آیه 128 آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۸ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 146

نویسنده: محمدباقر محقق

شأن نزول آيه 128 سوره آل‌عمران

لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْ ءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ».[۱]

«شیخ طوسى» از انس بن مالك و حسن بصرى و ابن عباس و قتادة و ربيع روايت شده وقتى كه مشركين در غزوه احد دندان رسول خدا صلى الله عليه و آله را شكستند به قسمى كه از دهان وى به صورت او خون مي‌ريخت. فرمود: چگونه رستگار مي‌شوند قومى كه پيامبرشان به اين روز سخت افتاده باشد و پيوسته به دعا مى پرداخت سپس اين آيه نازل گرديد و به پيامبر فهمايند كه رستگارى آن‌ها با رسول نيست بلكه رسول بايد به تبليغ رسالت پرداخته و كوشش كند تا دين خدا را ظاهر كند.[۲]

كسى كه دندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را شكسته بود. عتبة بن ابى‌وقاص بود و پيامبر او را نفرين كرد كه آن سال را به آخر نرساند و نفرين پيامبر مؤثر شد. عتبة آن سال را به پايان نرسانيد و با حالت كفر جان سپرد.[۳]

بعضى گويند: رسول خدا صلى الله عليه و آله در صدد نفرين كردن آن قوم بود كه اين آيه به عنوان تسكين براى پيامبر نازل گرديد و از نفرين كردن صرف‌نظر فرمود، ابوعلى جبائى گويد: پيامبر از پروردگار اجازه خواست كه نفرين نمايد اين آيه نازل شد و اجازه نفرين به وى داده نشد زيرا معلوم بود كه بعضى از آن‌ها توبه مي‌كردند.[۴]

پانویس

  1. بقيه آيه، «أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ؛ در دست تو (اى پيامبر) كارى نيست (و داراى اختيار نيستى) اگر خداوند بخواهد از آن كافران درگذرد و يا آن‌ها را عذاب بنمايد كه آن‌ها مردمى ستمكارند».
  2. اين موضوع در مسند احمد و صحيح مسلم نيز از انس روايت شده است.
  3. صاحب كشف الاسرار گويد: موقعى كه دندان پيامبر را شكستند و خون سرازير شد سالم مولى ابى‌حذيفه صورت رسول خدا صلی الله علیه و آله را مى شست. شعبى گويد: پيامبر در غزوه احد منظره مثله‌شدن كشته‌شدگان را به دست كفار مي‌ديد، چنان كه هند را با جماعتى ملاحظه مي‌كرد كه بر سر كشته ها مي‌رفتند و گوش‌ها و بينى هايشان را مى بريدند و آن را قلاده ساخته به گردن خود مى آويختند و نيز جگر حمزه را بيرون آوردند و عبدالله جحش را مثله كرده و شكم وى را دريدند. پيامبر گفت: اگر ما پيروز بشويم چنين مى كنيم كه اينان كردند سپس خداوند اين آيه را نازل فرمود، مقاتل گويد درباره اهل بئر معونة نازل شد كه هفتاد نفر بودند و امير ايشان منذر بن عمرو بود رسول خدا صلی الله علیه و آله اينان را به بئر معونة فرستاد تا تعليم قرآن و آداب دين كنند. كفار قصد ايشان نمودند و همه را كشتند. پيامبر بى‌نهايت اندوهگين شد كه هيچ وقت به اين اندازه غمگين و خشمگين نشده بود و آن كفار را با نام نفرين فرستاد. پس از گذشتن يك ماه از اين واقعه اين آيه نازل گرديد.
  4. صاحب روض الجنان از عبدالله بن مسعود روايت كند كه رسول خدا خواست افرادى از صحابه را كه در جنگ احد فرار كرده بودند، نفرين كند. خداى تعالى گفت: من توبه آن‌ها را پذيرفتم كار ايشان با تو نيست بلكه با من است.