جمهرة اللغة (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(فهرست مندرجات: حذف)
جز (منابع: افزودن رده)
سطر ۱۱۰: سطر ۱۱۰:
 
* دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل "Ibn Durayd".
 
* دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل "Ibn Durayd".
 
* المنجد فی الاعلام، بیروت: دارالمشرق، ۱۹۶۹.
 
* المنجد فی الاعلام، بیروت: دارالمشرق، ۱۹۶۹.
 +
[[رده ها: فرهنگ نامه ها]]

نسخهٔ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۱۸

جَمْهَرَة اللُّغَة، از نخستین فرهنگهای لغت جامع عربی، تألیف محمد بن حسن بن دُرَید (متوفی ۳۲۱) می باشد.

ارزش کتاب

این کتاب، پس از «العین» اثر خلیل بن احمد فَراهیدی، مشهورترین فرهنگ لغت عربی است. مسعودی (متوفی 346) ابن دُرید را جانشین خلیل در لغت دانسته است.

نامگذاری کتاب

ابن درید نام کتاب را یک بار «جمهرة اللغة» و دیگر بار «جمهرة الکلام واللغة» ذکر کرده است. برخی نام آن را «الجمهرة فی اللغة» و برخی «الجمهرة فی علم اللغة» آورده اند.

نام کتاب به شکل «الجمهرة» نیز آمده است. ابن درید در نامگذاری کتاب، به «جمهرة النسبة» یا «الانساب» اثر «ابن سائب کلبی» (متوفی ۲۰۴) نظر داشته است.

انگیزه تألیف

ابن درید در مقدمه کتاب گفته است که آن را برای «ابوالعباس اسماعیل بن عبداللّه بن محمد بن میکال» (متوفی ۳۶۲) تألیف کرده و این هنگامی بوده که ابن درید به فارس هجرت کرده بود و عبداللّه میکال از طرف «المقتدر باللّه» (حک: ۲۹۵ـ۳۲۰)، به ولایت بخش‌هایی از اهواز و خوزستان گمارده شده و تربیت فرزند خود، «ابوالعباس اسماعیل»، را به ابن درید سپرده بود.

اما ابن خلکان گفته است که ابن درید با دو فرزند میکال مصاحبت می‌کرد و جمهرة را برای آن دو نگاشت و آن دو نیز سرپرستی دیوان فارس را به وی واگذاردند. در دایرة المعارف جهان اسلام نیز آمده است که ابن درید کتاب جمهرة را برای آل میکال نوشت و آنان نیز وی را به سرپرستی دیوان فارس گماردند.

نسخه های کتاب

به گفته ابن ندیم و قِفْطی، اختلاف در املاها دلیل وجود فزونی و کاستی در نسخه های جمهرة است و نسخه «ابوالفتح عبیداللّه بن احمد نحوی» کاملترین نسخه هاست. گویا نسخه های جمهرة فراوان بوده است.

به نوشته سیوطی (متوفی ۹۱۱) «ابوعلی قالی» (متوفی ۳۵۶) نسخه ای از جمهرة را به خط ابن درید در اختیار داشته و خود سیوطی نسخه ای به خط «احمد بن عبدالرحمان طرابلسی» داشته که بر ابن خالویه (متوفی ۳۷۰) قرائت شده بوده است. به روایت «ابن خالویه»، این نسخه از ابن درید بوده و حواشی و استدراکات ابن خالویه نیز در حاشیه آن بوده است.

به نقل منابع، در کتابخانه «عزیز باللّه»، خلیفه فاطمی (حک: ۳۶۵ـ۳۸۶)، یکصد نسخه از جمهرة موجود بوده که نشان دهنده شهرت جمهرة در آن دوران است.

جایگاه مؤلف

ابن درید در روزگار خود داناترین مردم در لغت و شعر و انساب به شمار می‌رفت و حافظه اش بسیار قوی بود، چنانکه حکایت‌هایی در این باره نقل شده است. ابوالعباس اسماعیل میکال گفته است که ابن درید در ۲۹۷، جمهرة را از اول تا آخر و از حفظ بر او املا کرده و فقط درباره همزه و لفیف به برخی کتاب‌ها مراجعه نموده است. هیچ لغت نویسی کتاب لغت را از حفظ املا نکرده و ابن درید از این حیث ممتاز است. ابن درید در بصره و بغداد نیز جمهرة را از حفظ املا کرده و خود در چند جا به این نکته اشاره نموده است.

گفته‌اند که علم لغت در میان بصریان به او ختم شده است و در روز مرگ ابن درید گفته شد که علم لغت از دنیا رفت.

مرجعیت کتاب

بسیاری از فرهنگ نویسانِ پس از ابن درید، تصریح کرده‌اند که جمهرة یکی از منابع آنان بوده است، کسانی چون (ابن فارِس) (متوفی ۳۹۵) ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه بن خطیب اِسکافی (متوفی ۴۲۱) در کتاب «مَبادیء اللغة» ابن سِیدَه (متوفی ۴۵۸) حسن بن محمدرضی صاغانی/ صغانی» (متوفی ۶۵۰) در «تکمله صحاح جوهری» «محمد بن محمد مرتضی زَبیدی». (متوفی 1205)

جمهرة از کتاب‌هایی بوده است که شیوخ، آن را روایت می‌کرده اند. برخی نیز بر آن بوده‌اند که جمهرة را ازبر کُنند، از جمله «ابوالعلاء همدانی» (متوفی ۵۶۹) و «حسن بن خطیر» (متوفی ۵۹۸) بسیاری از مؤلفان بزرگ، از جمله ابن خلکان و سیوطی، در نقل مباحث لغوی، از جمهرة سود برده اند. شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰) نیز در تفسیر خود، التبیان فی تفسیرالقرآن برای برخی مباحث لغوی، از جمهرة استفاده کرده است.

هدف از تألیف کتاب

ابن درید در مقدمه کتابش بیان کرده است که قصد معارضه با دانشمندان یا نکوهش پیشینیان را ندارد و ضمن تجلیل از کتاب العین خلیل، گفته که سبب تألیف جمهرة، دشواری استفاده از العین است و افزوده که برای جمهرة نظام الفبایی را اصل قرار داده است تا سودمندتر باشد و مراجعه کنندگان سرگردان نشوند.

اشاره ابن درید به شیوه خلیل است که در العین، کلمات را بر اساس مخرج های حروف، گردآورده و از حرف «ع» که از پایین ‌ترین مخرج صوتی در حلق خارج می‌گردد، شروع می‌شود و به حرف «م» که از بالاترین مخرج صوتی یعنی لب ها ادا می‌شود، خاتمه می‌یابد که به اعتقاد برخی، مأخوذ از هندوان و زبان سنسکریت است.

بخش های اصلی کتاب

ابن درید کتاب خود را به چند قسمت اصلی تقسیم کرده است، به این ترتیب:

  1. ثُنایی صحیح که حرف دوم آن تکرار شده باشد (در واقع، کلمه سه حرفی است) و در حرف الف، از «ابّ» آغاز و به «ای» ختم می‌شود و در حرف ب، از «بتّ» آغاز می‌شود و به همین ترتیب ادامه می‌یابد.
  2. ثنایی ملحق به رباعی، شامل واژگانی همچون «بحبح» و «بجبج».
  3. ثنایی معتل که با «بوأ» آغاز و به «هوی» ختم می‌شود.
  4. ثُلاثی صحیح که بیشترین حجم کتاب را تشکیل می‌دهد.
  5. ثلاثی ای که عین الفعل آن از حروف لین باشد، مانند باب، بیت و سوس.
  6. باب نوادر همزه که شامل واژگان مهموز، لفیف و مقصور نیز می‌شود.
  7. رباعی صحیح.
  8. رباعی معتل که کلمات غیرمعتلی همچون «دردق» و «کرکم» نیز در این باب آمده است.
  9. خُماسی و ملحقات آن.
  10. ابواب متفرقه مربوط به لغات.

ایرادات و رفع آنها

از جمله ایرادهایی که بر جمهرة گرفته شده آن است که ابن درید کلمات سه حرفی دارای «ة» را با این‌که حرف «ة» علامت تأنیث است نه از حروف اصلی کلمه در میان کلمات رباعی آورده است.

به نظر کرنکو، ابن درید آگاهانه این کار را کرده است تا غیرمتخصصان نیز بتوانند واژگان را به راحتی در فرهنگ لغت بیابند، زیرا این واژگان یک بار نیز در جای اصلی خود آمده اند. توجیه دیگر آن‌ که این واژگان از آن دسته واژگانی بوده‌اند که همیشه با «ة» بکار رفته اند، مانند حَرْدَة که نام مکانی است و بدون «ة» بکار نرفته است.

از دیگر مسائل مطرح شده درباره جمهرة آن است که در فصل همزه، واژگانی را می‌یابیم که با همزه وصل آغاز شده اند با این‌که همزه جزء ریشه آن‌ها نیست. شاید ابن درید در این قسمت متأثر از «کتاب الجیم» اثر «ابوعَمْرو شَیبانی» (متوفی ۲۰۶) بوده است. ابن درید از کتاب الهمز «ابوزیدِ انصاری» (متوفی ۲۱۵) نیز در مباحث همزه سود برده است.

میزان تاثیر خلیل بر إبن درید

ابن درید در تألیف جمهرة هر چند به «العین» خلیل نظر داشته، اما مستقل عمل کرده و گاه در درستی گفته های خلیل تردید نموده و گاه عکس گفته های خلیل را صحیح دانسته است. ابن درید در مواردی نیز شجاعانه اعلام کرده است که صحیح مطلب را نمی‌دانم.

در مورد تنظیم مباحث مربوط به واژگان نیز روش ابن درید با خلیل یکسان نبوده است. بسیاری از شواهد دو کتاب العین و جمهرة متفاوت است و در موارد زیادی حتی یک شاهد مشترک میان دو کتاب یافت نمی‌شود. در برخی موارد، ابن درید مطالبی آورده است که در العین نیست از این رو، گفته که ابن درید مطالبی را در لغت ذکر کرده است که در آثار پیشینیان یافت نمی‌شود.

شیوه تألیف

ابن درید کوشیده تا ریشه هر واژه را بدست آورد و از این رو، غالباً به اثر دیگر خود کتاب الاشتقاق، ارجاع داده است. وی همچنین به واژگان معرّب و دَخیل توجه بسیار داشته و کوشیده است تا اصل واژه را بیابد و در خاتمه جمهرة بابی را به همین امر اختصاص داده و درباره واژگان فارسی، رومی، نَبَطی و سریانی بحث کرده است.

ابن درید به واژگان قبایلی همچون اَزْد، تَمیم، قَیس و ثَقیف اهمیت می‌داده است و کتاب او از این حیث نیز بر العین خلیل برتری دارد. ابن درید همچون خلیل، کلماتی را که حروف آن‌ها مشترک است در یک جا گردآورده است.

بر این اساس، چنانچه بخواهیم مثلاً مادّه «ف ت ح» را در جمهرة بیابیم، باید به حرف «ت» مراجعه کنیم زیرا ت در نظام الفبایی پیش از «ح» و «ف» است و تنها فرهنگ لغتی که بر این اساس تنظیم گشته، جمهرة است.

در جمهرة مانند زبانهای فارسی و اردو، حرف «ه» پس از حرف «و» و پیش از «ی» آمده است. ابن درید افزون بر نقل واژگان عرب شمال، حدود ۲۲۰ واژه متعلق به مردم یمن را نیز بیان کرده است. ابن درید گاهی از حروف جانشین یا واسط ــ که در برخی تلفظهای محاوره ای استفاده می‌شود ــ بحث کرده است، مانند تلفظ «ج» به شکل «گ». (g در یمن و مصر سفلی و حرف «ق» که بنی تمیم در نجد آن را مانند «گ» فارسی تلفظ می‌کنند و امروزه هم در عربستان شنیده می‌شود.)

امتیازات کتاب

از مطالب جالب توجه در جمهرة، «تحمیدیه مُسجّع» ابن درید در مقدمه کتاب است که مشتمل بر کلمات و مضامین کلامی و فلسفی است. ابن درید از منابعی نام برده است که اینک مفقودند، مانند کتاب «الانباز» اثر «ابوعُبَیدَه مَعْمَربن مُثنّی» (متوفی ۲۰۹) که این بر اهمیت جمهرة افزوده است.

گاه ابن درید اطلاعات تاریخی سودمندی بدست داده است، مانند بیان قدرت شاعری حسّان بن ثابت انصاری (متوفی ۵۴) در دوران کودکی یا گفتگوی میان «اَصْمَعی» (متوفی ۲۱۶) و هارون الرشید.

وی همچنین درباره کلماتی که از پی هم می‌آیند، مانند جائع نائع، عَطْشان نَطْشان، و حَسَن بَسَن استعاره ها واژگان مؤنثی که «ة» تأنیث نمی‌پذیرند، مانند عارِک، جالِع، طامِث و کلماتی که فقط به شکل مُصَغّر بکار رفته اند، مانند خُلَیقاء، شُوَیلاء بحث کرده و واژگان و نامهای خاصی را گردآورده است که در اشعار عربی‌ بطور نادرست بکار رفته اند.

اسامی، نسخ و شروح

کتاب جمهرة از همان زمان تألیف، شهرت یافت و مورد مراجعه، بازبینی و تلخیص قرار گرفت، از جمله «ابوعمر زاهد» معروف به «غلام ثَعْلَب» (متوفی ۳۴۵)، «فائِتُ الجمهرة والرَدُّ علی ابن درید» را نگاشت («صاحب بن عَبّاد» (متوفی ۳۸۵) «جَوْهَرة الجمهرة» را که مختصری از جمهرة است، تألیف کرد.

نام این کتاب به شکل «الجوهرة»، «جوهرالجمهرة» و «الجوهرة فی مختصرالجمهرة» نیز آمده است. حسین نصّار آن را جزء کتابهای مفقود دانسته، اما آقا بزرگ تهرانی نسخه ای از آن را شناسایی و معرفی کرده است. این کتاب به چاپ رسیده و در مقدمه آن نام کتاب «جوهرة الجمهرة» ذکر شده است.

«ابن تَیانی اندلسی» (متوفی ۴۳۶) نیز کتاب «الموعَب» را در جمع بین مطالب العین و جمهرة، نوشته که «مختصر الجمهرة» نیز نامیده شده است. ابوالعلاء مَعَرّی (متوفی ۴۴۹) شواهد شعری جمهرة را به نثر درآورده و در سه جزء شرح کرده است با عنوان نثر شواهد الجمهرة). «یحیی بن مُعْطی مغربی» (متوفی ۶۲۸) جمهرة را به نظم کشیده و آن را «نظم الجمهرة» نامیده است.

از «مختصر الجمهرة» اثر «محمد بن نصراللّه بن عُنَین شاعر» (متوفی ۶۳۰) نیز نام برده شده است. به گفته حسین نصّار، تمام این کتاب‌ها مفقود شده‌اند اما بروکلمان نیز نسخه ای از «مختصر جمهرة» را شناسایی و معرفی کرده که مؤلف آن ناشناخته است. کتاب «جمهرة اللغة» نخستین بار از ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۱ در «حیدرآباد دکن» به چاپ رسید. «محمد سورَتی» و «کرنکو» نسخه‌هایی را که اساس تصحیح بوده است معرفی کرده اند.

کرنکو نیز در مقاله ای که درباره فرهنگ های لغت عربی نوشته، نسخه های جمهرة را به تفصیل معرفی نموده است. جلد چهارم چاپ حیدرآباد که به فهرست‌ها اختصاص یافته، از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا بدون این فهرست‌ها استفاده از جمهرة بسیار دشوار است. این چاپ چندین بار نیز چاپ افست شده است.

چاپ منقح دیگری نیز از جمهرة اللغة صورت گرفته و محقق آن، «رمزی منیر بعلبکی» در مقدمه مبسوط خود، ضمن بیان ویژگی های جمهرة، برخی ایرادها و اشکالهای چاپ حیدرآباد را نیز ذکر کرده است.

منابع

  • دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جمهرةاللغة»، شماره۴۸۸۷.
  • دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل "Ibn Durayd".
  • المنجد فی الاعلام، بیروت: دارالمشرق، ۱۹۶۹.

رده ها: فرهنگ نامه ها