رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ترک نماز

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

نماز از واجبات و ضروریات دین است و ترک آن از روی انکار، گناه کبیره شمرده شده و موجب کفر است. سهل انگاری در ادای نماز یا ترک آن به طور کلی، علاوه بر این که آثار شومی در زندگی دنیوی دارد، عواقب وخیمی در سرای آخرت نیز خواهد داشت.

نتیجه ترک نماز

چون وجوب نماز از احکام بدیهی و ضروری اسلام است، پس کسی که از روی انکار نماز نخواند از دین اسلام خارج شده است، زیرا انکار نماز، انکار رسالت پیامبر و قبول نداشتن قرآن است.[۱]

امام باقر علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله می ­فرماید: مَا بَینَ الْمُسْلِمِ وَ بَینَ الْکافِرِ إِلَّا أَنْ یتْرُک الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یصَلِّیهَا؛ بین مسلمان و کافر فاصله‌اى نیست، مگر این که مسلمان نماز واجب را عمدا ترک کند یا آن را بى‌اهمیت بداند و نخواند.[۲]

البته کفر مطرح شده در برخی روایات، کفر از دیدگاه فقهی نیست؛ یعنی احکام کفر بر او بار نمی­ شود، بلکه یکی از دلایلی که به تارک الصلاة کافر اطلاق شده، اهمیت دادن به موضوع نماز و ترک نکردن آن است؛ اما اگر کسی از روی انکار نماز نخواند، در اصطلاح فقه هم به او کافر می­ گویند زیرا منکر ضروری دین است.[۳]

از امام صادق علیه السلام سؤال شد که چرا زانى کافر نیست ولى کسى که نماز نمى‌گذارد، کافر مى‌باشد؟ امام علیه السلام فرمود: «چون زناکار براى‌ شهوت این کار را مى‌کند ولى آن کس که نماز را ترک مى‌کند براى این است که به آن اهمیت نمى‌دهد. زناکار براى لذت دنبال زنى را مى‌گیرد و از او کامجوئى مى‌کند، ولى آن کس که نماز را ترک کرده و آن را انجام نمى‌دهد قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بى‌اهمیت شمردن آن مى‌باشد و هرگاه کسى نظرش استخفاف باشد، کافر مى‌گردد».[۴]

اقسام ترک نماز

  1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار، چون منکر ضروری دین شده کافر می شود.
  2. ترک نماز به طور کلی نه از روی انکار، بلکه به واسطه مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به شهوات و امور دنیوی که موجب فسق است.
  3. ترک نماز در بعضی اوقات در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت یا اهمیت ندادن به اوقات نماز؛ این شخص جزء ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن می­ باشد.
  4. ترک واجبی از واجبات نماز (بدون رعایت شرایط صحت آن با بی اهمیتی، با لباس نجس و...) این شخص نیز جزء ضایع کنندگان و خوارکنندگان نماز است.[۵]

به هر حال تارک نماز جزء هر قسمی که باشد در قرآن شدیداً نکوهش شده است: «فَوَیلٌ لِّلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِِمْ سَاهُونَ»؛[۶] پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهل‌انگارى مى‌کنند. یعنى آنهایى که از نمازشان غافلند، اهتمامى به امر نماز نداشته و از فوت شدنش باکى ندارند.[۷] «ساهون» به معنى خطایى که از روى غفلت سرزند و در این آیه با معانی مختلفی تفسیر شده است:

  1. سهو توأم با تقصیر است (این تفسیر مناسبتر به نظر مى‌رسد).
  2. تاخیر انداختن نماز از وقت فضیلت است.
  3. منافقانى هستند که نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترک آن عقاب.

باید توجه داشت که نمى‌فرماید: «در نمازشان سهو مى‌کنند» چون سهو در نماز به هر حال براى هر کس واقع مى‌شود، بلکه مى‌فرماید: «از اصل نماز سهو مى‌کنند» و کل آن را بدست فراموشى مى‌سپرند. وقتى فراموش کنندگان نماز شایسته «ویل» هستند، آنها که به کلى ترک نماز گفته و تارک الصلاة هستند چه حالى خواهند داشت؟![۸]

علل ترک نماز

  1. ناآشنایی به فلسفه نماز و آثار و فواید آن در زندگی
  2. احساس تحجّر و عقب ماندگی
  3. تنبلی و تن پروری
  4. مسامحه کاری و سهل انگاری (علی رغم داشتن وضعیت روحی و جسمی مناسب)
  5. احساس خودنمایی و ریاکاری
  6. محیط و اجتماع فاسد[۹]

آثار اخروی ترک نماز

سهل انگاری در ادای نماز یا در اعمال شرایط آن یا ترک آن به طور کلی، علاوه بر این که آثار شومی در زندگی دنیوی دارد، بدون شک عواقب وخیمی در سرای آخرت نیز خواهد داشت.

دوزخ ارمغان ترک نماز:

«فىِ جَنَّاتٍ یتَسَاءَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَککمُ‌ْ فىِ سَقَرَ * قَالُواْ لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ...» ؛[۱۰] آنها در باغ هاى بهشتند و سؤال مى‌کنند از مجرمان. چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم...».

این آیات گوشه‌اى از شرح حال اصحاب یمین و گروه مقابل آنهاست، آنها به چند گناه بزرگ خویش در این رابطه اعتراف مى‌کنند: یکی از این گناهان ترک نماز است؛ البته نماز از آنجا که عبادت خدا است بدون ایمان به او میسر نیست، بنابراین ذکر آن رمزى است براى ایمان و اعتقاد به خداوند و تسلیم در برابر فرمان او.[۱۱]

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده: «نماز خود را ضایع نسازید، زیرا هر کس نمازش را ضایع گزارد (بدان اهمیت ندهد) با قارون و هامان (وزیر فرعون) محشور گردد و خداوند را سزاوار است که او را با منافقین به دوزخ فرستد، پس واى بر آن کس که محافظت نکند بر نماز (غافل از آن باشد) و...».[۱۲]

ترک نماز و محرومیت از شفاعت:

امام صادق علیه السلام هنگام وفات در آخرین وصیت خود به خویشان فرمود: لاتَنالُ شَفَاعَتنَا مُستَخِفاً بِصَلاتِه؛[۱۳] شفاعت ما نمى­ رسد به آن که نمازش را سبک مى‌شمارد.

درمان ترک نماز

  1. این که بداند ذکر خدا باعث آرامش و تعادل روانی می­ شود.[۱۴]
  2. تمام دستورات دین -از جمله نماز- برای چگونه زندگی کردن، چگونه انسان شدن و... است و یکی از فلسفه ­های تشریع واجبات برای خوشبختی در دنیاست.
  3. عوامل انحطاط مسلمانان در خود ایشان است نه در اصل اسلام.
  4. ترک پرخوری و پرخوابی که از علل سستی و بی حالی است.
  5. اهمیت دادن به نماز بیشتر از کارهای دیگر در هر شرایط
  6. فایده نماز به خودمان برمی ­گردد و طلبی از دیگران نداریم تا نمازمان را به رخ آنها بکشیم، صاحب عبادت خداست و خوشحالی او کافی است، چه دیگران مسخره کنند چه تشویق.
  7. وارد نشدن به مکان­های گناه و...[۱۵]
  8. همان گونه که در برابر محبت­های کوچک دیگران تشکر می­ کنیم، نماز نیز تشکر از خداوند در برابر نعمت­های بی پایان او است.
  9. انسان مسلمان در طول زندگی همواره در معرض دام­های گوناگون شیاطین است. ارتباط هر روزه با خدا و طلب هدایت از او در نمازها، سبب ثبات قدم در مسیر مسلمانی و رهایی از شیطان­های انس و جن می شود.

پانویس

  1. عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۹ش، سیزدهم، ج۲، ص۱۸۳.
  2. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه ابراهیم محدث بندرریگى،‌ قم‌، اخلاق، ‌۱۳۷۹ ش‌، ص ۴۹۸.
  3. علی اصغر عزیزی تهرانی، حضور قلب در نماز (علل و درمان حواسپرتی در نماز)، قم، بوستان کتاب، ص۱۴۴.
  4. عطاردى‌، عزیزالله؛ ترجمه الإیمان والکفر، بحارالانوار، تهران،‌ عطارد، ۱۳۷۸ ش،‌ اول، ‌ج۱، ص ۴۱۸-۴۱۷.
  5. گناهان کبیره، پیشین، ص۱۹۱.
  6. سوره ماعون/۵-۴.
  7. تفسیرالمیزان، پیشین، ج‌۲۰، ص ۶۳۴.
  8. تفسیر نمونه، پیشین، ج‌۲۷، ص ۳۶۱-۳۶۰.
  9. حضور قلب در نماز، پیشین، ص۱۶۸-۱۴۴.
  10. سوره مدثر/۴۰-۴۳.
  11. تفسیر نمونه، پیشین، ج‌۲۵، ص ۲۵۵-۲۵۳.
  12. شیخ صدوق، عیون أخبارالرضا علیه السلام، ‌ترجمه حمیدرضا مستفید و على اکبر غفارى،‌ تهران‌، صدوق، ۱۳۷۲ ش،‌ اول‌، ج۲، ص۲۲.
  13. عیون أخبارالرضا علیه السلام، پیشین، ص۲۲.
  14. سوره رعد/۲۸.
  15. حضور قلب در نماز، پیشین، ص۱۶۹-۱۴۵.

منابع