وقعة الجمل (کتاب): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بندانگشتی|وقعة الجمل == معرفى اجمالى == '''وقعة الجمل'''، نوشت...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:Ketab491.jpg|بندانگشتی|وقعة الجمل]] | [[پرونده:Ketab491.jpg|بندانگشتی|وقعة الجمل]] | ||
− | == معرفى اجمالى == | + | ==معرفى اجمالى== |
− | '''وقعة الجمل'''، نوشته السيد ضامن بن شدقم المدنى، دربردارنده گزارشهاى جنگ جمل است كه در منطقه بصره اتفاق افتاد. اين كتاب، در عين اختصار، حاوى مستندات مهم تاريخى در اين رابطه است كه آن را جزو منابع اوليه تحقيق و پژوهش در سيره حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] قرار داده است. | + | '''وقعة الجمل'''، نوشته السيد ضامن بن شدقم المدنى، دربردارنده گزارشهاى [[جنگ جمل]] است كه در منطقه [[بصره]] اتفاق افتاد. اين كتاب، در عين اختصار، حاوى مستندات مهم تاريخى در اين رابطه است كه آن را جزو منابع اوليه تحقيق و پژوهش در سيره حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] قرار داده است. |
اين كتاب، به زبان عربى بوده و تحقيق و ديباچه آن، توسط جناب آقاى سيد تحسين آل شبيب الموسوى صورت گرفته است. | اين كتاب، به زبان عربى بوده و تحقيق و ديباچه آن، توسط جناب آقاى سيد تحسين آل شبيب الموسوى صورت گرفته است. | ||
− | == ساختار == | + | ==ساختار== |
كتاب، مشتمل است بر يك مقدمه از محقق و چهار عنوان كلى با نامهای «ابتداء الفتنة»، «الخروج الى البصرة»، «الوقائع حين الحرب» و «الوقائع بعد الحرب». فهرست مطالب نيز زير عنوان «المحتويات» ذكر شده است. | كتاب، مشتمل است بر يك مقدمه از محقق و چهار عنوان كلى با نامهای «ابتداء الفتنة»، «الخروج الى البصرة»، «الوقائع حين الحرب» و «الوقائع بعد الحرب». فهرست مطالب نيز زير عنوان «المحتويات» ذكر شده است. | ||
− | == گزارش محتوا == | + | ==گزارش محتوا== |
نويسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مىپردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت [[امام على(ع)]]، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهمترين عوامل شعلهور نمودن آتش جنگ اشاره مىنمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مىباشد: | نويسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مىپردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت [[امام على(ع)]]، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهمترين عوامل شعلهور نمودن آتش جنگ اشاره مىنمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مىباشد: | ||
− | مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از بيت | + | مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از [[بیت المال|بيت المال]]؛ |
− | برترى ندادن مهاجرين و انصار بر ساير مردمى كه در دورانهاى بعد به دين مبين اسلام مشرف گرديدند، در حقوق اجتماعى؛ | + | برترى ندادن [[مهاجرین|مهاجرين]] و [[انصار]] بر ساير مردمى كه در دورانهاى بعد به دين مبين [[اسلام]] مشرف گرديدند، در حقوق اجتماعى؛ |
− | بغض و كينه امويان نسبت به ايشان؛ | + | بغض و كينه [[بنی امیه|امويان]] نسبت به ايشان؛ |
− | عدم مشورت [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) با طلحه و زبير در رتق و فتق امور؛ | + | عدم مشورت [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) با [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبير]] در رتق و فتق امور؛ |
و... | و... | ||
− | ابن شدقم، در فصل ديگر كتاب، به ملحق شدن جبهه نفاق(بيعتشكنان)، به معاويه و نامهنگارىهاى صورت گرفته بين آنان و پسر ابوسفيان اشاره مىنمايد؛ به عنوان مثال، وقتى كه [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، بعد از بيعت مردم | + | ابن شدقم، در فصل ديگر كتاب، به ملحق شدن جبهه [[نفاق]] (بيعتشكنان)، به [[معاویه|معاويه]] و نامهنگارىهاى صورت گرفته بين آنان و پسر [[ابوسفیان|ابوسفيان]] اشاره مىنمايد؛ به عنوان مثال، وقتى كه [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، بعد از بيعت مردم [[مدینه|مدينه]]، به معاويه نامهاى نوشتند و در آن، ماجراى بيعت مردم مدينه و مهاجر و انصار را با خويش خاطرنشان كردند و خواستار بيعت وى و اهل [[شام]] شدند، معاويه بدون اينكه پاسخ نامه امام(ع) را بدهد، نامهاى را به زبير بن العوام نوشت و در آن ادعا كرد كه از اهل شام براى حكومت او (زبير) بيعت گرفته است، پس از وى خواست كه به سمت [[کوفه|كوفه]] و بصره حركت نموده و مردم را به خونخواهى [[عثمان بن عفان|عثمان]] تحريك نمايد و در پايان اين نامه نيز يادآور شد كه بعد از او، طلحه، امير خواهد و بيعت براى او را نيز از اهل شام گرفته است. |
− | نامهنگارىهاى معاويه، به اينجا ختم نشد، بلكه او با تهييج احساسات بنى اميه و ترساندن آنها از حكمرانى [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، آنها را براى نبرد با حضرت ابوالحسن(ع) مهيا كرد. نامههاى پسر هند، به مروان بن | + | نامهنگارىهاى معاويه، به اينجا ختم نشد، بلكه او با تهييج احساسات بنى اميه و ترساندن آنها از حكمرانى [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، آنها را براى نبرد با حضرت ابوالحسن(ع) مهيا كرد. نامههاى پسر هند، به [[مروان بن حکم|مروان بن الحكم]]، سعيد بن العاص، [[عبدالله بن عمر]]، يعلى بن امية، [[ولید بن عقبه|وليد بن عقبة]] بن ابى معيط و پاسخ اين افراد به او، در اين كتاب آمده است. |
− | خطبههاى آتشين حضرت مرتضى(ع) و بيان نمودن فسق و فجور طلحه و زبير و پيمانشكنان، بخش ديگر اين كتاب را تشكيل مىدهد. نويسنده، در اين قسمت، به خروج ام المؤمنين، عايشه بر امام برحق و واجب الاطاعة خود اشاره مىنمايد و اينكه چگونه اين زن، مخالف آيه صريح قرآن كه در حق زنان پيامبر(ص) مبنى بر اينكه بايد در خانههاى خود باشند و در فتنههايى كه بين مسلمانان اتفاق مىافتد، شركت نكنند اشاره مىكند؛ آيهاى كه در آن، خداوند متعال مىفرمايد: '''(و قرن فى بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهلية الأولى)'''. | + | خطبههاى آتشين حضرت مرتضى(ع) و بيان نمودن فسق و فجور طلحه و زبير و پيمانشكنان، بخش ديگر اين كتاب را تشكيل مىدهد. نويسنده، در اين قسمت، به خروج ام المؤمنين، [[عایشه|عايشه]] بر امام برحق و واجب الاطاعة خود اشاره مىنمايد و اينكه چگونه اين زن، مخالف آيه صريح [[قرآن]] كه در حق زنان [[پیامبر اسلام|پيامبر]](ص) مبنى بر اينكه بايد در خانههاى خود باشند و در فتنههايى كه بين مسلمانان اتفاق مىافتد، شركت نكنند اشاره مىكند؛ آيهاى كه در آن، خداوند متعال مىفرمايد: '''(و قرن فى بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهلية الأولى)'''. |
− | خروج ايشان با يادآورى مناقب | + | خروج ايشان با يادآورى مناقب حضرت امير(ع) توسط ام المؤمنين، جناب [[ام سلمه|ام سلمة]]، همسر ديگر حضرت رسول(ص) صورت گرفت كه با ذكر فضايل [[امام على(ع)]] و گفتارهاى پيامبر(ص) در حق ايشان و اينكه حضرت ختمى مرتبت(ص)، بهطور تلويحى خروج او را خبر داده بودند، همراه بود. عاقبت، ام المؤمنين، عايشه، از قصد خود منصرف گرديد و تصميم به عدم خروج گرفت، اما با اغواى عبدالله بن زبير و به ياد آوردن كينههاى قديمى خود نسبت به [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، به همه اهل [[مكه]] اعلام كرد كه قصد خروج از مكه را دارد و هر كس كه مايل است، به وى ملحق شود. |
نويسنده، به اين نكته اشاره مىنمايد كه ارتش طلحه و زبير به فرماندهى عايشه، به قصد ملحق شدن به معاويه عازم بلاد شام گرديد، اما در نيمه راه، عبدالله بن عامر(كارگزار عثمان در بصره)، به آنها ملحق شد و به آنها گفت كه معاويه به همراهى با شما تن نخواهد داد؛ ازاينرو پيشنهاد تصرف بصره را مطرح نمود و هزار هزار درهم همراه با دويست شتر به آنها داد. | نويسنده، به اين نكته اشاره مىنمايد كه ارتش طلحه و زبير به فرماندهى عايشه، به قصد ملحق شدن به معاويه عازم بلاد شام گرديد، اما در نيمه راه، عبدالله بن عامر(كارگزار عثمان در بصره)، به آنها ملحق شد و به آنها گفت كه معاويه به همراهى با شما تن نخواهد داد؛ ازاينرو پيشنهاد تصرف بصره را مطرح نمود و هزار هزار درهم همراه با دويست شتر به آنها داد. | ||
− | اصحاب جمل، به محض رسيدن به بصره با عثمان بن حُنَيف و ياران او درگير شده و با لشكر سىهزار نفرى جمل، بر آنها ظفر يافته و او را به اسارت برده و هفتاد نفر از ياران او را با فجيعترين وجهى به شهادت رساندند. | + | اصحاب جمل، به محض رسيدن به بصره با [[عثمان بن حنیف|عثمان بن حُنَيف]] و ياران او درگير شده و با لشكر سىهزار نفرى جمل، بر آنها ظفر يافته و او را به اسارت برده و هفتاد نفر از ياران او را با فجيعترين وجهى به شهادت رساندند. |
[[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، همراه با سپاهى بيست هزار نفرى(كه در رأس آنها مهاجرين و انصار بودند)، بعد از چهار ماه، روانه بصره شدند و بعد از واقعهاى خونين كه طى آن، هزاران نفر از هر دو گروه كشته شدند، دستور دادند كه تعداد زيادى از بانوان شيردل كه به هيئت مردان در آمده بودند، ام المؤمنين، عايشه را به مدينه بازگردانند. | [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، همراه با سپاهى بيست هزار نفرى(كه در رأس آنها مهاجرين و انصار بودند)، بعد از چهار ماه، روانه بصره شدند و بعد از واقعهاى خونين كه طى آن، هزاران نفر از هر دو گروه كشته شدند، دستور دادند كه تعداد زيادى از بانوان شيردل كه به هيئت مردان در آمده بودند، ام المؤمنين، عايشه را به مدينه بازگردانند. | ||
− | == منبع == | + | ==منبع== |
ویکی نور | ویکی نور |
نسخهٔ ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۲
محتویات
معرفى اجمالى
وقعة الجمل، نوشته السيد ضامن بن شدقم المدنى، دربردارنده گزارشهاى جنگ جمل است كه در منطقه بصره اتفاق افتاد. اين كتاب، در عين اختصار، حاوى مستندات مهم تاريخى در اين رابطه است كه آن را جزو منابع اوليه تحقيق و پژوهش در سيره حضرت اميرالمؤمنين(ع) قرار داده است.
اين كتاب، به زبان عربى بوده و تحقيق و ديباچه آن، توسط جناب آقاى سيد تحسين آل شبيب الموسوى صورت گرفته است.
ساختار
كتاب، مشتمل است بر يك مقدمه از محقق و چهار عنوان كلى با نامهای «ابتداء الفتنة»، «الخروج الى البصرة»، «الوقائع حين الحرب» و «الوقائع بعد الحرب». فهرست مطالب نيز زير عنوان «المحتويات» ذكر شده است.
گزارش محتوا
نويسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مىپردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت امام على(ع)، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهمترين عوامل شعلهور نمودن آتش جنگ اشاره مىنمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مىباشد:
مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از بيت المال؛
برترى ندادن مهاجرين و انصار بر ساير مردمى كه در دورانهاى بعد به دين مبين اسلام مشرف گرديدند، در حقوق اجتماعى؛
بغض و كينه امويان نسبت به ايشان؛
عدم مشورت حضرت امير(ع) با طلحه و زبير در رتق و فتق امور؛
و...
ابن شدقم، در فصل ديگر كتاب، به ملحق شدن جبهه نفاق (بيعتشكنان)، به معاويه و نامهنگارىهاى صورت گرفته بين آنان و پسر ابوسفيان اشاره مىنمايد؛ به عنوان مثال، وقتى كه حضرت امير(ع)، بعد از بيعت مردم مدينه، به معاويه نامهاى نوشتند و در آن، ماجراى بيعت مردم مدينه و مهاجر و انصار را با خويش خاطرنشان كردند و خواستار بيعت وى و اهل شام شدند، معاويه بدون اينكه پاسخ نامه امام(ع) را بدهد، نامهاى را به زبير بن العوام نوشت و در آن ادعا كرد كه از اهل شام براى حكومت او (زبير) بيعت گرفته است، پس از وى خواست كه به سمت كوفه و بصره حركت نموده و مردم را به خونخواهى عثمان تحريك نمايد و در پايان اين نامه نيز يادآور شد كه بعد از او، طلحه، امير خواهد و بيعت براى او را نيز از اهل شام گرفته است.
نامهنگارىهاى معاويه، به اينجا ختم نشد، بلكه او با تهييج احساسات بنى اميه و ترساندن آنها از حكمرانى حضرت امير(ع)، آنها را براى نبرد با حضرت ابوالحسن(ع) مهيا كرد. نامههاى پسر هند، به مروان بن الحكم، سعيد بن العاص، عبدالله بن عمر، يعلى بن امية، وليد بن عقبة بن ابى معيط و پاسخ اين افراد به او، در اين كتاب آمده است.
خطبههاى آتشين حضرت مرتضى(ع) و بيان نمودن فسق و فجور طلحه و زبير و پيمانشكنان، بخش ديگر اين كتاب را تشكيل مىدهد. نويسنده، در اين قسمت، به خروج ام المؤمنين، عايشه بر امام برحق و واجب الاطاعة خود اشاره مىنمايد و اينكه چگونه اين زن، مخالف آيه صريح قرآن كه در حق زنان پيامبر(ص) مبنى بر اينكه بايد در خانههاى خود باشند و در فتنههايى كه بين مسلمانان اتفاق مىافتد، شركت نكنند اشاره مىكند؛ آيهاى كه در آن، خداوند متعال مىفرمايد: (و قرن فى بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهلية الأولى).
خروج ايشان با يادآورى مناقب حضرت امير(ع) توسط ام المؤمنين، جناب ام سلمة، همسر ديگر حضرت رسول(ص) صورت گرفت كه با ذكر فضايل امام على(ع) و گفتارهاى پيامبر(ص) در حق ايشان و اينكه حضرت ختمى مرتبت(ص)، بهطور تلويحى خروج او را خبر داده بودند، همراه بود. عاقبت، ام المؤمنين، عايشه، از قصد خود منصرف گرديد و تصميم به عدم خروج گرفت، اما با اغواى عبدالله بن زبير و به ياد آوردن كينههاى قديمى خود نسبت به حضرت امير(ع)، به همه اهل مكه اعلام كرد كه قصد خروج از مكه را دارد و هر كس كه مايل است، به وى ملحق شود.
نويسنده، به اين نكته اشاره مىنمايد كه ارتش طلحه و زبير به فرماندهى عايشه، به قصد ملحق شدن به معاويه عازم بلاد شام گرديد، اما در نيمه راه، عبدالله بن عامر(كارگزار عثمان در بصره)، به آنها ملحق شد و به آنها گفت كه معاويه به همراهى با شما تن نخواهد داد؛ ازاينرو پيشنهاد تصرف بصره را مطرح نمود و هزار هزار درهم همراه با دويست شتر به آنها داد.
اصحاب جمل، به محض رسيدن به بصره با عثمان بن حُنَيف و ياران او درگير شده و با لشكر سىهزار نفرى جمل، بر آنها ظفر يافته و او را به اسارت برده و هفتاد نفر از ياران او را با فجيعترين وجهى به شهادت رساندند.
حضرت امير(ع)، همراه با سپاهى بيست هزار نفرى(كه در رأس آنها مهاجرين و انصار بودند)، بعد از چهار ماه، روانه بصره شدند و بعد از واقعهاى خونين كه طى آن، هزاران نفر از هر دو گروه كشته شدند، دستور دادند كه تعداد زيادى از بانوان شيردل كه به هيئت مردان در آمده بودند، ام المؤمنين، عايشه را به مدينه بازگردانند.
منبع
ویکی نور