زید بن حارثه: تفاوت بین نسخهها
(افزودن محتوا با منبع جدید) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{نیازمند ویرایش فنی}} |
+ | دومین مردی که پس از علی بن ابیطالب علیه السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد و با آن حضرت نماز خواند زید بن حارثه بود. | ||
+ | == خانواده زید == | ||
+ | زيد بن حارثة بن شُراحيل الكَلْبى، پدرش «حارثه» و مادرش «سعدی» نام داشت. وی در حالی که حدود هشت سال داشت برای دیدار از قبیله مادری خود به قبیله «بنی معن» رفت. در همان ایام قبیله بنی معن مورد هجوم دشمن قرار گرفت و جمعی از افراد قبیله، از جمله زید، به اسارت دشمن در آمدند. | ||
+ | == زید در خانه پیامبر == | ||
− | + | او در زمان جاهليت اسير شد حكيم بن حزام او را در بازار عُكاظ از نواحى [[مكه]] بخريد از براى خديجه آورد؛ خديجه رضى الله عنها او را به [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم بخشيد. پیامبر که در آن هنگام هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود، بی درنگ زید را در راه خدا آزاد کرد و سپس وی را با مهر و ملاطفت در خانه خود نگه داشت. سالها بعد، زید در موسم حج عدهای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامت خود را به پدر و مادرش رساند و گفت به پدرم بگویید که من در این اینجا نزد مهربانترین پدرها به سر میبرم. حارثه چون اين بدانست خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و خواست تا فديه دهد و پسر خود را برهاند و به سرای محمد امین در آمد و گفت:«ای پسر عبدالمطلب! ای بزرگ زاده قریش! ما برای بردن فرزند خود، پیش تو آمدهایم. بر ما منت گذار، قیمت او را بستان و او را به ما بازگردان!» ، حضرت فرمود: او را بخوانيد و مختار كنيد در آمدن با شما يا ماندن به نزد من. | |
زيد گفت: هيچ كس را بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم اختيار نكنم! حارثه گفت: اى فرزند! بندگى را بر آزادگى اختيار مىنمائى و پدر را مهجور مىگذارى؟ گفت: من از آن حضرت آن ديدهام كه ابداً كسى را بر آن حضرت اختيار نخواهم كرد. چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم اين سخن از زيد شنيد او را به حجر مكه آورد و حضار را فرمود: اى جماعت! گواه باشيد كه زيد فرزند من است، ارث از من مىبرد و من ارث از او مىبرم. چون حارثه اين بديد از غم فرزند آسوده گشت و مراجعت كرد. از آن وقت مردم او را زيد بن محمد صلى الله عليه و آله و سلم نام كردند. اين بود تا خداوند [[اسلام]] را آشكار نمود و اين آيه مباركه فرود شد: «ما جَعَلَ اَدْعِيآءَكُمْ اَبْنآءَكُمْ...».<ref> [[سوره احزاب]](33)، آيه 4-6.</ref> | زيد گفت: هيچ كس را بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم اختيار نكنم! حارثه گفت: اى فرزند! بندگى را بر آزادگى اختيار مىنمائى و پدر را مهجور مىگذارى؟ گفت: من از آن حضرت آن ديدهام كه ابداً كسى را بر آن حضرت اختيار نخواهم كرد. چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم اين سخن از زيد شنيد او را به حجر مكه آورد و حضار را فرمود: اى جماعت! گواه باشيد كه زيد فرزند من است، ارث از من مىبرد و من ارث از او مىبرم. چون حارثه اين بديد از غم فرزند آسوده گشت و مراجعت كرد. از آن وقت مردم او را زيد بن محمد صلى الله عليه و آله و سلم نام كردند. اين بود تا خداوند [[اسلام]] را آشكار نمود و اين آيه مباركه فرود شد: «ما جَعَلَ اَدْعِيآءَكُمْ اَبْنآءَكُمْ...».<ref> [[سوره احزاب]](33)، آيه 4-6.</ref> | ||
سطر ۱۶: | سطر ۲۰: | ||
(5). بحارالانوار، 21/50. | (5). بحارالانوار، 21/50. | ||
− | === | + | ===منابع=== |
+ | |||
+ | *حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت اول، باب اول: در تاريخ حضرت خاتم الانبياء. | ||
+ | *زید بن حارثه کلبی،[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B2%DB%8C%D8%AF+%D8%A8%D9%86+%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%AB%D9%87+%DA%A9%D9%84%D8%A8%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0 دانشنامه رشد]، بازیابی:27 اردیبهشت 1393. | ||
+ | *اسلام زید بن حارثه غلام رسول خدا (ص)،[http://www.hawzah.net/fa/book/bookview/45256/21262 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی:27 اردیبهشت 1393. | ||
− | |||
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | [[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | ||
+ | [[Category:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۰۵
دومین مردی که پس از علی بن ابیطالب علیه السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد و با آن حضرت نماز خواند زید بن حارثه بود.
خانواده زید
زيد بن حارثة بن شُراحيل الكَلْبى، پدرش «حارثه» و مادرش «سعدی» نام داشت. وی در حالی که حدود هشت سال داشت برای دیدار از قبیله مادری خود به قبیله «بنی معن» رفت. در همان ایام قبیله بنی معن مورد هجوم دشمن قرار گرفت و جمعی از افراد قبیله، از جمله زید، به اسارت دشمن در آمدند.
زید در خانه پیامبر
او در زمان جاهليت اسير شد حكيم بن حزام او را در بازار عُكاظ از نواحى مكه بخريد از براى خديجه آورد؛ خديجه رضى الله عنها او را به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بخشيد. پیامبر که در آن هنگام هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود، بی درنگ زید را در راه خدا آزاد کرد و سپس وی را با مهر و ملاطفت در خانه خود نگه داشت. سالها بعد، زید در موسم حج عدهای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامت خود را به پدر و مادرش رساند و گفت به پدرم بگویید که من در این اینجا نزد مهربانترین پدرها به سر میبرم. حارثه چون اين بدانست خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمد و خواست تا فديه دهد و پسر خود را برهاند و به سرای محمد امین در آمد و گفت:«ای پسر عبدالمطلب! ای بزرگ زاده قریش! ما برای بردن فرزند خود، پیش تو آمدهایم. بر ما منت گذار، قیمت او را بستان و او را به ما بازگردان!» ، حضرت فرمود: او را بخوانيد و مختار كنيد در آمدن با شما يا ماندن به نزد من.
زيد گفت: هيچ كس را بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم اختيار نكنم! حارثه گفت: اى فرزند! بندگى را بر آزادگى اختيار مىنمائى و پدر را مهجور مىگذارى؟ گفت: من از آن حضرت آن ديدهام كه ابداً كسى را بر آن حضرت اختيار نخواهم كرد. چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم اين سخن از زيد شنيد او را به حجر مكه آورد و حضار را فرمود: اى جماعت! گواه باشيد كه زيد فرزند من است، ارث از من مىبرد و من ارث از او مىبرم. چون حارثه اين بديد از غم فرزند آسوده گشت و مراجعت كرد. از آن وقت مردم او را زيد بن محمد صلى الله عليه و آله و سلم نام كردند. اين بود تا خداوند اسلام را آشكار نمود و اين آيه مباركه فرود شد: «ما جَعَلَ اَدْعِيآءَكُمْ اَبْنآءَكُمْ...».[۱]
چون حكم برسيد فى قَوْلِهِ تعالى: «اُدْعُوهُمْ لابائهِمْ» كه فرزند خوانده را به اسم پدرش بخوانند، اين هنگام زيد بن حارثه خواندند و ديگر زيد بن محمد صلى الله عليه و آله و سلم نگفتند.[۲]
و آيه شريفه «ما كانَ محمَّدٌ اَبا اَحدٍ من رِجالِكمْ»(443)نيز اشاره به همين مطلب است نه آن كه مراد آن باشد كه پدر حسن و حسين نيست؛ چه آنها پسران رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مىباشند به حكم «اَبْنآئَنا»[۳] در آيه مباهله و غيره. و زيد، كُنْيَهاش ابواُسامه است به نام پسرش اُسامه و شهادتش در مؤته واقع شد در همان جائى كه جعفر بن ابى طالب عليه السلام شهيد گشته.[۴]
پانویس
- ↑ سوره احزاب(33)، آيه 4-6.
- ↑ بحارالانوار، 22/172 و 215.
- ↑ سوره احزاب، آيه 40.
- ↑ سوره آل عمران(3)، آيه 61.
(5). بحارالانوار، 21/50.
منابع
- حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت اول، باب اول: در تاريخ حضرت خاتم الانبياء.
- زید بن حارثه کلبی،دانشنامه رشد، بازیابی:27 اردیبهشت 1393.
- اسلام زید بن حارثه غلام رسول خدا (ص)،پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی:27 اردیبهشت 1393.