فساد
نسخهٔ تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۱۰ توسط Heidariyan47 (بحث | مشارکتها)
تباهى و تباه شدن و ضد صلاح است. [۱]
واژه فساد درقرآن
خداوند در صفات بندگان پسنديده اش مى فرمايد: (لا يريدون عُلُوّا فى الارض ولا فسادا) برترى (گردنكشى) وتباهى در زمين را دنبال نمى كنند [۲]. (لو كان فيهما آلهة الاّ الله لفسدتا) اگر در آسمان و زمين خدايانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند. [۳]
واژه فساد در روایات
اميرالمؤمنين (ع) در نكوهش مردم زمان خود مى فرمايد: «...والناس على اربعة اصناف: منهم من لا يمنعه الفساد فى الارض الامهانة نفسه وكلالة حده و نضيض وفره...»
مردمان (در اين عصر) به چهار گروه تقسيم مى شوند: يك گروه كسانيند كه تنها مانع آنها از تبهكارى در روى زمين بى عرضگى و كندى سلاح وتهيدستى آنها است... [۴]
از سخنان آن حضرت است: فساد اخلاق در معاشرت وهمزيستى با بيخردان، وشايستگى اخلاق در معاشرت با خردمندان است. [۵]
پانویس
منبع
- صاحب ابن عباد، المحیط فی اللغه
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.