منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اخلاق

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اخلاق» در اصطلاح به صفات درونی انسان گفته می‌شود که در او به صورت عادت در آمده است، به گونه‌ای که عمل مربوط به آن صفت در جایی که موقعیت آن پیش می‌آید، بدون درنگ از شخص سر بزند. و علم اخلاق، علمی است که با شناساندن صفات نیک و بد و اعمال درست و نادرست اخلاقی، انسانها را به کسب صفات نیک و انجام اعمال درست توصیه می‌کند. اخلاق، افزون بر آنكه در كنار اعتقادات و احكام فقهی، به‌‌منزله یكی از سه پایه اساسی معارف دینی مطرح است، راه زندگی درست و خداپسندانه و شیوه صحیح حركت به‌سوی كمال نهایی و ارتباط با خدای متعال را تعلیم می‌دهد.

تعریف اخلاق

«اخلاق» جمع «خُلْق» در اصل واژه‌اي عربي و به‌معناي «سرشت و سجيّه» به‌کار رفته است؛ اعم از اينكه سجيّه و سرشتي نيكو و پسنديده باشد مانند جوان‌مردي و دليري، يا زشت و ناپسند باشد مثل فرومايگي و بزدلي.[۱] در لغت نامه دهخدا آمده است: اخلاق جمع «خُلق» و در لغت به معناى خوي‌هاست.[۲]

اخلاق در اصطلاح دانشمندان و عالمان اخلاقي، معاني و كاربردهاي متفاوتي دارد. سه معنی زیر برای اصطلاح اخلاق در نظر عالمان اخلاقی بر شمرده شده است:

  1. صفات راسخ نفساني: صفات و هيئت‌هاي پايدار در نفس كه موجب صدور افعالي متناسب با آنها به‌طور خودجوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان مي‌شوند.
  2. صفات نفساني: هر‌گونه صفت نفساني است كه موجب پيدايش كارهاي خوب يا بد مي‌شود؛ چه آن صفت نفساني به‌صورت پايدار و راسخ باشد و چه به‌صورت ناپايدار، و چه از‌ روي فكر حاصل شود و يا بدون تفكر و تأمل سرزند.
  3. فضایل اخلاقی: گاهي واژه اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نيك و فضايل اخلاقي به‌کار مي‌رود؛ مثلا وقتي گفته مي‌شود «فلان كار اخلاقي است» يا «دروغ‌گويي كاري غيراخلاقي است»، و يا زماني كه گفته مي‌شود «عصاره اخلاق عشق و محبت است»، منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضيلت است.[۳]

اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد. علم اخلاق نیز که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمى است كه از انواع صفات خوب و بد بحث کرده، آنها را مورد شناسایی و تعریف و تبیین قرار داده، کیفیت اکتساب صفات خوب و فضایل را و نیز چگونگی زدودن صفات رذیله را بیان کرده است.[۴] به‌تعبیر مرحوم نراقی: «علم اخلاق عبارت است از دانش صفات مُهلكه و مُنجیه، و چگونگی متصف شدن و گرویدن به صفات نجات‌بخش و رها شدن از صفات هلاك‌كننده».[۵] بنابراین، هدف نهايي علم اخلاق اين است كه انسان را به كمال و سعادت حقيقي خود، يعني قرب الهي برساند.

اهمیت اخلاق در اسلام

علم اخلاق يكى از ضرورى ترين علوم براى انسان است. یكی از عوامل مهم بهره‌مندی از سعادت دنیوی و اخروی، اخلاق نیك و زدودن زشتی‌ها و آراستگی به خوبی‌هاست. پس از اعتقاد به خدا و پیامبر (صلى الله علیه وآله)، اخلاق مهم‌ترین مسئله از دیدگاه اسلام است. سستی در تزكیه اخلاق، چه‌بسا موجب از دست رفتن اعتقادات اصلی آدمی شود. قرآن از این معنا پرده برداشته و نشان داده است كه بعضی از عادت‌ها و خلق‌های ناپسند، مانع از ایمان به خدا می‌شود. پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) درباره مسیحیان نجران فرمودند: «دلیل اینكه اسلام را نپذیرفتند، این نبود كه حقانیت اسلام را درنیافتند، بلكه علاقه‌ای بود كه به شرب خمر و گوشت خوك داشتند». از اینجاست كه می‌توان به ارتباط عمیق اخلاق و اعتقادات پی برد.[۶]

از‌این‌روست كه علم اخلاق و مسائل و مباحث مربوط به اخلاقیات از نظر اسلام، از جمله مهم‌ترین و شریف‌ترین علوم به‌حساب می‌آید. مگر نه این است كه یكی از اهداف اصلی برانگیختن پیامبران و فرستادن پیام‌های آسمانی، پرورش اخلاق و تزكیه و تهذیب جان‌هاست: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ».(سوره جمعه، 2)

پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) نیز در حدیث بسیار مشهوری هدف از بعثت خود را به نهایت رساندن مكارم اخلاقی بیان كرده، می‌فرماید: «إنّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَكَارِمَ الاَْخْلاَقِ».[۷]

در حدیث دیگری از امام علی علیه السلام می خوانیم که فرمود: «لو کُنّا لا نَرجو جنّة ولا نَخشی ناراً ولا ثواباً ولا عقاباً، لکان یَنبغی لَنا أن نطالبَ بمکارمِ الاخلاق فانّها مما تدلّ علی سبیل النجاح؛ اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی هم نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.»[۸]

و امام كاظم عليه السلام فرمود: «الْزَمُ الْعِلْمِ لَكَ ما دَلَّكَ عَلى صَلاحِ قَلْبِكَ وَاظْهَرَ لَكَ فَسادَهُ؛[۹] لازمترين علم براى تو آن است كه تو را به پاكسازى دل (و تهذيب نفس) راهنمايى كرده، فساد آن را براى تو آشكار كند».

پانویس

  1. فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز 1394، ص 19
  2. لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، ج 5، ص 1525.
  3. فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز 1394، ص 19 تا 22
  4. فرق میان اخلاق و علم اخلاق چیست؟، اسلام کوئست
  5. محمد‌مهدی نراقی، جامع السعادات، ج1، ص9ـ15.
  6. محمدتقی مصباح یزدی، «اخلاق در قرآن» مجله معرفت، ش14، ص17‌ـ‌18.
  7. مجلسی، بحارالانوار، ج67، ب 59، حدیث 18.
  8. پیام قرآن، مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان، ج2، ص 22 به نقل از مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 283. (چاپ قدیم)
  9. بحارالانوار، ج 78، ص 333.

پیوند