مفاهیم (اصول فقه)
مفاهیم ( اصول فقه ) : معنای ملازم با معنای منطوق و مستفاد از آن
مفاهیم، جمع مفهوم است و مفهوم در لغت، معنایی است که از لفظ فهمیده میشود؛ چنان که گفته میشود: " مفهوم اللفظ " یعنی: " ما یفهم من اللفظ "، و " مفهوم الجملة " یعنی: " ما یفهم من الجملة ". [۱]
در عرف عام، مفهوم، یعنی مطلق معنای نقش بسته شده در ذهن، چه منشأ حضور معنا در ذهن وضع باشد چه غیر آن [۲] .
در اصطلاح اصولیون، مفهوم، مقابل منطوق بوده و به معنایی گفته میشود که در ظاهر کلام آورده نشده، ولی به سبب خصوصیتی، از منطوق کلام فهمیده میشود؛ [۳] برای مثال، در جمله شرطیه " ان جاء زید فاکرمه "، منطوق، " وجوب اکرام زید به شرط آمدن او " است که از ظاهر لفظ به دست میآید، ولی مفهوم آن، " عدم وجوب اکرام زید در صورت نیامدن او " است که به سبب وجود خصوصیتی در منطوق به دست میآید. بنابراین، منظور از مفهوم، مفهوم جمله است نه مفهوم لفظ مفرد، و مفهوم در اصطلاح اصولیون قضیهای است که از جمله ترکیبی به دست میآید.
خصوصیتی که سبب وجود مفهوم میشود، در مفهوم موافق، اولویت یا اتحاد در علت و مناط حکم است؛ [۴] برای مثال، وقتی گفته میشود: " نباید به پدر و مادرت اف بگویی "، مفهوم موافق آن، که از او اولویت فهمیده میشود، این است که " نباید آنها را بزنی ".
در این که خصوصیت در مفهوم مخالف چیست، اختلاف وجود دارد؛ قدمای اصولی بر اساس " عقلی بودن " مفهوم، معتقدند اگر مولای عاقل، مختار و ملتفت، در مقام جعل حکم و تبیین وظیفه بگوید: " ان جاءک زید فاکرمه "، عقل پی میبرد که میان آمدن زید و وجوب اکرام ارتباط وجود دارد، به گونهای که با فقدان شرط، وجوب اکرام منتفی میشود.
متأخران اصولی بر مبنای " مدلول التزامی بودن " مفهوم، معتقدند مثلاً از " ادات شرط " یا " اطلاق جمله شرطیه " علیت منحصره شرط برای جزا به دست میآید و با انتفای شرط، سنخ حکم در جزا نیز منتفی میشود.
نکته اول:
بنا بر مبنای متأخران که مفهوم را مدلول التزامی جمله منطوق میدانند، منظور از لزوم، لزوم بیّن به معنای اخص است [۵] .
نکته دوم:
در این که مفهوم از صفات مدلول است یا دلالت یا غیر آنها، اختلاف وجود دارد؛ برخی مانند مرحوم " آخوند خراسانی " و " حاجبی " معتقدند صفت مدلول میباشد و اگر کسی آن را صفت دلالت بخواند، تعبیر مجازی، مسامحی و از باب " وصف به حال متعلق موصوف " است، و برخی چون " عضدی " آن را صفت دلالت دانستهاند. [۶]
گروهی نیز معتقدند مفهوم به عنوان یک مدلول التزامی، هم میتواند صفت دلالت، هم صفت دال و هم صفت مدلول باشد و همه اینها به نحو حقیقت است. [۷]
نکته سوم:
مرحوم " آخوند " معتقد است مفهوم، " حکم اخباری یا انشایی است که به سبب وجود خصوصیتی در منطوق به دست میآید " [۸] و درست این است که گفته شود: " المفهوم انما هو حکم غیر مذکور، لا حکم لغیر مذکور ".
در جواب ایشان گفته شده است:
مفهوم، حکم نیست که بحث شود " هو حکم غیر مذکور " یا " حکم لغیر مذکور " بلکه مفهوم جملهای است مقابل منطوق و همان گونه که منطوق قضیهای است که حکم را شامل میشود، مفهوم نیز قضیهای است که شامل حکم (انشایی یا اخباری) میگردد [۹].
پانویس
- ↑ انوارالاصول جلد 2 : صفحه 16
- ↑ المعجم الاصولی : صفحه 874
- ↑ سیری کامل دراصول فقه جلد 7 : صفحه 353
- ↑ مبادی اصول الفقه : صفحه (886-888)
- ↑ اجودالتقریرات جلد 1 : صفحه 413
- ↑ الموجزفی اصول الفقه جلد 2,1 : صفحه 164
- ↑ سیری کامل دراصول فقه جلد 7 : صفحه 361
- ↑ کفایة الاصول : صفحه (230-231)
- ↑ سیری کامل دراصول فقه جلد 7 : صفحه 353