ماهیت قیام شهید فخ (کتاب)
معرفى اجمالى
ماهیت قیام شهید فخ، تألیف سید ابوالفضل رضوى اردکانى، از جمله آثارى است که نویسنده آن یکى از قیامهاى شیعى را انتخاب و با بررسى منابع، جنبههاى مختلف آن را مورد مطالعه قرار داده است. این اثر به زبان فارسى در یک مجلد منتشر شده است.
ساختار
کتاب در یک مقدمه و یازده فصل نگارش شده است. در نگارش اثر از منابع تاریخى و بهویژه از «مقاتل الطالبین» از ابوالفرج اصفهانی استفاده شده است. برخى از مصادرى که در این کتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن کتابهاست و آدرس پىنوشتها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شایسته بود که نویسنده به این مطلب تذکر مىداد.[۱]
گزارش محتوا
کتاب حاضر، تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه خونبار و غرورآفرین «حسین بن على بن حسن» از نبیرگان امام مجتبى(ع)، معروف به «شهید فخ» است. او مسلمانى راستین و شخصیتى ممتاز بود، بهطورىکه امام معاصر وى (امام موسى بن جعفر) پس از شهادتش در باره او فرمود: «مضى واللّه مسلما صالحا، صوّاما».
شهید فخ با جمعى از شیعیان و علویان پاکباخته در هشتم ذىحجه سال ۱۶۹ق، در زمان خلافت «هادى عبّاسى» بر مظالم حکومت، قیامى را در سرزمین «فخ» - که نزدیک شهر مکه است - سامان داد و نتیجه آن، کشتار وحشیانه تمامى یاران حسین بن على و خود او به دست حکومت گردید که پس از واقعه کربلا، غمبارترین حادثهاى بود که براى شیعیان اتفاق افتاد.[۲]
مطالب فصلهاى کتاب بهاختصار بدین شرح است:
۱. در فصل اول، ویژگىهاى شخصى شهید فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و سایر اطلاعات ایشان ذکر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنى (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است.[۳]
۲. در دومین فصل کتاب به ولادت و دوران کودکى و فضائل حسین، رهبر قیام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از این فصل مىخوانیم: «حسین بن على (شهید فخ)، پناهى براى بىپناهان و پشتیبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساکین و فقراء بود. محرومین و درماندگان مدینه، به خاطر آن همه جود و کرم و احسانش محبت زیاد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنین نباشد؟ بزرگوارى که خانه چهل هزار دینارى خود را مىفروشد و همه آن را میان فقراى مدینه، تقسیم مىکند و موقعى که به خانه مىآید، از پول خانه دینارى برایش باقى نمانده است؟ و جوانمردى که چهار هزار دینار قرض مىکند و بین فقرا تقسیم مىکند و کریمى که چون سائلى از او چیزى مىخواهد و او چیزى ندارد که به او بدهد، ردایش را از دوشش برمىدارد و به آن سائل مىبخشد. چنین انسانى بهراستى شایسته عشق ورزیدن است».[۴]
۳. در فصل سوم، روایات و اقوالى که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در باره شهداى فخ فرمودهاند و نیز اقوال علماى بزرگ اسلام، مانند علامه مامقانى و شیخ طوسى پیرامون این واقعه ذکر شده است.
۴ و ۵. در این دو فصل از کتاب، فلسفه قیام فخ و نیز تشکیل حکومت اسلامى و امر به معروف و نهى از منکر بهعنوان اهداف قیام مورد مطالعه قرار گرفته است.
۶. در فصل ششم برخورد عمال حکومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از این دست مطرح شده است.
۷. در فصل هفتم، چگونگى شکلگیرى قیام و پیروزى آن، علت بیعت نکردن امام و شهادت رهبر قیام ذکر شده است. در بخشى از این فصل، علامه مامقانى عدم بیعت امام هفتم با حسین را اینگونه توضیح مىدهد: «امام از پذیرفتن بیعت و همراهى با حسین در نهضتش، به شکل علنى امتناع مىورزد و حسین نیز این را از امام مىپذیرد و کمترین بىادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمىدارد و آنگاه اضافه مىکند که: امام از روى تقیه و تاکتیک، او را از قیام منع مىکند، ولى در باطن از کار او خشنود است و پس از شهادت او نیز، از او اظهار رضایت مىنماید».[۵]
۸. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، دستگاه عباسى سخت به هراس افتادند و نسبت به جنایت بزرگى که مرتکب شده بودند بهشدّت وحشتزده شدند و احتمال زیاد مىدادند دیگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) بهعنوان خونخواهى، قیامى دیگر به راه بیندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ یعنى موسى بن عیسى و عبّاس بن محمّد در مدینه جلسهاى تشکیل دادند و جمعى از چهرههاى معروف علویان از بنى الحسن و بنى الحسین از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار کردند تا هم قدرتنمایى کرده باشند و هم زهرچشمى از علویون گرفته شود و گویا تصمیم بازداشت و کشتن آنان هم بوده که به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علویون و موسى بن جعفر(ع) و سر بریده حسین و سایر شهدا را به آن مجلس آوردند، سکوت مرگبارى جلسه را فراگرفت و کسى سخنى نمىگفت که ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بریده حسین افتاد سکوت مجلس را شکست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگین و رسا از حسین رهبر انقلاب، چنین تجلیل فرمود: «بازگشت همه بهسوى خداست، او از میان ما رفت، درحالىکه مسلمانى شایسته بود، روزها را روزهدار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منکر بود، همانند او در خاندانش یافت نمىشود».[۶]
۹ و ۱۰. در این دو فصل، مراثى و اشعار پیرامون واقعه فخ و نیز ماجراى قیام یحیى و چگونگى شهادت وى و... ذکر شده است.
۱۱. در آخرین فصل کتاب نیز شرح حال ادریس بن عبداللّه و جنگهاى وى و سقوط دولت ادریسیان ذکر شده است. دانشمند بزرگ شیعه، استاد «محمدجواد مغنیه» در کتاب «دولتهاى شیعه در طول تاریخ»، اوّلین دولت مستقل شیعه را دولت «ادریسیان» مىداند. در آخرین سطور این فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور این شهدا، همراه با رهبرشان حسین در سرزمین مقدّس فخ در شهر مکه، محله معروف به «شهداء» مىباشد که فعلاً جزء شهر مکه است و قبل از حکومت وهابى هاى جنایتکار، محل زیارت و داراى قبه و بارگاه بود که به دست آن ناپاکان ضد اسلام ویران شد و هماکنون محله شهداء به همین نام در مکه معروف است».[۷]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است. در پاورقى صفحات، توضیحاتى در باره برخى الفاظ و عبارات و آدرس مطالب کتاب ذکر شده است؛ البته برخى از آدرسها مانند پاورقىهاى ص ۱۷۷ ناقص است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
منبع
ویکی نور