جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

کینه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۹ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کینه که در زبان عربی از آن با کلمه «حِقد» تعبیر می گردد به معنای بغض دیگری را در دل داشتن و حس انتقام جویی نسبت به اوست. در منابع اسلامی یکی از صفات ناشایست اخلاقی معرفی شده که آرامش شخص را از او می گیرد.

تعریف کینه

در لسان العرب آمده است: الحِقْدُ: إِمساک العداوة فی القلب والتربص لِفُرْصَتِها[۱]؛ حقد و کینه ضدش عفو و بخشش است: حقد و کینه، نگه داشتن دشمنی در قلب و منتظر فرصتی بودن برای عقده گشایی.

ملا محسن فیض کاشانی در تعریف کینه می گوید: كينه‌توزى يا حقد آن است كه آدمى در دل از ديگرى سنگينى احساس كند و بغض او را در دل خود جاى دهد و از او نفرت داشته باشد و همين حال را پيوسته ادامه دهد.[۲]

کینه‌ در احادیث

دوری مومن از کینه‌ورزی:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مومن کینه نمی ورزد»[۳] و خود آن حضرت به عنوان کامل ترین نمونه مومن قلبی عاری از کینه داشت و نسبت به همگان مهربان و دلسوز بود به طوری که در سال هشتم هجری، وقتی ‌كه مكه را فتح كرد و بر دشمنان خود چیره شد فرمود: «الیوم یوم المرحمة»؛ امروز، روز گذشت و بخشش است.[۴]

از امام صادق عليه السلام نقل شده است:

حِقدُ المؤمنِ مَقامُهُ، ثُمَّ يُفارِقُ أخاهُ فلا يَجِدُ علَيهِ شَيئا، و حِقْدُ الكافِرِ دَهْرُهُ؛ كينه مؤمن يك لحظه است و زمانى كه از برادر خود جدا شد، در دل خود كينه اى نسبت به او نگه نمى دارد ؛ اما كينه كافر مادام العمر است.[۵]

آرامش در پرهیز از کینه:

روایات پرهیز از کینه را موجب رسیدن به آرامش معرفی نموده اند. امام علی علیه السلام می فرماید: کسی که کینه را از خودش طرد کند، قلبش و عقلش را در راحتی قرار داده است.[۶] و امام عسكرى عليه السلام فرمودند: كم آسايش ترين مردم، كينه توز است.[۷]

کینه سبب بروز فتنه ها:

در روایتی از امام علی علیه السلام، سبب فتنه ها، کینه دانسته شده است.[۸] و آن حضرت فرموده است: با بر كندن شر از سينه خود، آن را از سينه ديگران درو كن.[۹]

سرزنش کردن کینه می آورد:

امام على عليه السلام فرمودند: برادرت را با همان خصوصياتى كه دارد تحمّل كن و زياد سرزنش نكن ؛ زيرا اين كار كينه مى آورد.[۱۰]

راهکارهای درمان کینه توزی

  1. تفکر در این‌که کینه و عداوت، در دنیا ثمره ای جز اندوه و غم و ألم ندارد. آتشی است که به غیر از دود کدورت از آن بر نمی خیزد. و در آخرت، انسان را به عذاب الیم دچار می‌کند. شخص توجه داشته باشد که کینه علاوه بر این‌که خود گناهی بزرگ است موجب گناهان دیگری نیز می‌شود مثل حسادت، سرزنش و توبیخ کردن افراد، غیبت و تهمت، خیانت و تحقیر آزردن و... که همه موجب ضررهای فراوان دینوی و اخروی می‌شوند.
  2. انسان سعی کند که با آن شخص که عداوت و کینه دارد رفتار دوستانه و گفتار مشفقانه به عمل آورد. در قضای حوائج او دو چندان تلاش نماید. در مجامع و محافل، نیکی های او را اظهار نماید. این کار را پیوسته انجام دهد تا نفس‌اش رام شود و آثار عداوت از دل او برطرف شود.[۱۱]
  3. و دیگر این‌که در فضیلت عفو و گذشت، تفکر نماید. رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: «ببخشید، که بخشش جز عزّت بر بنده نمی‌افزاید، پس همدیگر را ببخشید تا خدا عزتتان دهد.»[۱۲]

پانویس

  1. لسان العرب، ج۳، ص۱۵۴
  2. فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79
  3. فیض کاشانی، الحقائق في محاسن الأخلاق، 1423 ق، ص79
  4. واقدی، المغازى، ج‏2، ص822
  5. شیخ عباس قمى، سفينة البحار، ج‏2، ص283
  6. تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹
  7. میزان الحکمه، جلد سوم، ذیل عنوان کینه
  8. تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۲۹۹
  9. میزان الحکمه، جلد سوم، ذیل عنوان کینه
  10. ابن شعبه حرانى، تحف العقول، 1404ق، ص84
  11. نراقي، احمد، معراج السعادة، ص201
  12. عبدالله شبر، اخلاق شبرّ، ناشر هجرت، چاپ دوم، 1377، ص253-254.

منابع

  • ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق / 1363ش.
  • ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر، چاپ سوم، 1414 ق.
  • تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، تصحیح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366 ش.
  • شبر، سید عبدالله، اخلاق شبرّ، هجرت، چاپ دوم، 1377ش.
  • شیخ عباس قمى، سفينة البحار، قم، اسوه، چاپ اول، 1414 ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، الحقائق في محاسن الأخلاق، قم، دار الکتاب الإسلامي، 1423 ق.
  • نراقي، احمد، معراج السعاده، ناشر كشف الغطاء، چاپ اول، 1382ش.
  • واقدی، محمد بن عمر، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، ط الثالثة، 1409/1989.