مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

توکل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«توکّل» يكى از مهمترین مظاهر ايمان و به معنای تکیه و اعتماد به خداوند متعال و درک این حقیقت است که سود و زیان انسان تنها به دست خداوند است و اثر گذاری همه اسباب در عالم وجود به اذن و اراده الهی است.

حقیقت توكل

حقیقت توکّل این است که انسان باور داشته باشد که آنچه در عالم وجود محقق می شود به اذن و اراده خداوند است و تأثیر اسباب و علل طبیعی مستقل از اراده خداوند نیست. در نتیجه انسان متوکل با وجود بهره گیری از اسباب، هرگز آنها را مستقل از اراده خداوند ندیده و در نتیجه به جای اعتماد به اسباب، به خالق آنها اعتماد و تکیه می کند.

پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله، تفسير توكّل را از جبرئيل سؤال كرد، جبرئيل گفت: «توكّل علم به اين است كه سود و زيان و بخشش و حرمان به دست مردم نيست و بايد از آنها نا اميد بود و اگر بنده اى به اين مرتبه از معرفت برسد، جز براى خدا كارى انجام ندهد و جز او به كسى اميدوار نباشد و از غير او نهراسد و غير از خدا چشم طمع به كسى ندارد. اين همان توكل بر خدا است».[۱]

چنانکه بیان شد توکل به معنای بهره نبردن از اسباب برای رسیدن به مقصد نیست، بلکه به این است که انسان با وجود بهره گیری از اسباب طبیعی، اعتمادش به خالق اسباب باشد. به تعبیر دقیق تر، سنت خداوند در خلقت جهان این بوده است که هر کاری را با بهره گیری از اسباب محقق شود، بنابراین انسان همواره موظف به کوشش و تلاش برای رسیدن به مقصود خود می‌باشد. نقل است که پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گروهى را ديد كه براى كسب روزى به دنبال كشت و كار نمى روند، فرمود چه مى كنيد؟ گفتند ما متوكلين هستيم و بر خدا توكّل مى كنيم. فرمود شما متوكّل نيستيد بلكه متّكل (يعنى سربار مردم) هستيد.[۲]

آثار توکل بر خداوند

برخی از آثار توکل بر خداوند عبارتند از:

نترسیدن از غیر خدا

انسان متوکل ترسی از غیر خدا ندارد، زیرا می داند سود و زیانش تنها به دست خداست و دیگران نمی توانند به او زیانی برسانند مگر به اذن خدا. قرآن کریم می فرماید: «وَ انْ يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرّ فَلا كاشِفَ لَهُ الا هُوَ و اِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رادَّ لِفَضْلِهِ يُصيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ»؛ و اگر خداوند براى امتحان يا كيفر گناه زيانى به تو برساند هيچ كس جز او آن را برطرف نمى سازد و اگر اراده خيرى براى تو كند هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد، آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى رساند، و او غفور و رحيم است.[۳]

نقل است شخصى به نام حسن بن جهم مى گويد: خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم و عرض كردم: جانم به فدايت، حدّ و مرز توكّل چيست؟ امام فرمود: « أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ أَحَداً ».[۴] اینکه با وجود خدا از کسی نترسی.

بهره‌مندی از یاری خداوند

سنت جاری بر جهان خلقت این است که انسان برای پیشبرد اهداف و مقاصدش بی نیاز از اسباب مادی و غیر مادی نیست، اما هرگز نمی تواند همه اسباب را تحت کنترل خود بگیرد، به همین جهت است که باید با توکل بر خداوند که همه اسباب با اذن و اراده او اثر بخشی دارند حرکت کند تا خداوند او را یاری نماید. قرآن کریم می فرماید:«وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ».[۵] هر كس بر خدا توكل كند خدا او را كفايت كند.

و نیز امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: « مَنْ تَوَكَلَ عَلَى الله ذَلَّتْ لَهُ الصَّعَابَ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الاَسْبَابُ و َتَبُوّءَ الخَفْضُ وَ الكَرَامَةُ.»؛ هر كس بر خدا توكل كند سختي ها براى او نرم و آسان و اسباب و وسيله ها برايش فراهم شود و در راحت و وسعت و كرامت جاى گيرد و زندگى اش به راحتى و آسايش گذرد.[۶]

و در جاى ديگر مى فرمايد:« مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللهِ سُبْحَانَهُ أَضَاءَتْ لَهُ الشُّبُهَاتُ وَ كَفَى المَؤُنَاتُ و َأَمِنَ التَّبَعَاتُ.»؛ هركس بر خداوند سبحان توكل كند شبهه ها برايش روشن گردد و آن چه لازم دارد كفايت شود و از رنج ها و گرفتاري ها مصون بماند.[۷] از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود هنگامى كه ابراهيم علیه السلام را بالاى منجنيق گذاشتند و مى خواستند او را در آتش بيفكنند، جبرئيل به ملاقاتش آمد و پس از سلام گفت آيا نيازى دارى كه به تو كمك كنم؟ ابراهيم در جواب گفت: به تو نیاز ندارم.[۸] جبرئیل گفت: پس از خدا نيازت را بخواه. و ابراهیم علیه السلام جواب داد: « حَسْبِي مِنْ سُؤَالِي عِلْمُهُ بِحَالِي »؛ همين قدر كه از حال من آگاه است كافى است.[۹] و سرانجام براى اين كه كار خود را به خدا واگذاشت و به او اعتماد كرد آتش بر او گلستان شد كه: «قُلْنا يا نارُ كُونى بَرْدا وَسَلاما عَلى ابْراهيمَ»؛ و ما گفتيم اى آتش سرد و سالم بر ابراهيم باش.[۱۰]

قدرت تصميم گيرى

اعتماد و توکل به خداوند باعث می شود انسان در تصمیم گیری هایش دچار تردید نشده و به پشتوانه علم و قدرت خداوند با قدمهای استوار در راهی که در نظر دارد حرکت کند. قرآن کریم می فرماید: «...فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ انَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ» ... هنگامى كه تصميم گرفتى قاطع باش و بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست مى دارد.[۱۱]

قدرت و شجاعت

انسان با تکیه به قدرت بی نهایت خداوند دیگر ترسی از آزار دیگران ندارد. قرآن کریم می فرماید: «وَلاتُطِعِ الْكافـِرينَ والْمُنافِقينَ وَدَعْ أذي هُمْ و َتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ و َكَفى بِاللّهِ وَكيلا»؛ و از كافران و منافقان پيروى مكن و به آزارهاى آنها بى اعتنا باش و بر خدا توكل كن و همين بس كه خدا حامى و مدافع تو باشد و با توكل به خداى متعال از هيچ كس نهراس.[۱۲]

همچنین پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ »؛ كسى كه دوست دارد قوى ترين مردم باشد بايد بر خدا توكّل كند.[۱۳] و از امام باقر عليه السلام نقل است که فرمود: « مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ لَا يُغْلَبُ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ لَا يُهْزَمُ »؛ كسى كه بر خدا توكّل كند مغلوب نمى شود و كسى كه به خدا پناهنده شود شكست نمى خورد.[۱۴]

عدم سلطه شيطان بر متوكلان

انسان در مقابل کید شیطان آسیب پذیر است اما می تواند با تکیه به قدرت خداوند از سلطه شیطان نجات یابد. قرآن کریم می فرماید: «انَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»؛ شيطان بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مى كنند تسلّطى ندارد.[۱۵]

بی‌توجهى به اقبال و ادبار مردم

کسی که چشم امیدش به خلق خدا نباشد و تنها به خداوند تکیه و اعتماد داشته باشد دیگر به حمایت خلق نیاز ندارد. قرآن کریم می فرماید: «...فَاعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ و َكَفى بِاللّهِ وَكيلا»؛ ... به آنها اعتنا مكن و توكل بر خدا كن و كافى است كه او يار و مدافع تو باشد.[۱۶]

و نیز می فرماید: «فَانْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لا إلهَ الا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ لْعَظيمِ»؛ اگر آنها روى از حق بگردانند نگران مباش. بگو خداوند مرا كفايت مى كند، هيچ معبودى جز او نيست، بر او توكل مى كنم و او صاحب عرش بزرگ است و همه عالم در قبضه قدرت اوست و تمام قدرت ها در برابر قدرت او ناچيز است.[۱۷]

پانویس

  1. بحارالانوار، ج68، ص138
  2. مستدرك الوسائل، ج11، ص217
  3. سوره يونس، 107
  4. بحارالانوار، ج68، ص134
  5. سوره طلاق، 3
  6. غررالحكم، ص197
  7. غررالحكم، ص197
  8. بحارالانوار، ج12 ص24
  9. بحارالانوار، ج 68، ص155
  10. سوره انبياء، 69
  11. سوره آل عمران، 159
  12. سوره احزاب، آیه48
  13. مستدرك الوسائل، ج11، ص217
  14. بحارالانوار، ج68، ص151
  15. سوره نحل: 99
  16. سوره نساء، 81
  17. سوره توبه، 129