ادخال سرور بر مومنین
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
{منبع اين نوشتار يک سايت است. آن را با نوشته خودتان جايگزين کنيد.}
منبع:' سایت تربیت
نویسنده: گروهی از محققان و پژوهشگران
ادخال السرور
خوشحال نمودن بندگان
ادخال سرور، آن چه از احاديث فهميده مى شود، عبارت از گره گشاى از مشكلات ديگران مانند اطعام و كمك به فقير، رساندن وامانده ى به مقصدش، قرض دادن و غيره كه شخص ديگر را خوشحال كند و از غم و غصه ى مشكلش راحتش كند.
اما امروزه خلاف آن رايج است كه ادخال سرور يعنى شخصى را خنداندن حتى نعوذ بالله با شوخي ها و حرف هاى كه قبيح و در شرع مقدس از محرمات است.
البته خنداندن شخص مغموم يك موردى از ادخال سرور است نه همه آن.
نكته: ادخال سرور مخصوص انسان ها نيست بلكه بنا بر بعضى احاديث، غذا دادن به حيوان گرسنه ى را هم شامل مى شود.
از ارزش هاى پسنديده اخلاقى، كه با نيكى قرين است و در آيين اسلام بدان تأكيد شده، خوشحال نمودن بندگان خدا است. از فرمايشات گوهر بار معصومين عليهم السلام در مى يابيم كه خوشحالى بنده اى از بندگان خدا، سرور پيامبر و امامان و رضايت پروردگار را به دنبال دارد و انسانى كه در شادى ديگران شريك بوده و گرد و غبار غم را مى زدايد و در راهى هدفمند دلى را به دست مى آورد، به خدا نزديك مى شود.
آيا شادى از نظر اسلام امر مطلوبى است يا نامطلوب؟ در پاسخ بايد بگوييم هر نوع شادى حلال و مباح كه در جهت نشاط جسمى و روحى بدن و كمال معنوى باشد، مطلوب است.
(اما كلمات گوهر بار معصومين پيرامون مسرور و خوش حال نمودن مؤمنين)
علِيُّ بنُ إِبرَاهِيمَ عَن أَبِيهِ عَنِ ابنِ أَبِي عُمَيرٍ عَن هِشَامِ بنِ الحَكَمِ عَن أَبِي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ مِن أَحَبِّ الاَعمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِدخَالُ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِ إِشبَاعُ جَوعَتِهِ أَو تَنفِيسُ كُربَتِهِ أَو قَضَاءُ دَينِهِ.
امام صادق عليه السلام فرمود: محبوب ترين و دوست داشتن ترين عمل در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى خوشحال كردن مؤمن است؛ به اين كه يا او را از گرسنگى سيرش كند؛ يا او را از گرفتارى نجات دهد؛ يا قرض و دينش را اداء نمايد.
(الكافي ج2 ص192)
عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ خَالِدٍ عَن أَبِيهِ عَن رَجُلٍ مِن أَهلِ الكُوفَةِ يُكَنَّى أَبَا مُحَمَّدٍ عَن عَمرِو بنِ شِمرٍ عَن جَابِرٍ عَن أَبِي جَعفَرٍ عليه السلام قَالَ تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجهِ أَخِيهِ حَسَنَةٌ وَ صَرفُ القَذَى عَنهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِن إِدخَالِ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِ.
امام باقر عليه السلام فرمود: لبخند مردى بر صورت برادر مؤمنش و بر طرف كردن گرفتارى و مشكل از او، كار نيكويى است و بعد فرمود محبوب ترين چيز نزد خداى متعال ادخال سرور در قلب مؤمن وارد است.
(الكافي ج2 ص188)
عَنهُ عَن بَكرِ بنِ صَالِحٍ عَنِ الحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ إِبرَاهِيمَ عَن عَلِيِّ بنِ أَبِي عَلِيٍّ عَن أَبِي عَبدِ اللَّهِ عَن أَبِيهِ عَن عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وسلم إِنَّ أَحَبَّ الاَعمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِدخَالُ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِين.
از امام سجاد عليه السلام نقل شده كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: محبوب ترين عمل در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى وارد كردن سرور و شادى در دل مؤمنين است.
(الكافي ج2 ص189)
عَلِيُّ بنُ إِبرَاهِيمَ عَن أَبِيهِ عَنِ ابنِ مَحبُوبٍ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ سِنَانٍ عَن أَبِي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ أَوحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَى دَاوُدَ عليه السلام إِنَّ العَبدَ مِن عِبَادِي لَيَأ تِينِي بِالحَسَنَةِ فَأُبِيحُهُ جَنَّتِي فَقَالَ دَاوُدُ يَا رَبِّ وَ مَا تِلكَ الحَسَنَةُ قَالَ يُدخِلُ عَلَى عَبدِيَ المُؤمِنِ سُرُوراً وَ لَو بِتَمرَةٍ قَالَ دَاوُدُ يَا رَبِّ حَقٌّ لِمَن عَرَفَكَ أَن لَا يَقطَعَ رَجَاءَهُ مِنكَ.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به حضرت داود عليه السلام وحى نمود كه اگر بنده اى از بندگانم به سوى من با حسنه آمد به خاطر آن حسنه، او را مستحق بهشت قرار مى دهم؛ حضرت داود عليه السلام عرض كرد، خداوندا آن حسنه چيست؟ فرمود در دل بنده مؤمن من شادى ايجاد كردن اگر چه با يك عدد خرما باشد و بعد حضرت داود عليه السلام گفت، خدايا سزاوار است كسى كه تو را شناخت، از تو نا اميد نشود.
(الكافي ج2 ص189)
عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ خَالِدٍ عَن أَبِيهِ عَن خَلَفِ بنِ حَمَّادٍ عَن مُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ عَن أَبِي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ لَا يَرَى أَحَدُكُم إِذَا أَدخَلَ عَلَى مُؤمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَيهِ أَدخَلَهُ فَقَط بَل وَ اللَّهِ عَلَينَا بَل وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم.
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى از شماها گمان و خيال نكند اگر مؤمنى را خوشحال كرد تنها او را خوشحال كرده باشد بلكه قسم به خدا علاوه بر ما اهل بيت عليهم السلام؛ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را هم شاد و مسرور نموده است.
(الكافي ج2 ص189)
الحَسَنُ بنُ عَلِيِّ بنِ شُعبَةَ فِي تُحَفِ العُقُولِ، عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ جُندَبٍ عَن أَبِي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ يَا ابنَ جُندَبٍ مَن سَرَّهُ أَن يُزَوِّجَهُ اللَّهُ الحُورَ العِينَ وَ يَتَوَجَّهَ بِالنُّورِ فَليُدخِل عَلَى أَخِيهِ المُؤمِنِ السُّرُورَ
امام صادق عليه السلام به عبدالله بن جندب مي فرمايد: پاداش كسى كه در اين دنيا برادر مؤمنش را شاد كند اين است كه در آخرت خداى متعال تاجى از نور بر سر او مى گذارد و همسر او را از حورالعين قرار مى دهد.
(مستدرك الوسائل ج12 ص401)
رُوِيَ عَنِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ صَحَّ عِندِي قَولُ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله و سلم أَفضَلُ الاَعمَالِ بَعدَ الصَّلَاةِ إِدخَالُ السُّرُورِ فِي قَلبِ المُؤمِنِ بِمَا لَا إِثمَ فِيهِ فَإِنِّي رَأَيتُ غُلَاماً يُؤَاكِلُ كَلباً فَقُلتُ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ يَا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي مَغمُومٌ أَطلُبُ سُرُوراً بِسُرُورِهِ لِأَنَّ صَاحِبِي يَهُودِيٌّ أُرِيدُ أُفَارِقُهُ فَأَتَى الحُسَينُ إِلَى صَاحِبِهِ بِمِائَتَي دِينَارٍ ثَمَناً لَهُ فَقَالَ اليَهُودِيُّ الغُلَامُ فِدَاءٌ لِخُطَاكَ وَ هَذَا البُستَانُ لَهُ وَ رَدَدتُ عَلَيكَ المَالَ فَقَالَ عليه السلام وَ أَنَا قَد وَهَبتُ لَكَ المَالَ قَالَ قَبِلتُ المَالَ وَ وَهَبتُهُ لِلغُلَامِ فَقَالَ الحُسَينُ عليه السلام أَعتَقتُ الغُلَامَ وَ وَهَبتُهُ لَهُ جَمِيعاً فَقَالَتِ امرَأَتُهُ قَد أَسلَمتُ وَ وَهَبتُ زَوجِي مَهرِي فَقَالَ اليَهُودِيُّ وَ أَنَا أَيضاً أَسلَمتُ وَ أَعطَيتُهَا هَذِهِ الدَّار.
از امام حسين عليه السلام نقل شده است كه در نزد من كلام پيامبر صحيح و درست است كه فرمود: محبوب ترين و دوست داشتن ترين عمل در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى بعد از نماز، خوشحال كردن مؤمن است درصورتى كه همراه با گناه نباشد؛ بعد امام حسين عليه السلام فرمود من برده اى را ديدم كه به سگى غذا مي داد به او گفتم چرا چنين مي كنى؟ گفت اى پسر رسول خدا من غم و غصه دارم و مى خواهم با شاد كردن اين حيوان خودم را از ناراحتى نجات بدهم تاشاد و مسرور گردم براى اين كه ارباب من يك فرد يهودى است تا بتوانم با اين كار از او جدا شوم.
بعد راوى مى گويد امام حسين عليه السلام دويست دينار پول برداشت و به نزد ارباب او رفت وقتى يهودى امام حسين عليه السلام را ديد گفت اين برده را فداى قدم هاى مبارك شما كردم و اين باغ هم مال اين غلام باد؛ و ان مال را هم به شما برگر داندم امام حسين عليه السلام فرمود من هم اين مال را به شما هديه مي كنم؛ مرد يهودى گفت من ان مال را از شما قبول مى كنم و به اين برده مى بخشم و سپس امام حسين عليه السلام فرمود من اين برده را آزاد كردم و همه ان چيزها را به او بخشيدم وقتى اين صحنه را زن ان مرد يهودى ديد گفت اى پسر رسول خدا من اسلام اوردم و مهريه خودم را به شوهرم بخشيدم؛ در اين هنگام ان مرد يهودى گفت من هم اسلام آوردم و اين خانه را به همسرم بخشيدم.
(بحارالانوار ج44 ص194)