اوس‌ بن صامت انصارى: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف قرآن کریم}} مادر اوس (اويس)<ref>الاصابه، ج‌1،...' ایجاد کرد)
 
سطر ۹: سطر ۹:
 
بنا به گزارش راويان روزى اوس بر همسرش خشم گرفت و بنا به سنت جاهلىِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود حرام كرد؛ امّا پس از آن پشيمان شد. همسرش كه براى چاره انديشى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفته بود زبان به گلايه گشود كه اموالم را صرف و جوانيم را تباه كرد و اهل و خويشاوندانم را از پيرامونم پراكنده ساخت و حال كه سالخورده شده‌ام مرا ظهار كرده؛ ليكن از كار خويش پشيمان شده است.
 
بنا به گزارش راويان روزى اوس بر همسرش خشم گرفت و بنا به سنت جاهلىِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود حرام كرد؛ امّا پس از آن پشيمان شد. همسرش كه براى چاره انديشى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفته بود زبان به گلايه گشود كه اموالم را صرف و جوانيم را تباه كرد و اهل و خويشاوندانم را از پيرامونم پراكنده ساخت و حال كه سالخورده شده‌ام مرا ظهار كرده؛ ليكن از كار خويش پشيمان شده است.
  
پيامبر فرمود: در اين زمينه حكمى نازل نشده است. خوله دست به [[دعا]] برداشت و به خداوند شكوه كرد و منتظر ماند تا آن كه اين آيات نازل شد: «قَد سَمِعَ اللّهُ قَولَ الَّتى تُجدِلُكَ فى زَوجِها وتَشتَكى اِلَى اللّهِ... × اَلَّذينَ يُظهِرونَ مِنكُم مِن نِسائِهِم ما هُنَّ اُمَّهتِهِم اِن‌ اُمَّهتُهُم اِلاَّ الّى ولَدنَهُم و اِنَّهُم لَيَقولونَ مُنكَرًا مِنَ القَولِ وزورًا و اِنَّ اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفور × والَّذينَ يُظهِرونَ مِن نِسائِهِم ثُمَّ يَعودونَ لِما قالوا فَتَحريرُ رَقَبَة مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا ذلِكُم توعَظونَ بِهِ واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبير × فَمَن لَم يَجِد فَصيامُ شَهرَينِ مُتَتابِعَينِ مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا فَمَن لَم يَستَطِع فَاِطعَامُ سِتّينَ مِسكينـًا ذلِكَ لِتُؤمِنوا بِاللّهِ و رَسولِهِ و تِلكَ حُدودُ اللّهِ ولِلكفِرينَ عَذابٌ اَليم». ([[سوره مجادله]]/58‌، 1 ـ 4) با نزول اين آيات حكم كفاره ظهار به ترتيب اولويت، آزادى بنده، دو ماه روزه پياپى يا اطعام 60 فقير تعيين شد؛ اما اوس‌ كه تهيدست بود تنها با كمك پيامبر صلى الله عليه و آله توانست فقيرانى چند را اطعام‌ كند.
+
پيامبر فرمود: در اين زمينه حكمى نازل نشده است. خوله دست به [[دعا]] برداشت و به خداوند شكوه كرد و منتظر ماند تا آن كه اين آيات نازل شد: {{متن قرآن|«قَد سَمِعَ اللّهُ قَولَ الَّتى تُجدِلُكَ فى زَوجِها وتَشتَكى اِلَى اللّهِ... × اَلَّذينَ يُظهِرونَ مِنكُم مِن نِسائِهِم ما هُنَّ اُمَّهتِهِم اِن‌ اُمَّهتُهُم اِلاَّ الّى ولَدنَهُم و اِنَّهُم لَيَقولونَ مُنكَرًا مِنَ القَولِ وزورًا و اِنَّ اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفور × والَّذينَ يُظهِرونَ مِن نِسائِهِم ثُمَّ يَعودونَ لِما قالوا فَتَحريرُ رَقَبَة مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا ذلِكُم توعَظونَ بِهِ واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبير × فَمَن لَم يَجِد فَصيامُ شَهرَينِ مُتَتابِعَينِ مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا فَمَن لَم يَستَطِع فَاِطعَامُ سِتّينَ مِسكينـًا ذلِكَ لِتُؤمِنوا بِاللّهِ و رَسولِهِ و تِلكَ حُدودُ اللّهِ ولِلكفِرينَ عَذابٌ اَليم»}}. ([[سوره مجادله]]/58‌، 1 ـ 4) با نزول اين آيات حكم كفاره ظهار به ترتيب اولويت، آزادى بنده، دو ماه روزه پياپى يا اطعام 60 فقير تعيين شد؛ اما اوس‌ كه تهيدست بود تنها با كمك پيامبر صلى الله عليه و آله توانست فقيرانى چند را اطعام‌ كند.
  
 
بنا به برخى نقل ها پس از وفات وى دو تن از عموزاده‌هايش بنا به رسم جاهلى كه ارث را ميان مردان جنگجو قسمت مى‌كردند، اموال اوس را ميان خود تقسيم كردند و به همسرش ام‌كُجّه و فرزندان او سهمى ندادند. همسر او در مسجد فضيخ به حضور پيامبر‌ اكرم صلى الله عليه و آله شكايت برد.
 
بنا به برخى نقل ها پس از وفات وى دو تن از عموزاده‌هايش بنا به رسم جاهلى كه ارث را ميان مردان جنگجو قسمت مى‌كردند، اموال اوس را ميان خود تقسيم كردند و به همسرش ام‌كُجّه و فرزندان او سهمى ندادند. همسر او در مسجد فضيخ به حضور پيامبر‌ اكرم صلى الله عليه و آله شكايت برد.
  
در اين هنگام اين آيه نازل شد: «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ مِمّا قَلَّ مِنهُ اَو كَثُرَ نَصيبـًا مَفروضا» ([[سوره نساء]]/4،7) و بدين وسيله زنان و فرزندان خردسال نيز در شمار وارثان قرار گرفتند، از اين‌رو پيامبر از‌ تصرف عموزاده‌هاى اوس در اموال وى جلوگيرى‌ كرد.<ref>تفسير بغوى، ج‌1، ص‌314؛ الكشاف، ج‌1، ص‌503‌؛ روض‌الجنان، ج‌5‌، ص‌259.</ref>
+
در اين هنگام اين آيه نازل شد: {{متن قرآن|«لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ مِمّا قَلَّ مِنهُ اَو كَثُرَ نَصيبـًا مَفروضا»}} ([[سوره نساء]]/4،7) و بدين وسيله زنان و فرزندان خردسال نيز در شمار وارثان قرار گرفتند، از اين‌رو پيامبر از‌ تصرف عموزاده‌هاى اوس در اموال وى جلوگيرى‌ كرد.<ref>تفسير بغوى، ج‌1، ص‌314؛ الكشاف، ج‌1، ص‌503‌؛ روض‌الجنان، ج‌5‌، ص‌259.</ref>
  
 
با توجه به نظر مورخان در تاريخ وفات اوس پس از وفات پيامبر و نيز نداشتن همسرى به نام ام‌كُجّه اين شأن نزول مورد ترديد جدى قرار گرفته‌است.
 
با توجه به نظر مورخان در تاريخ وفات اوس پس از وفات پيامبر و نيز نداشتن همسرى به نام ام‌كُجّه اين شأن نزول مورد ترديد جدى قرار گرفته‌است.

نسخهٔ ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


مادر اوس (اويس)[۱] بن صامت خزرجى انصارى،[۲] قُرّة العين دختر عُباده خزرجى[۳] است و برادرش عُبادة بن صامت صحابى پيامبر[۴] و همسرش خولة بنت ثعلبة الخزرجيّه. مفسران نام هاى ديگرى نيز براى همسرش ذكر‌ كرده‌اند.[۵] بنا به گزارش برخى منابع همسرش دخترعموى او بوده است.

اوس از شاعران خزرج و راويان حديث بود و در جنگ هاى بدر، احد و خندق شركت كرد و پس از رحلت پيامبر در بيت المقدس ساكن شد و در سال 32 يا 34 قمرى در رَمْله (از شهرهاى بزرگ فلسطين)[۶] در 72 يا 85 سالگى[۷] از دنيا رفت.

درباره تندخويى او در دوره كهنسالى گزارش هايى نقل شده است.[۸] در دوره اسلامى وى نخستين فردى بود كه همسرش را ظهار كرد.[۹] مفسران ذيل نخستين آيات سوره مجادله به اين مسئله پرداخته‌اند.[۱۰]

بنا به گزارش راويان روزى اوس بر همسرش خشم گرفت و بنا به سنت جاهلىِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود حرام كرد؛ امّا پس از آن پشيمان شد. همسرش كه براى چاره انديشى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفته بود زبان به گلايه گشود كه اموالم را صرف و جوانيم را تباه كرد و اهل و خويشاوندانم را از پيرامونم پراكنده ساخت و حال كه سالخورده شده‌ام مرا ظهار كرده؛ ليكن از كار خويش پشيمان شده است.

پيامبر فرمود: در اين زمينه حكمى نازل نشده است. خوله دست به دعا برداشت و به خداوند شكوه كرد و منتظر ماند تا آن كه اين آيات نازل شد: «قَد سَمِعَ اللّهُ قَولَ الَّتى تُجدِلُكَ فى زَوجِها وتَشتَكى اِلَى اللّهِ... × اَلَّذينَ يُظهِرونَ مِنكُم مِن نِسائِهِم ما هُنَّ اُمَّهتِهِم اِن‌ اُمَّهتُهُم اِلاَّ الّى ولَدنَهُم و اِنَّهُم لَيَقولونَ مُنكَرًا مِنَ القَولِ وزورًا و اِنَّ اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفور × والَّذينَ يُظهِرونَ مِن نِسائِهِم ثُمَّ يَعودونَ لِما قالوا فَتَحريرُ رَقَبَة مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا ذلِكُم توعَظونَ بِهِ واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبير × فَمَن لَم يَجِد فَصيامُ شَهرَينِ مُتَتابِعَينِ مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا فَمَن لَم يَستَطِع فَاِطعَامُ سِتّينَ مِسكينـًا ذلِكَ لِتُؤمِنوا بِاللّهِ و رَسولِهِ و تِلكَ حُدودُ اللّهِ ولِلكفِرينَ عَذابٌ اَليم». (سوره مجادله/58‌، 1 ـ 4) با نزول اين آيات حكم كفاره ظهار به ترتيب اولويت، آزادى بنده، دو ماه روزه پياپى يا اطعام 60 فقير تعيين شد؛ اما اوس‌ كه تهيدست بود تنها با كمك پيامبر صلى الله عليه و آله توانست فقيرانى چند را اطعام‌ كند.

بنا به برخى نقل ها پس از وفات وى دو تن از عموزاده‌هايش بنا به رسم جاهلى كه ارث را ميان مردان جنگجو قسمت مى‌كردند، اموال اوس را ميان خود تقسيم كردند و به همسرش ام‌كُجّه و فرزندان او سهمى ندادند. همسر او در مسجد فضيخ به حضور پيامبر‌ اكرم صلى الله عليه و آله شكايت برد.

در اين هنگام اين آيه نازل شد: «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ مِمّا قَلَّ مِنهُ اَو كَثُرَ نَصيبـًا مَفروضا» (سوره نساء/4،7) و بدين وسيله زنان و فرزندان خردسال نيز در شمار وارثان قرار گرفتند، از اين‌رو پيامبر از‌ تصرف عموزاده‌هاى اوس در اموال وى جلوگيرى‌ كرد.[۱۱]

با توجه به نظر مورخان در تاريخ وفات اوس پس از وفات پيامبر و نيز نداشتن همسرى به نام ام‌كُجّه اين شأن نزول مورد ترديد جدى قرار گرفته‌است.

پانویس

  1. الاصابه، ج‌1، ص‌303.
  2. الاستيعاب، ج‌1، ص‌207؛ الاصابه، ج‌1، ص‌302؛ اسدالغابه، ج‌1، ص‌323.
  3. الطبقات، ابن‌سعد، ج‌3، ص‌413؛ الطبقات، ابن‌خياط، ص‌169: 613‌؛ المعارف، ص‌255.
  4. رجال الطوسى، ص‌23؛ البداية و النهايه، ج‌3، ص‌247‌ـ‌248؛ ج‌7، ص‌176.
  5. اسباب النزول، ص‌347؛ تفسير قرطبى، ج‌17، ص‌175؛ الميزان، ج‌19، ص‌181.
  6. معجم البلدان، ج‌3، ص‌69‌.
  7. الاصابه، ج‌1، ص‌303؛ تهذيب التهذيب، ج‌1، ص‌348.
  8. مجمع البيان، ج‌9، ص‌371؛ تفسير ابن‌كثير، ج‌4، ص‌341؛ الدرالمنثور، ج‌8‌، ص‌70.
  9. تفسير قمى، ج‌2، ص‌365؛ التبيان، ج‌9، ص‌541‌؛ الاصابه، ج‌1، ص‌303.
  10. مجمع البيان، ج‌9، ص‌371؛ تفسير قرطبى، ج‌17، ص‌176.
  11. تفسير بغوى، ج‌1، ص‌314؛ الكشاف، ج‌1، ص‌503‌؛ روض‌الجنان، ج‌5‌، ص‌259.

منابع

محمدحسن درايتى، دائرة المعارف قرآن کریم، ج5، ص41-42.