ابن ابی عقیل عمانی
اِبْنِ اَبی عَقیل، عَمّانی، محدّث، فقیه و متکلّم شیعیِ در دوره غیبت صغرا است(سده ۴ق/۱۰م). او كتابهای متعددی در فنون اسلامی دارد ولی شهرت او در فقه و استنباط احكام شرعی است. برخی مهمترین اثر او را کتاب «المتمسك بحبل آل الرسول صلی الله علیه و آله» دانشته اند. نجاشی، شیخ طوسی و دیگر رجالیان نامدار، وثاقت و اعتبار علمی و عملی او را بسیار ستوده اند. تاریخ دقیق وفات ابن ابی عقیل روشن نیست ولی با توجه به همعصر بودن او با ثقه الاسلام كلینی احتمالاً وفات او نیز همان نیمه اول قرن چهارم، در حدود 330 تا 350 هجری رخ داده است.
محتویات
معرفی اجمالی اِبْنِ اَبی عَقیل
ابن ابی عقیل عمانی، گفتهاند یمنی است، عمان از سواحل دریای یمن است، تاریخ وفاتش معلوم نیست در آغاز غیبت كبری میزیسته است بحرالعلوم گفته است كه او استاد جعفر بن قولویه بوده است و جعفر بن قولویه استاد شیخ مفید بوده است این قول از قول بالا كه جعفر بن قولویه را همدوره علی بن بابویه معرفی كرده است، اقرب به تحقیق است. آراء این ابی عقیل در فقه زیاد نقل میشود او از چهرههایی است كه مكرر به نام او در فقه برمیخوریم.[۱]
حسین بن ابی عقیل ملقب به حذا معروف به عمانی و ابن عقیل،[۲] كنیهاش ابوعلی، از فقهای بزرگ و از بزرگان امامیه و از متكلمین وارستهای است كه معاصر با ثقه الاسلام كلینی (متوفی 329) بوده، و از اساتید شیخ مفید بشمار میآید.
مرحوم مدرس صاحب ریحانه الادب درباره او مینویسد: شیخ مفید به غایت او را ستوده است و او نخستین كسی است كه در اول غیبت كبری، فقه را مهذب كرد و با قواعد اصولیه تطبیقش نمود، طریق اجتهاد و تطبیق احكام با ادله و اصول آنها را باز كرد بعد از او ابن جنید اسكافی، هم همان طریق را پیمود بدین جهت است كه در اصطلاح فقها، این دو فقیه جلیل القدر به قدیمین (دو تن از قدما) تعبیر آورده میشود آراء این عقیل محل توجه و اعتنا بیشتر محقق حلی و علامه و متاخرین قرار گرفته است و از فتاوای نادره او عدم تنجس آب قلیل به مجرد ملاقات با نجس، وجوب اذان و اقامه در نماز صبح و شام و بطلان نماز در صورت ترك آنها (اذان و اقامه) است.[۳]
طبقه و عصر ابن ابی عقیل
فقیه عمانی از فقهای غیبت صغرا به شمار می آید؛ زیرا با بخشی از آن معاصر بوده است. از این رو او را باید ازطبقه سه فقیه محدث دانست؛ یعنی کلینی (م 329ق)، ابن بابویه قمی پدر شیخ صدوق (م 329ه -) و ابن قولویه (م 368ق).این مطلب به روشنی از اجازه کتاب ها و مصنفات ایشان به ابن قولویه استفاده می شود.
اگر چه ما اطلاع روشن و مشخصی از دوران و میزان ارتباط ایشان با فقهای مذکور و هم عصر ایشان از یک جهت و باسفیران امام عصر (عج) از جهت دیگر نداریم، جز آن که مکاتبه ایشان با ابن قولویه و اجازه دادن روایت به او وخواندن مصنفاتش به ابن قولویه، به روشنی ارتباط و پیوند میان ایشان و علمای سایر شهرها و مراکز علمی را اثبات می کند به رغم آن که عمان با سایر مراکز و حوزه های ریشه دار تشیع فاصله داشته است.
از جهت دیگر نقش ایشان در اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر و محیط درهاله ای از ابهام است. و به هرحال عمانی همزمان با فاصله زمانی میان نیمه دوم سده سوم و نیمه اول سده چهارم هجری بوده است.
محقق طباطبایی می گوید: عمانی جزء فقهای سده چهارم است و از او و ابن جنید - که معاصر او بود - به «قدیمین» یادمی شود و آن دو از بزرگان طبقه ششم به شمار می روند البته ابن ابی عقیل در طبقه بالاتری از او قرار دارد و او از مشایخ جعفر بن محمدبن قولویه (م 368ق) است.
نخستین کسی که به ابن ابی عقیل و ابن جنید صفت «قدیمین» را اطلاق کرد، فقیه نامور ابوالعباس بن فهد حلی درمقدمه المهذهب البارع است.
ابن ابی عقیل عمانی در کلام بزرگان
گفتار صاحب ریاض:
مرحوم میرزا عبدالله افندی صاحب ریاض العلما درباره او گوید: فقیه بزرگ، متكلم اصیل، شیخ بزرگوار، معروف به ابن ابی عقیل، اقوال و آراء او در كتابهای ما مورد نقل قول قرار گرفته است، با آن كه مردم سرزمین عمان همگی از خوارج و ناصبیها هستند، ولی به نظر میرسد كه آنان پس از سده سوم از دیار مغرب به آن منطقه آمده باشند. او میافزاید: علامه در كتاب خلاصه الاقوال توصیف و تجلیل فراوانی از او به عمل آورده است.[۴]
گفتار نجاشی:
نجاشی، صاحب كتاب رجال معروف، پس از توصیف او به ثقه و فقیه و متكلم بودن و پس از ذكر كتابهای او، از كتاب المتمسك بحبل آل الرسول صلی الله علیه و آله نام میبرد و گوید: كتاب بسیار مشهوری در میان شیعه میباشد كمتر كسی پیدا میشود كه وارد خراسان گردد و از آن، كتاب نسخه یا نسخههایی تهیه نكرده باشد از استادم ابا عبدالله شنیدم كه در حق این مرد فراوان مدح و ثنا میگفت.[۵]
گفتار شیخ طوسی:
فقیه بزرگوار شیعه، شیخ طوسی در كتاب الفهرست درباره او میگوید: ابن ابی عقیل عمانی، دارای كتابهای متعددی است او از زمره متكلمین شیعه بوده و كتابهایی در فقه دارد و كتاب الكر والفر (در امامت) والمتمسك بحبل آل الرسول (در فقه) را ذكر كرده است.[۶]
گفتار ابن شهر آشوب:
ابن شهر آشوب در معالم العلما، ص 37 و مرحوم شیخ حر عاملی در امل الامل (2/61) عین مطالب گذشته را در حق او نقل نمودهاند و او را با علم و فضیلت و فقاهت و كلامی بودن توصیف نمودهاند.
گفتار اردبیلی:
صاحب جامع الرواه درباره او سخن نجاشی را نقل میكند و میگوید: حسن بن علی بن ابی عقیل، حذا، فقیه وارسته و متكلم است و كتابهایی در زمینه فقه و كلام دارد از استادم ابوعبدالله شنیدم كه فراوان در حق او ثنا و تعریف مینمود.[۷]
گفتار آیت الله سید حسن صدر:
آیت الله سید حسن صدر، مؤلف كتاب تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام او را در گروه فقهای بزرگ امامیه نام برده است و درباره او چنین مینویسد: او بزرگ شیعه و آبرو و اعتبار آنان متكلم، فقیه، ركن و مؤسس در فقه و محقق در علوم شرعی و مدقق در علوم عقلی، كتابهای متعددی در فنون اسلامی دارد ولی شهرت او در فقه و استنباط احكام شرعی است او معاصر كلینی و از علمای قرن سوم هجری میباشد.[۸]
گفتار آیت الله خویی:
صاحب معجم رجال الحدیث، پس از نقل اقوال و آراء نجاشی، شیخ طوسی و علامه حلی میفرماید: شهرت و اعتبار او، عظمت علمی و عملی این شخصیت، در بین فقهای اعلام، ما را بینیاز از اطاله سخن و تعرض به اقاویل و كلمات آن بزرگان مینماید احتمال داده میشود كه ابی عقیل كنیه عیسی بوده باشد.[۹]
وفات
با همه تلاشی كه در رابطه با شناخت تاریخ دقیق وفات او صورت گرفت و به صاحبان فن نیز مراجعه شد ولی چیزی بدست نیامد، ولی با توجه به همعصر بودن او با ثقه الاسلام كلینی و ابن بابویه (صدوق اول)، حدس زده میشود كه وفات او نیز همان نیمه اول قرن چهارم، در حدود 330 تا 350 هجری رخ داده باشد.
پانویس
- ↑ آشنایی با علوم اسلامی، ص 294، چاپ دفتر انتشارات اسلامی.
- ↑ عمان با ضم عین و تشدید میم و آن منطقهای است میان بلاد یمن و فارس حذا با فتح حا و تشدید ذال، كفاش و سازنده كفش میباشد.
- ↑ ریحانه الادب، ج 7، ص 360.
- ↑ ریاض العلما، ج 1، ص 204.
- ↑ رجال نجاشی، ص 48، كد معرفی 100، چاپ جامعه مدرسین قم.
- ↑ الفهرست، ص 54.
- ↑ جامع الرواه، ج 1، ص 911.
- ↑ تاسیس الشیعه، ص 303.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 22، كد معرفی 2933.
منابع
- عقيقي بخشايشي، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 41.
- صفاءالدین خزرجی،شخصیت و مکتب فقهی ابن ابی عقیل عمانی ،پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 29 بهمن 1392.