باطل
«باطل» در مقابل «حق»، به معناى امور پوچ و بىثبات و غیرمنطبق با واقعیت است. افزون بر دین اسلام، ادیان و مکاتب دیگر نیز، پیروان خود را از پیروى باطل نهى کردهاند. در نگاه قرآن کریم، «حق» اصیل بوده و «باطل» نافرجام و بىریشه است و امورى چون کفر، شرک، ظلم، فحشا و ارتکاب هرگونه فعل منکر و حرام در محدوده مفهوم باطل قرار مىگیرد.
معنای باطل
«باطل» از ریشه «ب ـ ط ـ ل» به معناى ضایع، پوچ و بى محتوا و هدر شدن است.[۱] موجود متصف به وصف «باطل»، امری است خلاف «حق» که فاقد ثبات و غیرمنطبق با طبیعت و خلقت اصلى خود می باشد.
سخن باطل نیز سخن بى محتوا و غیرمطابق با واقع است و از نظر جرجانى، هر آنچه از اساس نادرست است و هر امر بى فایده و فاقد نتیجه که تنها ظاهرى درست و نیکو دارد «باطل» است.[۲]
واژه «باطل» در برخى اشعار پیش از اسلام نیز بکار رفته که داراى مفهوم سلبى و منفى است؛ مانند: «ألا کلّ شىء ما خلا الله باطل»؛[۳] همچنین در فلسفه اسلامى، «حق» به معناى واقعیت و وجود و «باطل» در مقابل آن است.[۴] از نظر عرفا نیز «حق» یا وجه الله، جنبه هستى اشیا بوده و به آنها حقیقت و بقا داده است و هر چیزى جز او «باطل»، عدم و هالک است.[۵]
واژه باطل در قرآن کریم
واژه «باطل» و هم خانوادههاى آن ۳۶ بار در قرآن بکار رفته است. بیشتر استعمال هاى این واژه در قرآن به همراه واژه «حق» و در برابر آن است.
قرآن کریم خداوند را عین حق: «فَتَعلَى اللّهُ المَلِک الحَقُّ» (سوره طه/۱۱۴) و منشأ حق: «اَلحَقُّ مِن رَبِّک» (سوره بقره/۱۴۷) دانسته و هر معبودى را جز او باطل خوانده است: «ذلِک بِاَنَّ اللّهَ هُوَ الحَقُّ و اَنَّ ما یدعُونَ مِن دونِهِ هُوَ البطِلُ». (سوره حج/۶۲)
قرآن واژه باطل را در مناسبت هاى گوناگونى بکار برده است؛ در مواردى به تقابل حق و باطل به طور مطلق اشاره کرده و باطل را نابود شونده دانسته: «جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البطِلُ اِنَّ البطِلَ کانَ زَهوقا» (سوره اسراء/۸۱)؛ در مواردى نیز مصادیقى از این دو مفهوم را بیان کرده است.
برخى از کاربردهاى واژه باطل در قرآن بدین قرار است:
- حق بودن کلام الهى و راه نداشتن باطل در آن، در مقابل ادعاى کافران مبنى بر بطلان قرآن: «لایأتیهِ البطِلُ مِن بَینِ یدَیهِ و لا مِن خَلفِهِ تَنزیلٌ مِن حَکیم حَمید». (سوره فصلت/۴۲)
- پیروى کافران از باطل در برابر پیروى اهل ایمان از حق: «ذلِک بِاَنَّ الَّذینَ کفَرُوا اتَّبَعُوا البطِلَ واَنَّ الَّذینَ ءامَنُوا اتَّبَعُوا الحَقّ». (سوره محمد/۳)
- شهادت دروغ و اختلاط حق و باطل: «ولا تَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ وتَکتُموا الحَقَّ». (سوره بقره/۴۲)
- باطل و بیهوده نبودن آفرینش جهان: «رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً». (سوره آل عمران/۱۹۱)
- بى فایده و بى نتیجه بودن اعمال و رفتار کافران براى از بین بردن حق با مجادله به باطل: «و یجادِلُ الَّذینَ کفَروا بِالبطِل لِیدحِضوا بِهِ الحَقَّ». (سوره کهف/۵۶)، «فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانوا یعمَلون». (سوره اعراف/۱۱۸)
- منع مردم از استفاده ناروا از اموال دیگران: «لاتَأکلوا اَمولَکم بَینَکم بِالبطِل». (سوره نساء/۲۹)
اشاره به مفهوم عدم و نیستى در همه کاربردهاى واژه «باطل» مشترک است. از مجموع آیات چنین برمىآید که باطل، مفهومى اعتبارى بوده و وجود مستقلى ندارد و با نقیض خود شناخته مىشود. در نگاه قرآن، حق اصیل بوده و باطل بى ریشه است و همواره بین این دو نزاع و اختلاف وجود دارد.[۶]
ویژگیهاى باطل
در برخی از آیات قرآن کریم تعابیری در وصف «باطل» ملاحضه می شود که به مواردی از آن اشاره می شود:
- بدفرجامى باطل؛ «حق» همواره اصیل است و «باطل» از هیچ گونه ثبات و استقرارى برخوردار نیست: «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهوقاً» (سوره اسراء/۸۱)؛ این آیه به زوال شرک و ظهور آیین توحید تفسیر شده است. در آیهاى دیگر از بىریشگى و نافرجامى باطل یاد شده که بر بطلان و بىاثر بودن آن در روند کلى هستى دلالت دارد: «و ما یبدِئُ البطِلُ و ما یعید» (سوره سبأ/۴۹).
- درآمیختگى و فرورفتن در پوشش حق؛ اهل باطل براى جلوه دادن باطل خود آن را با حق درآمیخته، لباس حق بر آن مى پوشانند و در مقابل، حق را باطل جلوه مىدهند: «و لاتَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ و تَکتُموا الحَقَّ و اَنتُم تَعلَمون». (سوره بقره/۴۲)
- پیروى نابخردان از باطل؛ از آیات قرآن چنین برمىآید که اعتقادات باطل و فاسد بر اثر رویگردانى از عقل حاصل مىشود. قرآن بارها اهل باطل را افرادى سفیه، فاقد تعقل و فاقد ادراک می داند: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّیفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْینٌ لاَّیبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّیسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِک کالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِک هُمُ الْغَافِلُونَ». ﴿سوره منافقون/۱۷۹﴾