الشیعه و فنون الاسلام (کتاب)
الشيعة و فنون الإسلام، اثر آيتالله سيد حسن صدر، با تحقيق سيد مرتضى ميرسجادى، كتابى است كه در آن، به تقدم شيعه در بسيارى از علوم اسلامى اشاره شده است.
كتاب، به زبان عربى و در سال 1330ق، نوشته شده است.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز و مطالب در پانزده فصل، تنظيم شده است.
نويسنده قبل از اين اثر، كتابى تحت عنوان «تأسيس الشيعة الكرام لفنون الإسلام» را نوشته و آن را بر فصلهايى مرتب ساخته كه مشتملند بر علومى كه شيعه، در بنيانگذارى آنها پيشگام بوده است، اما ترتيب اشخاص در آن، به ترتيب حروف نبوده، بلكه به ترتيب طبقات ذكر شده است و از آنجا كه آن كتاب تا اندازهاى مفصل و بزرگ شده بود، لذا آن كتاب را به نام «الشيعة و فنون الإسلام» مختصر كرده است. وى در اين اثر، مطالب را به ترتيب شرافت علوم فصلبندى نموده است.[۱]
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، پس از اشاره به روش تحقيق و اقدامات صورتگرفته در مورد كتاب، زندگىنامه نويسنده، ذكر شده است.[۲]
در مقدمه نويسنده، به اين نكته اشاره شده كه اين كتاب، خلاصهاى از مطالب اثر قبلى نويسنده، تحت عنوان «تأسيس الشيعة الكرام لفنون الإسلام» مىباشد.[۳]
در فصل اول، به تقدم شيعه در علوم قرآن پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است حضرت على(ع) نخستين كسى بود كه علوم قرآن را به چندين نوع تقسيم كرد و شصت نوع آن را ديكته فرمود و براى هر نوع، مثال ويژهاى ذكر كرد و اين در كتابى است كه تا امروز، در دسترس ما قرار دارد و به طرق متعددى از آن روايت مىكنيم و همين كتاب، اصل است براى كسانى كه در انواع علوم قرآن، چيزى نوشتهاند.[۴]
در فصل دوم، در ضمن ده بحث، از تقدم شيعه در علوم حديث بحث شده است. نويسنده بر اين باور است كه مسلمانان صدر اسلام، اعم از صحابه و تابعين، در نوشتن حديث اختلاف داشتند و درحالىكه بيشترشان آن را بد و ناروا مىپنداشتند، گروهى آن را خوب و جايز مىدانستند و حديث بسيارى هم نوشتند كه اميرالمؤمنين(ع) و فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) از همين گروه بودند؛ چنانكه سيوطى در «تدريب الراوي» اين معنا را نوشته است.[۵]
در فصل سوم، به تقدم شيعه در علم فقه، در ضمن چهار بحث زير اشاره شده است:
الف)- نخستين كسى كه فقه را به ترتيب ابواب تدوين كرد: وى على بن ابورافع مولاى رسول خدا(ص) بود.[۶]
ب)- مشاهير فقهاى شيعه در صدر اول: كه عبارتند از: زراره؛ معروف بن خربوذ؛ بريد؛ ابوبصير اسدى؛ فضيل بن يسار و محمد بن مسلم طائفى و گفته شده كه در بين اينان، زراره از همه فقيهتر بوده است و بعضى بهجاى ابوبصير اسدى، ابوبصير مرادى را ذكر كردهاند كه نامش ليث بن بخترى است.[۷]
ج)- فقهائى كه در صدر اول، طبق مذهب جعفرى كتاب نوشتهاند: شيخ ابوالقاسم جعفر بن سعيد كه معروف به «محقق» است در اول كتاب «معتبر» كه امام صادق(ع) را ذكر مىكند، چنين مىنويسد: «امام صادق(ع) در سايه تعليم و تربيتش بسى فقهاى نامدار و دانشمندان بزرگ، پروراند كه از پاسخهاى مسائل و بهرهبردارى از خرمن علم حضرتش چهارصد كتاب ارزنده نوشتند»، ولى نويسنده، معتقد است اين تعداد، از مؤلفات بزرگان و نامداران شاگردان امام صادق(ع) است؛ وگرنه شيخ شمسالدين محمد بن مكى، معروف به شهيد اول در آغاز كتاب «ذكرى» با صراحت گويد: از پاسخهائى كه امام صادق(ع) به مسائل مىداد روشن مىشود كه چهار هزار نفر، كتاب نوشتند كه بعضى از آنان، عراقى و برخى حجازى و عدهاى خراسانى و گروهى شامى بودند.[۸]
د)- مجموعههاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آنها عبارتند از:
1. «جامع الفقه» كه ثابت بن هرمز ابوالمقدام، آن را از امام سجاد(ع) آموخته و روايت كرده است.
2. «شرائع الإيمان» كه محمد بن معافى ابوجعفر مولاى امام صادق(ع) آن را از امام كاظم(ع) و امام رضا(ع) فراگرفته و روايت كرده است.
3. «جامع أبواب الفقه» على بن حمزه كه شاگرد امام صادق(ع) است.
4. تعداد سى كتاب در ابواب فقه، تأليف عبداللّه بن مغيره كه از اصحاب امام كاظم(ع) است؛ چنانكه در فهرست نجاشى ذكر شده است.
5. «الفقه و الأحكام» كه تأليف ابراهيم بن محمد ثقفى متوفاى 283ق، است.
6. «المبوب في الحلال و الحرام» كه تأليف ابراهيم بن محمد بن ابويحيى مدنى اسلمى متوفاى 184ق، است.
7. «الجامع في أبواب الفقه» كه تأليف حسن بن على ابومحمد حجال است.
8. «الجامع الكبير في الفقه»، تأليف على بن محمد بن شيره كاشانى ابوالحسن كه كتابهاى بسيار نوشته است.
9. «المشيخة» نوشته حسن بن محبوب ابوعلى سراد كه از بزرگان شيعه و از اصحاب امام رضا(ع) بود و در سال 224ق، از دنيا رفت و.[۹]
در فصل چهارم، در سه بحث زير، به تقدم در علم كلام اشاره شده است:
1. نخستين كسى كه در علم كلام به تأليف و تدوين پرداخت: وى عيسى بن روضه تابعى بود كه در امامت كتاب نوشت و تا زمان ابوجعفر منصور زنده بود و از خاصان وى شد و او همو است كه باب علم كلام را گشود و نقاب از چهره اين علم برگرفت.[۱۰]
2. نخستين كسى كه در تشيع وارد مناظره شد: وى كميت بن زياد شاعر بود كه بر حقانيت تشيع دليل و برهان آورد و اگر او نبود، شيعه به روش استدلال بر حقانيت مذهب خود آشنا نمىشد.[۱۱]
3. مشاهير پيشوايان علم كلام كه شيعه بودهاند: در اين قسمت، پنج طبقه ذكر شده است كه از جمله افراد معرفىشده، عبارتند از: كميل بن زياد، سليم بن قيس هلالى، حارث اعور همدانى، جابر بن يزيد بن حارث جعفى و.[۱۲]
در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى امام صادق(ع) بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفتهها را جمعآورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آنها را مرتب ساخته و در اين باره كتابها نوشتند.[۱۳]
از ديگر علومى كه نويسنده به تقدم شيعه در آنها اشاره نموده، عبارتند از: فرقهشناسى؛ مكارم اخلاق؛ سيرهنگارى؛ تاريخ اسلامى؛ جغرافيا در صدر اسلام؛ لغت؛ انشاء؛ معانى و بيان؛ عروض؛ فنون شعر در اسلام؛ صرف و نحو.
وضعيت كتاب
فهارس كتاب، از جمله فهرست مطالب؛ مصادر؛ اعلام؛ كنيهها و القاب، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بسيار مفصل بوده و در آنها، علاوه بر ذكر منابع، به توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات، عبارات و اعلام مذكور در متن پرداخته شده است.
پانويس
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. صدر، سيد حسن، «شيعه و پايهگذارى علوم اسلامى»، ترجمه سيد محمد مختارى سبزوارى، انتشارات روزبه، شهريورماه 1375.
منبع
ویکی نور