التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
فرهنگنامه ای قرآنی است از مرحوم استاد علامه حسن مصطفوى (1426 هـ.ق) که به صورت تحقیقی به بحث پیرامون واژگان قرآنی پرداخته است. این کتاب در سال 1362 به عنوان كتاب سال جمهورى اسلامى ايران برگزيده گرديد.
  
فرهنگنامه ای قرآنی است از مرحوم استاد علامه حسن مصطفوى( 1426 ه ق)که به صورت تحقیقی به بحث پیرامون واژگان قرآنی پرداخته است. این کتاب در سال 1362 به عنوان كتاب سال جمهورى اسلامى ايران برگزيده گرديد.
+
==درباره كتاب==
  
==درباره كتاب==
+
«التحقيق فى كلمات القرآن الكريم» در چهارده جلد به زبان عربى يكى از فرهنگ هاى قرآنى است كه به قلم [[قرآن]] پژوه و دانشمند كوشا و داناى معاصر مرحوم استاد حسن مصطفوى تأليف پذيرفته است. مى‌توان آن را به مثابه دايرة المعارف قرآنى انگاشت.
  
« التحقيق فى كلمات القرآن الكريم» در چهارده جلد به زبان عربى يكى از فرهنگهاى قرآنى است كه به قلم قرآن پژوه و دانشمند كوشا و داناى معاصر مرحوم استاد حسن مصطفوى تأليف پذيرفته است. مى‌توان آن را به مثابۀ دايرة المعارف قرآنى انگاشت. به توضيح كلمات و شرح آنها پرداخته، نوعى تفسير ضمنى و محتوايى را در بر دارد. اين كتاب يكى از بزرگترين فرهنگهاى قرآنى معاصر است و در سال 1362 ش به عنوان كتاب سال جمهورى اسلامى ايران از طرف وزارت ارشاد اسلامى برگزيده گرديد.
+
به توضيح كلمات و شرح آنها پرداخته، نوعى تفسير ضمنى و محتوايى را دربر دارد. اين كتاب يكى از بزرگترين فرهنگهاى قرآنى معاصر است و در سال 1362 ش به عنوان كتاب سال جمهورى اسلامى ايران از طرف وزارت ارشاد اسلامى برگزيده گرديد.
  
 
==انگيزه==
 
==انگيزه==
  
مؤلف محترم در آغاز مقدمه مى‌نويسد:« چون بهره‌بردارى و استفاده از حقايق معارف و احكام و آداب قرآن منوط به فهم و درك كلمات و مفردات قرآن به صورت تحقيقى و عميق مى‌باشد، پس ضرورت دارد نخست سعى و كوشش در راه درك و فهم اين كلمات و مفردات را انجام دهيم و بين مفاهيم حقيقى و مجازى آن تشخيص و تمييز قائل گرديم، آنگاه به تفسير بپردازيم. كتب لغت موجود نيز در اين زمينه تعيين كننده نمى‌باشند.»‌
+
مؤلف محترم در آغاز مقدمه مى‌نويسد: «چون بهره‌بردارى و استفاده از حقايق معارف و [[احكام]] و آداب قرآن منوط به فهم و درك كلمات و مفردات قرآن به صورت تحقيقى و عميق مى‌باشد، پس ضرورت دارد نخست سعى و كوشش در راه درك و فهم اين كلمات و مفردات را انجام دهيم و بين مفاهيم حقيقى و مجازى آن تشخيص و تمييز قائل گرديم، آنگاه به تفسير بپردازيم. كتب لغت موجود نيز در اين زمينه تعيين كننده نمى‌باشند»‌.
  
 
==مبانى تأليف==
 
==مبانى تأليف==
  
از مقدمۀ مصنف مى‌توان برداشت كرد كه ايشان با مبنا و اعتقاد خاصى تحقيق خود را دنبال كرده است، جهت آشنايى با اين مبانى به ذكر خلاصه‌اى از آنها مبادرت مى‌كنيم.
+
از مقدمه مصنف مى‌توان برداشت كرد كه ايشان با مبنا و اعتقاد خاصى تحقيق خود را دنبال كرده است، جهت آشنايى با اين مبانى به ذكر خلاصه‌اى از آنها مبادرت مى‌كنيم.
  
 
1- ترادف حقيقى به معناى توافق دو لفظ در معناى واحد در جميع خصوصيات، در كلام عرب و خصوصا در قرآن يافت نمى‌شود. هر لفظ مترادفى، تفاوتى با الفاظ ديگر به ظاهر مترادف دارد كه در ذيل هر لغت مؤلف به آنها اشاره دارد.
 
1- ترادف حقيقى به معناى توافق دو لفظ در معناى واحد در جميع خصوصيات، در كلام عرب و خصوصا در قرآن يافت نمى‌شود. هر لفظ مترادفى، تفاوتى با الفاظ ديگر به ظاهر مترادف دارد كه در ذيل هر لغت مؤلف به آنها اشاره دارد.
  
2- مواد الفاظ و هيئت آنها، سبب خصوصيت و امتيازى در معنا مى‌گردد. و بعيد نيست بگوييم دلالت الفاظ در جمله ذاتى است، گرچه به درك تفصيلى آن پى نبريم.
+
2- مواد الفاظ و هيئت آنها، سبب خصوصيت و امتيازى در معنا مى‌گردد و بعيد نيست بگوييم دلالت الفاظ در جمله ذاتى است، گرچه به درك تفصيلى آن پى نبريم.
  
3- اشتراك لفظى به معناى اينكه يك لفظ دو يا چند معنا به نحو دلالت حقيقى، داشته باشد، نزد برخى، در كلمات عرب و خصوصا در قرآن موجود نيست. بنابر اين اشتراك لفظى يا از باب مشترك معنوى است يا از باب استعمال در مصاديق و يا مأخوذ از لغتى ديگر مانند عبرى، سريانى و... مى‌باشد.
+
3- اشتراك لفظى به معناى اين كه يك لفظ دو يا چند معنا به نحو دلالت حقيقى داشته باشد، نزد برخى در كلمات عرب و خصوصاً در قرآن موجود نيست. بنابراين اشتراك لفظى يا از باب مشترك معنوى است يا از باب استعمال در مصاديق و يا مأخوذ از لغتى ديگر مانند عبرى، سريانى و... مى‌باشد.
  
4- از آنجايى كه استعمال كلمات در قرآن، از حكمت و توجه به خصوصيات كلمه و لطائف مخصوص به آن است، و با كلمۀ ديگر، آن لطائف از بين مى‌رود، تسامح در بيان معانى و اكتفا بر شواهد كلمات عرب( از نظم و نثر)، صحيح نمى‌باشد، با توجه به اينكه مجاز در خود اشعار و كلمات عرب نيز راه پيدا كرده و در شعر، تحميل اين مجاز بواسطۀ مناسبتهاى قافيه و غير آن، بيشتر مى‌نمايد.
+
4- از آنجايى كه استعمال كلمات در قرآن، از [[حكمت]] و توجه به خصوصيات كلمه و لطائف مخصوص به آن است و با كلمه ديگر، آن لطائف از بين مى‌رود، تسامح در بيان معانى و اكتفا بر شواهد كلمات عرب (از نظم و نثر) صحيح نمى‌باشد، با توجه به اين كه مجاز در خود اشعار و كلمات عرب نيز راه پيدا كرده و در شعر، تحميل اين مجاز بواسطه مناسبت هاى قافيه و غير آن بيشتر مى‌نمايد.
  
5- مى‌توان گفت در قرآن، استعمال كلمه در معنايى، دلالت بر حقيقى بودن آن معنا دارد، و معانى كلمات عرب در شعر و نثر... نمى‌تواند معارض آن گردد، زيرا تسامح و مجاز در كلمات آنان فراوان است. البته از استقصاء استعمال كلمات در معنايى و تحقيق موارد آن، معناى حقيقى نمايان و اصل واحد در كلمه براى ارجاع سائر معانى، مشخص مى‌شود.
+
5- مى‌توان گفت در قرآن، استعمال كلمه در معنايى دلالت بر حقيقى بودن آن معنا دارد و معانى كلمات عرب در شعر و نثر... نمى‌تواند معارض آن گردد زيرا تسامح و مجاز در كلمات آنان فراوان است. البته از استقصاء استعمال كلمات در معنايى و تحقيق موارد آن، معناى حقيقى نمايان و اصل واحد در كلمه براى ارجاع سائر معانى، مشخص مى‌شود.
  
 
==روش كتاب==
 
==روش كتاب==
  
مؤلف محترم لغات قرآن را بر حسب ريشۀ كلمات تنظيم كرده و ابتدا توضيحات كتابهاى معتبر لغت و ادب دربارۀ آن لغت را جمع‌آورى و نقل نموده و آن گاه در قسمت« و التحقيق»، نظر خويش را از ميان اقوال، آورده، مستدل مى‌نمايد. در ذيل بسيارى از لغات اعجمى ريشۀ آنها را كه عبرى يا زبانى ديگر بوده، توضيح داده است و به همان صورت عبرى و... آورده است.
+
مؤلف محترم لغات قرآن را بر حسب ريشه كلمات تنظيم كرده و ابتدا توضيحات كتابهاى معتبر لغت و ادب درباره آن لغت را جمع‌آورى و نقل نموده و آنگاه در قسمت «والتحقيق»، نظر خويش را از ميان اقوال، آورده، مستدل مى‌نمايد. در ذيل بسيارى از لغات اعجمى ريشه آنها را كه عبرى يا زبانى ديگر بوده، توضيح داده است و به همان صورت عبرى و... آورده است.
 
 
نكتۀ قابل بيان اين است كه مؤلف در ذيل هر لغت، آيه و آياتى را كه آن لغت و يا هم ريشه‌هاى آن، در آن قرار دارد، احصا كرده است. خود مى‌نويسد:« بعد از مراجعۀ كتب( كتب لغت) موارد استعمال كلمه در قرآن را مورد بررسى قرار داده و محور اصلى در نتيجه‌گيرى ما، همين بررسى بوده است.« با مشخص شدن اصل در هر ماده، ساير معانى مجازى و مستعمل را به آن رجوع داديم و وجه مناسبت بين آنها را بيان كرديم.»« پس از مشخص شدن حق، متعرض جهات ضعف و وهن و انحراف كتب لغت و تفسير و ادب نشديم.»‌
 
  
مؤلف در تعليق و بيان مطالب سعى نموده از تكرار و تطويل و مطالب خارج از مقصود، دورى نمايد.
+
نكته قابل بيان اين است كه مؤلف در ذيل هر لغت، آيه و آياتى را كه آن لغت و يا هم ريشه‌هاى آن در آن قرار دارد، احصا كرده است. خود مى‌نويسد: «بعد از مراجعه كتب (كتب لغت) موارد استعمال كلمه در قرآن را مورد بررسى قرار داده و محور اصلى در نتيجه‌گيرى ما، همين بررسى بوده است. با مشخص شدن اصل در هر ماده، ساير معانى مجازى و مستعمل را به آن رجوع داديم و وجه مناسبت بين آنها را بيان كرديم. پس از مشخص شدن حق، متعرض جهات ضعف و وهن و انحراف كتب لغت و تفسير و ادب نشديم»‌.
  
ايشان بيان مى‌دارد كه بر اثر دقت در اين كار حقايقى بر ما روشن گشت كه بر بسيارى از مفسران پوشيده مانده بود.
+
مؤلف در تعليق و بيان مطالب سعى نموده از تكرار و تطويل و مطالب خارج از مقصود، دورى نمايد. ايشان بيان مى‌دارد كه بر اثر دقت در اين كار حقايقى بر ما روشن گشت كه بر بسيارى از مفسران پوشيده مانده بود.
  
 
==مراجع تحقيق==
 
==مراجع تحقيق==
  
مؤلف بيان مى‌دارد كه در نقل لغات اعتماد بر كتبى نموده كه دقت لازم را در تفكيك معناى مجازى و حقيقى داشته‌اند، و ليستى از منابع مورد استفادۀ خود ارائه مى‌دهند. اين منابع در لغت از اين قرارند:
+
مؤلف بيان مى‌دارد كه در نقل لغات اعتماد بر كتبى نموده كه دقت لازم را در تفكيك معناى مجازى و حقيقى داشته‌اند و ليستى از منابع مورد استفاده خود ارائه مى‌دهند. اين منابع در لغت از اين قرارند:
 
 
1- التهذيب، ابو منصور ازهرى 282- 370 ه‍‌
 
 
 
2- العين خليل بن احمد متوفى 175 ه‍‌
 
 
 
3- معجم مقاييس اللغة ابن فارس متوفى 395 ه‍‌
 
 
 
4- الجمهرة و الانشقاق ابن دريد 223- 321 ه‍‌
 
  
5- صحاح اللغة جوهرى‌
+
# التهذيب، ابومنصور ازهرى 282-370 ه‍‌.
 +
# العين خليل بن احمد متوفى 175 ه‍‌.
 +
# معجم مقاييس اللغة ابن فارس متوفى 395 ه‍‌.
 +
# الجمهرة والانشقاق ابن دريد 223-321 ه‍‌.
 +
# صحاح اللغة جوهرى‌
 +
# مصباح اللغة فيومى‌
 +
# اساس البلاغه والفائق زمخشرى م 583 ه‍‌.
 +
# لسان العرب ابن منظور 630-711 ه‍‌.
 +
# مفردات راغب اصفهانى 565 ه‍‌.
  
6- مصباح اللغة فيومى‌
+
همچنين از كتب فروغ اللغة عسكرى، الافعال ابن قطاع، كليات ابوالبقاء، المعرب من الكلام جواليقى، فقه اللغه ثعالبى و قواميس عبرى و غيره، از كتب اشتقاق، اعراب و ادب نيز استفاده شده است. مانند ادب الكاتب، كافيه، شافيه، كتب زمخشرى، الكتاب سيبويه و نظير آنان خصوصا در اشتقاق از كتاب «الاشتقاق والمقالات» علامه تبريزى. علاوه بر اين منابع براى تبيين لغات از عهدين نيز استفاده نموده‌اند.
 
 
7- اساس البلاغه و الفائق زمخشرى م 583 ه‍‌
 
 
 
8- لسان العرب ابن منظور 630- 711 ه‍‌
 
 
 
9- مفردات راغب اصفهانى 565 ه‍‌
 
 
 
همچنين از كتب فروغ اللغة عسكرى، الافعال ابن قطاع، كليات ابو البقاء، المعرب من الكلام جواليقى، فقه اللغه ثعالبى و قواميس عبرى و غيره، از كتب اشتقاق، اعراب و ادب نيز استفاده شده است. مانند ادب الكاتب، كافيه، شافيه، كتب زمخشرى، الكتاب سيبويه و نظير آنان خصوصا در اشتقاق از كتاب« الاشتقاق و المقالات» علامۀ تبريزى. علاوه بر اين منابع براى تبيين لغات از عهدين نيز استفاده نموده‌اند.
 
  
 
در موارد استفاده از اين منابع، عين كلمات و جمله‌ها را نقل كرده‌اند و نقل آنها بنابر مقدار حاجت و بدون تغيير و زياده بوده است. جهت اختصار از هر كتاب به رمز خاصى ياد شده است. كه در آخر جلد 1 بيان داشته‌اند.
 
در موارد استفاده از اين منابع، عين كلمات و جمله‌ها را نقل كرده‌اند و نقل آنها بنابر مقدار حاجت و بدون تغيير و زياده بوده است. جهت اختصار از هر كتاب به رمز خاصى ياد شده است. كه در آخر جلد 1 بيان داشته‌اند.
سطر ۶۳: سطر ۵۳:
 
اعتماد ايشان در تعيين آيات كتاب معجم المفهرس بوده است.
 
اعتماد ايشان در تعيين آيات كتاب معجم المفهرس بوده است.
  
==مقدمۀ كتاب==
+
==مقدمه كتاب==
  
علاوه بر مطالبى كه در صدد توضيح روش و مبانى ايشان بوده، بحثى نيز دربارۀ موضوعات مطرح شده در كتاب، در مقدمۀ خود، آورده‌اند كه عبارتند از: 1- انشقاق و اقسام آن 2- اصل واحد، معنا، خصوصيات و شيوۀ انتخاب آن. 3- دلالت ذاتيه 4- حصر استعمال كلمات قرآن در حقايق 5- حقيقت اعجاز قرآن 6- تجوز و اشتراك.
+
علاوه بر مطالبى كه در صدد توضيح روش و مبانى ايشان بوده، بحثى نيز درباره موضوعات مطرح شده در كتاب، در مقدمه خود آورده‌اند كه عبارتند از:
 +
 
 +
# انشقاق و اقسام آن
 +
# اصل واحد، معنا، خصوصيات و شيوه انتخاب آن.
 +
# دلالت ذاتيه
 +
# حصر استعمال كلمات قرآن در حقايق
 +
# حقيقت اعجاز قرآن
 +
# تجوز و اشتراك.
  
 
==نسخه شناسى==
 
==نسخه شناسى==
  
شش مجلد اول اين كتاب ابتدا از روى خط خوانا و زيباى مؤلف به شيوۀ افست عكسبردارى و از طرف انتشارات علمى و فرهنگى در تهران به چاپ رسيد، مطالب منقول در اين چاپ به خط نسخ و توضيحات به نستعليق بوده است. سپس با حروفچينى و 6 جلد در 3 مجلد از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به چاپ رسيد و مجلدات 7 تا 14 آن نيز به مرور از طرف انتشارات وزارت ارشاد به چاپ رسيده است و در سال 1366 ش چاپ اول آن به اين شكل به اتمام رسيد. البته اين اثر حاصل 10 سال تلاش مؤلف بوده است و به عنوان مقدمه و مبنايى براى تفسير روشن وى محسوب گشت.
+
شش مجلد اول اين كتاب ابتدا از روى خط خوانا و زيباى مؤلف به شيوه افست عكسبردارى و از طرف انتشارات علمى و فرهنگى در تهران به چاپ رسيد، مطالب منقول در اين چاپ به خط نسخ و توضيحات به نستعليق بوده است. سپس با حروفچينى و 6 جلد در 3 مجلد از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به چاپ رسيد و مجلدات 7 تا 14 آن نيز به مرور از طرف انتشارات وزارت ارشاد به چاپ رسيده است و در سال 1366 ش چاپ اول آن به اين شكل به اتمام رسيد. البته اين اثر حاصل 10 سال تلاش مؤلف بوده است و به عنوان مقدمه و مبنايى براى تفسير روشن وى محسوب گشت.
  
نسخۀ حاضر چاپ اول اين كتاب مى‌باشد كه توسط مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به سال 1416 ق در قطع وزيرى به شكل 14 جلد در 10 مجلد انجام گرفته است. البته نوبت اول اين چاپ در جلدهاى يك تا شش به سال 1371 ش مى‌باشد.
+
نسخه حاضر چاپ اول اين كتاب مى‌باشد كه توسط مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به سال 1416 ق در قطع وزيرى به شكل 14 جلد در 10 مجلد انجام گرفته است. البته نوبت اول اين چاپ در جلدهاى يك تا شش به سال 1371 ش مى‌باشد.
  
 
فهرستى از كلمات تحقيق شده، انتهاى هر مجلد راهنماى محققين مى‌باشد. گاه نيز فهرست منابع در مجلدات مختلف اضافه گرديده است. مقدمه‌اى در شرح مبانى، روش و برخى موضوعات مطرح شده در كتاب از طرف مؤلف روشنگر تحقيق مى‌باشد.
 
فهرستى از كلمات تحقيق شده، انتهاى هر مجلد راهنماى محققين مى‌باشد. گاه نيز فهرست منابع در مجلدات مختلف اضافه گرديده است. مقدمه‌اى در شرح مبانى، روش و برخى موضوعات مطرح شده در كتاب از طرف مؤلف روشنگر تحقيق مى‌باشد.
سطر ۷۹: سطر ۷۶:
 
==منابع مقاله==
 
==منابع مقاله==
  
1- مقدمۀ كتاب و ساير مجلدات آن‌
+
# مقدمه كتاب و ساير مجلدات آن‌
 
+
# دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاءالدين خرمشاهى، ج1، صفحه 499 و ج2، صفحه2075‌.
2- دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى ج 1 صفحۀ 499 و ج 2 ص 2075‌
+
# طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى، ج5، ص29‌.
 
 
3- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 5 ص 29‌
 
 
 
==منبع==
 
  
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار جامع فقه اهل بیت علیهم السلام، بخش کتابشناسی
+
==منابع==
 +
* مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار جامع فقه اهل بیت علیهم السلام، بخش کتابشناسی.
  
 
[[رده:منابع واژه شناسی قرآن]]
 
[[رده:منابع واژه شناسی قرآن]]

نسخهٔ ‏۱۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۱۹

فرهنگنامه ای قرآنی است از مرحوم استاد علامه حسن مصطفوى (1426 هـ.ق) که به صورت تحقیقی به بحث پیرامون واژگان قرآنی پرداخته است. این کتاب در سال 1362 به عنوان كتاب سال جمهورى اسلامى ايران برگزيده گرديد.

درباره كتاب

«التحقيق فى كلمات القرآن الكريم» در چهارده جلد به زبان عربى يكى از فرهنگ هاى قرآنى است كه به قلم قرآن پژوه و دانشمند كوشا و داناى معاصر مرحوم استاد حسن مصطفوى تأليف پذيرفته است. مى‌توان آن را به مثابه دايرة المعارف قرآنى انگاشت.

به توضيح كلمات و شرح آنها پرداخته، نوعى تفسير ضمنى و محتوايى را دربر دارد. اين كتاب يكى از بزرگترين فرهنگهاى قرآنى معاصر است و در سال 1362 ش به عنوان كتاب سال جمهورى اسلامى ايران از طرف وزارت ارشاد اسلامى برگزيده گرديد.

انگيزه

مؤلف محترم در آغاز مقدمه مى‌نويسد: «چون بهره‌بردارى و استفاده از حقايق معارف و احكام و آداب قرآن منوط به فهم و درك كلمات و مفردات قرآن به صورت تحقيقى و عميق مى‌باشد، پس ضرورت دارد نخست سعى و كوشش در راه درك و فهم اين كلمات و مفردات را انجام دهيم و بين مفاهيم حقيقى و مجازى آن تشخيص و تمييز قائل گرديم، آنگاه به تفسير بپردازيم. كتب لغت موجود نيز در اين زمينه تعيين كننده نمى‌باشند»‌.

مبانى تأليف

از مقدمه مصنف مى‌توان برداشت كرد كه ايشان با مبنا و اعتقاد خاصى تحقيق خود را دنبال كرده است، جهت آشنايى با اين مبانى به ذكر خلاصه‌اى از آنها مبادرت مى‌كنيم.

1- ترادف حقيقى به معناى توافق دو لفظ در معناى واحد در جميع خصوصيات، در كلام عرب و خصوصا در قرآن يافت نمى‌شود. هر لفظ مترادفى، تفاوتى با الفاظ ديگر به ظاهر مترادف دارد كه در ذيل هر لغت مؤلف به آنها اشاره دارد.

2- مواد الفاظ و هيئت آنها، سبب خصوصيت و امتيازى در معنا مى‌گردد و بعيد نيست بگوييم دلالت الفاظ در جمله ذاتى است، گرچه به درك تفصيلى آن پى نبريم.

3- اشتراك لفظى به معناى اين كه يك لفظ دو يا چند معنا به نحو دلالت حقيقى داشته باشد، نزد برخى در كلمات عرب و خصوصاً در قرآن موجود نيست. بنابراين اشتراك لفظى يا از باب مشترك معنوى است يا از باب استعمال در مصاديق و يا مأخوذ از لغتى ديگر مانند عبرى، سريانى و... مى‌باشد.

4- از آنجايى كه استعمال كلمات در قرآن، از حكمت و توجه به خصوصيات كلمه و لطائف مخصوص به آن است و با كلمه ديگر، آن لطائف از بين مى‌رود، تسامح در بيان معانى و اكتفا بر شواهد كلمات عرب (از نظم و نثر) صحيح نمى‌باشد، با توجه به اين كه مجاز در خود اشعار و كلمات عرب نيز راه پيدا كرده و در شعر، تحميل اين مجاز بواسطه مناسبت هاى قافيه و غير آن بيشتر مى‌نمايد.

5- مى‌توان گفت در قرآن، استعمال كلمه در معنايى دلالت بر حقيقى بودن آن معنا دارد و معانى كلمات عرب در شعر و نثر... نمى‌تواند معارض آن گردد زيرا تسامح و مجاز در كلمات آنان فراوان است. البته از استقصاء استعمال كلمات در معنايى و تحقيق موارد آن، معناى حقيقى نمايان و اصل واحد در كلمه براى ارجاع سائر معانى، مشخص مى‌شود.

روش كتاب

مؤلف محترم لغات قرآن را بر حسب ريشه كلمات تنظيم كرده و ابتدا توضيحات كتابهاى معتبر لغت و ادب درباره آن لغت را جمع‌آورى و نقل نموده و آنگاه در قسمت «والتحقيق»، نظر خويش را از ميان اقوال، آورده، مستدل مى‌نمايد. در ذيل بسيارى از لغات اعجمى ريشه آنها را كه عبرى يا زبانى ديگر بوده، توضيح داده است و به همان صورت عبرى و... آورده است.

نكته قابل بيان اين است كه مؤلف در ذيل هر لغت، آيه و آياتى را كه آن لغت و يا هم ريشه‌هاى آن در آن قرار دارد، احصا كرده است. خود مى‌نويسد: «بعد از مراجعه كتب (كتب لغت) موارد استعمال كلمه در قرآن را مورد بررسى قرار داده و محور اصلى در نتيجه‌گيرى ما، همين بررسى بوده است. با مشخص شدن اصل در هر ماده، ساير معانى مجازى و مستعمل را به آن رجوع داديم و وجه مناسبت بين آنها را بيان كرديم. پس از مشخص شدن حق، متعرض جهات ضعف و وهن و انحراف كتب لغت و تفسير و ادب نشديم»‌.

مؤلف در تعليق و بيان مطالب سعى نموده از تكرار و تطويل و مطالب خارج از مقصود، دورى نمايد. ايشان بيان مى‌دارد كه بر اثر دقت در اين كار حقايقى بر ما روشن گشت كه بر بسيارى از مفسران پوشيده مانده بود.

مراجع تحقيق

مؤلف بيان مى‌دارد كه در نقل لغات اعتماد بر كتبى نموده كه دقت لازم را در تفكيك معناى مجازى و حقيقى داشته‌اند و ليستى از منابع مورد استفاده خود ارائه مى‌دهند. اين منابع در لغت از اين قرارند:

  1. التهذيب، ابومنصور ازهرى 282-370 ه‍‌.
  2. العين خليل بن احمد متوفى 175 ه‍‌.
  3. معجم مقاييس اللغة ابن فارس متوفى 395 ه‍‌.
  4. الجمهرة والانشقاق ابن دريد 223-321 ه‍‌.
  5. صحاح اللغة جوهرى‌
  6. مصباح اللغة فيومى‌
  7. اساس البلاغه والفائق زمخشرى م 583 ه‍‌.
  8. لسان العرب ابن منظور 630-711 ه‍‌.
  9. مفردات راغب اصفهانى 565 ه‍‌.

همچنين از كتب فروغ اللغة عسكرى، الافعال ابن قطاع، كليات ابوالبقاء، المعرب من الكلام جواليقى، فقه اللغه ثعالبى و قواميس عبرى و غيره، از كتب اشتقاق، اعراب و ادب نيز استفاده شده است. مانند ادب الكاتب، كافيه، شافيه، كتب زمخشرى، الكتاب سيبويه و نظير آنان خصوصا در اشتقاق از كتاب «الاشتقاق والمقالات» علامه تبريزى. علاوه بر اين منابع براى تبيين لغات از عهدين نيز استفاده نموده‌اند.

در موارد استفاده از اين منابع، عين كلمات و جمله‌ها را نقل كرده‌اند و نقل آنها بنابر مقدار حاجت و بدون تغيير و زياده بوده است. جهت اختصار از هر كتاب به رمز خاصى ياد شده است. كه در آخر جلد 1 بيان داشته‌اند.

اعتماد ايشان در تعيين آيات كتاب معجم المفهرس بوده است.

مقدمه كتاب

علاوه بر مطالبى كه در صدد توضيح روش و مبانى ايشان بوده، بحثى نيز درباره موضوعات مطرح شده در كتاب، در مقدمه خود آورده‌اند كه عبارتند از:

  1. انشقاق و اقسام آن
  2. اصل واحد، معنا، خصوصيات و شيوه انتخاب آن.
  3. دلالت ذاتيه
  4. حصر استعمال كلمات قرآن در حقايق
  5. حقيقت اعجاز قرآن
  6. تجوز و اشتراك.

نسخه شناسى

شش مجلد اول اين كتاب ابتدا از روى خط خوانا و زيباى مؤلف به شيوه افست عكسبردارى و از طرف انتشارات علمى و فرهنگى در تهران به چاپ رسيد، مطالب منقول در اين چاپ به خط نسخ و توضيحات به نستعليق بوده است. سپس با حروفچينى و 6 جلد در 3 مجلد از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به چاپ رسيد و مجلدات 7 تا 14 آن نيز به مرور از طرف انتشارات وزارت ارشاد به چاپ رسيده است و در سال 1366 ش چاپ اول آن به اين شكل به اتمام رسيد. البته اين اثر حاصل 10 سال تلاش مؤلف بوده است و به عنوان مقدمه و مبنايى براى تفسير روشن وى محسوب گشت.

نسخه حاضر چاپ اول اين كتاب مى‌باشد كه توسط مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به سال 1416 ق در قطع وزيرى به شكل 14 جلد در 10 مجلد انجام گرفته است. البته نوبت اول اين چاپ در جلدهاى يك تا شش به سال 1371 ش مى‌باشد.

فهرستى از كلمات تحقيق شده، انتهاى هر مجلد راهنماى محققين مى‌باشد. گاه نيز فهرست منابع در مجلدات مختلف اضافه گرديده است. مقدمه‌اى در شرح مبانى، روش و برخى موضوعات مطرح شده در كتاب از طرف مؤلف روشنگر تحقيق مى‌باشد.

هم اكنون اين كتاب از ايران به ديگر كشورهاى عربى نيز راه پيدا كرده است.

منابع مقاله

  1. مقدمه كتاب و ساير مجلدات آن‌
  2. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاءالدين خرمشاهى، ج1، صفحه 499 و ج2، صفحه2075‌.
  3. طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى، ج5، ص29‌.

منابع

  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار جامع فقه اهل بیت علیهم السلام، بخش کتابشناسی.