فتال نیشابوری: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: سلجوقیان، روضه الواعظین و تبصره المتعظ...' ایجاد کرد) |
(اضافه کردن رده) |
||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
'''نویسنده:''' سيد حسن سيدي | '''نویسنده:''' سيد حسن سيدي | ||
− | |||
− | |||
'''ولادت''' | '''ولادت''' | ||
سطر ۹۴: | سطر ۹۲: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | [[رده:علمای قرن ششم]] |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۲۴
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 55
نویسنده: سيد حسن سيدي
ولادت
شیخ بزرگوار، شهید سعید، ابوعلی، محمد بن حسن بن علی بن احمد بن علی واعظ مبارز، محدث و حافظ احادیث بسیار بوده است.[۱] وی در نیشابور به دنیا آمده و دارای عمر طولانی بوده است؛ اما تاریخ ولادت او معلوم نیست.
نام پدر او حسن و از استادان فتال بوده است. ریشه این اختلاف از این جهت است که گاهی او را به پدرش و گاهی به جدش، احمد و گاهی به پدر پدربزرگش نسبت دادهاند، که همگی از بزرگان علم و ادب بودهاند و البته این جور نسبت، امری شایع بود. مثل سید بن طاووس و ابن شهر آشوب که منسوب به پدربزرگ خود هستند. بعضی گمان کردهاند که محمد بن حسن و محمد بن احمد یا محمد بن علی چند نفرند.[۲]
از جمله القاب نیشابوری، ابن الفارسی و فتال و کنیه او ابوعلی و ابوجعفر است. از لقب «ابن الفارسی» معلوم میشود که او از نژاد ایرانی است. فتال یکی از اسمهای بلبل است و علت ملقب شدن او به فتال به خاطر خوشصوتی و لطافت زبانی است که در منبر داشته و از نطق بالایی برخوردار بوده است.[۳]
تخصص
فتال نیشابوری در امر خطابه و وعظ و منبر سرآمد بوده و خطابه از جمله تخصصهای او به شمار میآید، ضمن این که در خیلی از کتابها از او به عنوان متکلمی بزرگ و فقیه نام برده شده است.[۴] از خیلی از کتابهای تحقیق و چیزی مهم بدست نیامده.
تحصیلات
همان طور که گفته شد، متأسفانه کمتر در این موارد بحث شده است. اما آن چه مسلم است، وی در محضر بزرگان شرکت میکرده و از تحصیلات عالیهای برخوردار بوده و حتی خود محضر درس داشته و شاگردانی تربیت کرده است. وی از دوران کودکی در محضر پدرش درس میخوانده و از برخی کتابها استفاده میشود که فقیه بوده است؛ پس حتماً به درجه اجتهاد رسیده و در بحث کلامی هم انسانی خبره بوده است.
استادان
از جمله استادان شیخ فتال نیشابوری که در کتابهای تراجم نامشان آمده عبارتند از:
- 1. شیخ حسن بن علی بن احمد؛
- 2. شیخ طوسی؛
- 3. سید مرتضی.
مشایخ
- 1. سید مرتضی؛[۵]
- 2. شیخ طوسی؛
- 3. شیخ حسن بن علی؛
- 4. عبدالجبار بن عبدالله.
شاگردان
- 1. علی بن الحسن بن عبدالله النیشابوری؛
- 2. محمد بن علی بن شهر آشوب ساروی مازندرانی.[۶]
تألیفات
فتال نیشابوری صاحب دو کتاب به نام «روضه الواعظین و تبصره المتعظین» و کتاب «التنویر فی معانی التفسیر» است. روضه الواعظین یکی از کتابهای معروف شیعه است و مؤلف، آن را در ایام جوانی به رشته تحریر درآورده است.
فتال میگوید: در ایام جوانی مجالس وعظ و موعظه زیاد برایم اتفاق میافتاد که مردم در آن مجالس از من، از اصول و فروع دین سوال میکردند و من جواب میدادم، از من موعظه طلب میکردند و از آداب سوال مینمودند و من برای جوابگویی به کتابهای اصحاب مراجع میکردم. کتابی جامع که مشتمل بر این مطالب باشد نیافتم پس به کتابهای مختلف رجوع کردم و مطالب زیادی را برداشت نمودم. به فکرم رسید همه اینها را جمع کنم که مشتمل باشد بر بعض کلمات خداوند و اخبار ائمه معصومین علیهمالسلام را ذکر کردم و نام کتاب را روضه الواعظین و تبصره المتعظین نامیدم که در جمعآوری آن خیلی زحمت کشیدم و خیلی هم خسته شدم.
اسناد احادیث را حذف کردم؛ زیرا احادیث مشهور است، لذا نیازی ندیدم که سندها را ذکر کنم.
این کتاب مکرر در ایران چاپ شده و از منابع علامه مجلسی در تألیف «بحارالانوار» است که علامت اختصاری آن «روضه» است. در این کتاب 96 مجلس و در بعضی چاپها 105 مجلس آمده است. سه مجلس اول درباره ماهیت عقل و فضل آن و معرفت خداوند است، چند مجلس درباره نبوت و معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مجلس 7 تا 11 درباره حضرت امیرالمومنین علیهالسلام است. مجلس دوازدهم درباره شرح حال حضرت ابوطالب علیهالسلام و همسرش فاطمه بنت اسد علیهاالسلام است. مجالس سیزده و چهارده شرح حال حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است، در مجلس 17 تا 31 شرح حال و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام ذکر شده و در بقیه مجالس به امور اخلاقی و فروعات دین پرداخته شده است.
همه منابعی که در تألیف روضه الواعظین از آنها استفاده شده در این کتاب از آنها نام برده شده، با این که چنین کاری معمول نبوده است. مصادر مهم مورد استفاده در تألیف این کتاب عبارتند از: کافی مرحوم کلینی، امالی شیخ طوسی، امالی و خصال شیخ صدوق، کتاب الاقتصاد شیخ طوسی و امالی و ارشاد مرحوم مفید.[۷]
ویژگیهای اخلاقی
از جمله ویژگیهای اخلاقی فتال نیشابوری میتوان به سادهزیستی، تواضع و صمیمیت او با مردم اشاره کرد؛ به طوری که مردم خیلی او را دوست داشتند و مورد اعتماد آنها بود، با مردم خیلی ساده نشست و برخاست میکرد و به مشکلات آنان در حد توان رسیدگی مینمود من جمله در امور دینی مردم فعال بود و تلاش فوقالعادهای از خود نشان میداد. وی از زندگی ساده ای برخوردار بود و مورد قبول مردم واقع شد. مواعظ او برای مردم از کلام خدا و از گفتار و احادیث ائمه معصوم علیهمالسلام اقتباس میشد. عالم میدان علم و عمل بود، کان خطیباً واعظاً باقواله و افعاله.[۸]
از دیدگاه عالمان
عالمان بزرگ درباره شیخ فتال نیشابوری گفتهاند: متکلم جلیل القدر، واعظ فقیه، زاهد و پرهیزکاری است که از تواضع بالایی برخوردار بود و مورد وثوق همه علما است و از بزرگان علمای شیعه و عالمان شهید به شمار میآید.[۹]
اوضاع سیاسی، اجتماعی قرن 5 و 6
چهره واقعی بنیعباس که ابتدا با شعار حمایت از اهل بیت علیهمالسلام و مخصوصاً امام رضا علیهالسلام به قدرت دست یافته بودند آشکار شد و آنان دست به کشتار بزرگان شیعیان علی علیهالسلام و سادات؛ اعم از زیدیه و سادات حسنی و اسماعیلیه و واقفیه و اثنی عشریه زدند.
بعد از آن هرگاه قبائلی چون آل بویه و نظائر ایشان به قدرت میرسیدند وضع شیعیان بهتر میشد و اجتماعاتی تشکیل میشد و حتی در مقابل حکومت موضع میگرفتند و قیامهایی از ناحیه علویان و فاطمیان و خاندانهای ایرانی رخ میداد. عباسیان برای نجات خود ترکان را تقویت کردند و نخست غزنویان و سپس سلجوقیان را ترجیح دادند.
در دوره سلجوقیان، دو مذهب حنفی که مذهب پادشاهان و مذهب شافعی که مذهب خاندان نظامالملک طوسی بود، بر دیگر مذاهب ایرانی چیره بود. آنان هم نسبت به هم تعصب داشتند و خشونت درباره عالمان مذاهب بسیار بالا بود و این دوره دوره عجیبی به شمار میرفت، زیرا تعصبات فراوانی بین مذاهب بوده است. عالمانی هم بودند که در دفاع از شیعه، کتاب و مطلب مینوشتند، از جمله کتاب «النقض» به قلم عبدالجلیل قزوینی که در پاسخ کتاب «بعض فضایح الروافض» نوشته شده و همچنین کتاب روضه الواعظین فتال نیشابوری[۱۰] در این دوره حملات فراوانی بر علیه شیعه نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از ممالک شیعهنشین خصوصاً در کشور عراق و خراسان جریان داشت.
دانشوارن بزرگوار هم به هر نحو؛ اعم از مباحثه، مقالات و سخنرانیها به مبارزه برخاسته ولی چون در حکومت پایگاهی نداشتند در تنگنا قرار گرفته و عده فراوانی از آنها به خاطر دفاع از تشیع علوی به شهادت رسیدند. از جمله همین شهدا، مرحوم شیخ فتال است که در نیشابور، در جلسات کوچک با مردم و مخصوصاً در سخنرانیها در مقابل دشمنان مذهب شیعه ایستادگی فراوان کرد و حتی در کتاب تفسیر خود و کتاب روضه الواعظین به دفاع از شیعه برخاست و در نهایت در همین راه به شهادت رسید.
نحوه شهادت
درباره شهادت شیخ فتال و سبب شهادت او چیزی ذکر نشده است؛ اما روشن است که قاتل او ابوالمحاسن عبدالرزاق شهاب الاسلام رئیس نیشابور است. عبدالرزاق که پسر برادر خواجه نظامالملک طوسی و یا برادر اوست، در ایام جوانی از دوستان ائمه و عالمان و روحانیت بود و به تحقیق در احکام شرع و احادیث نبوی مشغول بوده و جواب اشکالاتی را که درباره دین میشد پاسخ میداده است. وی صاحب محراب و محضر درس و مورد اعتماد بوده تا این که سلطان سنجر سلجوقی او را از محراب و مدرسه به وزارت میکشاند و او را وزیر خود قرار میدهد و امور شهر را بدست او میسپارد.
وی که انسانی متواضع و متدین بود کمکم در دربار حکومت تبدیل به انسانی فاسد و دارای صفات زشت چون: بخل و شرب خمر میشود؛ تا جایی که خود سلطان سنجر سلجوقی در مرو به وزیر، معین الدین ابی نصر احمد کاشی میگوید، تمام صفات پست را در او میبینم و این همه بدی از چنین شخصی که از اصحاب درس و تقوا و علم است سزاوار نیست؛ اما نکته مهم این است که عبدالرزاق از سال 513 تا 515 حاکم و رئیس نیشابور بود، در حالی که فتال در سال 508 به شهادت رسیده پس در زمان ریاست عبدالرزاق نبوده است؛ الا این که گفته شود: عبدالرزاق در زمانی که صاحب محراب و درس بوده فتوا به قتل او داده است و این قبل از ایام وزارت اوست.
اما در بعض عبارات آمده است: قتله و هو رئیس النیشابور.[۱۱] سبب قتل او معلوم نیست، در برخی از کتابهای تاریخی گفته شده که شیعه بودن او سبب قتل و شهادت او بوده، ظاهراً تبلیغ تشیع و پافشاری بر آن موجب شهادت او شده است.[۱۲]
پیکرش در قبرستانی به نام «خیرق» در نیشابور مدفون است.[۱۳] گفته شده، نام قبرستان «حیره» است و قبر فتال در جلوی آن گورستان واقع شده است. گورستان حیره در شمال تلاجرد علیا و در جنوب گورستان سرد میدان قرار داشته که نامآوران و بزرگ مردانی در آن جا به خاک سپرده شدهاند، که برخی از آنان عبارتند از: سعید بن سلام، ابوعثمان المغزی، عبدالله فرزند منازل، امام اسحاق فرزند حنظل.[۱۴] ظاهراً از این گورستان هیچ اثری نیست.
پانویس
- ↑ سفینه البحار، ج 7، ص 23.
- ↑ الذریعه، ج 11، ص 305، چاپ اسماعیلیان، قم، سال 1408 هـ.ق؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 391؛ معالم العلماء، ص 116.
- ↑ همان، ریاض العلما، ج 5، ص 75، چاپ خیام، قم، 1401 هـ.ق؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 291، چاپ خانه شفق تبریز.
- ↑ تمام منابع قبلی.
- ↑ از سید مرتضی به واسطه پدرش روایت نقل میکند.
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، ص 90، مقدمه کتاب روضه الواعظین.
- ↑ مقدمه روضه الواعظین.
- ↑ شهداء الفضیله، علامه عبدالحسین امینی، ص 38، چاپ 1320 هـ.ق.
- ↑ الذریعه، ج 4، ص 297، ریحانه الادب، ج 4، ص 291؛ اعیان الشیعه، ج 6، ص 292.
- ↑ تاریخ سلسله سلجوقی، ترجمه آقای محمدحسین جلیل، ص 16، تاریخ بیهقی، ص 232، چاپ 1356 هـ.ش، مشهد، دکتر علیاکبر فیاضی.
- ↑ فوائد الرضویه، ص 469؛ روضات الجنات، ج 6، ص 259؛ معالم العلماء، ص 116، منشورات مطبعه الحیدریه، نجف 1380 هـ.ق.
- ↑ مستدرکات اعیان الشیعه، ج 2، ص 246؛ فوائد الرضویه، ص 469، چاپ مرکزی تهران؛ ریاض العلماء، ج 5، ص 75، چاپ خیام، قم، 1401 هـ.ق.
- ↑ مقدمه روضه الواعظین.
- ↑ نیشابور شهر فیروزه، ص 264، انتشارات رامینه، چاپ مهشید، سال 1357 هـ.ش.