مأساة الزهراء(ع)، شبهات و ردود (کتاب)
کتاب «مأساة الزهراء(ع)، شبهات و ردود»، اثر سید جعفر مرتضی عاملی، به بررسى مسائلى مىپردازد که در سالهاى اخیر پیرامون مظلومیت حضرت زهرا (علیهاالسلام) و آنچه پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر ایشان گذشت، مطرح میکند. این کتاب توسط محمد سپهرى با عنوان «رنجهای حضرت زهرا سلامالله علیها» به فارسی ترجمه شده است.
نویسنده | سید جعفر مرتضی عاملی |
موضوع | تاریخ و کلام |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۲ |
|
ساختار کتاب
کتاب «مأساة الزهراء(ع)» با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در سه باب و هر باب در چندین فصل، در قالب دو جلد، عرضه شده است.
این کتاب، بخش بزرگى از نصوص را از دهها و بلکه صدها منبع تقدیم مىکند؛ درحالىکه در مدتى کمتر از پنج ماه نوشته شده است.[۱]
مسائلى که در این کتاب مورد نقد و بررسى قرار گرفته، در نوشتهها، مقالات، سخنرانیها و مصاحبههاى مطبوعاتى یا رادیویى و تلویزیونى آمده و نویسنده بهمنظور رعایت عواطف و احساسات و جلوگیری از تشویش خاطر، از تصریح به نام گوینده آن خوددارى کرده است.[۲]
از جمله ویژگیهای کتاب حاضر، آن است که در بسیارى از موارد براى یک منبع، از چندین چاپ استفاده شده است. تلاش نویسنده در ذکر منابع، بر این مبنا صورت گرفته است که خواننده را در مقابل دقیقترین جزئیات و تفصیلات حادثه قرار داده تا با بهرهگیرى از ابزارهاى شناخت و نظارت مستقیم بر مباحث مطرحشده و با اطّلاع از فضاها، شرایط و احوال حوادث، آن را بسنجد، بیندیشد و سپس نتیجهگیرى کند و اتخاذ موضع نماید تا نگرش وى بر مباحث، با دقّت و ژرفنگرى و بر پایه آگاهى و احاطه و برخوردار از اصالت و ثبات باشد... .[۳]
در واقع باید گفت که این کتاب نوشته نشده که یک موضوع محدود و داراى ابتدا و انتها را مورد بررسى قرار دهد و عناصر پراکنده آن را جمع نماید و بین عناصر مختلف آن ارتباط برقرار سازد، بلکه موضوعات مختلف و پراکندهای را بررسى مىکند که برخى بهکار گرفتهاند تا در حوادثى که بر حضرت زهرا(س) گذشته، تشکیک کنند... .[۴]
محتوای کتاب
در جلد اول، نویسنده در فصل اول از باب نخست، سخن خود را از تاریخ تولد آن حضرت آغاز کرده است؛ با این دلیل که برخى تلاش مىکنند تا روایت منقول از پیامبر(ص) و ائمه(ع) را که مىگوید: «زهرا(ع)، پس از اسراء و معراج از میوه بهشتى به دنیا آمد»، نادیده بگیرند؛ یا از التزام به این امر که زهرا(س) در سنین پایین با على(ع) ازدواج کرد، سرپیچى کنند؛ زیرا تا حدودى در توجیه و اقناع مخاطبان خود دچار زحمت مىشوند، ولذا ترجیح مىدهند که اصلا متعرّض آن نشوند.[۵]
در فصل دوم، به بررسی رابطه حضرت زهرا(س) با غیب، پرداخته شده است. غیب در زندگانی زهرا(س)، تأویل روایات، آیا زهرا(س) اولین مؤلف در اسلام است؟ آیا احکام شرعی در مصحف زهرا(س) وجود داشته؟ و عدم تعارض در احادیث مصحف زهرا(س)، از جمله عناوینی است که در این فصل، مورد بحث قرار گرفته است.[۶]
در فصل سوم، شمارى از پرسشها و پاسخها را خواهیم خواند که پیرامون تهاجم هیئت حاکمه به فاطمه(س) مطرح است. آنان در انجام مراحل کودتاى خود علیه برنامه الهى و ابلاغ نبوى و غصب خلافت از صاحب برحقّ آن، که نصّ و نصب بر حقانیت او تأکید داشت و خود نیز در روز غدیر خم با او بیعت کردند و با خداى خود عهد نمودند که بدان وفا کنند و بیعت نشکنند، به خانه دختر پیامبر(ص) حمله بردند. برخى، این تهاجم را انکار کرده یا در حدوث چیزى جز تهدید به آتش زدن خانه فاطمه(س)، شک نمودهاند. این افراد مدعى شدهاند که این قضیه ربطى به عقیده ندارد و در توجیه موضع خود مطالبى را بیان کردهاند و از جمله تأکید نمودهاند که ما باید پیش از آنکه دیگران قضایاى ما را مورد مناقشه قرار دهند و از اعتبار بیندازند، خود آنها را نقد کنیم.[۷] نویسنده در این فصل درباره نادرستى این سخن مطالبی را ذکر کرده و گوشههایى از این پرسشها و ایرادهاى مبتنى بر استحسانات و اعتبارات و ترجیحات غیر قابل قبول را بیان نموده است.[۸]
در فصل چهارم، به بررسی دیدگاه برخی از علمای بزرگ شیعه پیرامون مظلومیت حضرت زهرا(س) پرداخته شده[۹] و در فصل پنجم، دیدگاه کاشفالغطاء و شرفالدین در اینباره، مورد بحث قرار گرفته است.[۱۰] برخی، اقدام کودتاچیان در یورش بردن به خانه حضرت فاطمه(س) را بعید میدانند و معتقدند که موقعیت و جایگاه ایشان، آنان را از اقدام به چنین کارى منع میکرد. آنها تلاش میکنند تا به کمک امورى چند که یا ادعاى صرف بدون دلیل است یا غیر صالح براى استدلال، بر آنچه مورد نظرشان است، استدلال نمایند. بااینحال بعید نمیدانند که بهمنظور تأثیر روانى ساکنان خانه، آنان را به آتش زدن خانه تهدید کرده باشند تا به خواسته اینان تن در دهند. آنان تأکید میکنند که هدف یورشکنندگان فقط بازداشت و توقیف حضرت على(ع) بود و به حضرت زهرا(س) و دیگران کارى نداشتند.[۱۱]
نویسنده در فصل ششم پیرامون این سخنان استدلالکنندگان سخن گفته است. آنان دلایل خویش را در توجیه شک خود که به نفى صریح این وقایع نمیرسد، کافى میدانند. البته آنان تلاش میکنند تا آنجا که ممکن است دلایل و شواهدى را بر نفى کامل آن وقایع دست و پا کنند و به صرف شک و تردید، قناعت نکنند. در این فصل، نویسنده شواهد و دلایل آنان را آورده و وجه عدم صلاحیت هریک را براى استدلال یا استشهاد بیان داشته است.[۱۲]
در فصل هفتم، مناقشاتی در موضوعات زیر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است:
- غیرت و مردانگى على(ع) اجازه نمیداد که بگذارد حضرت زهرا(س) در را براى مهاجمان باز کند.
- شجاعت على(ع) اجازه نمیداد که بگذارد حضرت زهرا(س) بهواسطه باز کردن در براى مهاجمان، با خطر مواجه شود.
- حضرت زهرا(س) یک بانوی مخدّره بود، پس چگونه با مردان روبهرو شد؟
- چرا در را حسنین(ع) یا فضّه یا على(ع) یا زبیر یا یکى از بنىهاشم که در خانه بودند، باز نکردند؟ و... .[۱۳]
در فصل هشتم و نهم، موضوعات گوناگونی مورد بحث قرار گرفته است که از جمله آنها عبارتند از: آیا خانههای مدینه در داشت؟ تحریف کتاب «المعارف»، سقط محسن، آیا گریه زهرا(س) جزع بود؟ داستان میخ، خلافت یا امامت و... .[۱۴]
جلد دوم، باب دوم و سوم را در خود جای داده است. در باب دوم، در پنج فصل، به بررسی و معرفی بخشی از متون و آثاری پرداخته شده است که مشتمل بر دلایل فراوانی بر تهاجم به خانه حضرت زهرا(س) و هتک حرمت ایشان هستند. مظلومیت زهرا(س) در شعر شاعران عرب؛ مظلومیت زهرا(س) در احادیث معصومین(ع)، مظلومیت زهرا(س) در احتجاجات مذهبی، محسن در متون و آثار و حادثه (منجر به شهادت حضرت زهرا) در سخنان محدثان و مورخان، عناوین فصول این باب میباشد.[۱۵]
باب سوم، در پاسخ به یک شبهه در ارتباط با قضیه حضرت زهرا(س) نوشته شده است. آنچه در این بخش آمده است، به قول نویسنده، یک بحث علمى و تحلیلى درباره یک قضیه حساس و حیاتى نیست، بلکه صرفا عرضه بخشى از متون بهمنظور اقناع برخى از مردم است تا در صدور حکم شتاب نورزند و عنان تصورات خویش را بهگونهاى رها نکنند که گمان رود میخواهند عقل مردم را به مسخره گیرند و شعورشان را تحقیر نمایند و مراتب علمى و فرهنگى آنان را به تمسخر گیرند. نویسنده در این باب، دستهای از نصوص را آورده است که دلالت دارند در زمان پیامبر(ص)، در مدینه و مکه، درهای لنگهدار وجود داشت. علاوه بر این، اشارهای گذرا به روایاتی شده است که دلالت دارد در عهد خلفای نخستین، خانهها در داشته است.[۱۶]
متن کتاب
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ج۱، ص۲۲
- ↑ ر.ک: همان، ص۱۰-۹
- ↑ ر.ک: مقدمه، ج۱، ص۲۲
- ↑ ر.ک: همان، ص۲۳
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج۱، ص۳۳
- ↑ ر.ک: همان، ص۸۱
- ↑ ر.ک: همان، ص۱۲۳
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص۱۵۷
- ↑ ر.ک: همان، ص۱۸۷
- ↑ ر.ک: همان، ص۲۱۵
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص۲۶۳
- ↑ ر.ک: همان، ص۳۵۱-۳۰۱
- ↑ ر.ک: همان، ج۲، ص۲۱۹-۷
- ↑ ر.ک: همان، ص۳۲۱-۲۲۱
منابع
- ویکی نور