هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
پس از شهادت رسول خدا(ص) در صفر سال یازدهم هجری ، عده بر خلاف بیعتی که با ایشان و امیرالمؤمنین امام علی (ع) در غدیر خم کرده بودند،خلافت را از مسیر اصلی خود خارج کرده و آن را غصب نمودند.عده ای از اصحاب با وفای رسول خدا(ص) به این عمل اعتراض کرده و در خانه حضرت زهرا (س) تحصن کردند،که با واکنش سخت غاصبان خلاوت روبه رو شدند. این واکنش جز هجوم به خانه حضرت زهرا(س) و آتش زدن در آن ، زدن دختر پیامبر (ص) و بستن دستان برادر پیامبر(ص)، نبود
محتویات
تعریف هجوم به خانه حضرت زهرا(س)
هر مرتبه از حضور هواداران مسلّح خلیفه در اطراف درب خانه فاطمه علیهاالسلام ، به فرمان ابوبکر و با هدف اخذ بیعت از امیرالمؤمنین علیه السلام را ، «هجوم» مینامند[۱].
بر اساس تعریف فوق، به مواردی از مراجعه هواداران ابوبکر به درب خانه فاطمه علیهاالسلام (به دستور مستقیم خلیفه و با هدف اخذ بیعت از حضرت امیر علیه السلام)، که در آن مراجعه ها ، «ارعاب، تهدید به احراق و عناصری از جنس خشونت» به کار نرفته است نیز، «هجوم» میگویند و این قبیل از هجوم ها و برخی دیگر، پیش از هجوم او و برخی، پیش از «هجوم اصلی»، رخ داده اند؛ را هجوم مقدماتی می نامند. [۲]
اما اگر به تعریف مذکور، قید «حمله» شامل «ارعاب، تهدید به احراق و اعمال عناصری از جنس خشونت» : را بیفزاییم، نقلهای «هجوم» به بیت فاطمه علیهاالسلام به دو گروه تقسیم میگردند.
- هجوم اول که منجر به شکست تحصن شد.
- هجوم اصلی یا هجوم منجر به وقوع احراق و ایراد ضرب و جرح حضرت زهرا علیهاالسلام و خارج کردن به زور امیرالمؤمنین (ع)
تحصن در خانه حضرت زهرا(س)
پس از آنکه ابوبکر به خلافت رسید،عده از مهاجران و انصار و همچنین بنی هاشم برای نشان دادن اعتراض خود به عمل و اینکه خلاف آنچه که با رسول خدا(ص) در غدیر خم بیعت شده بود،در خانه دختر رسول خدا(ص) متحصن شدند.
موضوع خودداری علی(ع) و همراهان وی بیعت با ابوبکر و بست نشستن آنان در خانه فاطمه(س)، در کتاب های سیره، تاریخ، صحاح و مسانید، ادب، کلام و شرح رجال و معاریف، به حد تواتر روایت شده است و تردیدی در صحّت آن نیست. ولی چون نویسندگان کتابهای مزبور خوش نداشتند ازاتفاقاتی که بین متحصّنان و حزب پیروز رخ داده است پرده بردارند، به جز آن مقدار که ناخودآگاه از قلمشان تراوش کرده است، چیزی به دست نداه اند.برخی از این منابع عبارتند از :
- یعقوبی (متوفّای 292) در کتاب تاریخش، اشاره مختصری به حوادث هجوم اول نموده و چنین نقل میکند:
«و به ابابکر و عمر [خبر ] رسید که گروهی از مهاجرین و انصار همراه علی بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر پیامبر خدا گرد آمده اند.»[۳]
- ابن قتیبه دینوری می نویسید :ّ«ابي بکر در پی عده اي بود که با او بیعت نکرده بودند و گرد علي تجمع کرده بودند، لذا عمر را به دنبال آنها فرستاد، چون عمر سر رسيد، آنان را صدا كرد ولى آنها اعتنايى نكرده و از خانه خارج نشدند.»[۴]
- امام المورخین محمد بن جریر طبری در کتاب خود آورده است که :«عمر بن خطاب به خانۀ على آمد، در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند.[۵]
- ابن عبد ربّه:«ابوبكر به عمر بن خطاب مأموريت داد كه برود و آنان را(متحصنان) از خانه زهرا بيرون آورد.»[۶]
- ابو وليد محمد بن شحنه حنفي:«پس از سقیفه، جماعتی از اصحاب و بنی هاشنم مانند زبیر، عتبه بن ابی لهب، خالد بن سعید بن العاص، مقداد بن اسود کندی، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر و... از بیعت با ابوبکر سر باز زده و متمایل به ولایت علی در خانه وی جمع شدند»[۷]
- ابن ابی الحدید معتزلی :«بنی هاشم در خانه علی (ع) جمع شدند و زبیر با ایشان بود زیرا خود را از بنی هاشم می شمرد (چنان که علی (ع) فرمود زبیر همیشه با ما بود تا آنکه پسرش عبدالله بزرگ شد و او را از ما بر گرداند) پس عمر با گروهی به سوی خانه حضرت فاطمه رفتند»[۸]
همچنین خود عمر بن خطاب نقل می کند:« پس از این که خداوند،پیامبرش (صل الله علیه و آله) را به سوی خود فرا خواند،از گزارش هایی که به ما رسید یکی این بود که علی ( علیه اسلام ) و زیبر و همراهانشان از ما بریده اند و در مقام مخالفت با ما ، در خانه فاطمه ( سلام الله علیها) گرد آمدند.»[۹]
تمام این منابع که تماماً از اهل سنت هستند به ما می گویند که عده نسبت به انتخاب خلیفه اول معترض بوده و در اعتراض خود را به صورت تحصن در خانه وحی نشان دادند.
تحصن کنندگان در خانه حضرت زهرا(س)
مورّخان، در شمار کسانی که از بیعت با ابوبکر سرباز زدند و همراه با علی(ع) و زبیر در خانه حضرت فاطمه(س) بست نشستند، اشخاص زیر را نام برده اند:
- عباس بن عبدالمطلب
- عتبه بن ابی لهب
- سلمان فارسی
- ابوذر غفاری
- عمار بن یاسر
- مقداد بن اسود كندي
- بَراء بن عازِب
- اُبَی بن کعْب
- گروهی از بنی هاشم و مهاجران و انصار[۱۰]
هجوم اول و شکستن تحصن
از موضوع بندی دقیق حوادث «هجوم اول»، میتوان به شاخصه های زیر دست یافت:
- تحصن (اجتماع) تعدادی از مخالفین بیعت با ابوبکر (به ویژه: زبیر بن عوام) در محلّ بیت فاطمه علیهاالسلام ، میباشد. (مخاطب و هدف اصلی مهاجمین در هجوم اول، همه تحصن کنندگان و حامیان امیرالمؤمنین علیه السلام و در رأس آنان، زبیر بن عوام می باشد. )
- تهدید عمر به احراق بیت فاطمه علیهاالسلام در صورت عدم خروج متحصنین از آن جا، می باشد.
- خروج متحصنین از بیت فاطمه علیهاالسلام ، به ویژه خروج زبیر در حالی که شمشیر به دست داشت ، میباشد.
- عدم خروج حضرت علی علیه السلام از بیت فاطمه علیهاالسلام ، علیرغم خروج متحصنین میباشد.
برخی از مهاجمان، علاوه بر عمر بن خطاب عبارتند از:
- اُسید بن حضیر
- سلمه بن سلامه
- ثابت بن قیس
- عبدالرحمن بن عوف
- محمد بن سلمه
- سلمه بن اسلم
دستور ابوبکر به عمر برای شکستن تحصن
به ابوبکر و عمر گزارش دادند که جمعی از مهاجران و انصار در خانه فاطمه، دختر پیامبر خدا(ص)، پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و قصد دارند که، برای خلافت، با او بیعت کنند [۱۱] ابوبکر به عمر دستور داد که به خانه فاطمه رود و آنان را از آنجا بیرون کند و اجتماعشان را پراکنده سازد و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگید.[۱۲]
تهدید عمر به آتش زدن خانه دختر پیامبر(ص)
عمر، در اجرای فرمان ابوبکر، رو به خانه فاطمه(س) نهاد، در حالی که شعله ای از آتش در دست گرفته بود و تصمیم داشت که، با آن، خانه را به آتش بکشد. چون فاطمه(س) به پشت در آمد، روی به عمر کرد و گفت: ای پسر خطّاب! آمده ای خانه ما را آتش بزنی؟ عمر پاسخ داد: آری، مگر این که با امَّت همراه شوید [و با ابوبکر بیعت کنید.] [۱۳].
بلاذری در این باره چنین آورده است: ابوبکر، برای بیعت گرفتن از علی(ع) در پی او فرستاد، ولی او بیعت نکرد. آن گاه عمر، با شعله آتش، به سوی خانه وی رهسپار گشت. در آستانه در، فاطمه(س) با او رو به رو شد و گفت: ای پسر خطّاب! آمده ای تا در خانه مرا آتش بزنی؟ عمر پاسخ داد: آری... این کار، دینی را که پدرت آورده تقویت می کند [۱۴] .
در کتاب الامامه و السیاسه آمده است: عمر آمد و علی(ع) و دیگر کسانی را که در خانه وی بودند صدا کرد که بیرون بیایند، ولی قبول نکردند. عمر گفت: قسم به خدایی که جانم در دست اوست، بیرون می آئید یا خانه را با هر که در آن هست آتش می زنم. به عمر گفتند: فاطمه(س) در خانه است. گفت: باشد، خانه را آتش می زنم[۱۵].
پایان تحصن
ابن ابی شیبه می نویسد:دخت گرامی پیامبر(س) به علی (ع)و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شما به آتش کشد، به خدا سوگند! او آنچه را سوگند خورده انجام می دهد.[۱۶]
پس زبیر (پسر عمه علی)، با شمشیر کشیده، به مقابله او شتافت، ولی پایش لغزید و شمشیر از دستش بر زمین افتاد. پس مهاجمان حمله بردند و او را دستگیر کردند. نص طبری در این مورد این چنین است: بایعَ النّاسُ و استَشْبَتُوا لِلْبَیعه و تَخَلَّفَ عَلِیَّ و الزُّبَیرُ وَ اخْتَرطَ الزُّبَیرُ سَیفَه وَ قالَ لا اَعمَدُهُ حَتّی یبایعَ عَلیّ. فَبَلَغَ ذلِک اَبابکرِ وَ عُمَرَ. فقالَ عُمَرُ: خُذُوا سَیفَ الزُّبَیرِ فَاضْرِبوا بِهِ الحَجَر.[۱۷]
یعقوبی این چنین می نویسد: خلیفه اول و دوم خبر یافتند که گروهى از مهاجرین و انصار با على بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر رسول خدا جمع شدهاند، پس با گروهى آمدند و به خانه هجوم آوردند. على (علیهالسلام) بیرون آمد (ظاهراً باید زبیر باشد و عبارت ابن ابى الحدید از جوهرى آن را در مورد زبیر دانسته است) و شمشیرى حمایل داشت. خلیفه دوم با او درگیر شد و شمشیرش را شکست. و جمعیت به خانه ریختند. پس فاطمه (علیهاالسلام) بیرون آمد و گفت به خدا قسم باید بیرون روید وگرنه نزد خدا ناله و زارى(نفرین) مىکنم. پس بیرون رفتند .
حضرت زهرا (علیها السلام) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان (علیه السلام)، دستور خروج افراد را از خانه صادر فرمودند و از آن جا که می دانستند پایان دادن به تحصن و ترک خانه ی ایشان برای تحصن کنندگان تلخ و دشوار است، از این رو با بکار بردن عبارتِ: فانصرفوا راشدین، رضایت خود را از مقاومت و فریاد اعتراض سیاسی تحصن کنندگان، اعلام داشتند. (عبارت مذکور، مدح و دعایی است به شکل حال در حق مخاطب به این معنا که: آنچه باید انجام می دادید، به خوبی انجام دادید، همین مقدار بس است. از زحمات شما متشکریم چیزی در حق ما فروگذار نکردید.)
و به این صورت تحصن پایان پذیرفت و از تحصن کنندگان به زور بیعت گرفتند.البته امیر مومنان(علیه السلام) بیعت نکردند.[۱۸]
هجوم اصلی و ضرب و جرح حضرت زهرا(س)
از موضوع بندی دقیق حوادث «هجوم اصلی»، میتوان به شاخصه های زیر دست یافت:
- تنها بودن اهل بیت علیهم السلام در هنگام «هجوم اصلی» و خالی بودن بیت فاطمه علیهاالسلام از یاران حضرت علی علیه السلام ، می باشد.
(مخاطب وهدف اصلی مهاجمین در هجوم اصلی، امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد. )
- بیرون کشاندن اجباری حضرت علی علیه السلام از بیت فاطمه علیهاالسلام توسط مهاجمین و تهدید ایشان به قتل، می باشد.
- به آتش کشیدن درب خانه حضرت زهرا علیهاالسلام توسط مهاجمین، می باشد.
- ایراد ضرب و جرح به حضرت زهرا علیهاالسلام توسط مهاجمین و سقط حضرت محسن، می باشد.
پانویس
- ↑ هجوم اول ( به بیت علی و فاطمه ) به روایت یعقوبی ، علی لباف ، ص 10
- ↑ دراسۀٌ و تحلیلٌ حول الهجوم علی بیت فاطمه علیهاالسلام ، مهدی عبدالزهرا،ص 73
- ↑ تاريخ اليعقوبى،ج2،ص:126
- ↑ الامامة و السياسة، ج ۱، ص ۳۰ و همان کتاب ج ۱ - ص ۳۰
- ↑ تاريخ الطبرى، ج ۲، ص ۴۴۳
- ↑ العقد الفريد، ابن عبدربه، ج۳، ص ۶۳
- ↑ روضة المناظر في أخبار الأوائل والأواخر، ج ۱۱، ص ۱۱۳
- ↑ ص ۱۳۶، جلد اول شرح نهج البلاغه از کتاب سقیفه جوهری
- ↑ مسند احمد ج 1 ص 55 ، طبری ج 2 ص 466،ابن اثیر ج 2 ص 124 ، ابن کثیر ج 5 ص 246 ؛ صفوة الصفوة ج 1 ص 97 ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 123 ، تاریخ الخفا سیوطی ص 45،سیره ابن هشام ج4 ص 338
- ↑ علاوه بر مصادری که پیش از این ذکر شد، مصادر دیگری نیز هست که تصریح کرده اند این چند نفر از بیعت با ابوبکر سر باز زده، در خانه فاطمه(س) متحصّن شدند. بعضی از این مصادر نام چند نفر از ایشان برده اند که برای بیعت با علی (ع) در خانه حضرت زهرا(س) اجتماع کرده بودند. آن مصادر عبارت اند از: الریاض النضره، 1: 167 و تاریخ الخمیس، 1: 188 و ابن عبدربّه، 3: 64 و تاریخ ابی الفداء، 1: 156 و ابن شحنه در حاشیه کامل ابن اثیر، 11: 112 و جوهری، بنا بر روایت ابن ابی الحدید، 2: 130 - 134 و السیره الحلبّیه، 3: 394 و 397
- ↑ یعقوبی، 2: 105
- ↑ ابن شحنه، در حاشیه کامل ابن اثیر، 11: 113 و ابن الحدید، 2: 134
- ↑ [العقد الفرید، ابن عبدربّه3: 64 و تاریخ ابوالفداء،1: 156
- ↑ النساب الاشراف،بلاذری،ج 1: 586
- ↑ الامامه و السیاسه،دینوری ، ج 1:ص 12
- ↑ المصنف ، ج8 ، ص 572
- ↑ طبری، 2: 443 و 444 و 446 و در چاپ اروپا، 1: 1819 و 1820 و الریاض النضره، محبّ الدّین طبری، 1: 167 و تاریخ الخمیس، 188: 1 و ابن ابی الحدید، 2: 122 و 132 و 134 و 58 و 6: 2 و کنزالعمال، 3: 128.
- ↑ درسنامه های فاطمیه ، ج 2 ، ص 432