آیه ۳۰ انفال
متن آیه
ترجمه
و آن هنگام را به یادآور که کافران درباره تو مکری کردند تا در بندت افکنند یا بکشندت یا از شهر بیرون سازند آنان مکر کردند و خدا نیز مکر کرد و خدا بهترین مکرکنندگان است.
نزول
«شیخ طوسی» سبب نزول آیه چنین نبوده است. مشرکین در دارالندوة اجتماع کردند و درباره این که چگونه رسول خدا صلی الله علیه و آله را از بین ببرند به مشورت پرداختند. عمرو بن هشام گفت: او را در قید و بند نمائیم و به بلاى سخت گرفتار سازیم.
ابوالبخترى گفت: او را از مکه بیرون کنیم تا هر کس بتواند به آزار رسانیدن او دسترسى داشته باشد. ابوجهل گفت: او را بکشیم و درباره کشتن او از هر طایفه اى چند نفر با شمشیرهاى خود در کشتن او شریک گردیم و بعد با دادن دیه به بهاى ریختن خون او بنىهاشم را راضى کنیم.
شیطان این رأى را پسندید و آرا قبلى را خطا دانست. خداوند به توسط وحى به رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد و امر کرد که از مکه بیرون رود سپس پیامبر به طرف غار بیرون رفت و آیه «وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الْماکرِینَ» نازل گردید.
چنان که ابن عباس و مجاهد و قتادة روایت کرده اند و بعد به على بن ابىطالب علیهالسلام دستور فرمود: که به جاى او بخوابد وقتى که هنگام صبح حمله کردند و به خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ریختند بجاى پیامبر على را یافتند و به او گفتند: صاحب و رفیق تو کجا رفته است؟ على اظهار بىاطلاعى نمود.[۱]
پانویس
- ↑ در تفسیر برهان به نقل از تفسیر على بن ابراهیم این قضیه به طور مفصل ترى بیان گردیده است و نیز در تفسیر ابن ابىحاتم با مختصر تفاوتى از ابن عباس نقل نموده و در جریان ذکر قضیه اسمى از على بن ابىطالب علیهالسلام نبرده است.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 380.