فاضل هندی
کلیدواژه: فاضل هندی، تاج الدین حسن اصفهانی، آثار تاج الدین حسن اصفهانی
محتویات
ولادت
فاضل اصفهاني (معروف به فاضل هندي) در سال 1062 هـ.ق در اصفهان متولد شد. پدرش، تاجالدين حسن اصفهاني، فرزند شرفالدين محمد مشهور به ملا تاجا مردي دانشمند و فاضل بود. وي نام اين كودك را «ابوالفضل» نهاد كه بعداً به «فاضل هندي»[۱] و «بهاءالدين محمد»[۲] معروف شد.
خاندان
تاجالدين حسن از علماي اصفهان در اواخر قرن يازدهم و از شاگردان علامه مجلسی بود و از وي روايت نقل ميكرد. زادگاه اين عالم فرهيخته «فلاورجان» ـ از توابع اصفهان ـ است.[۳] تخصص ملا تاجا در زمينه تصحيح كتب روايي بود.[۴] وي در هشتم رجب 1098 هـ.ق درگذشت.[۵]
آثار
برخي از تأليفات تاجالدين حسن بدين شرح است:
- شرح بر كافيه[۶]
- شرح بر شافيه
- شرح بر صحيفه سجاديه
- جامع الفصول و قامع الفضول (به زبان فارسی)
- رساله التزويجيه.[۷]
كودكي
از كودكي فاضل هندي اطلاع دقيقي در دست نيست. نوشتهاند: «چون در صغر سن با والد خود به هند رفت، به فاضل هندي مشهور شد».[۸] اين كودك نابغه در 8 سالگي به تدريس شرح مختصر و مطوّل تفتازاني پرداخت و در 11 سالگي كتاب «منية الحريص علي فهم شرح التخليص» را تأليف كرد.
تحصيلات
فيلسوف معاصر، سيد جلال الدين آشتياني درباره تحصيلات فاضل، چنين ميگويد: «حقير در جُنگي قديمي در زمان گذشته، عبارتي از شخصي كه در اواخر صفويه ميزيسته است ديدم كه چنين نوشته است: در مدرسه، صبيّ مُراهقي (پسر نزديك به بلوغ) را ديدم كه در بحث، عليم ماهر و واجد مقام عالي در علوم عصر (روز) بود و آثار نبوغ از ناصية(پيشاني) او آشكار بود. از نسبش پرسيدم، گفتند: او فرزند ملا تاج و نامش بهاءالدين محمد است».[۹] وي در 13 سالگي به اجتهاد رسيد. فاضل اصفهاني در سال 1077 هـ.ق (تقريباً در 16 سالگي) در رديف فضلاي بنام بود.[۱۰]
استادان
درباره استادان فاضل هندي چيزي ننوشتهاند. برخي از پژوهشگران معاصر بر اين باورند كه اولين استاد فاضل هندي، پدرش (مولي تاجالدين حسن بن شرفالدين فلاورجاني اصفهاني) بود.[۱۱] فاضل درباره پدرش آورده است: «و اكثر رواياتي عن والدي العلامه تاج ارباب العمامه».[۱۲]
خانواده
همسر فاضل از اهالي اِجِه (اژيه) از توابع اصفهان بود. نوشتهاند: «فاضل هندي» با علامه مجلسی اول نسبتي نيز داشته[۱۳] و باواسطه، داماد وي بوده است.[۱۴] تنها پسر فاضل هندي، محمدتقي همانند پدرش دانشوري فرزانه بود. محمدتقي را چنين ستودهاند: «خورشيد آسمان فضل و دانش و قطب دايرة كمال، مولي محمدتقي بن فاضل هندي با سيد نصرالله مكاتبه داشته است. وي اشعاري را در فضيلت مولي محمدتقي سروده است و براي وي ارسال داشته و از پسر فاضل هندي جواب خواسته است».[۱۵]
شاگردان
- شيخ احمد بن حسين حلي: وي از فاضل، اجازه روايي نيز داشته و اين اجازه را فاضل به خط خود، پشت كتاب «قرب الاسناد» نوشته است كه در كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي موجود است.[۱۶]
- سيد محمدعلي كشميري: وي در سال 1129 هـ.ق از فاضل اجازه روايي گرفت.[۱۷]
- سيد ناصرالدين احمد بن سيد محمد بن سيد روحالامين مختاري سبزواري (1080ـ1130 هـ.ق): وي مورد توجه فاضل هندي بود. فاضل هندي به وي اجازه روايي داد، سبزواري داراي آثار بسياري است، از جمله: زواهر الجواهر، شرح بر احتجاج طبرسي و شرح نهج البلاغه[۱۸] قبر او در تخت فولاد اصفهان است.[۱۹]
- ملا عبدالكريم بن محمدهادي طبسي: او از فاضل هندي اجازه روايي داشت. فاضل اين اجازه را پشت كتاب من لايحضره الفقيه ـ كه در كتابخانه آيت الله مرعشي موجود است ـ نوشت.[۲۰]
- شيخ محمد بن حاج علي بن امير محمود جزائري تستري، سيد عبدالله جزائري وي را صاحب تأليفات فراوان دانسته است.[۲۱]
- مولي نصيري اميني: وي از فاضل اجازه نقل روايت داشت.[۲۲]
- ميرزا عبدالله افندي: وي از شاگردان آقا حسين خوانساري، آقا جمال، فاضل هندي و علامه مجلسی بود.[۲۳]
- ميرزا بهاءالدين محمد مختاري (1080ـ1140 هـ.ق): وي فرزند سيد محمدباقر حسيني مختاري سبزواري نائيني اصفهاني است و اجازهاي از صاحب كشف اللثام دارد[۲۴] از او بيش از 40 كتاب و رساله به يادگار مانده است.[۲۵]
- علياكبر بن محمد صالح حسني لاريجاني: وي نسخهاي از كشف اللثام را به خط خود نوشته و اجازه استادش نيز در آن موجود است.[۲۶]
- محمدصالح كزازي قمي: وي در سال 1126 هـ.ق به اصفهان رفت و نزد فاضل هندي به تحصيل پرداخت. وي فتواهاي فاضل هندي را در رسالهاي به نام «تحفة الصالح» گرد آورد[۲۷] و به شاه سلطان حسين صفوي اهداء كرد.[۲۸]
- سيد صدرالدين محمد حسيني قمي همداني: وي شرحي بر «عدة الاصول» نوشته كه تقريظي از فاضل هندي بر آن موجود است. اين كتاب در كتابخانه آيت الله مرعشي موجود است[۲۹] وي استاد وحيد بهبهاني بود.[۳۰]
- محمدتقي اصفهاني، مشهور به «ملا تقيا» اجازهاي از فاضل هندي براي او در سال 1118 هـ.ق صادر شده است.[۳۱]
- شيخ عبدالحسين بن عبدالرحمن بغدادي: فاضل در سال 1134 هـ.ق رسالة «الاحتياطات اللازمة العمل» را بر او املا كرده است.[۳۲]
مقام علمي و مرجعيت
وي در مقدمه «كشف اللثام» ميگويد: «در 13 سالگي از معقول و منقول فارغ التحصيل شدم» او تأليف را قبل از بلوغ آغاز كرد و پيش از بلوغ به اجتهاد دست يافت. فاضل هندي در 16 سالگي موفق شد شفاي بوعلي را تلخيص كند، گرچه اين نسخه سوخت و از ميان رفت. فاضل در 22 سالگي، بار ديگر به تلخيص شفا پرداخت.[۳۳] مرجعيت علمي فاضل هندي پس از رحلت مرحوم مجلسي (1110 هـ.ق) و درگذشت آقا جمال خوانساري (1125 هـ.ق) فراگير شد.[۳۴]
اجتهاد در عصر فاضل
فاضل هندي در عصري ميزيست كه اخباريگري در حوزههاي علميه رواج داشت. علامه محمدباقر مجلسي گرچه اخباري بود، روش ميانه و معتدلي را در پيش گرفته بود و اكثر آثارش ـ حتي آثار فقهي و كلامياش ـ در قالب ترجمه احاديث بود. در كنار اين حركت مقدس، مجتهداني بودند كه آثار آنها بر اساس استدلالهاي عقلاني و بهرهگيري از دانش اصول بود. پيشتازان اين انديشه، آقا جمال خوانساري و فاضل هندي بودند.
فاضل هندي متن فقهي مفصلي را به عنوان شرح بر قواعد الاحكام علامه حلی نوشت و نام آن را «كشف اللثام عن حدود قواعد الاحكام» نهاد. او پيش از اين شرح، شرحي بر لمعه با عنوان «المناهج السويّه» را نوشت. آقا جمال خوانساري جز حاشيه بر لمعه و نگارش آثار فقهي كوتاه، متن مفصلي آماده نكرد. بعد از اين دو شخصيت، تا مدتي طولاني يعني در تمام قرن دوازدهم متن فقهي مفصلي نوشته نشد. بنابراين «كشف اللثام» موقعيتي ممتاز يافت. زماني كه صاحب جواهر و صاحب رياض المسائل دست به نگارش كتابهاي مفصل خود زدند، آخرين اثر فقهي مفصل عالمانه را همين كشف اللثام دانسته، از آن در تدوين كتاب خويش بهرهي فراوان بردند. صاحب جواهر اعتماد عجيبي به فاضل هندي و كتابش (كشف اللثام) داشت و چيزي از جواهر را نمينوشت مگر آن كه كشف اللثام در دسترس او باشد.[۳۵]
از قول صاحب جواهر نقل كردهاند: «لو لم يكن الفاضل في ايران ما ظننت أنّ الفقه صار اليه؛[۳۶] اگر فاضل (هندي) در ايران نبود، گمان نميكردم فقه به آنجا برسد»
صاحب جواهر، از كشف اللثام در نگارش جواهر فراوان استفاده كرده است. از جمله: 80 مورد در جلد اول، 138 مورد در جلد هشتم، 80 مورد در جلد نهم، 85 مورد در جلد دهم، 150 مورد در جلد يازدهم، 200 مورد در جلد چهل و يكم و 280 مورد در جلد چهل و سوم. شيخ انصاري نيز در كتاب مكاسب خود، به كشف اللثام بسيار استناد كرده است.
بنابراين بايد فاضل هندي را حلقه واسط مهمي در تاريخ اجتهاد شيعي برشمرد. اين سلسله اجتهاد در عصر صفويه از محقق كركي (متوفی: 940 هـ.ق) آغاز ميشود. محقق، بنيانگذار مكتب فقهي منحصر به فردي است كه تداوم بخش مكتب او عبارتند از:
- شيخ حسين بن عبدالصمد (متوفی: 984 هـ.ق)
- پدر شيخ بهايی، شيخ بهايي (متوفی: 1030 هـ.ق)
- ميرداماد (متوفی: 1040 هـ.ق)
- حسين بن رفيعالدين معروف به سلطان العلماء (متوفی: 1064 هـ.ق)
- آقا حسين خوانساري (متوفی: 1098 هـ.ق)
- آقا جمال خوانساري (متوفی: 1125 هـ.ق)
- و فاضل هندي.[۳۷]
اين مكتب توسط صاحب جواهر و صاحب رياض المسائل استمرار پيدا كرد. در اين فاصله، نقش اصلي را در احياي مكتب اجتهاد، وحيد بهبهاني بر عهده داشت. در امتداد حركت پوياي فقهي مكتب محقق كركي، مكتب ژرفنگر فقهي مقدس اردبيلي است كه توسط محمد بن علي موسوي عاملي (متوفی: 1011 هـ.ق) نويسنده مدارك الاحكام، حسن بن زينالدين عاملي(متوفی: 1011 هـ.ق) مؤلف كتاب منتقي الجمان، عبدالله بن حسين شوشتري (متوفی: 1021 هـ.ق) محقق سبزواری (متوفی: 1090 هـ.ق) نويسنده كتاب كفاية الاحكام و فيض كاشانی ادامه يافت.[۳۸]
پانویس
- ↑ تاريخ حزين، ص 64.
- ↑ رياض العلما، ج 7، ص 36.
- ↑ ترجمه روضات الجنات، ج 7، ص 115.
- ↑ وقايع السنين والايام، مير عبدالحسين حسيني خاتونآبادي، ص 542.
- ↑ زندگينامه علامه مجلسی، ج 2، ص 82؛ تذكرة العلما، محمد بن سليمان تنكابني، ص 169.
- ↑ زندگينامه علامه مجلسی، سيد مصلح الدين مهدوي، ج 2، ص 83.
- ↑ طبقات اعلام الشيعه، ج 5، ص 90.
- ↑ تاريخ حزين، ص 64.
- ↑ منتخب آثار الحكماء، ج 3، ص 544، پاورقي.
- ↑ ترجمه روضات الجنات، ج 7، ص 357.
- ↑ زندگينامه علامه مجلسی، ج 2، ص 82 و تذكرة العلماء، محمد بن سليمان تنكابني، ص 169.
- ↑ بهجة الآمال، ص 375.
- ↑ تذكرة الانساب، ص 107، و نجوم السماء، ص 212.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 8، ص 328.
- ↑ اعيان الشيعه، ج 44، ص 135؛ ج 9، ص 197 و ج 1، ص 197.
- ↑ ترجمه روضات الجنات، ج 7، ص 113؛ طبقات اعلام الشيعه، ص 548 و الذريعة الي تصانيف الشيعه، ج 18، ص 56.
- ↑ تلامذة العلامة المجلسي و المجازون منه، ص 63.
- ↑ الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 1، ص 232، شماره 1220.
- ↑ اعيان الشيعه، ج 3، ص 111.
- ↑ مقالات تاريخي، دفتر سوم، رسول جعفريان، ص 131.
- ↑ الاجازه الكبيره، ص 177.
- ↑ الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 18، ص 57.
- ↑ الاجازه الكبيره، ص 147 و تلامذه العلامه المجلسي والمجازون منه، ص 37.
- ↑ الكواكب المنتشره، ص 109.
- ↑ طبقات اعلام الشيعه، ص 109، 108، و الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 4، ص 423.
- ↑ الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 18، ص 57.
- ↑ تراجم الرجال، ج 2، ص 726.
- ↑ اعيان الشيعه، ج 9، ص 138.
- ↑ مقالات تاريخي، دفتر سوم، رسول جعفريان، ص 132.
- ↑ طبقات اعلام الشيعه، ص 576. الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 1، ص 232، الكواكب المنتشره، ص 116.
- ↑ الذريعة الي تصانيف الشيعه، ج 1، ص 232؛ الكواكب المنتشره، ص 116.
- ↑ همان، ج 11، ص 34.
- ↑ مقالات تاريخي، دفتر سوم، رسول جعفريان، ص 133.
- ↑ دستور شهرياران، ص 273.
- ↑ احوال و آثار بهاءالدين محمد، رسول جعفريان، ص 36 و 34.
- ↑ فوائد الرضويه، ص 478.
- ↑ مقدمهاي بر فقه شيعه، ص 56.
- ↑ همان، ص 57.
منابع
علي محمد نيكان، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 3، صفحه 82.
پيوندها