلجى و استادانى چون: علامه طباطبایى، علامه قزوینى، میرزا مهدى آشتیانى، بدایعالزمان فروزانفر، میرزا یداللَّه نظر پاك، الهى قمشهاى و محمود شهابى استفادهها برد.
وى پس از آموختن مقدمات زبانهاى سامى (عبرى و سریانى) از طرف مدرسهى عالى ایران شناسى به تدریس در آن مدرسه دعوت شد. مشكور یكى از همكاران علامه علىاكبر دهخدا در كار «لغت نامه» بود. در 1327 ش در دانشگاه تبریز تاریخ ایران باستان و زبان پهلوى را تدریس مىكرد و در ضمن اقامت در تبریز از محضر استادانى چون حاج میرزا عبداللَّه مجتهدى و حاج محمد آقا نخجوانى و حاج حسین آقا نخجوانى و واعظ چرندانى و غیره بهره جست.
در 1332 ش براى گذراندن دورهى دكترا به دانشگاه سوربن پاریس رفت و دربارهى تاریخ و فرهنگ خاورمیانه از قرن نهم پیش از میلاد تا قرن نهم میلادى به تحقیق پرداخت و در 1336 ش موفق به اخذ مدرك دكترا در تاریخ اسلام و خاورمیانه شد. وى از 1340 تا 1344 ش مدیریت مجلهى «الاخاء» را به عهده داشت. در این بین او در كنگرههاى بینالمللى در انگلستان و فرانسه و آلمان و روسیه و تركیه شركت نمود و در 1352 ش با سمت رایزن فرهنگى به دمشق رفت.
وى ضمن تدریس تاریخ فرق اسلامى به ویژه شیعه در دورهى فوق لیسانس در دمشق، موفق به تأسیس دو كرسى زبان و ادبیات فارسى در دو دانشگاه دمشق و حلب شد و كتابخانهاى مربوط به كتب ایران و اسلام در مركز رایزنى و كتابخانهاى مربوط به ایرانشناسى در كتابخانهى مركزى دانشگاه دمشق دایر كرد. یكى از مهمترین موفقیتهایش در آنجا مشخص كردن قبر ابونصر فارابى در باب الصغیر و شیخ اشراق شهابالدین ابوالفتوح سهروردى در باب البرید بود.
از دیگر آثار وى: «تاریخ شیعه و فرقههاى اسلامى تا قرن چهارم»؛ «نظرى به تاریخ آذربایجان و آثار باستانى و جمعیت شناسى آن»؛ «روح القرآن»، در توحید و مكارم اخلاق انسان؛ «تاریخ اورارتى و سنگ نبشتههاى اورارتى در آذربایجان»؛ «خلاصه ادیان در تاریخ دینهاى بزرگ»؛ «گفتارى دربارهى دینكرد»؛ «تاریخ اجتماعى ایران در عهد باستان»؛ «فرهنگ هزوارشهاى پهلوى»؛ اهتمام در انتشار كتاب «هفتاد و سه ملت»؛ تصحیح و اهتمام در انتشار كتابهاى: «نصاب الصبیان» ابونصر فراهى و «منطق الطیر» عطار؛ «نسب نامهى خلفاء و شهریاران» و سیر تاریخى حوادث اسلام، ترجمه؛ «اخبار سلاجقهى روم»؛ «كلمات حضرت محمد صلی الله علیه و آله»، ترجمه؛ «الفرق بین الفرق»، ترجمه؛ «فرهنگ تطبیقى عربى با زبانهاى سامى و ایرانى»؛ «تاریخ ایران زمین» از روزگار باستان تا عصر حاضر.
منابع
- انجمن مفاخر فرهنگی، اثرآفرینان، ج5، ص246.