مرتضی مطهری: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲۰۶: | سطر ۲۰۶: | ||
[[رده:علمای شهید]] | [[رده:علمای شهید]] | ||
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]] | [[رده:مبارزان علیه پهلوی]] | ||
+ | [[رده:شهید مطهری]] |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۹
محتویات
زندگی نامه شهید مطهری
استاد شهيد آيت الله مطهرى در 13 بهمن 1298 هجرى شمسى مطابق با 12 جمادى الاولاى 1338 هجرى قمرى در قرية فريمان كه اكنون تبديل به شهرستان شده است واقع در 75 كيلومترى شهر مقدس مشهد در يك خانواده اصيل روحانى چشم به جهان گشود. پس از طى دوران طفوليت به مكتبخانه رفته و به فراگيرى دروس ابتدايى مىپردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامى اشتغال مىورزد. در سال 1315 على رغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و على رغم مخالفت دوستان و نزديكان، براى تكميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مىشود در حالى كه به تازگى مؤسس گرانقدر آن آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى ديده از جهان فرو بسته و رياست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن، آيات عظام سيد محمد حجت، سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقى خوانسارى به عهده گرفتهاند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله بروجردى (در فقه و اصول) و امام خمينى رحمه الله (به مدت دوازده سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول)و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبايى(درفلسفه: الهيات شفاى بوعلى و دروس ديگر) بهره مىگيرد. قبل از هجرت آيت الله بروجردى به قم نيز استاد شهيد گاهى به بروجرد مىرفته و از محضر ايشان استفاده مىكرده است. استاد مطهرى مدتى نيز از محضر مرحوم آيت الله حاج ميزرا على آقا شيرازى در اخلاق و عرفان بهرههاى معنوى فراوان برده است. از اساتيد ديگر ايشان مىتوان از مرحوم آيت الله سيد محمد حجت (در اصول) و مرحوم آيت الله سيد محمد محقق داماد(در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعى و سياسى نيز مشاركت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است.
در سال 1331 در حالى كه از مدرسين معروف و از اميدهاى آينده حوزه به شمار مىرفت به تهران مهاجرت مىكند. در تهران به تدريس در مدرسه مروى و تأليف و سخنرانيهاى تحقيقى مىپردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامى دانشجويان توسط استاد مطهرى تشكيل مىگردد. در همان سال، تدريس خود در دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مىكند. در سالهاى 1337 و 1338 كه انجمن اسلامى پزشكان تشكيل مىشود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى اين انجمن است و در طول سالهاى 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن مىباشد كه بحثهاى مهمى از ايشان به يادگار مانده است.
از سال 1341 كه نهضت امام خمينى آغاز مىشود استاد مطهرى به طور فعال در كنار امام بوده است به طورى كه مىتوان سازماندهى قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و يارانش دانست. در ساعت 1 بعداز نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يك سخنرانى مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مىشود و به همراه تعدادى از روحانيون تهران زندانى مىگردد.پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مىشود.
بعد از تشكيل هيئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمينى همراه چند تن ديگر از شخصيتهاى روحانى عهدهدار رهبرى اين هيئتها مىگردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزير وقت توسط شهيد محمد بخارايى كه در كلاسهاى درس استاد شركت فعال داشت كادر رهبرى هيئتهاى مؤتلفه شناسايى و دستگير مىشود ولى از آنجا كه قاضى اين پرونده مدتى در قم نزد استاد تحصيل كرده بود به ايشان پيغام مىفرستد كه حق استادى را بجا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلكه جان سالم بدر مىبرد.
پس از تبعيد امام خمينى به خارج از كشور مسئوليت استاد مطهرى و يارانش سنگينتر مىشود. در اين زمان وى به تأليف كتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشكان،مسجد هدايت، مسجد جامع نارمك و غيره ادامه مىدهد. به طور كلى استاد شهيد كه به يك نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى ، براى اسلامى كردن محتواى نهضت تلاشهاى ايدئولوژيك بسيارى نمود و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد. در سال 1346 به كمك چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طورى كه مىتوان او را بنيانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت تكروى و كارهاى خودسرانه و بدون مشورت يكى از اعضاى هيئت مديره(ناصر ميناچى) و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ايجاد يك شوراى روحانى كه كارهاى علمى و تبليغى حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 على رغم زحمات زيادى كه براى آن مؤسسه كشيده بود و على رغم اميد زيادى كه به آينده آن بسته بود، در حالى كه در آن چند سال خون دل زيادى خورده بود از عضويت هيئت مديره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترك گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميهاى با امضاى ايشان و علامه طباطبايى(ره) و آيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى كمك به آوارگان فلسطينى و اعلام آن طى يك سخنرانى در حسينيه ارشاد، دستگير شد و مدت كوتاهى در سلول انفرادى بسر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامههاى تبليغى مسجد الجواد را زير نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اينكه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهرى دستگير و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاى خود را در مسجد جاويد و مسجد ارك و غيره ايراد مىكرد. بعد از مدتى مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در سال 1354 ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
از مهمترين خدمات استاد مطهرى در طول حيات پر بركتش ارائه ايدئولوژى اصيل اسلامى از طريق درس و سخنرانى و تأليف كتاب است. اين امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاى چپ و پديد آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود مىرسد. گذشته از امام خمينى، استاد مطهرى اولين شخصيتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به "مجاهدين خلق ايران" پى برد و ديگران را از همكارى با اين سازمان باز داشت و حتى تغيير ايدئولوژى آنها را پيش بينى نمود. در اين سالها استاد شهيد به توصيه امام(ره) مبنى بر تدريس در حوزه علميه قم هفتهاى دو روز به قم عزيمت كرده و درسهاى مهمى در آن حوزه القا مىنمايد، و همزمان در تهران نيز درسهايى در منزل و غيره تدريس مىكند. در سال 1355 به دنبال يك درگيرى با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مىشود. همچنين در اين سالها استاد مطهرى با همكارى تنى چند از شخصيتهاى روحانى، "جامعه روحانيت مبارز تهران" را بنيان مىگذارد بدان اميد كه روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازمانى پيدا كند.
گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمينى پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولى در سال 1355 استاد موفق گرديد مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خمينى درباره مسائل مهم نهضت و حوزههاى علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيت الله سيد مصطفى خمينى و آغاز دوره جديد نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرار مىگيرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ايفا مىنمايد.
در دوران اقامت امام خمينى در پاريس، سفرى به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو مىكند و در همين سفر امام (ره) ايشان را مسئول تشكيل شوراى انقلاب اسلامى مىنمايد. هنگام بازگشت امام خمينى به ايران، استاد مطهرى مسئوليت "كميته استقبال از امام" را شخصا به عهده مىگيرد و تا پيروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در كنار رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ايشان بود، تا اينكه در ساعت 22 و 20 دقيقه سه شنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريكى شب و در حالى كه از يكى از جلسات فكرى سياسى بيرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنايتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مىرسد و امام و امت اسلام در حالى كه اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظيم فرو مىروند. سلام و درود خدا بر روح پاك و مطهرش.
دانش اندوزی
شهید مطهری نزد آیت الله صدوقی، كتاب «مطوّل» را فراگرفت و در محضر آیت الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را بیاموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت، سید محمد محقق یزدی ـ معروف به داماد ـ انگجی و میرزا مهدی آشتیانی ـ كه سلام خدا بر همگی آنان ـ در علوم گوناگون بهرهمند شد.
دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی،ایشان را وارد دنیایی جدید و شگفت انگیز كرد. حاج میرزا علی آقا با نهج البلاغه میزیست، با آن تنفس میكرد و روحش با این كتاب همدم و جملههای گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهمتر آن كه به هر آنچه میدانست عمل میكرد و راستی كه مرد حقیقت و معنویت بود.[۱]
مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال 1323 شمسی آغاز كرد.[۲] او بحث حكمت از «شرح منظومه» حكیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی را در محضر امام خمینی آموخت.[۳]
وی بعد از ورود آیت الله بروجردی به قم، در درس فقه و اصول ایشان شركت كرد[۴] و از بحثهای مجتهد پرور آن عالم ربانی بهرهمند شد. او پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیت الله بروجردی تقلید میكرد.[۵]
مطهری، درس اصول فقه را از «مباحث عقلیه» به طور خصوصی از حضرت امام خمینی فراگرفت[۶] و راز و رمز اجتهاد را از آن حكیم الهی و فقیه وارسته بیاموخت. در سال 1329 ش. استاد مطهری در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد و مبحث «الهیّات» از كتاب «شفا» (تألیف ابو علی سینا) را از آن حكیم بزرگ بیاموخت.[۷]
علامه طباطبایی، درس دیگری ـ غیر از الهیات شفا ـ در فلسفه شروع كرده بود كه در شب های پنج شنبه و جمعه تشكیل میشد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیت الله دكتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دكتر احمد احمدی و... شركت میكردند.[۸] ثمره مبارك این مجمع علمی بزرگ، شاهكاری جهانی در كلام و فلسفه است به نام كتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم». سهم مطهری در آفرینش این اثر پربار و ماندگار، اگر بیشتر از علامه طباطبایی نباشد، بدون شك، كمتر نیست.
استاد مطهری، همچنین در دوره تحصیل هم فكر و یار و یاور سازمان انقلابی و اسلامی «فدائیان اسلام» بود.[۹] این حزب سیاسی اسلامی كه در سال 1324 شمسی، از سوی روحانی مبارز سید مجتبی نواب صفوی تشكیل شد نقش مؤثری در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت.
مطهری، علاوه بر مباحثه دروس اصولی، فقهی و فلسفی، خود حوزه تدریس داشت. او از جمله كتابهای ذیل را تدریس كرد:
- «مطوّل» (در علم معانی، بیان و بدیع)
- «شرح مطالع» (در علم منطق)
- «كشف المراد» (در علم كلام و عقاید)
- «رسائل» و «كفایه» (در علم اصول فقه)
- «مكاسب» (در فقه)
- «شرح منظومه» و «اسفار» (در فلسفه).[۱۰]
آثار شهید مطهری
- آیینه جام
- اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب
- آزادی معنوی
- اسلام و مقتضیات زمان (۲ جلد)
- آشنایی با علوم اسلامی (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه)
- آشنایی با قرآن (فعلاً ۱۱ جلد)
- شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (۵ جلد)
- امامت و رهبری
- امدادهای غیبی در زندگی بشر
- انسان در قرآن
- انسان کامل
- انسان و ایمان
- انسان و سرنوشت
- بیست گفتار
- پاسخهای استاد به نقدهای کتاب مساله حجاب
- پیامبر امی
- آینده انقلاب اسلامی
- تعلیم و تربیت در اسلام
- تکامل اجتماعی انسان
- توحید
- جاذبه و دافعه علی
- جامعه و تاریخ
- جهاد
- جهانبینی توحیدی
- حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (۲ جلد)
- حق و باطل
- حکمتها و اندرزها
- حماسه حسینی (۳ جلد)
- خاتمیت
- ختم نبوت
- خدمات متقابل اسلام و ایران
- داستان راستان (۲ جلد)
- درسهای الهیات شفا (۲ جلد)
- ده گفتار
- زندگی جاوید یا حیات اخروی
- سیری در سیره ائمه اطهار
- سیری در سیره نبوی
- سیری در نهجالبلاغه
- شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)
- شرح منظومه (۲ جلد)
- شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)
- شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)
- عدل الهی
- عرفان حافظ (تماشاگه راز)
- علل گرایش به مادیگری (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)
- فطرت
- فلسفه اخلاق
- فلسفه تاریخ (۲ جلد)
- قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمه شهید)
- لمعاتی از شیخ شهید
- مساله حجاب
- مساله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)
- مساله شناخت
- معاد
- مقالات فلسفی (۳ جلد)
- نبوت
- نظام حقوق زن در اسلام
- نظری به نظام اقتصادی اسلام
- نقدی بر مارکسیسم
- نهضتهای اسلام صد ساله اخیر
- وحی و نبوت
- ولاها و ولایتها'
- مسله نفاق
- سعادت علوم اسلامی
- تاثیرعنصرامر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین ع
- مقدمهای بر جهان بینی اسلامی
- الاسلام/تالیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی
آثار درباره مرتضی مطهری
کتابشناسی توصیفی استاد مرتضی مطهری، میراحمد باقرزادهٔ ارجمندی، تبریز: مؤسسهٔ تحقیقاتی علوم اسلامیـانسانی دانشگاه تبریز (سه علامهٔ تبریزی): کلیات 7، 1381.
شهادت
استاد مطهری كه آرزویش شهادت در راه خدا بود و در كتاب ها و گفتارهایش، مقام بلند و ارزش والای شهید را با عباراتی نغز و حكیمانه، نوشته و گفته بود، سرانجام به آرزویش رسید. در شب چهارشنبه 12 اردیبهشت 1358، ساعت بیست و دو و بیست دقیقه، استاد مطهری به وسیله جوانی فریب خورده از اعضای گروهك سیاسی و منافق «فرقان» به شهادت رسید.[۱۱]
پانویس
- ↑ ر.ك: سیری در نهج البلاغه، ص 10ـ12.
- ↑ علل گرایش به مادیگرایی، ص 11.
- ↑ یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.
- ↑ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص 9.
- ↑ مطهری، مطهر اندیشه، ج 1، ص 32.
- ↑ یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.
- ↑ علل گرایش به مادیگری، ص 11.
- ↑ ر.ك: یادواره استاد شهید مطهری، ص 31؛ یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.
- ↑ یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 339 و 340.
- ↑ یادواره استاد شهید مرتضی مطهری، ص 32.
- ↑ مطهری، مطهر اندیشهها، ج 2، ص 67.
منابع
- محمد خردمند، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 806
- مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار مجموع اثار شهید مطهری [لوح فشرده]