تورات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ''''تورات در لغت و اصطلاح:''' تورات در اصل لغت عبری به معنای شریعت و احکام است ک...' ایجاد کرد)
 
جز
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
این اسفار پنجگانه عبارتند از:
 
این اسفار پنجگانه عبارتند از:
  
# سفر پيدايش كه از اول خلقت تا وفات حضرت يوسف در پنجاه باب صحبت شده است.
+
# سفر پیدایش كه از اول خلقت تا وفات حضرت یوسف در پنجاه باب صحبت شده است.
  
# سفر خروج، مشتمل بر چهل باب از شمارش اسامى فرزندان يعقوب كه به [[مصر]] آمدند، شروع شده و به نقل وضع خيمه اجتماع ختم مي‌شود و تأسيس [[احكام]] يهود در كوه سينا و مواعده خدا با موسى و غيره در آن است.
+
# سفر خروج، مشتمل بر چهل باب از شمارش اسامى فرزندان یعقوب كه به [[مصر]] آمدند، شروع شده و به نقل وضع خیمه اجتماع ختم می‌شود و تأسیس [[احكام]] یهود در كوه سینا و مواعده خدا با موسى و غیره در آن است.
  
# سفر لاويان شامل بيست و هفت باب از حكم قربانى شروع شده و درباره مقدارى قواعد و حدود صحبت كرده و با كلمه: «اين است اوامري كه خداوند به موسى براى بنى‌اسرائيل در كوه سينا امر فرمود» تمام مي‌شود.
+
# سفر لاویان شامل بیست و هفت باب از حكم قربانى شروع شده و درباره مقدارى قواعد و حدود صحبت كرده و با كلمه: «این است اوامری كه خداوند به موسى براى بنى‌اسرائیل در كوه سینا امر فرمود» تمام می‌شود.
  
# سفر اعداد داراى سى و شش باب و درباره سفرهاى بنى‌اسرائيل و راجع به ورود اردن و كنعان و غيره مي‌باشد.
+
# سفر اعداد داراى سى و شش باب و درباره سفرهاى بنى‌اسرائیل و راجع به ورود اردن و كنعان و غیره می‌باشد.
  
# سفر تثنيه، مشتمل بر 34 باب و راجع به شرايع و [[احكام]] و تذكرات است و با مرگ موسى تمام مي‌شود. (قاموس قرآن، ج 1، ص296)
+
# سفر تثنیه، مشتمل بر 34 باب و راجع به شرایع و [[احكام]] و تذكرات است و با مرگ موسى تمام می‌شود. (قاموس قرآن، ج 1، ص296)
  
 
'''نظر قرآن درباره تورات:'''
 
'''نظر قرآن درباره تورات:'''
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
 
در این که [[قرآن]] [[حضرت موسی]] و آنچه بدو [[وحی]] شده است را تصدیق می‌نماید، شکی نیست چرا که قرآن در این مورد نص صریح دارد: «مصدقا لما بین یده من الکتب و مهیمنا علیه».
 
در این که [[قرآن]] [[حضرت موسی]] و آنچه بدو [[وحی]] شده است را تصدیق می‌نماید، شکی نیست چرا که قرآن در این مورد نص صریح دارد: «مصدقا لما بین یده من الکتب و مهیمنا علیه».
  
اما در [[سوره بقره]] ضمن نقل حال يهود آمده : «وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لايَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ × فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِاللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ ». (78- 79)
+
اما در [[سوره بقره]] ضمن نقل حال یهود آمده : «وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لایَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ × فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِاللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَكْسِبُونَ ». (78- 79)
  
اين آيه روشن مي‌كند كه علماء يهود چيزهائى مي‌نوشتند و آن را به خدا نسبت مي‌دادند و عوامشان نيز آن‌ها را باور مي‌كردند. همچنین در [[سوره آل عمران]] طايفه‌ای از يهود را اين طور توصيف نموده كه كلمات كتاب خداى را تحريف مى كنند حال يا به اين كه جاى آن‌ها را تغيير مى دهند و پس و پيش مى كنند و يا آن كه بعضى از كلمات را به كلى مى اندازند و يا به اين كه كلماتى از خود به كتاب خدا اضافه مى كنند، لذا از نظر [[قرآن]] [[تورات]] موجود بسيارى از مطالبش آسمانى نيست.
+
این آیه روشن می‌كند كه علماء یهود چیزهائى می‌نوشتند و آن را به خدا نسبت می‌دادند و عوامشان نیز آن‌ها را باور می‌كردند. همچنین در [[سوره آل عمران]] طایفه‌ای از یهود را این طور توصیف نموده كه كلمات كتاب خداى را تحریف مى كنند حال یا به این كه جاى آن‌ها را تغییر مى دهند و پس و پیش مى كنند و یا آن كه بعضى از كلمات را به كلى مى اندازند و یا به این كه كلماتى از خود به كتاب خدا اضافه مى كنند، لذا از نظر [[قرآن]] [[تورات]] موجود بسیارى از مطالبش آسمانى نیست.
  
 
اما در عین حال پاره‌ای از مطالب آن را شاهد بر مدعای خود می‌گیرد که نشان می‌دهد با درستی برخی از آن موافق است. به عنوان نمونه در [[سوره مائده]] می‌گوید: «و عندهم التوراة فیها حکم الله». ([[سوره مائده]]/43)
 
اما در عین حال پاره‌ای از مطالب آن را شاهد بر مدعای خود می‌گیرد که نشان می‌دهد با درستی برخی از آن موافق است. به عنوان نمونه در [[سوره مائده]] می‌گوید: «و عندهم التوراة فیها حکم الله». ([[سوره مائده]]/43)
  
نزد آن‌هاست [[تورات]] و در آن است حکم خداست و در [[سوره اعراف]] می‌فرماید: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ...». ([[سوره اعراف]]/157)
+
نزد آن‌هاست [[تورات]] و در آن است حکم خداست و در [[سوره اعراف]] می‌فرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ...». ([[سوره اعراف]]/157)
  
 
هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امی که در تورات و انجیلی که در دست آن‌هاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می‌یابند...
 
هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امی که در تورات و انجیلی که در دست آن‌هاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می‌یابند...
  
'''سرگذشت تورات فعلى:''' (ترجمه الميزان، ج 3، ص 483 تا 485)
+
'''سرگذشت تورات فعلى:''' (ترجمه المیزان، ج 3، ص 483 تا 485)
  
بنى اسرائيل كه نواده‌هائى از آل يعقوبند در آغاز يك زندگى بدوى و صحرانشين داشتند و به تدريج فراعنه [[مصر]] آنان را از بيابان‌ها به شهر آورده، معامله نوكر و كلفت و برده با آنان كردند تا در آخر خداى تعالى به وسيله [[حضرت موسى]] عليه‌السلام از شر فرعون و عمل ناهنجار او نجاتشان داد.
+
بنى اسرائیل كه نواده‌هائى از آل یعقوبند در آغاز یك زندگى بدوى و صحرانشین داشتند و به تدریج فراعنه [[مصر]] آنان را از بیابان‌ها به شهر آورده، معامله نوكر و كلفت و برده با آنان كردند تا در آخر خداى تعالى به وسیله [[حضرت موسى]] علیه‌السلام از شر فرعون و عمل ناهنجار او نجاتشان داد.
  
بنى اسرائيل در عصر موسى و بعد از موسى يوشع عليهماالسلام به رهبرى اين دو بزرگوار زندگى مى‌كردند و سپس در برهه‌اى از زمان قاضيانى چون ايهود و جدعون و غير اين‌ها امور بنى‌اسرائيل را تدبير مى‌نمودند و بعد از آن دوران حكومت سلطنتى آنان شروع مى‌شود و اولين كسى كه در بين آنان سلطنت كرد، شاول بود كه [[قرآن]] شريف او را طالوت خوانده و بعد از طالوت داوود و بعد از او سليمان در بين آنان سلطنت كردند.
+
بنى اسرائیل در عصر موسى و بعد از موسى یوشع علیهماالسلام به رهبرى این دو بزرگوار زندگى مى‌كردند و سپس در برهه‌اى از زمان قاضیانى چون ایهود و جدعون و غیر این‌ها امور بنى‌اسرائیل را تدبیر مى‌نمودند و بعد از آن دوران حكومت سلطنتى آنان شروع مى‌شود و اولین كسى كه در بین آنان سلطنت كرد، شاول بود كه [[قرآن]] شریف او را طالوت خوانده و بعد از طالوت داوود و بعد از او سلیمان در بین آنان سلطنت كردند.
  
و بعد از دوران سلطنت سليمان مملكتشان قطعه قطعه و قدرت متمركزشان تقسيم شد ولى در عين حال پادشاهان بسيارى از قبيل رحبعام و ابيام و يربعام و يهوشافاط و يهورام و جمعى ديگر كه روى هم سى و چند پادشاه مى‌شوند، در بين آنان حكومت كردند ولى قدرتشان همچنان رو به ضعف و انقسام بود تا آن كه ملوك بابل بر آنان غلبه يافته و حتى در اورشليم كه همان بيت المقدس است، دخل و تصرف كردند و اين واقعه در حدود ششصد سال قبل از مسيح بود، در همين اوان بود كه شخصى به نام (بخت نصر) (بنوكد نصر) حكومت بابل را بدست گرفت و چون يهود از اطاعت او سرباز زد.
+
و بعد از دوران سلطنت سلیمان مملكتشان قطعه قطعه و قدرت متمركزشان تقسیم شد ولى در عین حال پادشاهان بسیارى از قبیل رحبعام و ابیام و یربعام و یهوشافاط و یهورام و جمعى دیگر كه روى هم سى و چند پادشاه مى‌شوند، در بین آنان حكومت كردند ولى قدرتشان همچنان رو به ضعف و انقسام بود تا آن كه ملوك بابل بر آنان غلبه یافته و حتى در اورشلیم كه همان بیت المقدس است، دخل و تصرف كردند و این واقعه در حدود ششصد سال قبل از مسیح بود، در همین اوان بود كه شخصى به نام (بخت نصر) (بنوكد نصر) حكومت بابل را بدست گرفت و چون یهود از اطاعت او سرباز زد.
  
لشگرهاى خود را به سركوبى آنان فرستاد، لشگر يهوديان را محاصره و سپس بلاد آنان را فتح كرد و خزينه‌هاى سلطنتى و خزائن هيكل (مسجد اقصى) را غارت نمود و قريب به ده هزار نفر از ثروتمندان و اقويا و صنعتگرانشان را گرد آورده و با خود به بابل برد و جز عده‌اى از ضعفا و فقرا در آن سرزمين باقى نماندند و بخت نصر آخرين پادشاه بنى‌اسرائيل را كه نامش صدقيا بود به عنوان نماينده خود در آن سرزمين به سلطنت منصوب كرد، به شرطى كه از وى اطاعت كند.
+
لشگرهاى خود را به سركوبى آنان فرستاد، لشگر یهودیان را محاصره و سپس بلاد آنان را فتح كرد و خزینه‌هاى سلطنتى و خزائن هیكل (مسجد اقصى) را غارت نمود و قریب به ده هزار نفر از ثروتمندان و اقویا و صنعتگرانشان را گرد آورده و با خود به بابل برد و جز عده‌اى از ضعفا و فقرا در آن سرزمین باقى نماندند و بخت نصر آخرین پادشاه بنى‌اسرائیل را كه نامش صدقیا بود به عنوان نماینده خود در آن سرزمین به سلطنت منصوب كرد، به شرطى كه از وى اطاعت كند.
  
و قريب به ده سال جريان بدين منوال گذشت تا آن كه صدقيا در خود مقدارى قدرت و شوكت احساس نموده، از سوى ديگر محرمانه با بعضى از فراعنه مصر رابطه برقرار نمود، به تدريج سر از اطاعت بخت نصر برتافت.
+
و قریب به ده سال جریان بدین منوال گذشت تا آن كه صدقیا در خود مقدارى قدرت و شوكت احساس نموده، از سوى دیگر محرمانه با بعضى از فراعنه مصر رابطه برقرار نمود، به تدریج سر از اطاعت بخت نصر برتافت.
  
رفتار او بخت نصر را سخت خشمگين ساخت و لشگرى عظيم به سوى بلاد وى گسيل داشت، لشگر بلاد صدقيا را محاصره نمود، مردمش به داخل قلعه‌ها متحصن شدند و مدت تحصن حدود يك سال و نيم طول كشيد و در نتيجه قحطى و وبا در ميان آنان افتاد و بخت نصر همچنان بر محاصره آنان پافشارى نمود تا همه قلعه‌هاى آنان را بگشود و اين در سال پانصد و هشتاد قبل از ميلاد مسيح بود، آنگاه دستور داد تمامى اسرائيليان را از دم شمشير بگذرانند و خانه‌ها را ويران و حتى خانه خدا را هم خراب كردند و هر علامت و نشانه‌اى كه از دين در آنجا ديدند از بين بردند و هيكل را با خاك يكسان نموده به صورت تلى خاك درآوردند، در اين ميان تورات و تابوتى كه تورات را در آن مى‌نهادند، نابود شد.
+
رفتار او بخت نصر را سخت خشمگین ساخت و لشگرى عظیم به سوى بلاد وى گسیل داشت، لشگر بلاد صدقیا را محاصره نمود، مردمش به داخل قلعه‌ها متحصن شدند و مدت تحصن حدود یك سال و نیم طول كشید و در نتیجه قحطى و وبا در میان آنان افتاد و بخت نصر همچنان بر محاصره آنان پافشارى نمود تا همه قلعه‌هاى آنان را بگشود و این در سال پانصد و هشتاد قبل از میلاد مسیح بود، آنگاه دستور داد تمامى اسرائیلیان را از دم شمشیر بگذرانند و خانه‌ها را ویران و حتى خانه خدا را هم خراب كردند و هر علامت و نشانه‌اى كه از دین در آنجا دیدند از بین بردند و هیكل را با خاك یكسان نموده به صورت تلى خاك درآوردند، در این میان تورات و تابوتى كه تورات را در آن مى‌نهادند، نابود شد.
  
تا حدود پنجاه سال وضع به همين منوال گذشت و آن چند هزار نفر كه در بابل بودند نه از كتابشان عين و اثرى بود و نه از مسجدشان و نه از ديارشان، به جز تله‌هائى خاك باقى نمانده بود.
+
تا حدود پنجاه سال وضع به همین منوال گذشت و آن چند هزار نفر كه در بابل بودند نه از كتابشان عین و اثرى بود و نه از مسجدشان و نه از دیارشان، به جز تله‌هائى خاك باقى نمانده بود.
  
و پس از آن كه كورش يكى از ملوك فارس بر تخت سلطنت تكيه زد و با مردم بابل كرد آنچه را كه كرد و در آخر بابل را فتح نمود و داخل آن سرزمين گرديد، اسراى بنى‌اسرائيل را كه تا آن زمان در بابل تحت نظر بودند، آزاد كرد و عزراى معروف كه از مقربين درگاهش بود.
+
و پس از آن كه كورش یكى از ملوك فارس بر تخت سلطنت تكیه زد و با مردم بابل كرد آنچه را كه كرد و در آخر بابل را فتح نمود و داخل آن سرزمین گردید، اسراى بنى‌اسرائیل را كه تا آن زمان در بابل تحت نظر بودند، آزاد كرد و عزراى معروف كه از مقربین درگاهش بود.
  
امير بر اسرائيليان كرد و اجازه داد تا براى آنان كتاب تورات را بنويسد و هيكل را بر ايشان تجديدبنا كند و ايشان را به مرامى كه داشتند برگرداند و عزرا در سال چهارصد و پنجاه و هفت قبل از ميلاد مسيح، بنى‌اسرائيل را به بيت المقدس برگردانيد و سپس كتب عهد عتيق را برايشان جمع نموده و تصحيح كرد و اين همان توراتى است كه تا به امروز در دست يهود دائر است، (اين سرگذشت از (كتاب قاموس كتاب مقدس) تاليف مستر هاكس آمريكائى همدانى و ماخذ ديگرى از تواريخ گرفته شده).
+
امیر بر اسرائیلیان كرد و اجازه داد تا براى آنان كتاب تورات را بنویسد و هیكل را بر ایشان تجدیدبنا كند و ایشان را به مرامى كه داشتند برگرداند و عزرا در سال چهارصد و پنجاه و هفت قبل از میلاد مسیح، بنى‌اسرائیل را به بیت المقدس برگردانید و سپس كتب عهد عتیق را برایشان جمع نموده و تصحیح كرد و این همان توراتى است كه تا به امروز در دست یهود دائر است، (این سرگذشت از (كتاب قاموس كتاب مقدس) تالیف مستر هاكس آمریكائى همدانى و ماخذ دیگرى از تواریخ گرفته شده).
  
با این حساب توراتى كه امروز در بين يهود دائر است سندش به زمان [[حضرت موسى]] عليه‌السلام متصل نمى‌شود و در مدت پنجاه سال سند آن قطع شده و تنها به يك نفر منتهى مى‌شود و او عزرا است كه اولاً شخصيتش براى ما مجهول است و ثانيا نمى‌دانيم كيفيت اطلاعش و دقت و تعمقش چگونه بوده و ثالثا نمى‌دانيم تا چه اندازه در نقل آن امين بوده و رابعا آنچه به نام اسفار تورات جمع آورده از كجا گرفته و خامسا در تصحيح غلط‌هاى آن به چه مستندى استناد جسته است.
+
با این حساب توراتى كه امروز در بین یهود دائر است سندش به زمان [[حضرت موسى]] علیه‌السلام متصل نمى‌شود و در مدت پنجاه سال سند آن قطع شده و تنها به یك نفر منتهى مى‌شود و او عزرا است كه اولاً شخصیتش براى ما مجهول است و ثانیا نمى‌دانیم كیفیت اطلاعش و دقت و تعمقش چگونه بوده و ثالثا نمى‌دانیم تا چه اندازه در نقل آن امین بوده و رابعا آنچه به نام اسفار تورات جمع آورده از كجا گرفته و خامسا در تصحیح غلط‌هاى آن به چه مستندى استناد جسته است.
  
 
'''مطالب غیرمعقول تورات:''' (قاموس قرآن، ج 1، ذیل واژه تورات، ص 295)
 
'''مطالب غیرمعقول تورات:''' (قاموس قرآن، ج 1، ذیل واژه تورات، ص 295)
  
محتويات پنج سفر تورات مطالبى است كه از اغلب آن‌ها در [[قرآن]] مجيد ذكر و يا به آن‌ها اشاره شده است ولى يك قسمت مطالبى دارد غيرمعقول كه ساحت خدا و [[پيامبران]] از آن به دور است و مطالب ديگرى كه صريح است بعد از موسى نوشته شده است و قضاياى ديگرش مخلوط و آميخته با غلاطى است كه قرآن مجيد تصديق نمي‌كند.
+
محتویات پنج سفر تورات مطالبى است كه از اغلب آن‌ها در [[قرآن]] مجید ذكر و یا به آن‌ها اشاره شده است ولى یك قسمت مطالبى دارد غیرمعقول كه ساحت خدا و [[پیامبران]] از آن به دور است و مطالب دیگرى كه صریح است بعد از موسى نوشته شده است و قضایاى دیگرش مخلوط و آمیخته با غلاطى است كه قرآن مجید تصدیق نمی‌كند.
  
مثلا در باب سوم از سفر پيدايش آيه هشتم: راه رفتن خدا در [[بهشت]] ذكر شده كه آدم و زنش خود را از وى پنهان كردند. حال آن كه خداوند جسم نيست . «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ» و در سفر خروج باب 32 ساختن گوساله را بهارون نسبت داده كه او بود پس از تأخير موسى گوساله را ساخت و مردم را به عبادت آن دعوت كردند و در كنار آن قربانگاهى ساختند.
+
مثلا در باب سوم از سفر پیدایش آیه هشتم: راه رفتن خدا در [[بهشت]] ذكر شده كه آدم و زنش خود را از وى پنهان كردند. حال آن كه خداوند جسم نیست . «لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ» و در سفر خروج باب 32 ساختن گوساله را بهارون نسبت داده كه او بود پس از تأخیر موسى گوساله را ساخت و مردم را به عبادت آن دعوت كردند و در كنار آن قربانگاهى ساختند.
  
با آن كه سازنده گوساله سامرى است و سبب اين فتنه او بود و هارون پيامبر خدا و جانشين موسى در آن روز بود. با آن كه در باب 28 و 40 همان سفر، خدا هارون را تمجيد كرده و درباره او به موسى سفارش مي‌كند.
+
با آن كه سازنده گوساله سامرى است و سبب این فتنه او بود و هارون پیامبر خدا و جانشین موسى در آن روز بود. با آن كه در باب 28 و 40 همان سفر، خدا هارون را تمجید كرده و درباره او به موسى سفارش می‌كند.
  
در باب سى و دوم از سفر پيدايش آيه 24 به بعد مي‌گويد كه خدا با يعقوب كشتى گرفت و نتوانست بر يعقوب غلبه كند و گفت: اى يعقوب مرا رها كن. (العياذ باللّه) در باب نوزدهم سفر پيدايش آيه 30 تا 38 مي‌گويد كه: دختران لوط به او شراب نوشانيدند و با او همبستر و هر دو حامله شدند و هر يك پسرى زائيد. (نعوذ باللّه) در باب 18 سفر پيدايش بند 1 به بعد خدا با دو نفر نزد ابراهيم ميايند و ابراهيم مي‌خواهد پاى خدا را بشويد بالاخره خوراك مي‌آورد و خدا با آن دو رفيق خود خوراك مي‌خورند. (معاذ اللّه)
+
در باب سى و دوم از سفر پیدایش آیه 24 به بعد می‌گوید كه خدا با یعقوب كشتى گرفت و نتوانست بر یعقوب غلبه كند و گفت: اى یعقوب مرا رها كن. (العیاذ باللّه) در باب نوزدهم سفر پیدایش آیه 30 تا 38 می‌گوید كه: دختران لوط به او شراب نوشانیدند و با او همبستر و هر دو حامله شدند و هر یك پسرى زائید. (نعوذ باللّه) در باب 18 سفر پیدایش بند 1 به بعد خدا با دو نفر نزد ابراهیم میایند و ابراهیم می‌خواهد پاى خدا را بشوید بالاخره خوراك می‌آورد و خدا با آن دو رفیق خود خوراك می‌خورند. (معاذ اللّه)
  
در كتاب دوم سموئيل باب يازدهم مي‌نويسد: كه داود زن اوريا را از پشت بام ديد كه غسل مي‌كند، داود كسانى فرستاد زن را گرفته و آوردند. داود بلافاصله با او همبستر شد و زن حامله گرديد و حمل خود را به داود اطلاع داد. در باب دوازدهم همان كتاب نوشته: ناتان فرستاده خدا پيش داود آمد و از اين كار انتقاد كرد و گفت: خدا مي‌گويد به عوض كاري كه درباره زن اوريا كرده اى زنان تو را گرفته پيش چشم تو به همسايه ات خواهم داد و او در نظر اين آفتاب با زنان تو خواهد خوابيد. تو در پنهانى زنا كردى اما من اين كار را پيش تمام اسرائيل خواهم نمود (معاذ اللّه) افسانه هاى ديگرى نيز دارد كه شمردن آن‌ها وقت زياد مي‌خواهد.
+
در كتاب دوم سموئیل باب یازدهم می‌نویسد: كه داود زن اوریا را از پشت بام دید كه غسل می‌كند، داود كسانى فرستاد زن را گرفته و آوردند. داود بلافاصله با او همبستر شد و زن حامله گردید و حمل خود را به داود اطلاع داد. در باب دوازدهم همان كتاب نوشته: ناتان فرستاده خدا پیش داود آمد و از این كار انتقاد كرد و گفت: خدا می‌گوید به عوض كاری كه درباره زن اوریا كرده اى زنان تو را گرفته پیش چشم تو به همسایه ات خواهم داد و او در نظر این آفتاب با زنان تو خواهد خوابید. تو در پنهانى زنا كردى اما من این كار را پیش تمام اسرائیل خواهم نمود (معاذ اللّه) افسانه هاى دیگرى نیز دارد كه شمردن آن‌ها وقت زیاد می‌خواهد.
  
 
'''خلاصه:'''
 
'''خلاصه:'''
  
از اين گونه مطالب غيرمعقول در اسفار پنجگانه و غيره زياد است و مي‌شود در اين باره به كتاب «الرحلة» تأليف مرحوم بلاغى رجوع  نمود.
+
از این گونه مطالب غیرمعقول در اسفار پنجگانه و غیره زیاد است و می‌شود در این باره به كتاب «الرحلة» تألیف مرحوم بلاغى رجوع  نمود.
  
ايضا در سفر تثنيه باب سى و چهارم وفات موسى نقل شده است و گويد: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گرديد و احدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت [[مرگ]] صد و بيست سال داشت و بنى اسرائيل براى او سى روز ماتم گرفتند. پيداست كه اين مطالب بعد از موسى نوشته شده و نمي‌تواند از تورات اصلى باشد و در آيه 10 همان باب هست: پيامبرى مثل موسى تا به حال در بنى‌اسرائيل برنخاسته كه خدا او را روبرو شناخته باشد.
+
ایضا در سفر تثنیه باب سى و چهارم وفات موسى نقل شده است و گوید: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گردید و احدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت [[مرگ]] صد و بیست سال داشت و بنى اسرائیل براى او سى روز ماتم گرفتند. پیداست كه این مطالب بعد از موسى نوشته شده و نمی‌تواند از تورات اصلى باشد و در آیه 10 همان باب هست: پیامبرى مثل موسى تا به حال در بنى‌اسرائیل برنخاسته كه خدا او را روبرو شناخته باشد.
  
مسلم است كه اين سخن بعد از فوت موسى است و از تورات [[وحى]] شده نيست. از اين قبيل مطالب در تورات بسيار است و همه حكايت دارند كه اسفار پنجگانه بعد از [[حضرت موسى]] علیه‌السلام نوشته شده است.
+
مسلم است كه این سخن بعد از فوت موسى است و از تورات [[وحى]] شده نیست. از این قبیل مطالب در تورات بسیار است و همه حكایت دارند كه اسفار پنجگانه بعد از [[حضرت موسى]] علیه‌السلام نوشته شده است.
  
در الميزان ج 3، ص 339 گويد: در فتنه بخت نصر و لشکركشى او به [[فلسطين]] تورات موسى از بين رفت، بعدها كه كوروش پادشاه ايران بنى‌اسرائيل را از اسارت نجات داد و مجاز كرد كه از بابل به فلسطين برگردند و معبد خود را بنا كنند، مردى بنام عزير كه هويتش مجهول است به جمع تورات همت گذاشت و اسفار پنجگانه را نوشت وگرنه [[تورات]] اصلى در آن روز از بين رفته بود ولى به هر تقدير مقدارى از تورات اصلى در ميان آنها گنجانده شد، لابدّ بعضى از الواح آن را يافته و يا از اين و آن آموخته بود.
+
در المیزان ج 3، ص 339 گوید: در فتنه بخت نصر و لشکركشى او به [[فلسطین]] تورات موسى از بین رفت، بعدها كه كوروش پادشاه ایران بنى‌اسرائیل را از اسارت نجات داد و مجاز كرد كه از بابل به فلسطین برگردند و معبد خود را بنا كنند، مردى بنام عزیر كه هویتش مجهول است به جمع تورات همت گذاشت و اسفار پنجگانه را نوشت وگرنه [[تورات]] اصلى در آن روز از بین رفته بود ولى به هر تقدیر مقدارى از تورات اصلى در میان آنها گنجانده شد، لابدّ بعضى از الواح آن را یافته و یا از این و آن آموخته بود.
  
مستر هاكس امريكائى در قاموس كتاب مقدس زير لغت عزّ را مي‌نويسد: او كاهن و هادى معروف عبرانيان و كاتب ماهر شريعت و شخصى عالم و قادر و امينى بود... او از اردشير دراز دست امداد و اعانت هاى لازم را گرفت و 457 قبل از مسيح - به سركردگى جماعت بزرگى از اسيران به اورشليم برگشت و عموما معتقداند.
+
مستر هاكس امریكائى در قاموس كتاب مقدس زیر لغت عزّ را می‌نویسد: او كاهن و هادى معروف عبرانیان و كاتب ماهر شریعت و شخصى عالم و قادر و امینى بود... او از اردشیر دراز دست امداد و اعانت هاى لازم را گرفت و 457 قبل از مسیح - به سركردگى جماعت بزرگى از اسیران به اورشلیم برگشت و عموما معتقداند.
  
تمامى كتب عهد عتيق را كه حال قانون ما مي‌باشد، جمع‌آورى و تصحيح فرمود. اين است اقرار مستر هاكس  كه در تأليف كتابش مدت‌ها زحمت كشيده است و قول وى در اين باره براى ما سند است و در مقدمه همان كتاب گويد: كتاب مقدس (تورات فعلى) توسط 39 نفر در مدت هزار و پانصد سال تأليف گشته است.
+
تمامى كتب عهد عتیق را كه حال قانون ما می‌باشد، جمع‌آورى و تصحیح فرمود. این است اقرار مستر هاكس  كه در تألیف كتابش مدت‌ها زحمت كشیده است و قول وى در این باره براى ما سند است و در مقدمه همان كتاب گوید: كتاب مقدس (تورات فعلى) توسط 39 نفر در مدت هزار و پانصد سال تألیف گشته است.
  
در فرهنگ قصص قرآن تأليف آقاى صدرالدين بلاغى بحث جامعى در اين باره آمده و ضمنا مي‌نويسد: سرانجام اين نتيجه قطعى بدست آمد كه تورات كنونى تأليف شخص معينى نيست و اسفار قانونى آن در تاريخ‌ها و زمان‌هاى مختلف نوشته شده و تاريخ تأليف سفر خروج قرن نهم و تاريخ تأليف سفر تثنيه قرن هشتم و هفتم قبل از ميلاد است و سفر احبار پس از سال 516 قبل از ميلاد نوشته شده... از اين سخن برمي‌آيد كه حتى اسفار خمسه را هم عزرا ننوشته است.
+
در فرهنگ قصص قرآن تألیف آقاى صدرالدین بلاغى بحث جامعى در این باره آمده و ضمنا می‌نویسد: سرانجام این نتیجه قطعى بدست آمد كه تورات كنونى تألیف شخص معینى نیست و اسفار قانونى آن در تاریخ‌ها و زمان‌هاى مختلف نوشته شده و تاریخ تألیف سفر خروج قرن نهم و تاریخ تألیف سفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد است و سفر احبار پس از سال 516 قبل از میلاد نوشته شده... از این سخن برمی‌آید كه حتى اسفار خمسه را هم عزرا ننوشته است.
  
 
===منابع===
 
===منابع===
  
* على‌اكبر قرشى بنايى، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلامية - تهران، چاپ: ششم، 1412 ق.
+
* على‌اكبر قرشى بنایى، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلامیة - تهران، چاپ: ششم، 1412 ق.
  
 
* ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، اسلامیه، 1386 ش.
 
* ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، اسلامیه، 1386 ش.
سطر ۹۳: سطر ۹۳:
 
* [ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل تورات، اسماعیل باغستانی]، تاریخ بازیابی: 18 تیر 1391  
 
* [ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل تورات، اسماعیل باغستانی]، تاریخ بازیابی: 18 تیر 1391  
  
* محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1374 ش.
+
* محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش.

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۴

تورات در لغت و اصطلاح:

تورات در اصل لغت عبری به معنای شریعت و احکام است که مقصود از آن در متداولترین کاربرد، پنج سفر اول کتاب مقدس یهودیان است که اختصاص به کتاب مقدس حضرت موسی علیه‌السلام یافته است. (تورات، دایره المعارف بزرگ اسلامی - نثر طوبی، ذیل واژه تورات)

در اصطلاح مسلمانان همان وحی‌ها است که از طرف خداوند به حضرت موسی علیه‌السلام رسید و غالب آن احکام شرعی و دستور فقهی دین او است (نثر طوبی، ذیل واژه تورات) البته مسلمانان گاهی هم از تورات همه کتب پیغمبران بنی‌اسرائیل را اراده می‌کنند که با اصل تورات منضم گشته و عیسویان ان را عهد عتیق می‌گویند. (نثر طوبی، ذیل واژه تورات)

بخش‌های پنجگانه تورات:

اصل تورات پنج سفر یعنی پنج کتاب است و هر یک مشتمل بر فصولی چند و هر فصل مرکب از ایات. (نثر طوبی، ذیل واژه تورات)

این اسفار پنجگانه عبارتند از:

  1. سفر پیدایش كه از اول خلقت تا وفات حضرت یوسف در پنجاه باب صحبت شده است.
  1. سفر خروج، مشتمل بر چهل باب از شمارش اسامى فرزندان یعقوب كه به مصر آمدند، شروع شده و به نقل وضع خیمه اجتماع ختم می‌شود و تأسیس احكام یهود در كوه سینا و مواعده خدا با موسى و غیره در آن است.
  1. سفر لاویان شامل بیست و هفت باب از حكم قربانى شروع شده و درباره مقدارى قواعد و حدود صحبت كرده و با كلمه: «این است اوامری كه خداوند به موسى براى بنى‌اسرائیل در كوه سینا امر فرمود» تمام می‌شود.
  1. سفر اعداد داراى سى و شش باب و درباره سفرهاى بنى‌اسرائیل و راجع به ورود اردن و كنعان و غیره می‌باشد.
  1. سفر تثنیه، مشتمل بر 34 باب و راجع به شرایع و احكام و تذكرات است و با مرگ موسى تمام می‌شود. (قاموس قرآن، ج 1، ص296)

نظر قرآن درباره تورات:

در این که قرآن حضرت موسی و آنچه بدو وحی شده است را تصدیق می‌نماید، شکی نیست چرا که قرآن در این مورد نص صریح دارد: «مصدقا لما بین یده من الکتب و مهیمنا علیه».

اما در سوره بقره ضمن نقل حال یهود آمده : «وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لایَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ × فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِاللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَكْسِبُونَ ». (78- 79)

این آیه روشن می‌كند كه علماء یهود چیزهائى می‌نوشتند و آن را به خدا نسبت می‌دادند و عوامشان نیز آن‌ها را باور می‌كردند. همچنین در سوره آل عمران طایفه‌ای از یهود را این طور توصیف نموده كه كلمات كتاب خداى را تحریف مى كنند حال یا به این كه جاى آن‌ها را تغییر مى دهند و پس و پیش مى كنند و یا آن كه بعضى از كلمات را به كلى مى اندازند و یا به این كه كلماتى از خود به كتاب خدا اضافه مى كنند، لذا از نظر قرآن تورات موجود بسیارى از مطالبش آسمانى نیست.

اما در عین حال پاره‌ای از مطالب آن را شاهد بر مدعای خود می‌گیرد که نشان می‌دهد با درستی برخی از آن موافق است. به عنوان نمونه در سوره مائده می‌گوید: «و عندهم التوراة فیها حکم الله». (سوره مائده/43)

نزد آن‌هاست تورات و در آن است حکم خداست و در سوره اعراف می‌فرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ...». (سوره اعراف/157)

هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امی که در تورات و انجیلی که در دست آن‌هاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته می‌یابند...

سرگذشت تورات فعلى: (ترجمه المیزان، ج 3، ص 483 تا 485)

بنى اسرائیل كه نواده‌هائى از آل یعقوبند در آغاز یك زندگى بدوى و صحرانشین داشتند و به تدریج فراعنه مصر آنان را از بیابان‌ها به شهر آورده، معامله نوكر و كلفت و برده با آنان كردند تا در آخر خداى تعالى به وسیله حضرت موسى علیه‌السلام از شر فرعون و عمل ناهنجار او نجاتشان داد.

بنى اسرائیل در عصر موسى و بعد از موسى یوشع علیهماالسلام به رهبرى این دو بزرگوار زندگى مى‌كردند و سپس در برهه‌اى از زمان قاضیانى چون ایهود و جدعون و غیر این‌ها امور بنى‌اسرائیل را تدبیر مى‌نمودند و بعد از آن دوران حكومت سلطنتى آنان شروع مى‌شود و اولین كسى كه در بین آنان سلطنت كرد، شاول بود كه قرآن شریف او را طالوت خوانده و بعد از طالوت داوود و بعد از او سلیمان در بین آنان سلطنت كردند.

و بعد از دوران سلطنت سلیمان مملكتشان قطعه قطعه و قدرت متمركزشان تقسیم شد ولى در عین حال پادشاهان بسیارى از قبیل رحبعام و ابیام و یربعام و یهوشافاط و یهورام و جمعى دیگر كه روى هم سى و چند پادشاه مى‌شوند، در بین آنان حكومت كردند ولى قدرتشان همچنان رو به ضعف و انقسام بود تا آن كه ملوك بابل بر آنان غلبه یافته و حتى در اورشلیم كه همان بیت المقدس است، دخل و تصرف كردند و این واقعه در حدود ششصد سال قبل از مسیح بود، در همین اوان بود كه شخصى به نام (بخت نصر) (بنوكد نصر) حكومت بابل را بدست گرفت و چون یهود از اطاعت او سرباز زد.

لشگرهاى خود را به سركوبى آنان فرستاد، لشگر یهودیان را محاصره و سپس بلاد آنان را فتح كرد و خزینه‌هاى سلطنتى و خزائن هیكل (مسجد اقصى) را غارت نمود و قریب به ده هزار نفر از ثروتمندان و اقویا و صنعتگرانشان را گرد آورده و با خود به بابل برد و جز عده‌اى از ضعفا و فقرا در آن سرزمین باقى نماندند و بخت نصر آخرین پادشاه بنى‌اسرائیل را كه نامش صدقیا بود به عنوان نماینده خود در آن سرزمین به سلطنت منصوب كرد، به شرطى كه از وى اطاعت كند.

و قریب به ده سال جریان بدین منوال گذشت تا آن كه صدقیا در خود مقدارى قدرت و شوكت احساس نموده، از سوى دیگر محرمانه با بعضى از فراعنه مصر رابطه برقرار نمود، به تدریج سر از اطاعت بخت نصر برتافت.

رفتار او بخت نصر را سخت خشمگین ساخت و لشگرى عظیم به سوى بلاد وى گسیل داشت، لشگر بلاد صدقیا را محاصره نمود، مردمش به داخل قلعه‌ها متحصن شدند و مدت تحصن حدود یك سال و نیم طول كشید و در نتیجه قحطى و وبا در میان آنان افتاد و بخت نصر همچنان بر محاصره آنان پافشارى نمود تا همه قلعه‌هاى آنان را بگشود و این در سال پانصد و هشتاد قبل از میلاد مسیح بود، آنگاه دستور داد تمامى اسرائیلیان را از دم شمشیر بگذرانند و خانه‌ها را ویران و حتى خانه خدا را هم خراب كردند و هر علامت و نشانه‌اى كه از دین در آنجا دیدند از بین بردند و هیكل را با خاك یكسان نموده به صورت تلى خاك درآوردند، در این میان تورات و تابوتى كه تورات را در آن مى‌نهادند، نابود شد.

تا حدود پنجاه سال وضع به همین منوال گذشت و آن چند هزار نفر كه در بابل بودند نه از كتابشان عین و اثرى بود و نه از مسجدشان و نه از دیارشان، به جز تله‌هائى خاك باقى نمانده بود.

و پس از آن كه كورش یكى از ملوك فارس بر تخت سلطنت تكیه زد و با مردم بابل كرد آنچه را كه كرد و در آخر بابل را فتح نمود و داخل آن سرزمین گردید، اسراى بنى‌اسرائیل را كه تا آن زمان در بابل تحت نظر بودند، آزاد كرد و عزراى معروف كه از مقربین درگاهش بود.

امیر بر اسرائیلیان كرد و اجازه داد تا براى آنان كتاب تورات را بنویسد و هیكل را بر ایشان تجدیدبنا كند و ایشان را به مرامى كه داشتند برگرداند و عزرا در سال چهارصد و پنجاه و هفت قبل از میلاد مسیح، بنى‌اسرائیل را به بیت المقدس برگردانید و سپس كتب عهد عتیق را برایشان جمع نموده و تصحیح كرد و این همان توراتى است كه تا به امروز در دست یهود دائر است، (این سرگذشت از (كتاب قاموس كتاب مقدس) تالیف مستر هاكس آمریكائى همدانى و ماخذ دیگرى از تواریخ گرفته شده).

با این حساب توراتى كه امروز در بین یهود دائر است سندش به زمان حضرت موسى علیه‌السلام متصل نمى‌شود و در مدت پنجاه سال سند آن قطع شده و تنها به یك نفر منتهى مى‌شود و او عزرا است كه اولاً شخصیتش براى ما مجهول است و ثانیا نمى‌دانیم كیفیت اطلاعش و دقت و تعمقش چگونه بوده و ثالثا نمى‌دانیم تا چه اندازه در نقل آن امین بوده و رابعا آنچه به نام اسفار تورات جمع آورده از كجا گرفته و خامسا در تصحیح غلط‌هاى آن به چه مستندى استناد جسته است.

مطالب غیرمعقول تورات: (قاموس قرآن، ج 1، ذیل واژه تورات، ص 295)

محتویات پنج سفر تورات مطالبى است كه از اغلب آن‌ها در قرآن مجید ذكر و یا به آن‌ها اشاره شده است ولى یك قسمت مطالبى دارد غیرمعقول كه ساحت خدا و پیامبران از آن به دور است و مطالب دیگرى كه صریح است بعد از موسى نوشته شده است و قضایاى دیگرش مخلوط و آمیخته با غلاطى است كه قرآن مجید تصدیق نمی‌كند.

مثلا در باب سوم از سفر پیدایش آیه هشتم: راه رفتن خدا در بهشت ذكر شده كه آدم و زنش خود را از وى پنهان كردند. حال آن كه خداوند جسم نیست . «لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ» و در سفر خروج باب 32 ساختن گوساله را بهارون نسبت داده كه او بود پس از تأخیر موسى گوساله را ساخت و مردم را به عبادت آن دعوت كردند و در كنار آن قربانگاهى ساختند.

با آن كه سازنده گوساله سامرى است و سبب این فتنه او بود و هارون پیامبر خدا و جانشین موسى در آن روز بود. با آن كه در باب 28 و 40 همان سفر، خدا هارون را تمجید كرده و درباره او به موسى سفارش می‌كند.

در باب سى و دوم از سفر پیدایش آیه 24 به بعد می‌گوید كه خدا با یعقوب كشتى گرفت و نتوانست بر یعقوب غلبه كند و گفت: اى یعقوب مرا رها كن. (العیاذ باللّه) در باب نوزدهم سفر پیدایش آیه 30 تا 38 می‌گوید كه: دختران لوط به او شراب نوشانیدند و با او همبستر و هر دو حامله شدند و هر یك پسرى زائید. (نعوذ باللّه) در باب 18 سفر پیدایش بند 1 به بعد خدا با دو نفر نزد ابراهیم میایند و ابراهیم می‌خواهد پاى خدا را بشوید بالاخره خوراك می‌آورد و خدا با آن دو رفیق خود خوراك می‌خورند. (معاذ اللّه)

در كتاب دوم سموئیل باب یازدهم می‌نویسد: كه داود زن اوریا را از پشت بام دید كه غسل می‌كند، داود كسانى فرستاد زن را گرفته و آوردند. داود بلافاصله با او همبستر شد و زن حامله گردید و حمل خود را به داود اطلاع داد. در باب دوازدهم همان كتاب نوشته: ناتان فرستاده خدا پیش داود آمد و از این كار انتقاد كرد و گفت: خدا می‌گوید به عوض كاری كه درباره زن اوریا كرده اى زنان تو را گرفته پیش چشم تو به همسایه ات خواهم داد و او در نظر این آفتاب با زنان تو خواهد خوابید. تو در پنهانى زنا كردى اما من این كار را پیش تمام اسرائیل خواهم نمود (معاذ اللّه) افسانه هاى دیگرى نیز دارد كه شمردن آن‌ها وقت زیاد می‌خواهد.

خلاصه:

از این گونه مطالب غیرمعقول در اسفار پنجگانه و غیره زیاد است و می‌شود در این باره به كتاب «الرحلة» تألیف مرحوم بلاغى رجوع نمود.

ایضا در سفر تثنیه باب سى و چهارم وفات موسى نقل شده است و گوید: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گردید و احدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت مرگ صد و بیست سال داشت و بنى اسرائیل براى او سى روز ماتم گرفتند. پیداست كه این مطالب بعد از موسى نوشته شده و نمی‌تواند از تورات اصلى باشد و در آیه 10 همان باب هست: پیامبرى مثل موسى تا به حال در بنى‌اسرائیل برنخاسته كه خدا او را روبرو شناخته باشد.

مسلم است كه این سخن بعد از فوت موسى است و از تورات وحى شده نیست. از این قبیل مطالب در تورات بسیار است و همه حكایت دارند كه اسفار پنجگانه بعد از حضرت موسى علیه‌السلام نوشته شده است.

در المیزان ج 3، ص 339 گوید: در فتنه بخت نصر و لشکركشى او به فلسطین تورات موسى از بین رفت، بعدها كه كوروش پادشاه ایران بنى‌اسرائیل را از اسارت نجات داد و مجاز كرد كه از بابل به فلسطین برگردند و معبد خود را بنا كنند، مردى بنام عزیر كه هویتش مجهول است به جمع تورات همت گذاشت و اسفار پنجگانه را نوشت وگرنه تورات اصلى در آن روز از بین رفته بود ولى به هر تقدیر مقدارى از تورات اصلى در میان آنها گنجانده شد، لابدّ بعضى از الواح آن را یافته و یا از این و آن آموخته بود.

مستر هاكس امریكائى در قاموس كتاب مقدس زیر لغت عزّ را می‌نویسد: او كاهن و هادى معروف عبرانیان و كاتب ماهر شریعت و شخصى عالم و قادر و امینى بود... او از اردشیر دراز دست امداد و اعانت هاى لازم را گرفت و 457 قبل از مسیح - به سركردگى جماعت بزرگى از اسیران به اورشلیم برگشت و عموما معتقداند.

تمامى كتب عهد عتیق را كه حال قانون ما می‌باشد، جمع‌آورى و تصحیح فرمود. این است اقرار مستر هاكس كه در تألیف كتابش مدت‌ها زحمت كشیده است و قول وى در این باره براى ما سند است و در مقدمه همان كتاب گوید: كتاب مقدس (تورات فعلى) توسط 39 نفر در مدت هزار و پانصد سال تألیف گشته است.

در فرهنگ قصص قرآن تألیف آقاى صدرالدین بلاغى بحث جامعى در این باره آمده و ضمنا می‌نویسد: سرانجام این نتیجه قطعى بدست آمد كه تورات كنونى تألیف شخص معینى نیست و اسفار قانونى آن در تاریخ‌ها و زمان‌هاى مختلف نوشته شده و تاریخ تألیف سفر خروج قرن نهم و تاریخ تألیف سفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد است و سفر احبار پس از سال 516 قبل از میلاد نوشته شده... از این سخن برمی‌آید كه حتى اسفار خمسه را هم عزرا ننوشته است.

منابع

  • على‌اكبر قرشى بنایى، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلامیة - تهران، چاپ: ششم، 1412 ق.
  • ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، اسلامیه، 1386 ش.
  • [ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل تورات، اسماعیل باغستانی]، تاریخ بازیابی: 18 تیر 1391
  • محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش.