ابن خلدون
ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی (۸۰۸-۷۳۲ هـ.ق، تونس) معروف به «ابن خلدون»، تاریخنگار، جامعهشناس، مردمشناس و سیاستمدار عرب مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخنگاری به شیوه علمی و از پیشگامان علم جامعهشناسی میدانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت - مؤسس علمی به نام جامعهشناسی میزیسته است. ابنخلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.
زندگی نامه
عبدالرحمان در شهر تونس (از سرزمين افريقيه) چشم به جهان گشود. او برخى از مقدمات را پيش پدر آموخت و سپس نزد علمای تونسی قرآن و تفسیر، فقه مالکی، حدیث، علم رجال، تاریخ، فن شعر، فلسفه و منطق آموخت. وی پس از تکمیل تحصیلات در آفریقیه (تونس) به مغرب (مراکش) وسپس الجزایر رفت و دوباره به مغرب بازگشت وپس از آن که اطلاعات مفیدی دربارهی کشورهای شمال آفریقا به دست آورد، در سال 764 به آندلس (اسپانیای امروز) رفت و در غرناطه (گرانادا) به حضور سلطان، محمد پنجم، رسید.
ابنخلدون پس از دو سال به شمال آفریقا بازگشت. او در هر یک از کشورهای مغرب بزرگ عربی (تونس ، الجزیره و مراکش) که میرفت به علت کثرت معلوماتی که در زمینه فقه و علوم دیگر داشت قدر میدید و بر صدر مینشست. او مدتها در تونس و شهر فاس در مراکش به وزارت امیران محلی مشغول بود و نیز ، بارها از جانب امیران شمال افریقا در تونس، مغرب و الجزایر به سمت قاضی القضاتی رسید. با این حال در زمانی که در وهران الجزایر به سر می برد مورد خشم سلطان قرار گرفت و مدت 4 سال در قلعه ابن سلامه زندانی شد.
او در زندان ، به نوشتن کتاب معروف تاریخ خود به نام کتاب "العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر" مشغول شد و پس از آزادی از زندان به نوشتن آن ادامه داد تا آن که کتاب را به پایان رساند. مقدمهی این کتاب که اکنون با عنوان مقدمهی ابنخلدون شهرت دارد خود شاهکاری بزرگ در فلسفه تاریخ و جامعه شناسی به شمار میآید.(این کتاب را محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه کرد که بارها به چاپ دیگر رسیده است.)
ابنخلدون پس از آزادی از زندان، از وهران الجزایر به تونس رفت. در نیمه شعبان 784 با کشتی راهی بندر اسکندریه شد و از آنجا به قاهره رفت. در قاهره به دستور الملک الظاهر سیف الدین، ازممالیک برجی مصر، به سمت استادی جامع الازهر، که امروزه دانشگاه الازهر نامیده می شود، رسید و در آن جا به آموزش و پرروش دانشجویان پرداخت و به جایگاه قضاوت نیز رسید.
ابنخلدون از مصر برای زیارت خانهی خدا به مکه رفت و از آنجا به سوی شام رهسپار شد. در دمشق بود که دیدار مشهور او با امیر تیمور گورکانی رخ داد. در آن دیدار ابنخلدون مورد توجه تیمور قرار گرفت. ابنخلدون بار دیگر به قاهره بازگشت و بقیه عمر خود را در مصر گذرانید. سرانجام، در روز چهارشنبه، چهار روز مانده به پایان رمضان 808 قمری، در 76 سالگی درگذشت و در مزار صوفیان، در بیرون باب النصر (دروازه پیروزی) قاهره، به خاک سپرده شد.[۱]
اعتقادات و افکار ابن خلدون
ابن خلدون در زمان خود به تاريخ نگاري و تاريخ انديشى شهره بود، اما با همة تأثيري كه در افزايش توجه به تاريخ در مصر سدههاي 8 و 9ق/14 و 15م داشت، انديشههايش در روزگار خود او بازتاب كافى نيافت، و هيچ يك از مورخان حتى شاگردانش راه او را در اين زمينه ادامه ندادند؛ ليكن انديشههاي بديع و عميق او در زمان و مكانى ديگر جلب نظر كرد و از سدة گذشته (13ق/ 19م) نام، آثار و افكار او سخت مطرح شد و پژوهشهاي بسياري را به خود اختصاص داد.[۲]
او به عنوان بزرگترین اندیشمند شرق شناخته میشود. در کتاب مقدمه وی از تکرار تاریخ در یک چرخه شش نسلی سخن گفته. این چرخه از آغاز یک اجتماع با تکیه بر کشاورزی سپس فنون آغاز میشود. در آخرین مرحله اجتماع چنان قدرتمند میشود که مردم آن به هنر و موسیقی روی میآورند و پس از آن مردم از فرط امنیت و بی نیازی تعصب خود را نسبت به جامعه از دست میدهند تا این که قوم دیگری آن جامعه را از خارج فتح میکند و در اینجا تاریخ بر همین منوال تکرار میشود.
او برای مثال میگوید که ایرانیان از عربها شکست خوردند. عربها از ترکان سلجوقی و ترکان نیز از مغولها شکست خوردند. اگرچه عقاید ابن خلدون تحت تأثیر افکار افلاطون و به خصوص سیاست ارسطو است اما این دانشمند توانسته با اندیشه یونانی و با نگاه ژرف و تجربه طولانی خویش به عنوان سیاستمداری کارکشته تئوریهای نوین جامعهشناسی خود را توسعه دهد. از ابن خلدون به عنوان بنیانگذار علم تاریخ هم یاد میشود. او در همین کتاب برای نخستین بار شیوههایی علمی برای استخراج حقیقت از منابع دست اول را طراحی کرده است.
ابن خلدون البته تحلیلهای تاریخی آمیخته به تعصب و غیرمنصفانه نیز دارد به عنوان نمونه در مورد واقعه عاشورا او هم امام حسین علیه السلام را که بر اجتهاد خود عمل کرده شهید و مأجور دانسته و هم یزید را که مطابق با اجتهاد خود برابر امام ایستاده برحق خوانده است.[۳]
پانویس
- ↑ ابنخلدون، دانشنامه جزیره دانش بازیابی: 19 اسفند 1398.
- ↑ یوسف رحیم لو، «ابن خلدون، ابو زید»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص450
- ↑ احمد خاتمی، "نقل عاشورا (نگاهی به راویان واقعه عاشورا)"، مجله اطلاع رسانی و کتابداری، دی ماه 1388 - شماره 147
منابع
- سيروس غفاريان، ابنخلدون، دانشنامه جزیره دانش بازیابی: 19 اسفند 1398.
- یوسف رحیم لو، «ابن خلدون، ابو زید»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص444 تا 458
- احمد خاتمی، "نقل عاشورا (نگاهی به راویان واقعه عاشورا)"، مجله اطلاع رسانی و کتابداری، دی ماه 1388 - شماره 147، (5 صفحه - از 4 تا 8)،در دسترس در پایگاه مجلات تخصصی نور.