ناسخ و منسوخ: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
− | [[علامه طباطبائی]] ( | + | [[علامه طباطبائی]] (رحمه الله) ، قرآن در اسلام. |
نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40 | نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40 |
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۶
در ميان آيات احكام كه در قرآن است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بودهاند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه ميدهد، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده ميشوند.
محتویات
اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ
در اینکه آیا اصولا ناسخ و منسوخی وجود دارد و اگر وجود دارد در چه زمینه هائی است؟ اختلاف نظر وجود دارد :
برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد.
عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و انر و نهی تحقق می یابد.
برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد.
گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است .
جمعی دیگر معتقدند : نسح تنها در تعبدیات است و خداوند آنها را گاهی نسخ می کند . زیرا خداوند در این دسته از اوامر و نواهی بندگانش را به صورت تعبدی امر به انجام و یا ترک می کند و خودش می تواند آنها را بر دارد . [۱]
نمونه ای از ناسخ و منسوخ
چنان كه در اول بعثت ، مسلمانان وظیفه داشتند كه با اهل كتاب با مسالمت بسر برند. «فاعفوا واصفحوا حتى ياتى الله بامره»؛ پس عفو و صفح كنيد، ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد تا امر خدا بيايد. (سوره بقره، آيه 109)
و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مىفرمايد: «قاتلوا الذين لايؤمنون بالله ولاباليوم الآخر ولايحرمون ما حرم الله و رسوله ولايدينون دين الحق من الذين اوتواالكتاب»؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر حرام مىكند، حرام نميكنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. (سوره توبه، آيه 29)
فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند
البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به خداي متعال كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمیشود نسبت داد و چنين حكمى در قرآن مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد.
بلكه نسخ در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درميآيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است.
البته وضع حكم موقت در جائى است كه هنوز مقتضى حكم ثابت ، تمام نيست و پس از تماميت مقتضى تبديل نمودن آن به حكم ثابت اشكالى نخواهد داشت، چنان كه از قرآن مجيد نيز در حكمت نسخ همان معنى استفاده ميشود.
خداي متعال ميفرمايد: «و اذا بدلنا آية مكان آية والله اعلم بما ينزل قالوا انما انت مفتر بل اكثرهم لايعلمون قل نزله روح القدس من ربك بالحق ليثبت الذين آمنو و هدى و بشراً للمسلمين»؛ و وقتي كه آيهاى را به جاى آيهاى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مىكند، داناتر است. ميگويند افترا بستهاى . بلكه بيشترشان نمىفهمند. بگو آن را روحالقدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابت تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. (سوره نحل، آيه 102)
منبع
علامه طباطبائی (رحمه الله) ، قرآن در اسلام.
نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40
پانویس
- ↑ الناسخ و المنسوخ في القرآن ، نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، ص 40