استسقاء: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی 'درخواست آب از خداوند. استسقاء از ريشه «سـقـى» و به معناى درخواست سيراب ك...' ایجاد کرد) |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
درخواست آب از خداوند. | درخواست آب از خداوند. | ||
− | استسقاء از | + | استسقاء از ریشه «سـقـى» و به معناى درخواست سیراب كردن<ref> مقاییساللغه، ج 3، ص 84ـ85؛ المصباح، ص 281، «سقى».</ref> یا درخواست نوشیدنى است<ref> التحقیق، ج 5، ص 155ـ156، «سقى».</ref> و در اصطلاح فقهى و تفسیرى درخواست آب (باران) از خداوند، هنگام خشكسالى است.<ref> الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1، ص 358؛ كشاف اصطلاحات الفنون، ج 1، ص 153.</ref> |
− | در استحباب استسقا، اختلافى | + | در استحباب استسقا، اختلافى بین فقیهان نیست. تنها ابوحنیفه این استحباب را منكر شده است.<ref> جواهرالكلام، ج 12، ص 127؛ المنیر، ج 1، ص 171.</ref> |
− | + | این واژه فقط دو بار در [[قرآن]] آمده است: آنجا كه قرآن استسقاى [[حضرت موسى]] علیهالسلام و شكافتن 12 چشمه را بر اثر زدن عصا به سنگ، پس از درخواست بنىاسرائیل، بیان مىكند: «و اِذِ استَسقى موسى لِقَومِهِ فَقُلنَا اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینًا». ([[سوره بقره]]/2،60) | |
− | «و | + | «و اَوحَینا اِلى موسى اِذِ استَسقهُ قَومُهُ اَنِ اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانبَجَسَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینـًا» ([[سوره اعراف]]/7،160) ابومسلم گفته است: معناى استسقا طبق عادت مردم، درخواست باران است، بنابراین انفجار سنگ و جوشش معجزهآساى آب بدست [[حضرت موسى]] علیهالسلام از اجابت دعاى ایشان فراتر است.<ref> التفسیر الكبیر، ج 3، ص 95.</ref> |
− | + | آیه 52 [[سوره هود]]/11 بیان مىكند كه هود قوم خود را براى نزول باران، به استسقا فراخواند: «یقَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیكُم مِدرارًا» برخى گفتهاند: قوم هود به خشكسالى و كمبود آب گرفتار شدند و این آیه به استسقاى ایشان اشاره دارد.<ref> مجمعالبیان، ج 5، ص 258.</ref> | |
− | + | همین مطلب در جاى دیگر از [[حضرت نوح]] علیهالسلام نیز نقل شده است كه از مردم خواست تا براى نزول باران رحمت نیایش كنند:<ref> همان، ج 10، ص 543.</ref> «فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّكُم اِنَّهُ كانَ غَفّارا × یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیكُم مِدرارا». ([[سوره نوح]]/71،10ـ11) | |
− | از | + | از آیات پیشین و روایات، استفاده مىشود كه استسقا در امتهاى پیشین نیز بوده است. برخى مشروعیت استسقا در اسلام را از آیه 60 [[سوره بقره]]/2 استفاده كردهاند.<ref> المنیر، ج 1، ص 171.</ref> |
'''آداب استسقاء''' | '''آداب استسقاء''' | ||
سطر ۱۹: | سطر ۱۹: | ||
'''''1. خضوع و خشوع:''''' | '''''1. خضوع و خشوع:''''' | ||
− | برخى، از نكوهش خداوند در | + | برخى، از نكوهش خداوند در آیه «فَلَولا اِذ جاءَهُم بَأسُنا تَضَرَّعوا ولكِن قَسَت قُلوبُهُم» ([[سوره انعام]] 6/43) برداشت كردهاند كه هنگام برگزارى نماز استسقا، امام باید با حال خضوع و خشوع به جایگاه [[نماز]] برود.<ref> المحلى، ج 3، ص 309.</ref> |
'''''2. استغفار و توبه:''''' | '''''2. استغفار و توبه:''''' | ||
− | قرآن از زبان [[حضرت نوح]] و [[حضرت هود]] | + | قرآن از زبان [[حضرت نوح]] و [[حضرت هود]] علیهماالسلام فرو فرستادن باران را بر استغفار، متفرع كرده است. ([[سوره نوح]]/71،10 ـ11؛ [[سوره هود]]/11،52) برخى با استفاده از این آیات، استغفار را از آداب استسقا دانستهاند.<ref> همان، ص 310.</ref> |
− | از | + | از سیره پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و روایات، آداب فراوان دیگرى استفاده شده كه فقیهان به آن فتوا دادهاند؛<ref> شرائع الاسلام، ج 1، ص 109.</ref> از قبیل سه روز روزه گرفتن، وارونه كردن عبا هنگام نماز به پا داشتن نماز در بیابان، به همراه بردن كهنسالان و خردسالان و جداكردن اطفال از مادران. |
==پانویس == | ==پانویس == | ||
سطر ۳۱: | سطر ۳۱: | ||
===منابع=== | ===منابع=== | ||
− | + | سید هادى موسوى خراسانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 88-90 | |
[[رده: اصطلاحات فقهی]] | [[رده: اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده: واژگان قرآنی]] | [[رده: واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۶
درخواست آب از خداوند.
استسقاء از ریشه «سـقـى» و به معناى درخواست سیراب كردن[۱] یا درخواست نوشیدنى است[۲] و در اصطلاح فقهى و تفسیرى درخواست آب (باران) از خداوند، هنگام خشكسالى است.[۳]
در استحباب استسقا، اختلافى بین فقیهان نیست. تنها ابوحنیفه این استحباب را منكر شده است.[۴]
این واژه فقط دو بار در قرآن آمده است: آنجا كه قرآن استسقاى حضرت موسى علیهالسلام و شكافتن 12 چشمه را بر اثر زدن عصا به سنگ، پس از درخواست بنىاسرائیل، بیان مىكند: «و اِذِ استَسقى موسى لِقَومِهِ فَقُلنَا اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینًا». (سوره بقره/2،60)
«و اَوحَینا اِلى موسى اِذِ استَسقهُ قَومُهُ اَنِ اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانبَجَسَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینـًا» (سوره اعراف/7،160) ابومسلم گفته است: معناى استسقا طبق عادت مردم، درخواست باران است، بنابراین انفجار سنگ و جوشش معجزهآساى آب بدست حضرت موسى علیهالسلام از اجابت دعاى ایشان فراتر است.[۵]
آیه 52 سوره هود/11 بیان مىكند كه هود قوم خود را براى نزول باران، به استسقا فراخواند: «یقَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیكُم مِدرارًا» برخى گفتهاند: قوم هود به خشكسالى و كمبود آب گرفتار شدند و این آیه به استسقاى ایشان اشاره دارد.[۶]
همین مطلب در جاى دیگر از حضرت نوح علیهالسلام نیز نقل شده است كه از مردم خواست تا براى نزول باران رحمت نیایش كنند:[۷] «فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّكُم اِنَّهُ كانَ غَفّارا × یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیكُم مِدرارا». (سوره نوح/71،10ـ11)
از آیات پیشین و روایات، استفاده مىشود كه استسقا در امتهاى پیشین نیز بوده است. برخى مشروعیت استسقا در اسلام را از آیه 60 سوره بقره/2 استفاده كردهاند.[۸]
آداب استسقاء
1. خضوع و خشوع:
برخى، از نكوهش خداوند در آیه «فَلَولا اِذ جاءَهُم بَأسُنا تَضَرَّعوا ولكِن قَسَت قُلوبُهُم» (سوره انعام 6/43) برداشت كردهاند كه هنگام برگزارى نماز استسقا، امام باید با حال خضوع و خشوع به جایگاه نماز برود.[۹]
2. استغفار و توبه:
قرآن از زبان حضرت نوح و حضرت هود علیهماالسلام فرو فرستادن باران را بر استغفار، متفرع كرده است. (سوره نوح/71،10 ـ11؛ سوره هود/11،52) برخى با استفاده از این آیات، استغفار را از آداب استسقا دانستهاند.[۱۰]
از سیره پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و روایات، آداب فراوان دیگرى استفاده شده كه فقیهان به آن فتوا دادهاند؛[۱۱] از قبیل سه روز روزه گرفتن، وارونه كردن عبا هنگام نماز به پا داشتن نماز در بیابان، به همراه بردن كهنسالان و خردسالان و جداكردن اطفال از مادران.
پانویس
- ↑ مقاییساللغه، ج 3، ص 84ـ85؛ المصباح، ص 281، «سقى».
- ↑ التحقیق، ج 5، ص 155ـ156، «سقى».
- ↑ الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1، ص 358؛ كشاف اصطلاحات الفنون، ج 1، ص 153.
- ↑ جواهرالكلام، ج 12، ص 127؛ المنیر، ج 1، ص 171.
- ↑ التفسیر الكبیر، ج 3، ص 95.
- ↑ مجمعالبیان، ج 5، ص 258.
- ↑ همان، ج 10، ص 543.
- ↑ المنیر، ج 1، ص 171.
- ↑ المحلى، ج 3، ص 309.
- ↑ همان، ص 310.
- ↑ شرائع الاسلام، ج 1، ص 109.
منابع
سید هادى موسوى خراسانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 88-90