اولاد
واژه ولد یا فرزند معروف است و به عربى ولد و نسل گويند و جمع آن اولاد فرزندان است.
اولاد در قرآن
فرزند در قانون ارث از طبقه اول به شمار مى آيد، (يوصيكم الله فى اولادكم للذكر مثل حظّ الانثيين) خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش مى كند سهم ارث فرزند پسر دو برابر سهم ارث دختر است [۱]. پدر چون فرزند خود را بكشد قصاص نشود. ميان فرزند وپدر ربا نباشد. مادر دو سال كامل فرزند خود را شير مى دهد (والوالدات يرضعن اولادهن حولين كاملين). [۲]
قرآن كريم، پدر و مادر را از تبعات افراط در محبت فرزند برحذر داشته مبادا اين صفت موجب از ميان رفتن دين آدمى گردد: (يا ايها الذين آمنوا لا تلهكم اموالكم ولا اولادكم عن ذكر الله) اى مؤمنان مبادا اموال وفرزندانتان شما را از ياد خدا باز دارند. [۳]
(انما اموالكم و اولادكم فتنة والله عنده اجر عظيم) مال وفرزند مايه آزمايش شمايند ومزد بزرگ به نزد خداوند است. [۴]
(يا ايها الذين آمنوا انّ من ازواجكم و اولادكم عدوّا لكم فاحذروهم...) اى مسلمانان برخى از زنان و فرزندانتان دشمن شمايند (كه به منظور دست يابى به ارث آرزوى مرگتان را دارند و يا به هدف رسيدن به هوسهاى خويش شما را به گناه مى كشانند) از آنها برحذر بوده خود را مواظب باشيد و اگر از خطاهاى آنها درگذريد خداوند بخشاينده اى مهربان است. مال و فرزند مايه آزمايش شما مى باشند مبادا به وسيله آنها به گناه افتيد كه پاداش بزرگ خدا را از دست بدهيد.[۵]
اولاد در روایات
پيغمبر اكرم (ص) فرمود: فرزند شايسته گلى است از گلهاى بهشت.
و فرمود: فرزندان ما جگرگوشگانمان مى باشند: خردسالانشان فرماندهانمان و بزرگسالانشان دشمنانمانند، اگر زنده بمانند ما را به گناه كشند و اگر بميرند غمگينمان سازند.
و فرمود: فرزند، آدمى را ترسو و بخيل و غمگين مى سازد.
و فرمود: فرزندانتان را گرامى داريد و نيكو ادبشان كنيد تا خداوند شما را مشمول رحمت خويش سازد.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: هرگز از خدايم فرزندانى خوش سيما و خوش اندام نخواستم بلكه از خدايم فرزندانى خداپرست و خداترس خواستم كه چون به آنها بنگرم كه خدا را اطاعت مى كنند دلشاد گردم.
و فرمود: فرزند بد شرافت (خانواده) را ويران مى سازد ونياكان را بدنام مى كند.
حضرت رضا (ع) فرمود: چون خدا خير بنده اى را بخواهد نميرد تا جانشين خود را ببيند.
امام صادق (ع) فرمود: خداوند عز وجل بسا مردى را بر اثر محبت زيادى كه به فرزند خود دارد بيامرزد.
عيسى بن صبيح گويد: امام عسكرى (ع) به من فرمود: فرزند دارى؟ گفتم: خير.
حضرت گفت: خداوندا وى را فرزندى روزى كن كه بازوى او باشد كه فرزند نيكو بازوئى است. سپس آن جناب به اين شعر تمثل جست:
من كان ذا عضد يدرك ظلامتهانّ الذليل الذى ليست له عضد
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: مرگ فرزند جگرسوز است.
امام صادق (ع) در تفسير آيه (فخشينا ان يرهقهما) كه مربوط به داستان موسى و خضر است فرمود: (خضر) بيم آن داشت كه چون آن فرزند به سنّ رشد برسد پدر و مادر را به كفر بخواند و آنها از فرط علاقه به فرزند اجابت او كنند.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: انسان مسلمان را سه دوست مى باشد يك دوستش به وى مى گويد: من در زندگى و پس از مرگ با تو همراهم، و آن عمل او است. دوست ديگرش مى گويد: من تا ترا به قبر سپارند با توام وسپس رهايت مى سازم، و آن فرزند است. دوست سوم به وى مى گويد: من تا مرگ با تو همراهم وچون بميرى از تو جدا مى گردم، و آن مال او است كه چون بميرد به وارث منتقل مى شود.
از حضرت رسول (ص) روايت است كه عيسى بن مريم (ع) از كنار قبرى مى گذشت دريافت كه صاحب قبر در عذاب است. سال آينده باز از آنجا عبور نمود وى را از عذاب آسوده يافت. از خداوند سبب پرسيد، وحى آمد كه وى فرزندى داشت كه امسال راهى را ترميم نمود ويتيمى را پناه داد لذا به خاطر فرزندش وى را آمرزيديم.
از اميرالمؤمنين (ع) آمده كه علماى بنى اسرائيل دو علم را از فرزندانشان پنهان مى داشتند: علم نجوم وعلم طب، و آنها را از فراگيرى آن دو مانع مى شدند بدين جهت كه سلاطين به آن دو علم نيازمند بودند وآنها بيم آن داشتند كه مبادا از اين رهگذر فرزندانشان به دربار سلاطين راه يابند ودينشان را از دست بدهند.
از حضرت رسول (ص) آمده كه لعن كردن (ونفرين نمودن) به فرزند باعث فقر و پريشانى مى شود. و از آن حضرت رسيده كه از جمله حقوق فرزند بر پدر آنست كه وى را به نامى نيكو موسوم سازد و نوشتن به وى بياموزد وچون به حد بلوغ رسد وسائل ازدواجش فراهم سازد.
و فرمود: بى زنانتان را زن بدهيد تا خداوند اخلاقشان را نيكو كند و روزيشان را فراوان سازد و بر شخصيتشان بيفزايد.
در مواعظ لقمان به فرزندش آمده كه اى فرزندم مردمان در گذشته جهت فرزندانشان مال و ثروت فراهم مى كردند. ولى نه آن مال اندوخته باقى ماند و نه آن فرزند زنده ماند. تو اى فرزندم بنده اى هستى مزدور، كارى به تو سپرده اند و مزدى برايت مقرر داشته اند، كارت را انجام ده و مزدت را بستان و در اين دنيا مانند گوسفندى مباش كه آن را به مرغزارى رها كنند، وى به خوردن علف سرگرم است و غافل از اين كه مرگ او هنگام فربه شدن او مى باشد. دنيا را بسان پلى بدان كه از آن گذشته اى وهرگز بدان بازنخواهى گشت، چنين پل را نشايد تعمير نمود كه به تو نگفته اند آن را بساز بلكه گفته اند از آن بگذر.
يكى از اصحاب امام صادق (ع) كه نوزاد دخترى برايش متولد شده بود روزى با اندوه فراوان وچهره اى به هم فشرده به نزد حضرت رفت. امام چون سبب اندوه از او پرسيد و وى ماجرا بگفت به وى فرمود: اگر خداوند به تو وحى مى كرد كه ما اختيار اين نوزاد را به خودت محول مى سازيم كه پسر باشد يا دختر چه مى گفتى؟ وى گفت: مى گفتم خداوندا تو خود انتخاب كن. فرمود: اكنون خداوند همين را براى تو انتخاب نمود. سپس فرمود: هنگامى كه آن عالم (خضر) كه با موسى بود و آن كودك را بكشت و گفت: تا خداوند به پدر ومادرش فرزندى به از او عطا فرمايد خداوند دخترى به آنها داد كه هفتاد پيغمبر از نسل او بوجود آمدند.
امام هادى (ع) فرمود: نافرمانى فرزند به حقيقت فرزند را از دست دادن است.[۶]
از رسول خدا (ص) روايت است كه فرمود: هر كه بخواهد بر سنّت من زندگى كند بايستى به ازدواج تن دهد، كه ازدواج از سنت من است، و فرزند را (از خدا) بخواهيد كه من فردا (ى قيامت) به كثرت پيروانم بر ديگر امتها مى بالم... [۷]
امام سجاد (ع): از خوشبختى آدمى است كه او را فرزندانى باشد كه آنها را به يارى خويش بخواند. [۸]
امام صادق (ع): شخصى مى گفت: من به داشتن فرزند علاقه نداشتم، تا اين كه به مكه شرفياب گشتم، در عرفات نوجوانى را به كنار خود ديدم كه به حال گريه دعا مى كرد ومى گفت: خداوندا! پدرم، پدرم. اين دعا و اين حال آن نوجوان مرا به داشتن فرزند تشويق نمود. [۹]
پانویس
منبع
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.